***
علت رکود اقتصادی را در چه میدانید؟
بعضی از مسئولین اقتصادی دولت میگویند از رکود بیرون آمدهایم، ولی معتقدم هنوز بیرون نیامدهایم. علتش هم این است که در نیمه اول سال 93 برنامهریزی دقیق برای رکود نداشتیم و با امید به اینکه در 1+5 موفقیت کامل خواهیم داشت، برنامههای اقتصادی را خوب تنظیم نکردیم. هزینههای دولت هم به خاطر فشاری که روی تحریم نفت هست، بالاست. همینطور نقدینگی و بهره بانکها هستند و بعضی از پرداختیهای دولت از جمله یارانهها هم بهگونهای است که فشار میآورد و نتوانسته ما را از رکود به سمت حتی رواجی مختصر و نه کامل ببرد. کارخانهها زیر فشار هستند. چند فشار روی آنها هست. فشار مالیاتی، هشت درصد ارزش افزوده، شفاف نبودن تنخواه آنها و بدهیهایشان به بانکهاست. این فشارها نمیگذارند تولید ما آنطور که باید و شاید رونق بگیرد. پتروشیمیهای ما که یکی از واحدهای تولیدی باارزش هستند و رواج آنها میتواند ما را از رکود خارج سازد، دچار تحریمها هستند و نتوانستهایم به پتروشیمیهایمان رونق بدهیم و از وضعیت رکود خارج کنیم. رویهمرفته برنامه اقتصادی دولت ما چندان موفق نیست. وزیر صنایع ما واقعاً میکوشد و از ایشان قدردانی میکنیم، ولی گرفتاری در جاهای دیگر است. فشارهای مالیاتی وزارت دارایی خیلی زیاد است. شهرداریها در نقاط مختلف زیاد فشار میآورند، به همین دلیل نتوانسته است ما را از رکود خارج کند. دولت از حالا باید برای سال 94 برنامهریزی کند و این برنامهریزی باید مبتنی باشد بر اینکه ممکن است با غرب آشتی نکنیم و فرصتی برقرار نشود. برنامهمان را باید طوری بریزیم که ممکن است از نظر اقتصادی تا دو سال دیگر هم نتوانیم به غرب نزدیک شویم، اما متأسفانه این برنامهریزی را نداریم. برنامه ششم جلوی روی ماست، ولی شفافیتی در آن نمیبینیم. همه مردم باید در باره برنامه ششم اظهار نظر کنند. کمیسیونهای مختلف در جاهای مختلف شکل بگیرند و باید به برنامه ششم با دقت بیشتری نگاه کنیم.
ضمن اینکه از دولت حمایت میکنیم و واقعاً دولت یازدهم زحمت زیادی کشیده است. خاصه آقای دکتر ظریف و تیمش خیلی زحمت کشیدهاند، ولی شرایطی که در ده سال قبل در ایران بود، هنوز سایه انداخته است و برای برطرف کردن این ابرهای تیرهای که بر روابط ما و اروپا سایه انداختهاند، به زمان نیاز داریم. به این دلایل است که آنطور که خواستهایم نتوانستهایم از رکود خارج شویم. اقتصاد مقاومتی هم در حد شعار باقی مانده است و بدان عمل نکردهایم.
این رکود چند سال است که شروع شده است؟
از سال 89 با تغییراتی که دولت در مسائل ارزی و اقتصادی ایجاد کرد، رشد ما از مثبت به سمت صفر و بعد هم منفی رفت. رشد ما در سه سال گذشته همواره منفی بوده و از 5- شروع شده تا 2- رسیده است. هنوز هم با اینکه دولت و بانک مرکزی میگویند رشد ما ثبت شده است، رشد را 1- یا صفر یا حداکثر 1+ میبینم و رشد ما به دلیل دو دل بودن و برنامهریزی کامل نداشتن همچنان پایین است. صبر و انتظار برای موفق شدن در 1+5 این رکود را ایجاد کرده است. باید طوری برنامهریزی کنیم که تحریم دو سال دیگر هم طول میکشد و برنامهمان را با وجود تحریم تنظیم کنیم. این برنامه بر این اساس تنظیم نشده و رکود همچنان پابرجاست. گرانیها را ببینید! اینها شلاق سهمگینی بر دوش مخصوصاً حقوق بگیرهاست. از آن طرف اگر بخواهیم حقوقها را افزایش بدهیم، تورم حاصل از آن جانکاه است. بنابراین باید برنامهریزی دقیقی میشد که نشده است و در اینجا از برنامهریزان دولت گله دارم.
چقدر در رکود موجود مذاکرات را مقصر میدانید؟ به عبارت دیگر مردم و اقتصاد ما چقدر معطل مذاکرات هستند؟
در چهار ماه اخیر دولت ما منتظر بود، والا مردم منتظر نیستند. این انتظار بیجا بود. باید از روز اول فروردین که پشت میزمان نشستیم، برنامهریزی سال 93 را باید بر اساس اینکه تحریمها برداشته نمیشوند تنظیم کنیم که نکردیم. یکی از علتها این است. مردم هم خوشحال بودند که مذاکرات دارد به نتیجه میرسد و حالت انتظار به خودشان گرفته بودند. این «صبر کنیم ببینیم چه میشود» آفت سرمایهگذاری است و کسانی که میخواستند سرمایهگذاری کنند، گرفتار جمله بیمعنی «به من چه؟» و «صبر کن ببینیم چه میشود؟» شدند. این روحیه در اقتصاد سم مهلک است. اقتصاد موفق یعنی اینکه انسان زودتر از دیگران مطلع شود، تصمیم بگیرد، عمل کند و دچار دو دلی نشود. متأسفانه این کار را انجام ندادیم.
