گفتگوی ویژه

اولین متضرر التهاب جامعه خود رئیس جمهور است

کسی که آمادگی داشته باشد، عصبانی نمی‌شود، ولی کسی که آمادگی ندارد خیلی زود از میدان در می‌رود. در مورد آقای روحانی تا به حال چندین بار این مسئله پیش آمده است. این چیزی است که ایشان باید خودش پاسخ بدهد. عصبانیت یعنی از خط خارج شدن و تعهد به شعارهایی که داده‌اند نداشتن.

زین العابدین امیری مدتی است که رئیسجمهور چنان سخن می گوید که گویی گاه بر موضع اپوزیسیون ایستاده است، این امر قدری دور از انتظار است. گفتگوی ما با احمد کریمی اصفهانی یکی از اعضای هیأت نظارت حزب مؤتلفه اسلامی را می خوانید.

***

ادبیاتی که گهگاه رئیسجمهور را در موضع اپوزیسیون قرار میدهد. آیا برایش نفعی دارد؟

یک دولت چه اصولگرا و چه اصلاحطلب در درجه اول به آرامش نیاز دارد تا بتواند هر آنچه را میخواهد انجام بدهد، به سمت جلو ببرد. اگر در وضعیت تقابل قرار بگیرد و خود را یا با قوا یا با احزاب یا با مردم رو در رو قرار بدهد، باعث التهاب در جامعه خواهد شد و جامعهای که در آن التهاب باشد، توفیقی در کارها پیدا نمیکند و اولین کسانی که ضرر میکنند خود مجریان هستند که رأس آن هم آقای رئیسجمهور است. این نکتهای است که باید دقت کنند. در مورد وزیر علوم هم این تذکر را دادم و گفتم لازمه پیشرفت این است که تعامل بیشتر شود، نه اینکه مقابله کنیم. این عمل متأسفانه هم در مورد وزیر و هم در موارد متعددی انجام شد. در 16 آذر به یک صورت و قبلاً هم به صورت دیگری. به نظر من این ادبیات در شأن هیچ رئیسجمهوری نیست که با منتقدینش با ادبیات غیر نرمالی صحبت کند. به نظرم میرسد این ادبیات آقای روحانی را به مقصد خودش نمیرساند، بلکه از آن دور میکند و باید بدان توجه کند.

اما در مورد مفاسد اقتصادی خیلی عجیب است که آقای رئیسجمهور بهجای اینکه پاسخ بدهد سئوال میکند و خودش را بهجای دیگران میگذارد، در صورتی که مسئول پاسخگویی ایشان است. تمام قدرت در ید قواست. مقام معظم رهبری نه فقط به رئیس قوه مجریه که به هر سه قوه توبیخی دادند که تا به حال سابقه نداشت که آقا در مورد همایشها و امثال این کارها چنین صحبتی بکنند. این حکایت از این دارد که میدانید و اگر دیگری هم میگوید، در واقع کپی از حرف مقام معظم رهبری است که فرمودهاند شما میدانید با این همایشها کار نمیشود. ابزار دیگری هست که باید به آن دقت کنید. در درجه اول قوانین باید به صورتی باشند که کسی جرئت نکند خلاف عمل کند. قوه قضائیه باید به صورتی برخورد کند و مجازاتها بهقدری قوی باشند که فرد جرئت نکند به چنین جرمی دست بزند. از همه مهمتر این است که رئیس قوه مجریه فضا و بستر را آماده نکند. معتقدیم از این مسائل مالی الی ماشاءالله در قوه مجریه، نه در این دولت که در دولتهای قبل هم بوده است. عمده مسائل از همین جا سرچشمه میگیرند. چطور نمیدانند؟ بله، ما هم از اینکه این مقدار گفته میشود ناراحت هستیم. باید عمل شود. همانطور که در دنیا متداول است که اگر خطایی صورت میگیرد، مجازات هم میشوند. در ایران بیش از آنکه مجازات شود، شعار داده میشود. دائماً گفته میشود مبارزه میکنیم. بالاخره بانکها یکی از سرچشمههای فساد هستند که در ید قوه مجریهاند و باید دقت شود. مسائل وزارتخانهها و رانتهایی که در وزارتخانهها به وجود میآیند. در دولتهای نهم، دهم و یازدهم زمینه رانت وجود دارد که سوء استفاده میشود. اگر همه شهروندان به صورت عادی در یک پایه در امکانات و سرویسی که به آنها داده میشود، مساوی باشند، دو منفعت حاصل خواهد شد. وقتی رانت نباشد، رشد امکان مییابد. تا زمانی که اقتصاد ما در ید دولت هست ـ در حال حاضر 80 درصد اینگونه است ـ همین مشکلات را خواهیم داشت. علتش هم این است که دولتها رها نمیکنند، چون حیاط خلوت آنهاست و عمده استفادهها و سوء استفادههایشان را از همین اقتصاد دولتی دارند میبرند. متأسفانه در دولت یازدهم این موضوع نه تنها کم نشد که اضافه هم شد و شش هفت شرکت مهم دو باره به دولت وصل شد. خود این موضوع یکی از زمینههای فساد است.

