در تشنج جدیدی که در ترکیه بهوجود آمده است، اولین چیزی که به ذهن میرسد، این است که شبیه اغتشاشات گذشته است؛ ولی تحلیلها تفاوتهایی را نشان میدهد. نظر شما چیست؟
بخشی از اتفاقاتی که در ترکیه افتاده، برخاسته از تحرکات اجتماعی ناشی از رقابت گروههای سیاسی، قومی، نژادی و مشکلات جامعه و برخی هم مربوط به حوادث بعد از انتخابات است. جابهجایی در آرایش سیاسی و بالاآمدن بعضی قومیتها و بهدستآوردن رای مناسب در مجلس و فعالشدن رقبای دولت در عرصههای سیاسی ـ اجتماعی دلایلی است که سبب میشوند جنبشهای اجتماعی و تحولات جدید شکل بگیرند.
افکار عمومی و مردم کف خیابان مخالف سیاستهای دولت درباره سوریه هستند و اخبار مربوط به اسرائیل، عراق و حمایت از داعش را پیگیری میکنند. اتفاقات و تظاهرات جلوی دفتر حزب عدالت و توسعه در استانبول، آنکارا و سایر شهرها مجموعهای از اعتراضات در مخالفت با سیاستهای کلی دولت ترکیه است، اما انفجار تروریستی در شهر مرزی سوروچ ترکیه سبب شد این اعتراضات و اغتشاشات جنبه عملیاتی به خود بگیرند. تجمعات در مخالفت با همکاری حزب آقای اردوغان با گروههای تروریستی داعش موجب شد مردم به خیابانها بیایند و این همکاری را عامل این اقدام تروریستی بدانند و از دولت بخواهند علت تغییر نگرش درخصوص سیاستهایش در این باره را توضیح دهد تا افکار عمومی قانع شوند. مهمترین عامل آن همین انفجار شهر سوروچ است که خیلیها معتقدند همکاری دولت اردوغان با گروههای تروریستی داعش باعث شده است این انفجار در ترکیه اتفاق بیفتد.
این اتفاقات چگونه در ترکیه تبدیل به بحران میشوند؟
جامعه ترکیه مثل خیلی از جوامع منطقه پتانسیل مخالفتگرایی دارد. به این معنا که ممکن است مردم یا طیفهایی از اجتماع یا گروههای سیاسی خاصی با سیاست، چهره سیاسی یا خط مشی دولت مخالف باشند و دنبال بهانه بگردند. در حال حاضر جامعه ترکیه به دلیل داشتن طیفهای مختلف با نگاهها و نگرشهای متعدد و تسلط دولت بر بخشهای گوناگون که تلاش میکند قسمتهای مختلف را یا بازی ندهد یا حداکثر بازی دست خودش باشد و تقسیم قدرت صورت نگیرد، آماده چنین تنشهایی است. آقای اردوغان بسیار میکوشد با بالاکشیدن حزب عدالت و توسعه دیگران را نبیند یا خیلی پایین بیاورد. همه اینها دست به دست هم میدهند تا این تضاد در قالب اعتراض و واکنش منفی به اتفاقات بروز کند و لذا انفجاری که در شهر سوروچ رخ داد سبب شد بخشی از این اعتراضات سرریز شوند و افراد به صحنه بیایند و تظاهرات و مخالفتهایشان را با سیاستهای دولت اعلام کنند.
آیا احتمال دارد ترکیه سرنوشتی مشابه سوریه پیدا کند؟
بعید میدانم، چون مسلم است اگرچه ایرادهای زیادی به دولت اردوغان وارد است؛ اما از آن طرف اتفاقات مثبتی را رقم زده است و در رقابت گروههای حزب حاکم با احزاب رقیب دست برتر را دارد. بنابراین بعید میدانم شرایط داخلی و اقتصادی ترکیه، اختلاف طبقاتی، برخورداریها و دسترسیهای مردم و بهویژه جهش اقتصادی که اردوغان طی دوازده سال گذشته ایجاد کرده است زمینه واکنش منفی حجیم علیه دولت را تا حد بروز بحرانی مشابه سوریه به وجود بیاورد. به همین دلیل تبدیل به بحران نخواهد شد. آنچه که در ترکیه در دو سه سال گذشته باب شده این است که مخالفین و گروههای سیاسی و مذهبی به خاطر اینکه فرصت اظهار وجود و دولت گوش شنوایی برای حرفهای آنها ندارد تلاش میکنند در حوادث و اتفاقات جامعه حضور یابند و در صف تحولات پنهان شوند و خواستههایشان را پیگیری کنند.
