گفتگوی ویژه

باید از اقتصاد مصرف و واردات به سوی اقتصاد تولید و صادرات رفت

در شرایط کنونی ارز باید از اقتصاد مصرف و واردات به سوی اقتصاد تولید و صادرات رفت
دکتر بهنام ملکی نامی آشنا در میان اقتصاددان‌های ایران دارد و کارنامه ای در اجرا که از جمله می توان به معاونت اسبق بنیاد ملی نخبگان ، عضو ارشد شورای اقتصاد صدا و سیما، مدیر گروه اقتصاد رادیو، شبکه بین‌المللی خبر و چهار سیما و دبیر کل کانون دانش آموختگان اقتصاد اشاره کرد. وی هم اکنون به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه تهران فعالیت می نماید و دارای تالیفات متعدد در حوزه اقتصاد است که شامل کتابهای توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، اقتصاد ایران در دوجلد، موانع و راهکارهای توسعه اقتصادی ایران، نگرشی نو بر صادرات غیر نفتی ...، کاستی‌ها و راهکارهای اصلاح نظام مالیاتی ایران، مفاسد اقتصادی، دانشنامه مقدماتی اقتصاد ایران و ... همچنین مقالات متعدد در زمینه های مختلف علم اقتصاد. موضوع بحران های ادواری نرخ ارز در دوسال گذشته را با دکتر بهنام ملکی به گفتگویی کوتاه نشستیم:

* آقای دکتر ملکی عوامل اصلی موثر در افزایش نرخ ارز را چه می‌دانید؟
-  مسلما افزایش نرخ ارز در تحلیلی ساده از دو عامل داخلی و خارجی ناشی می گردد. عامل خارجی شامل تحریمها بوده است که از قبل قابل پیش بینی بود.
طبیعی است که در چنین شرایطی با اندکی دور اندیشی و تخصص در علم اقتصاد می توان دریافت که بودجه های انقباضی و سیاست انقباضی ارزی پاسخ گو خواهد بود و ما باید از چند سال قبل با اتخاذ سیاستهای انقباضی ارزی از خروج بی رویه ارز جلو گیری می کردیم.
در حالی که دقیقا در چنین شرایطی عده ای بر طبل آزادی اقتصادی کوبیدند و با این شعار صحیح اما نابجا سبب خروج مقادیر فراوانی ارز از کشور طی چند ساله گذشته شدند که آثار سوء آن علاوه بر رشد شدید واردات در همان زمان بحران کمبود ارز در زمان حال را هم دامن می زند.
کنترل نشدن خروجی ارز سبب شد که صنایع زیان سنگینی ببینند و از آن ها استفاده توسعه ای نشود و عملا پنل توسعه کشور آسیب ببیند. امروز این مساله با شدت یافتن بحران ارز خود را به خوبی نشان می دهد. شاید لازم بود دو یا سه سال قبل به فکر طراحی مدلی خاص برای نظام ارزی کشور باشیم که دقیقا مطابق با شرایط خاص و منحصر به فرد اقتصاد کشور خودمان باشد مدلی ایرانی – اسلامی اما متاسفانه به دلایل مختلفی اعم از ضعف کارشناسی ، ضعف سیاسی و بعضا ذینفع بودن جریانهای خاص از روند موجود طراحی یک مدل جدیدحتی مطرح هم نشد.

* در مورد ارز 1226 تومانی برای کالا های مرجع چه نظر دارید؟
-  ببینید ، ما در سالهای قبل همواره شاهد بودیم که افرادی مقادیر زیادی ارز دولتی گرفتند و بخش کمی از آن را صرف واردات نموده و مابقی را در بازار آزاد فروختند و سود های کلانی را صاحب شدند، هیچ نظارت و کنترلی نیز صورت نگرفت.

* آیا اصلاح سیستم ارزی هزینه و زمان بر نبود؟
-  این فرصت وجود داشت که همزمان با اجرای فاز اول هدفمندی اصلاحات نرخ ارز صورت گیرد تا آثار تورمی هدفمندی نیز کمتر گردد. بالاخره ما باید می پذیرفتیم که بخشی از تورم حاصله ناشی از هدفمندی یارانه ها بود و بخشی از آن ناشی از سیاستگذاری غلط بودجه ای و ارزی و پولی ؛ در حقیقت دولتمردان باید این جسارت را داشته باشند که بی پرده با مردم سخن بگویند و این موارد را بپذیرند.