چرا رئیسجمهور، خودش را در موضع تقابل با نظام قرار میدهد؟ چرا طرف نظام نمی ایستد؟

خیلی بد است که چیزهایی را بگوییم. موقعی که آدم خودش خطا میکند، صحیح نیست بگوید کسی را که خلاف کرده است بگیرید. دولت خودش خلاف و علام کند که خلافکار را بگیرید؟ این درست نیست. باید زمینههای خلاف را از بین ببرد. چرا این کار را میکند؟ به دلیل اینکه به گردن دیگری بیندازد. به نظر من این مردانگی و مروت نیست.

سئوالم یک مقدار فراتر از بحث اقتصادی و مبارزه با فساد است. در مباحث سیاسی هم گاهی شاهد موضعگیریهای دولت بودهایم...

بله، بهخصوص از 16 آذر به بعد این موضوع نمایانتر است. دولت در ابتدا برای رأیگیری صحبتهایی غیر از آنچه که امروز میگوید، میگفت. ادبیاتش غیر از این ادبیاتی بود که امروز از آن استفاده میکند، از جمله بیان «تازه به دوران رسیدهها»، «کوتولهها» و... از طرفی به هیچ عنوان به رقیب زمینه ندادند. این تنها نیست. در 16 آذر به بسیاری از افراد اجازه صحبت ندادند، در حالی که ایشان ادعا میکرد همه حق صحبت خواهند داشت. معنی این کار چیست؟ فکر میکنند بعضی از مسائل باید سرّی باشد. ما مسئله سرّی نداریم. مسئله هستهای ما را هم همه مردم باید بدانند.

در هر صورت معتقدیم هم از نظر اقتصادی، هم از نظر سیاسی، هم از نظر اجتماعی و... آقای روحانی به هیچیک از شعارهایی که دادند عمل و آن شعارها تحقق پیدا نکردند.

فکر نمیکنید اگر آقای رئیسجمهور یک مقدار کنترل بیشتری داشته باشند و کمتر عصبانی شوند، شرایط بهتر از این شود؟

کسی که آمادگی داشته باشد، عصبانی نمیشود، ولی کسی که آمادگی ندارد خیلی زود از میدان در میرود. در مورد آقای روحانی تا به حال چندین بار این مسئله پیش آمده است. این چیزی است که ایشان باید خودش پاسخ بدهد. عصبانیت یعنی از خط خارج شدن و تعهد به شعارهایی که دادهاند نداشتن.

موضعی که دولت در باره رفع حصر دارد، از این جنبه هم دولت را در موضع اپوزیسیونی خودش تثبیت میکند.

مسئله حصر فتنهگران مربوط به موجودیت نظام ماست. اینها قصد براندازی داشتند. دولت که قطعاً چنین قصدی ندارد و امیدوارم در حمایت از فتنهگران اشتباه نکند، فتنهگرانی که هماهنگ با بیگانگان به فکر براندازی بودند و در این زمینه کار کردند و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را گفتند و مسئله فلسطین را نفی کردند و هر آنچه را که امریکا و بیگانگان برای براندازی نظام ما گفتند، اینها تکرار کردند. حمایت از اینها چه معنایی دارد؟ غیر از در کنار امریکا قرار گرفتن است؟ امیدواریم دولت چنین کاری نکند که خدای نکرده اینگونه تداعی شود که دارد موازی با فتنهگرها حرکت میکند.

https://shoma-weekly.ir/gl8SWu