گفتگوی ویژه

ایران در پی اجماع سوری ها ،قطر به دنبال دخالت و سرنگونی

برگزاری اجلاس تهران از آنجا که قرار است موضوع معارضین و چشم انداز تحولات سیاسی در سوریه را بررسی کند و اینکه بالاخره این وضعیت به کدام طرف خواهد رفت مهم است.
سمیه عظیمی- اولین نشست گفتگوی ملی سوریه با شعار «دموکراسی آری، خشونت نه» 28 آبان ماه در تهران کار خود را آغاز کرد. قرار بود این نشست یک روزه باشد اما بنا به درخواست مکرر حاضران برای سخنرانی و ادامه مباحث، ادامه پیدا کرد و در دو روز برگزار شد.
نکته قابل توجه در این اجلاس این بود که هیچ یک از شرکت کنندگان در اجلاس تهران بحثی در رابطه با لزوم کنار رفتن بشار اسد مطرح نکرده و همگی بر انجام اصلاحات و پیگیری پروسه سیاسی و برگزاری انتخابات تاکید داشتند.
یکی از جالب توجه ترین اتفاقات اجلاس هم رایزنی های صورت گرفته میان معارضین سوری همچون رایزینی علی حیدر وزیر آشتی ملی سوریه با برخی رهبران مخالفان بود.
برای بررسی بیشتر این اجلاس با دکتر لاسجردی گفتگو کردیم که هم نتیجه و خروجی این اجلاس را جویا شویم و هم تفاوت میان اجلاس دوحه و تهران را ارزیابی کنیم.

 
به نظر شما اهداف برگزاری اولین نشست گفتگوی ملی سوریه که در تهران برگزار شد چیست و آیا این اجلاس خواهد توانست این اهداف را محقق کند؟

برگزاری اجلاس تهران از آنجا که قرار است موضوع معارضین و چشم انداز تحولات سیاسی در سوریه را بررسی کند و اینکه بالاخره این وضعیت به کدام طرف خواهد رفت مهم است.
چراکه بعد از فشارهایی که کشورهای غربی علیه بشار اسد داشتند و با توجه به این که بشار توانست از این گردنه سربلند بیرون بیاید لذا در حال حاضر تمام نیروها و روند های سیاسی در حال شکل گیری در قالب طرح اخضر ابراهیمی هستند.

اما به هر صورت به نظر می رسد که در روزها و ماه های آتی با واقعیت گفتگو با معارضین سوری مواجه شویم؛ ولی سوال اساسی این است که معارضین سوری چه کسانی هستند؟
معارضین تا جایی که همه شاهد بوده اند تشکل همگرا و منسجمی نداشته و افراد باسابقه و در خور توجهی نبوده اند در عین حال این تعارض و درگیری ها تا کنون مجموعه ائتلاف های معارض سوری چه شورای ملی و چه شواری انقلابی ارتش آزاد هیچ نتیجه و خروجی مثمر ثمری نداشته اند.
لذا به نظر می رسد که کشورهای موثر در تحولات حوزه سوریه دنبال این هستند که بتوانند از جریان معارضین یک جریان شناخته شده عمومی و با حیثیت بسازند.

برخی این مساله را مطرح می کنند که اجلاس تهران در پاسخ یا نقطه مقابل اجلاس دوحه بوده است.

به نظرم این نظر و دیدگاه، نگاه دقیقی نیست چراکه اجلاس دوحه از مجموعه فضا، اهداف و چشم اندازهایی برگزار شد که اجلاس تهران در آن فضا نبود.
در اجلاس دوحه اصطلاحا هه معارضین خارجی حضور داشتند، در آنجا فشار گروه های برگزار کننده معارض این بود که مبارزه مسلحانه قابل قبول است و چشم انداز معارضه در آنجا سرنگونی حکومت باشر اسد از طریق عملیات نظامی بود.
نکته دیگر اینکه اجلاس دوحه علاوه بر حضور پرنقش و پررنگ معارضین، کشور قطر نیز می خواست که حضوری پررنگ داشته باشد؛ چون قطر در تحولات و وقایع سوریه نادیده گرفته شده بود و این کشور خواست با برگزاری این اجلاس متشکل از معارضین خارجی خودش را یکبار دیگر مطرح کند.
نکته بعدی اینکه در اجلاس دوحه رئیس شورای معارضین عوض شد چون افراد قبلی نتوانستند یا در حد انتظاری که از آنان می رفت نتوانستند در درگیری ها نقش آفرینی کنند.
این مسائل نشان می دهد که اجلاس دوحه بیش از اینکه اجلاسی رو به آینده باشد اجلاسی است که در حال حاضر متوقف شده چون شورای معارضین به ویژه معارضین خارجی که در اجلاس دوحه گردهم آمده بودند داری مشکلات معتنابهی هستند و نمی توانند یک هویت یا یک حقیقت همگرا را تعریف کنند.
اما در اجلاس تهران این مشکل وجود نداشت چراکه اولا مجموعه ای از معارضین داخلی شرکت داشتند و علاوه بر معارضین حتی عشایر، قبایل و چهره های شناخته شده صنفی و دانشگاهی نیز حضور داشتند.
ضمن اینکه شعار اجلاس تهران هم "دموکراسی، آری؛ خشونت، نه" بود و این به معنای نفی درگیری و تنش است.
نکته دیگر اینکه اجلاس تهران تلاش کرد که در نشست معارضین دخالت نکند تا معارضین بتواند به نقطه اجماعی برسند.
مساله شایان ذکر اینکه در اجلاس تهران همه معارضین بر بحث اصلاحات در داخل سیستم سیاسی بدون هرگونه درگیری یا نزاع مسلحانه تاکید داشتند.
لذا این دو نشست، کاملا از هم متفاوت هستند اگرچه در این دو اجلاس که دو طرف موافق یا مخالف بشار اسد در آن شرکت داشتند هرکدام پیامدها و دستاوردهای خاص خودش را داشت.

https://shoma-weekly.ir/VvULa2