اینکه مذاکرات برای شش ماه دیگر تمدید شده است، چه بلایی بر سر اقتصاد ما خواهد آورد؟
بلایی نمیآورد. باید خودمان به فکر اقتصادمان باشیم. ما زمینههای خوبی داریم. کشوری قوی هستیم، معادن سرشار داریم. واحدهای تولیدی بسیار باارزشی داریم. پتروشیمیهای ما بسیار باارزش هستند. پالایشگاهها، نیروگاهها، بنادر ما و... همه ارزش دارند. فقط برنامهریزی دقیق و مشارکت مردم در کار میخواهد. دولت با اینکه دائماً دم از بخش خصوصی میزند، در عمل 82 درصد اقتصاد ما دست اوست و هجده درصد دست بخش خصوصی است. یکی از راههای خروج از رکود، دادن نقش به مردم و شریک کردن آنها در سرنوشت اقتصاد کشور است. سرنوشت مالیاتی را باید به دست مردم داد، نه به دست وزارت دارایی که دارد مردم را شلاق میزند. وضعیت شهرستانها خیلی بدتر از تهران است. این چیزها مردم را ناراضی میکند. مردمی که نظام و مقام معظم رهبری را دوست دارند. مردم همه جوره از نظام حمایت میکنند، ولی در بازی شرکت داده نمیشوند. کسی که تا دیروز کارمند بوده است، حالا وقتی پشت میز مینشیند خودش را قیم مردم میداند. این غلط است. او وقتی پشت میز دولت مینشیند باید خدمتگزار مردم باشد، نه قیم آنها. این قیمومیت را باید به خدمتگزاری برگرداند. همه حرفها را هم که نمیشود زد. بسمان است!
علت اینکه فردای روزی که اعلام شد مذاکرات تمدید شده، قیمت دلار افزایش داشت، چیست؟
اثر روانی این حرکت بود. 5/1 درصد بالا رفت. برمیگردد. اثر زیادی ندارد. اولین وصولیهایمان که بیاید برمیگردد، چون در وین توافق شده است یک 700 میلیون و یک 400 میلیون را به ما بدهند. اینها که بیاید دست دولت یک مقدار برای اقلام وارداتی که فشار هست باز میشود. چیز مهمی نیست، اما اثرش این بود که مبادا توافقها به خطر بیفتند. توافقات خوبی هم شده است. نمیشود گفت هیچ کاری نشده است. حرفهایی هم زده شده که چهارچوب کلی کارمان با غرب حل شده است. جزئیاتش مانده است. انشاءالله جزئیاتش هم در این چند ماه به سمت پیشرفت میرود.
دولت چه باید بکند که بهطور کامل از رکود خارج شویم؟
باید واحدهای تولیدی را تقویت و سرمایهگذاری را چه از داخل و چه از خارج تشویق کند. خارج شدن از رکود تولید و تولید هم مصرف میخواهد. تولید و مصرف دو عامل برطرف کننده رکود هستند. مصرف یعنی قدرت خرید مردم بهگونهای باشد که بتوانند بخرند. الان داریم به طرف شب عید میرویم. همیشه در شب عید اقلام و ارقام بزرگی از کالاها خرید و فروش میشوند. در حال حاضر قدرت خرید مردم کم است. باید این قدرت خرید را بالا برد. باید تولید را بالا ببریم. خودکفاتر شویم و به سمت واردات نرویم، مخصوصاً کالای قاچاق دارد اذیت میکند. خودم دقیق نمیدانم، ولی شایع هست که 15 میلیون دلار کالای وارداتی قاچاق داریم. این برای واحدهای تولیدی ما سهم مهلک است. باید در داخل نواقص تولید را رفع کنیم و به کمک تولیدکنندهها برویم. مشکلات بانکی و سرمایهگذاری آنها را حل و بازار سرمایه را تقویت کنیم. اگر بانکها قدرت مالی ندارند و نمیتوانند بپردازند، سرمایه بانکها را از محل ذخایرمان در بانک مرکزی بالا ببریم.
در این رکود یک سؤال برای خیلی ها پیش آمده که آیا اقتصاد ما به چین وابسته است؟
اقتصاد ما به هیچ جا وابسته نیست. ما یک اقتصاد 150 تا 160 میلیارد دلاری داریم که با چین 40 میلیارد است که یکچهارم یا یکپنجم است و اثری ندارد. ما با همسایههایمان هم همین وضع را داریم. 70 درصد ارتباط اقتصادی ما با همسایههایمان است. با امارات متحده عربی که واحد تولیدی ندارد، 15 میلیارد دلار مبادلات داریم، در صورتی که مال خودش نیست و به صورت ترانزیت است. با عراق 14، 15 میلیارد دلار مبادله داریم. با افغانستان 10 میلیارد و با ترکیه 4، 5 میلیارد مبادله داریم. کلاً پانزده همسایه داریم که با پنج تای آنها 70 درصد کالاهایمان را مبادله میکنیم. چین هم یکی از آنهاست. به خاطر ارتباط نزدیک با چین او را همسایه میدانیم. چین و هند در آسیا از شرکای تجاری ما هستند، ولی هرگز به آنها وابسته نیستیم.