* دلایل عدم اتخاذ سیاستهای درست و علمی اقتصادی را چه می‌دانید؟
-   دوعامل عمده هست و البته عوامل ریز متعدد اما اهم آنها عبارتند از: یک - ضعف کارشناسی دولت در زمینه علمی اقتصادی و استفاده نکردن از متخصصین به میزان کافی دو – عدم مطالبه توسط افکار عمومی و رسانه ها؛ مردم و رسانه ها باید سیاستگذاری صحیح اقتصادی را به مطالبه اصلی خود تبدیل کنند و در این زمینه به دولت فشار بیاورند و منظور این دولت یا دولت خاص نیست بلکه در همه زمانها و همه کشور‌ها این تنها راه هدایت دولتها به تصمیم گیری های صحیح اقتصادی است.

* در شرایط کنونی بازار ارز، چه راهکاری را برای اقتصاد کشور توصیه می کنید؟
-  در چنین شرایطی کنترل شدید برای جلوگیری هرچه بیشتر از خروج ارز الزامی است و برای این امر لازم است تمامی کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و حتی میزان نیاز جامعه برای تعیین دقیق مقدار واردات معین شود و فقط اجازه خروج ارز به آن میزان داده شود و حتی در صورت لزوم برای پیش برد صحیح این مطلب برای رفع نیاز های اساسی مردم از نوعی کوپن های هوشمند استفاده گردد. این کالا ها انحصارا با ارز دولتی وارد شود و غیر از آن اصلا ارز دولتی در بازار وجود نداشته باشد.

* این کالاهای اساسی شامل چه مواردی می شود؟
-   عمدتا دو دسته اند نیازهای ضروری مردم و مواد اولیه صنایع کشور البته آنهم نه هر صنایعی آنها که در الگوی توسعه کشور جای داشته باشند .
در چنین شرایطی است که می توان کنترل کرد در غیر این صورت گاهی یک معارض داخلی از طریق چند واسطه و اندکی سوء استفاده از افراد ضعیف درون سیستم موفق می شود مقادیر هنگفتی ارز دولتی گرفته و انبار کند و به همین راحتی تنظیم بازار داخلی را به هم بزند.
این امر لوازمی دارد نظام بانکی باید سیاستهای انقباضی ارزی را به اجرا گذارد و ارکان مختلف نظام اعم از قوای سه گانه و نهادهای حکومتی باید شفافیت کامل اقتصادی را رعایت کنند به گونه ای که هر خرید ضروری دولتی یا پروژه حساس عمرانی و ملی مشمول ارز نرخ دولتی باید طی مزایدات و مناقصات شفاف  و عادلانه برون سپاری شود و ...

* مردم هم در این زمینه نقشی دارند یا همه چیز از دولت انتظار می رود؟
خیر عرض کردم وظیفه اصلی مردم مطالبه گری صحیح است و پس از آن کمک کردن مردم به کاهش واردات از طریق اصلاح الگوی مصرف و کاهش دادن وابستگی به کالاهای تولید خارج از کشور است.
در این مسیر است که می توان از اقتصاد مصرف و واردات که روند فعلی اقتصاد کشور است به اقتصاد تولید و صادرات عبور کرد. البته تاکید می کنم آن هم نه هر صادراتی بنده به شخصه با صادرات نفت و مواد خام معدنی مخالفم و بر این اعتقادم که جهت گیری و سیاستگذاری اقتصادی کشور باید در راستای صادرات مغز افزار باشد.
در یک کلام اگر بتوانیم سمت عرضه را در اقتصاد تقویت کنیم و جهت گیری تقاضا در کشور را هم اصلاح کنیم همچنین با جهت‌گیری صحیح رسانه ها در مطالبه از دولت و شایسته سالاری می توانیم بحران موجود اقتصادی کشور را پشت سر بگذاریم .
باید توجه داشت که ایران کشور قدرتمندی است که توانسته جنگ هشت ساله را در بد‌ترین شرایط اقتصادی با مدیریت صحیح به خوبی و عزتمندانه پشت سر بگذارد پس عبور از این بحران اقتصادی هم با مدیریت صحیح و ترجیح منافع ملی به منافع فردی و گروهی و افزایش شفافیت ممکن است و می توانیم به راحتی از فشار های موجود بر زندگی مردم بکاهیم.

https://shoma-weekly.ir/Hh5gxu