***
بعد از انقلاب از نظر علمی کشور ما چه تغییراتی کرده است؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و عملاً بعد از این که دانشگاه ها بازگشایی شد یک انقلاب علمی در کشور داشتیم و اگر آماری که در اثر این انقلاب علمی که الان سی و هفتمین سالگرد آن است، مشاهده کنیم و با ابتدای انقلاب مقایسه کنیم وضع این انقلاب علمی در کشور کاملاً روشن می شود. در ابتدای انقلاب تنها 150 هزار دانشجو داشتیم در حالی که الان بیش از 4 میلیون دانشجو در کشور ما در حال تحصیل هستند.
یعنی اگر رژیم قبلی ادامه پیدا می کرد به این آمار دانشجو نمی رسید؟ ما کار خاصی انجام داده ایم که تعداد دانشجوها زیاد شده است؟
بله. تعداد دانشجو در صد هزار نفر یک شاخص قابل مقایسه در دنیا است. ما در ابتدای انقلاب چیزی حدود 120 دانشجو در صد هزار نفر داشتیم ولی امروز به بیش از چهار هزار دانشجو در صدهزار نفر رسیدیم. عمده ی این حرکت به این خاطر بود که در بعد از انقلاب ما توانستیم دانشگاه را در دسترس عامه مردم قرار دهیم. یعنی اگر با آمار گذشته مقایسه کنید، قبل از انقلاب تنها در بعضی از مراکز استان ها دانشگاه وجود داشت در صورتی که الان حتی در بعضی از شهرهای کوچک هم یک شکلی از دانشگاه را داریم حالا یا به صورت دانشگاه دولتی یا غیر دولتی است یا دانشگاه ها به صورت فنی و حرفه ای یا علمی_کاربردی است یا به اسم دانشگاه های آموزش از راه دور است و در حقیقت این همگانی کردن آموزش عالی باعث شد که ما به این شاخص که یک شاخص خوبی در دنیاست (بالای 4 هزار دانشجو در صد هزار نفر) برسیم. البته در 10-15 سال قبل به این آمار رسیده ایم و منحصر به سی و هفتمین سال انقلاب نیست و با توجه به گسترشی که داده ایم نکته خیلی مهم که حائز اهمیت است این است که امروزه ما در کشور تقریباً تمام رشته های روز دنیا را نه تنها در مقطع کارشناسی بلکه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا داریم. باز اگر شما به آمار قبل از انقلاب وآستانه انقلاب نگاه کنید علی الاصول در رشته های فنی مهندسی به ندرت در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو داشتیم و دراین رشته ها و رشته های خاص دکترا نداشتیم و بیشتر در رشته های علوم انسانی بود در صورتی که در بعد از انقلاب در تمامی این زمینه ها هم مراکز تحقیقاتی داریم و پژوهشگرها فعال هستند و هم دانشگاه ها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا دانشجو می پذیرند. باز اگر با یک آمار مقایسه ای نگاه کنیم تقریباً می شود گفت از نظر علمی در جهان جایگاهی نداشتیم و در رده های بسیار بسیار پایین بودیم در صورتی که الان ما در منطقه در بعضی از رشته ها اول و در بعضی از رشته ها دوم هستیم و در کل رتبه دوم در منطقه را داریم. انشاالله براساس چشم انداز افق 1414 و برنامه ریزی هایی که صورت می گیرد قرار است به رتبه اول در منطقه برسیم و امروزه حتی در دنیا در تولید علم حضور مؤثر و شناخته شده ای داریم.
در صورتیکه رژیم شاه ادامه پیدا می کرد ممکن بود به کشور توسعه هایی دهد. شما معتقدید که این آمار اتفاق نمی افتاد و این گستردگی و توسعه علمی نبود؟
من معتقدم به این شکلی که ما آموزش عالی را در سراسر کشور حتی در نقاط محروم قرار داده ایم نبود. الان نقاط محروم ما هم دانشگاه دارد و متخصص تربیت می شود و می تواند در توسعه ی منطقه ای مؤثر باشد. نکته مهم این است که قاعدتاً دانشگاه ها و فارغ التحصیلان، با توجه به اینکه صنعت کشور به خارج متکی بود چرخ صنعتی و فنی کشور در دست کشورهای غربی بود و متخصصان ما که فارغ اتحصیل می شدند خیلی مشارکت داده نمی شدند و یا در سطح بسیار ابتدایی بود، در نتیجه مجبور بودند برای تخصص بیشتر و یا برای کارهای تخصصی به خارج از کشور برای آموزش و تحصیل بروند. نکته مهم این بود که بعد از انقلاب این متخصصین با توجه به نکته خود اتکایی کشور که باید چرخ اقتصادی و چرخ دانش و فنی آن به وسیله خود ایرانی ها می چرخید، باعث شد که این دانشجوها بعد از فارغ التحصیلی به کشور برگردند و در کشور شرکت کنند و ما در