گفتگوی ویژه

امام (ره) دشمنی ها را به فرصت برای نظام تبدیل کرد

من خدمت امام رفتم عرض کردم که جنگ مشکلاتی را در سطح جامعه بوجود آورده است که این فشار اجتماعی خودش باعث می شود که ما تضعیف بشویم ولی من الان خدمت شما عرض می کنم این جنگ زدگان که در نقاط مختلف کشور مستقر شدند رسیدگی هایی که به آنها شد و صبر و تحملی که این جنگ زدگان نشان دادند خود این افراد مثل لشگری در مقابل صدام شدند و از این لحاظ هیچ گونه جای نگرانی و نارضایتی اجتماعی که بخواهد شکل بگیرد نیست. در آن زمان شاهد نبودیم که جنگ زدگان بخواهند اعتراضی و یا تظاهراتی را انجام بدهند.
آقای میرسلیم شما در سال های ابتدای انقلاب دیدارهایی با امام خمینی(ره) داشتید، برای شروع بفرمایید خاطره ای از این جلسات دارید؟

- بله، من دیدارهای مختلفی در آن سالها با امام داشتم. در آن زمان به عنوان سرپرست بنیاد امور جنگ زدگان فعالیت می کردم که یکی از این دیدارها هم به همین موضوع مربوط می شد. وقتی که جنگ شروع شد بمباران ها و عملیاتی که انجام گرفت موجب شد تعداد زیادی از هموطنان ما که در شهرهای مرزی زندگی می کردند از جمله خراسان، آبادان، خرمشهر، شادگان و ... محل سکونتشان را ترک کنند و به جای دیگری مهاجرت کنند و حتی افرادی که خانه و محل کارشان در این شهرها بود یک شبه همه دار و ندارشان از بین رفت و دیگر جایی برای سکونت و کار نداشتند. همین موضوعات باعث می شد فشار زیادی به مردم وارد شود. لذا ساماندهی مناسب برای این خانواده ها و افراد جزء فعالیت های مهم دولت وقت بشمار می آمد. در آن زمان پیشنهادهایی به شهید رجایی دادم آن موقع ایشان به من گفتند خودت کارهایی که می توانی را انجام بده، چون من در آن زمان در وزارت کشور مسئولیت های متعددی داشتم این مسئولیت را به من سپردند و لاجرم باید با حضرت امام جلساتی برگزار می کردیم.

در جلساتی که با امام(ره) داشتید مهمترین توصیه ایشان چه بود ؟

- من دو دیدار با امام داشتم. آن دیداری که خاطرم هست برایتان می گویم. به مناسبت عید به دیدار امام در جماران رفتیم. وقتی مردم حیاط جماران را ترک کردند من برای دست بوسی پیش امام رفتم. امام می دانستند که من مسئول جنگ زدگان هستم، گفتند در گیلان غرب جنگ زدگانی هستند که شرایط خوبی ندارند به آنها رسیدگی کنید. با توجه به جنگی که در ایران بود گیلان غرب هم مورد حمله صدام قرار گرفت و مردم آنجا شرایط جالبی نداشت و در بیابان های گیلان غرب این طرف و آن طرف متفرق شده بودند و امام هم از این موضوع ناراضی بودند. این نگرانی شان موجب شد که من را آنجا نگه دارند و دستور مستقیم بدهند. فردای آن روز به طرف کرمانشاه و گیلان غرب رفتم تا وضعیت را بررسی کنم. امام روی چنین موضوعاتی دقت نظر داشت و گزارشاتی که به ایشان می رسید را با دقت مطالعه می کرد. یک دیداری دیگری نیز با امام داشتم که خودم شخصا درخواست داده بودم.

آن دیدار در 15 آذرماه سال 59 بود؟

-بله، در آن تاریخ خدمت امام رسیدم و درخواست کردم جنگ زدگان را خدمتشان بیاوریم و دیداری داشته باشند. من خدمت امام رفتم عرض کردم که جنگ مشکلاتی را در سطح جامعه بوجود آورده است که این فشار اجتماعی خودش باعث می شود که ما تضعیف بشویم ولی من الان خدمت شما عرض می کنم این جنگ زدگان که در نقاط مختلف کشور مستقر شدند رسیدگی هایی که به آنها شد و صبر و تحملی که این جنگ زدگان نشان دادند خود این افراد مثل لشگری در مقابل صدام شدند و از این لحاظ هیچ گونه جای نگرانی و نارضایتی اجتماعی که بخواهد شکل بگیرد نیست. در آن زمان شاهد نبودیم که جنگ زدگان بخواهند اعتراضی و یا تظاهراتی را انجام بدهند.

فکر می کنید دلیل اصلی که جنگزدگانی که تمام زندگی شان را از دست داده بودندو اعتراضی نمی کردند چه بود؟

-به دلیل اینکه می دیدند دولت صبح تا شب در حال رسیدگی به این افراد است. این موضوع را هم عنوان کنم که این افراد می دانستند شرایط به چه شکلی است و همین شرایط را پذیرفته بودند و خودشان را با شرایط تطبیق داده بودند و مشکلی که ممکن بود به وجود بیاید و درد سر آفرین شود کاملا این مشکل از لحاظ مسائل و امور امنیتی حل شد. وقتی که امام بین این جنگ زدگان برای سخنرانی تشریف آوردند به همین مطلب اشاره فرمودند که این جنگ زدگان ما امروز لشگری شده اند در مقابل صدام. {جماران: صحیفه امام، ج 15،3 آذر 1360}

با توجه به عقبه ای که انقلاب دارد و روحیه و صداقتی که شما مطرح می کنید آیا آرمان های امام در حال حاضر پیاده می شود؟

-آن موقع کار به چه دلایلی پیشرفت می کرد؟ بسیاری از نتایجی که الان مثبت تلقی می کنیم بازگرفته شده از همان روحیه ای است که آن موقع وجود داشت. مثلا در زمینه عدالت اجتماعی چه چیزی باعث شد که ما موفق بودیم یا نبودیم؟ به نظر من، موفق بودیم برای اینکه اگر شما نگاه کنید این فاصله طبقاتی در اول انقلاب چقدر بود الان چقدر هست؟ با شاخص های رسمی که اعلام می کنند می بینید که وضع نسبت به قبل بهتر شده است. یعنی نسبت به درآمدی که داریم، نگاهمان، نگاه مرفهی شده است. می بینید این شاخص بهتر شده نه اینکه ما رسیده باشیم به حالت مطلوب، خیر. اگر بخواهیم به آنجا برسیم خیلی فاصله داریم اما آیا حرکت در همان مسیری بود که امام دلش می خواست؟ بله. سرعتمان، سرعت مان خوب بود؟ راضی هستیم؟ خیر، سرعت مطلوبی نبود.

https://shoma-weekly.ir/XsMhSv