
***
مقام معظم رهبری از دولت خواسته بودند که مواضع انقلابی خودش را بدون ترس و به صراحت بیان کند، به نظر شما دولت از این نظر چطور ارزیابی میشود؟
دولت بخش اعظمی از توانش را برای مذاکرات 5+1 گذاشت که نتیجه اش برجام بوده است. البته از خیلی از فرصتها و موضوعات مهم دیگر هم غافل شدند و شاید هم به بخشی از مسائل توجه کمتری داشتند. مثلا درباره همین سیاست خارجی، در گذشته هر سال غیر متعهدها بیانیه ای به نفع جمهوری اسلامی در راستای انرژی هسته ای میدادند، که از مواضع ما کاملا حمایت میکرد و تصریح مینمود که ما به هیچ عنوان دنبال ساخت بمب اتمی نیستیم. در این دولت از این ظرفیت و همینطور از ظرفیت سایر کشورها استفاده نشد. همان سال که جنای آقای صالحی به تیم مذاکره کننده اضافه شد، در مصاحبه با خبرگزاریهای ایسنا و فارس اشاره کردم که ای کاش همچنان که تیم با حضور آقای صالحی به لحاظ فنی تقویت شد، دو نفر حقوقدان بین المللی هم به آن اضافه میشد تا وقتی مفاد توافق نامه را مینویسند، کاملا متوجه باشند که تعهداتی که نسبت به طرف مقابل ما میدهند چه چیزهایی است تا سر ما کلاه نرود و مشکل پیدا نکنیم. امروز میبینیم که ما یک طرفه خیلی خواستههای آنها را تحت عنوان این که راستی آزمایی کردیم، انجام داده و توانستیم اعتماد سازی کنیم. اما طرف مقابل هیچ تعهدی نداشته است. دستگاه سیاست خارجی ما دل خوش به مذاکرات 5+1 شد که الان نتیجه اش را میبینیم.
در همین زمینه که میفرمایید مقام معظم رهبری خیلی تأکید کردند که به طرف غربی خصوصا آمریکا هیچ اعتمادی نداریم و این مذاکرات صرفا باید در مسائل هسته ای باشد. پس چطور الان در فکر مذاکرات دیگر هستیم؟
اینها آنقدر خوش بین بودند و مقام معظم رهبری بارها تاکید فرمودند که نهایتا صدای تیم نظارت بر برجام یعنی آقای دکتر ولایتی، دکتر صالحی، دکتر محسن رضایی و دیگران درآمد. صحبتهای آقای دکتر ظریف و دکتر عراقچی 180 درجه با صحبتها و بیانات قبلیشان تناقض داشت و اینها نشان دهنده این است که ما حتی در بحثهای مختلف نتوانستیم در راستای به نتیجه رساندن یا نرساندن یا عدم اعتماد به دنیای غرب، فضاسازی مناسب برای سایر کشورها داشته باشیم. با حرکت تاریخی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر به دست آوردن فن آوری هسته ای که در انحصار 7 یا 8 کشور بیشتر نبوده است، ما بالاخره به همین کشورهای قدرتمند هسته ای ملحق شدیم و دنیا پذیرفت که ما هسته ای هستیم. اما مثلا در این سالها توجه به آفریقا نداشتیم. گرچه اخیرا آقای ظریف به کشورهای آفریقایی سفر کردند. برخی از قارههای دنیا مثل آمریکای لاتین یا کشورهایی مثل بورکینافاسو و ونزوئلا که در نقشه پنهان هستند و آقای احمدی نژاد به آنها سفر کرده و با آنها که به اصطلاح حیات خلوت آمریکا بودند ارتباط برقرار کرده بود، را فراموش کردیم. اینها ادامه آن راه را خیلی نمیپسندند. نقاط ضعف و قوتی در عملکرد دستگاه سیاست خارجی ما وجود دارد، به طوری که حتی عامه مردم هم این را خوب میفهمند و رصد می کنند. اگر بخواهیم به این عملکرد دستگاه سیاست خارجه مان نمره دهیم، نمره قابل قبول میدهیم گرچه این نمره هم به خاطر فرمایشات و حمایتهای مقام معظم رهبری است زیرا ایشان فرمودند که تیم مذاکره کننده فرزندان ملت و فرزندان ما هستند و تضعیفشان صلاح نیست. لذا فکر میکنم از20 نمره ، 11 یا 12 میگیرند.
بالاخره مواضع انقلابی دولت که خواست مقام معظم رهبری بوده است، چه سهمی در سیاست خارجی دولت داشت؟
مواضع رهبر عزیز انقلاب همواره یک موضع انقلابی برگرفته از راه امام خمینی (ره) -بنیانگذار جمهوری اسلامی- میباشد و نه تنها اعتقاد و باور، بلکه در قانون اساسی هم تکلیف ما به لحاظ قانونی روشن است و از طرفی هم مقام معظم رهبری بارها این سیاست عزت، حکمت و مصلحت را بیان فرمودند. این را هم خیلی با احتیاط طی کردند یعنی تا یک مقطعی تواضع نشان دادند و حاضر نشدند از اقتدار نظام و مواضع انقلابی خودمان دفاع کنند و در مقابل مسائلی که آنها مطرح میکردند، بایستند. چرا باید کاری میکردند که مقام معظم رهبری ورود پیدا کنند؟ به عنوان مثال چرا بحث برجام 2 و3 را مطرح کردند در حالی که مقام معظم رهبری خط مشی کلی را بیان میفرمایند که مذاکرات با آمریکاییها صرفا در چارچوب مسائل هسته ای است؟ چرا باید در رابطه با مسائل منطقه ای مثل سوریه و عراق بخواهند وارد مذاکرات شوند یا احیانا حرفها و مباحث دیگری که خط قرمز نظام شناخته میشود را دنبال کنند؟ به همین دلیل به نظر من تنها نمره 11 از 20 یعنی نمره قبولی گرفتند. بنابراین تصور بنده این است که خود مقام معظم رهبری در رابطه با موضوعات مختلف پیش قراول و پیش گام شدند و سخنانی را فرمودند. درباره جنایاتی که آل سعود در منا انجام داد دستگاه وزارت خارجه ما رنگ پریده و به اصطلاح مستأصل شده بود و نمیتوانست برخورد درستی کند و اگر آن تشرها و برخوردهای قاطع مقام معظم رهبری نبود قطعا جنازههای شهدای عزیزمان را هم به ما نمیدادند. اینها و دهها نمونه دیگر از این دست مسائل در موضوع سیاست خارجه نهفته است و اگر بخواهیم در چارچوب سیاستهای کلان مقام معظم رهبری که در برنامه توسعه بیان شده است، عمل کنیم و بخواهیم به قله رفیع پیشرفت و توسعه برسیم، همه وزارتخانهها مسئول هستند و وزارت خارجه از سایر وزارتخانهها مستثنی نیست. همانطور که باید در نقطه اعتلا و اعلای پیشرفت و توسعه و در مقایسه با سایر کشورها در سال 1420 در نقطه اوج باشیم، باید اقتدار و عظمت جمهوری اسلامی در موضوع تحولات منطقه ای و اثر گذاری و میزان نفوذش را هم حفظ کنیم.