علت اینکه بعضی از مسئولین ترکیه ابراز نگرانی کردهاند که ممکن است ترکیه شبیه سوریه شود، چیست؟ آیا فکر میکنند اقدامات ترکیه علیه سوریه کار دستشان داده است؟
برخی چهرههای مخالف دولت معتقدند به دلیل ناامنی و شرایط بیثبات در سوریه و ترکها بهعنوان همسایه سوریه نزدیکترین ارتباط را با مخالفین در سوریه دارند، مخالفین سیاستهای ترکیه مقابله مثل و ترکیه را با بمب، انفجار و استفاده از سلاح و بههمریختن نظم جامعه ناآرام کنند. تک مضرابهای این اقدام قابل پیشبینی است؛ اما به دلایل مختلف مثل داشتن نیروی نظامی، پشتوانه اقتصادی، تمرکز و قدرت مناسبی که دولت مرکزی در ترکیه دارد و نداشتن مخالفین نهچندان سرسخت که قصد هجمههای سنگین را داشته باشند، بعید بهنظر میرسد شرایط ترکیه مشابه سوریه شود.
در اغتشاشات اخیر شعارهای سیاسی زیادی علیه اردوغان داده شده است و میدانیم او در بین احزاب مختلف ترکیه مثل ملیگراها، اسلامگراها و حتی علویان مخالفان بسیاری دارد. الان علت مخالفت اینها با اردوغان چیست؟
مخالفت با اردوغان توسط گروهها، احزاب و چهرههای مختلف دلایل مختلفی دارد؛ اما بیشترین دلیلش نوع رفتار اردوغان در مناسبتهای گوناگون و مشی اوست. در جریان انتخابات اخیر وی تغییر و تحولاتی را بهخصوص بعد از کنگره اخیر حزب عدالت و توسعه به وجود آورد و بحث نخستوزیری، رسیدن به ریاست جمهوری و کنارزدن طیف معتدلی مثل عبدالله گل و دیگران که ترمز افراطگرایی و تفکرات تند اردوغان بودند، موجب شدند نگاه معقولانه، میانهرویانه و حسابگرانهای که در حزب عدالت و توسعه وجود داشت دستخوش تغییر شود.
در عین حال سیاستهای منطقهای که دولت اردوغان پس از بهمسئولیترسیدن داوود اوغلو به سمت نخستوزیری ارائه کرده است نشان میدهد قدری شیب تندروی و افراطگری در دولت ترکیه زیاد شده است. از طرف دیگر سیاستهای کلی سالهای اخیر دولت ترکیه این بوده است که تلاش میکند با سیاستهای قدرتهای بزرگ در منطقه همراه شود که در تضاد با سیاستهای کشورهای منطقه و موجب اصطکاک است.
در مجموع سیاستهایی که دولت اردوغان در سالهای اخیر اتخاذ کرده در مواجهه مستقیم با سیاستهای منطقهای کشورهای همسایهاش بوده است. این تقابل به اضافه عدم همراهی و مخالفت گروههای سیاسی و بخش مهمی از افکار عمومی با سیاستهای اردوغان سبب بروز اصطکاک میشود که خودش را در قالب حوادث و اتفاقات نشان میدهد و گروهها و احزاب مخالف هم دنبال این فرصت میگشتند تا این اصطکاکها را بهمنصهظهور برسانند و مخالفتهایشان را در قالب تظاهراتها و اعتراضات بروز دهند.