گفتگوی ویژه

اظهار عجز دشمن را جری‌تر می کند

اظهار عجز دشمن را جری تر می کند و او را به هوس می اندازد تا سطح مطالباتش را بالاتر ببرد. وقتی مسئولین اجرایی کشور مدام اعلام کنند که خزانه کشور بر اثر تحریم ها خالی است، مادامی که حل مشکلات کشور را منوط به رفع تحریم ها کنند یا زمانی که حل معضل آب شرب را نیز به تحریم ها گره بزنند که هیچ ربطی هم به تحریم ندارد، خوب این اظهارات از سوی بالاترین مقامات اجرایی کشور، دشمن را برای ضربه زدن به کشور حریص تر میکند
هر روز که از آغاز اجرای برجام می گذرد، بر میزان بدعهدی های آمریکا افزوده میظشود، دیگر نیست که کنگره و سنای آمریکا در آن روز به دنبال وضع تحریم جدید علیه کشورمان نباشند. کار به جایی رسیده که آقای روحانی و دکتر ظریف هم به صراحت به اقدامات منفی آمریکا در برجام اعتراف کرده و از سایر اعضای 1+5 می خواهند تا در برابر این عهدشکنی ها بایستند، اقدامی که به نظر نمی رسد بتواند مشکل را حل کند. برای آن که بدانیم چرا آمریکا چنین روشی را اتخاذ کرده با حجت الاسلام محمدخرسند گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.

به نظر شما چرا دولتمردان آمریکا پس از اجرای توافق برجام آن را نقض کردند و همواره بهدنبال وضع تحریم های جدید علیه کشورمان هستند؟

علت اصلی را باید در اظهارات دولتمردان مان جستجو کنیم. اظهار عجز دشمن را جری تر می کند و او را به هوس می اندازد تا سطح مطالباتش را بالاتر ببرد. وقتی مسئولین اجرایی کشور مدام اعلام کنند که خزانه کشور بر اثر تحریم ها خالی است، مادامی که حل مشکلات کشور را منوط به رفع تحریم ها کنند یا زمانی که حل معضل آب شرب را نیز به تحریم ها گره بزنند که هیچ ربطی هم به تحریم ندارد، خوب این اظهارات از سوی بالاترین مقامات اجرایی کشور، دشمن را برای ضربه زدن به کشور حریص تر میکند. آمریکا با این پالس هایی که دریافت کرد، گمان کرد که با اعمال تحریم ها به اهدافی که در نظر داشته، رسیده است، لذا برای ادامه و استمرار آن برنامه ریزی کرد تا به زعم خود ما را در سایر موارد به پای میز مذاکره بکشاند و خواستههای خود در خصوص مسائلی چون توان موشکی کشور و دفاع از گروههای مقاومت را بر ما تحمیل کند. آنها بارها به صراحت اعلام کردند که تحریم ها جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره کشاند و باعث شد تا آنها به خواسته های تن در بدهند لذا باید بیش از گذشته بر ایران فشار وارد کنیم. کما اینکه امروز می بینیم همین استراتژی را دنبال می کنند و از شواهد امر پیداست که بر ادامه آن مصرند. در حالی که پس از برجام ما به همه تعهدات خود عمل کردیم اما آنها به تعهدات خود پایبند نبوده و به آن عمل نکرده اند. لذا می بینیم که دولت به هیچ یک از اهدافی که به خاطر آنها به پای میز مذاکره رفت نرسید، رکود همچنان بر کشور حکمفرماست، هر روز بر آمار بیکارآن افزوده می شود، دارایی های بلوکه شده ما در بانک های خارجی به کشور بازگردانده نشد، سرمایه گذاری خارجی کاهش یافت، بانک های دنیا همچنان از همکاری با ما گریزان هستند و تحریم ها برداشته که نشد هیچ، بر تعداد آنها نیز افزوده شد. مجموعه اقدامات آمریکا طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی این امر را ثابت می کند که مشکل این کشور استعمارگر با ایران یک موضوع یا نهایتا ً چند موضوع نیست که با رفتن پای میز مذاکره بتوان آنها را حل کرد. موضوعاتی چون دانش هسته ای، توان موشکی و حقوق بشر مسئله آمریکا با ما نیست، اختلاف ما با این کشور مبنایی است که از جهان بینی متفاوت ما با آنها نشأت می گیرد، لذا آنها به کمتر از نابودی ما راضی نمی شوند و هر اقدام دیگری تنها مقدمه ای برای رسیدن به این هدف از سوی آنها صورت می گیرد. متاسفانه با یک اشتباه استراتژیک ما در برجام کوتاه آمدیم و عقب نشستیم و آنها جلوتر آمدند و به قسمت اعظمی از اهداف خود رسیدند.