بسیاری از صنایع یا به سمت خودکفایی برویم یا در یک درصد بالایی بتوانیم پیشرفت علمی داشته باشیم. من معتقدم که اگر همان رژیم سابق ادامه پیدا می کرد امکان داشت که توسعه آموزش عالی را می داشتیم ولی این توسعه یک توسعه صوری بود که اگر هم قرار بود نیروی متخصص تربیت کند در صنعت یا صنایع پیشرفته کشورهای غربی بکار گرفته می شدند. قطعاً در رژیم گذشته هم دانشگاه هایی داشتیم وآموزش عالی توسعه پیدا کرد ولی برنامه ای نبود که نیروی متخصص در خدمت جامعه اش قرار بگیرد و صنعت کشور را به سمت خود اتکایی ببرد چرا که صنعت ما یک صنعت وابسته بود که با توجه به وابستگی صنعتی و اقتصادی ما، قاعدتاً پیشرفت علمی هم حاصلی جز خدمت به غرب نداشت یا تسهیل چرخش اقتصادی غرب در کشورمان بود. یعنی متخصصین درگیر، خارجی بودند و تحصیل کردگان ایرانی به عنوان کارشناس و تکنسین در اختیار این متخصصین خارجی قرار می گرفتند. مثلاً در قبل از انقلاب خطوط فشار قوی و بالای ما توسط کشورهای خارجی طراحی می شد یا نیروگاه های ما به صورت کلید در دست توسط خارجی ها می آمد و ایرانی ها به عنوان ناظر حضور داشتند. لذا اگر دانشگاه ها هم توسعه پیدا می کرد به این صورت نبود که آموزش عالی در اختیار همه افراد جامعه قرار گیرد و برای عمده اقشار جامعه آرزوی دست نیافتنی بود و برای آن عده هم که دست یافتنی بود و می رفتند و تخصص می گرفتند نهایتاً ابزاری در اختیار شرکت ها و کشورهای غربی بودند که بتوانند ورود کالاهای صنعتی و ماشین های صنعتی آنها را به کشور ما تسهیل نمایند. الان اینطور نیست هرکس اراده کند می تواند وارد آموزش عالی شود و آموزش ببیند و یک آرزوی دست نیافتنی نیست و امروزه نیروگاه ها را خودمان طراحی می کنیم، خطوط انتقال را خودمان طراحی می کنیم، بسیاری از صنایع ما روی دوش متخصصین ایرانی حرکت می کند. ما در بسیاری از بخش های صنعت نفت خودکفا هستیم. در صنعت نیرو به خصوص در صنعت برق به جرأت می توانم بگویم که به خوداتکایی رسیده ایم. در صنعت پیچیده انرژی هسته ای جزء کشورهای برتر دنیا هستیم و توانستیم خود به این صنعت انرژی هسته ای دست پیدا نماییم. قطعاً با وجود رژیم سابق در بسیاری از این شاخه ها یا نمی توانستیم وارد شویم یا اگر هم وارد می شدیم صرفاً به عنوان متخصصانی بودند که از تخصص ایشان استفاده نمی کردند و تنها کارهای روزمره و تکنسینی انجام می دادند و کارهای علمی و پایه ای عمیق نمی کردند. نمونه بارز بحث استفاده از انرژی صلح جویانه ی هسته ای است.
چه مسیری داریم و چه مقدار راه هست تا به نقطه ایده آل خود برسیم؟
اولاً رسیدن به سطح بالای علمی توقف ندارد. هر مقدار به سمت پیشرفت علمی حرکت کنید باز جا برای بالا رفتن وجود دارد. ثانیاً اگر بخواهیم خود را در سطح کشورهای پیشرفته حساب کنیم برنامه ریزی دقیقی باید صورت بگیرد. به تحقیقات و به ارتباط بین دانشگاه و صنعت توجه شود، به این توجه شود که حداقل آرامش فکری و رفاهی برای متخصصین و اساتید دانشگاه هایمان فراهم کنیم. قطعاً ما باید به سمت اقتصاد خصوصی برویم، تا اقتصاد ما دولتی باشد و درگیر پیچ و خم های دولتی باشد. نمی توانیم از این فارغ التحصیلان دانشگاه ها که در سطح بسیار خوبی هم فارغ التحصیل می شوند بهره برداری و استفاده کنیم. در صورتیکه ما یک کشور گسترده با تنوع آب و هوایی بسیار زیاد، منابع خصوصی سازی زیاد و پتانسیل های زیادی داریم. به خصوص که با وجود خلیج فارس دست یابی به آبهای آزاد هم برای کشور ما وجود دارد و در یک کشور وسیعی هستیم که در منطقه از یک ثبات برخورداریم و اگر اقتصاد ما به سمت اقتصاد خصوصی برود می توانیم از این پتانسیل علمی استفاده کنیم. یک برنامه ریزی دقیق در مورد پژوهش و اجرا کردن آنچه که به عنوان اسناد بالادستی مثلاً توسط نقشه جامع علمی کشور تصویب شده است یا در حقیقت صنعت هایی که به عنوان عرصه اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است می خواهیم که دولت آنها را پیاده نماید و قطعاً با توجه به این نقشه راه و برنامه ها می توانیم راه را برای پیشرفت کشورمان باز کنیم.