در چنین شرایطی ما چه اقدامی باید انجام دهیم؟

ببینید ما فرزندان عاشورا و رمضان هستیم، تنها گزینه مقاومت است و اتکاء به توان داخلی، راه حل در اقتصاد مقاومتی است، توجه بیشتر به تولید داخلی و افزایش اشتغال می باشد، ما باید همه امکانات کشور را برای حل مشکلات مان بسیج کنیم و نباید دست خود را جلوی بیگانگان دراز کنیم که بدترین راه ممکن است نباید با مواضع منفعلانه و بعضا ً ذلیلانه با دشمن روبهرو شد، وقتی دشمن این روحیه را در شما ببیند، بیش از گذشته بر تحمیل خواسته های ناحق خود اصرار می ورزد. شما به پیروزی های گذشته ما توجه کنید، ما همه موفقیت ها را در شرایطی بدست آوردیم که از لحاظ امکانات مادی دست ما خالی بود اما روحیه مقاومت در بین مردم و مسئولین موج می زد، امروز دست ما دیگر خالی نیست و با دست پر در این میدان حاضر هتسیم لذا مسئولان باید از انفعال در برابر دشمن پرهیز کنند و با همان روش انقلابی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی کشور را اداره کنند.

نحوه برخورد دولت با منتقدین را چکونه ارزیابی می کنید و آیا مسیری که دولت درپیش گرفته صحیح است؟

- این یک امر عقلانی است که بههرحال هر دولتی منتقدانی داشته باشد و این سوای تخریب و بی انصافی است. این دولت هم از این قاعده مستثنی نیست و منتقدانی دارد. البته بخش اعظمی از مردم نیز نسبت به عملکرد این دولت بویژه در مباحث اقتصادی انتقاد دارند که در نتیجه انتخابات کاملاً مشهود بود. در چنین شرایطی دولت نباید در پی این باشد تا با برخورد شدید با منتقدان، از پاسخگویی فرار بکند، بههرحال خود دولتمردان هم به عملکرد ضعیف دولت در مباحث اقتصادی معترفند. دولت یازدهم در چهارسال گذشته همه ضعف های خود را به پای عملکرد دولت های نهم و دهم گذاشت، شاید برای سال اول و دوم این بهانه قابل توجیه باشد اما پیش از آن دیگر این مسئله توجیهی ندارد، بههر حال شمادر ایام انتخابات شرایط را دیدید و شعار دادید که می توانیم کشور را نجات دهیم، چه شده که پس از چهارسال بازهم عملکرد خود را به گذشته ربط می دهید، این دیگر قابل پذیرش نیست، امیدواریم در دولت دوازدهم دیگر دست از این بهانه تراشی ها بردارند و برای حل مشکلات کشور همه همت خود را معطوف کنند، چرا که مردم وعده های آنها را فراموش نمی کنند. برنتابیدن انتقاد موجب دیکتاتوری میشود که درپس آن پسرفت کشور خواهد بود.

برخی در دولت می گویند با تفکر انقلابی نمی شود کشور را اداره کرد و با جهان همکاری داشت، تا چه میزان این امر مبتنی بر واقعیت است؟

متاسفانه این دوستان از افراد انقلابی به عنوان نیروهای تندرو یاد میکنند، در حالی که اصلا ً این دو با هم همخوانی ندارد. انقلابی بودن یعنی پافشاری بر مبانی اصولی انقلاب اسلامی که برگرفته از اندیشه اسلام ناب است. انقلابی یعنی برای خدمت کردن در هر پست و جایگاهی سر از پا نشناختن، انقلابی یعنی همان روحیه ای که انقلاب را پیروز کرد و از همه گردنه های سخت عبور داد، حال چه طور برخی میگویند نمیتوان با روحیه انقلابی کشور را اداره کرد جای سوال دارد.

https://shoma-weekly.ir/rd6iNQ