در میان تمام چهرههایی که وجود دارند، آقای قالیباف میتواند بیشترین خدمت را در جهت تحقق آرمان دموکراسیخواهی انجام بدهد.
از نخستین روزهای پس از انتخابات مجلس نهم، موضوع انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در دستور کار رسانه ها و سیاسیون قرار گرفته است.
اخباری هم به گوش می رسد که سید محمد خاتمی در تلاش است با حذف افراطیون جبهه دوم خرداد و به نمایش گذاشتن چهره ای معتدل از آنان، اصلاح طلبان را برای این انتخابات به وحدت برساند.
از آنجا که حضور گروه های موسوم به اصلاح طلب در انتخابات 92 جدی و متفاوت به نظر می رسد و البته موثر در مدل فعالیت انتخاباتی اصولگرایان، در گفت و گو با دکتر صادق زیبا کلام به بررسی چگونگی فعالیت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پرداخته ایم.
دکتر صادق زیباکلام از اساتید شناخته شده علوم سیاسی در طیف اصلاح طلبان است. و البته بعضا نظراتش تفاوتهایی هم با فعالان سیاسی اصلاح طلب دارد.
عدم آمادگی چهره های عضو گروه های اصلاح طلب برای گفت و گو در این باره، گزینه دکتر زیبا کلام را پیش روی ما قرار داد.
گفت و گو :مصطفی حسینی
* اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چه برنامه ای دارند؟
به نظر من سئوال اساسی برای اصلاحطلبان این است که آیا ما میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم یا نه؟ اگر بخواهم درستتر سئوال را طرح کنم، این است که ما اصلاحطلبان باید در انتخابات شرکت کنیم یا نه؟ این سئوال اول است. سئوال دوم این است که آیا به صورت پراکنده و در قالب دو الی سه نامزد باید در انتخابات شرکت کنیم یا اینکه نه؛ ما اصلاحطلبان باید بین خودمان رایزنیهای لازم را انجام بدهیم و یک نامزد و فقط یک نامزد را به عنوان جریان اصلاحطلب ـمجموعه اصلاحطلبانـ مطرح و معرفی کنیم. من معتقدم این یک نفر و این یک نامزد یا بهترین گزینه آقای دکتر محمدرضا عارف است. عارف هم شانس اینکه تأیید صلاحیت بشود دارد و هم یک چهره نزدیک به آقای خاتمی، به عنوان رهبر اصلاحطلبان است و هم سابقه کار اجرایی دارد و هم در مجموع یک اصلاحطلب میانهروست، یعنی ایشان نهتنها مورد تأیید اصلاحطلبان است، بلکه مورد تأیید آقای هاشمی رفسنجانی هم هست، چون میدانیم که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، آقای هاشمی ایشان را به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرده بودند.
نکته مهم این است که اگر این نامزد رد صلاحیت شد، آن وقت ما اصلاحطلبان باید چه کار کنیم؟ چون ممکن است که یا ایشان کلاً توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود یا به اشکال دیگر از ایشان خواسته شود که در انتخابات شرکت نکنند که نیازی هم به رد صلاحیت نباشد. آنگاه آیا اصلاحطلبان باید بروند به دنبال گزینه دیگری یا اینکه باید تصمیم بگیرند همچون انتخابات مجلس نهم اساساً در انتخابات شرکت نکنند؟
این همه داستان نیست. چرا؟ برای اینکه ممکن است صلاحیت آقای دکتر محمدرضا عارف تأیید شود و جملگی اصلاحطلبان هم بیایند و پشت ایشان قرار بگیرند. اگر نامزدهای اصولگرایان مثلاً آقای دکتر علی لاریجانی شود، آقای دکتر سعید جلیلی شود، آقای دکتر ولایتی شود، آقای قاسم روانبخش شود، آقای ذوالنور شود؛ هرکس دیگری از طرف اصولگرایان بیاید، مشروط بر اینکه اصلاحطلبان روی حمایت از عارف اجماع کنند داستان دوم خرداد 76 تکرار خواهد شد و برای رأی دادن به نامزد اصلاحطلبان، آقای دکتر محمدرضا عارف، بهمن و سیلی به راه میافتد. بالطبع این شرایط خیلی مطلوب است، اما ممکن است اتفاق دیگری بیفتد و آن اینکه ممکن است جدا از نامزدهای اصولگرا، آقای محمدباقر قالیباف، شهردار تهران هم وارد انتخابات شود. اگر آقای محمدباقر قالیباف وارد انتخابات شد و اگر آقای محمدباقر قالیباف تأیید صلاحیت شد؛ اصلاحطلبان چه باید بکنند؟ من معتقدم که اصلاحطلبان باید یک مقداری غرور و احساساتشان را زیر پا بگذارند و یک تصمیم بسیار سخت، اما تصمیمی که منفعت زیادی برای اصلاحات در ایران خواهد داشت، بگیرند و آن این است که همه اصلاحطلبان باید بیایند و از آقای قالیباف حمایت کنند، یعنی آقای عارف رسماً اعلام کند و از رأی دهندگان اصلاحطلب بخواهد که به آقای قالیباف رأی بدهند. اجماع اصلاحطلبان باید بیاید و پشت قالیباف قرار بگیرد. دلیلش هم خیلی ساده و روشن است. خدمتی که قالیباف میتواند برای امیال و آرزوهای اصلاحطلبان انجام بدهد، در چهار سال ریاست جمهوریاش از تیر ماه 92 به بعد، یکدهم و یکصدمش را یک رئیسجمهور اصلاحطلب نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی آقای عارف بسیار رئیسجمهور ایدهآلی برای اصلاحطلبان خواهد بود، ولی سئوال اساسی این است که رئیسجمهوری به نام محمدرضا عارف چقدر میتواند در جهت اصلاحات گام بردارد و رئیسجمهوری به نام محمدباقر قالیباف چقدر میتواند برای اصلاحات و اصلاحطلبی گام بردارد؟ نباید تردیدی به خودمان بدهیم که آقای قالیباف از قدرت بسیار بیشتری از آقای عارف برخوردار خواهد شد. بنابراین اصلاحطلبان باید غرور و احساساتشان را زیر پا بگذارند، باید مصالح و منافع بلندمدت توسعه سیاسی و روند دموکراسی را در ایران در نظر بگیرند و چون هدف اصلاحطلبان تأمین و گسترش دموکراسی و آزادی در ایران است، بنابراین ما باید ببینیم کدام نامزد اگر رئیسجمهور شود، بیشتر میتواند در راه رسیدن به این هدف گام بردارد.
نباید اصرار داشته باشیم که حتماً نامزد خودمان رئیسجمهور آتی شود.
* موضوعی که مطرح است این که دو باره بحث دولت وحدت ملی بین اصلاحطلبان مطرح شده که حول آقای محسن رضایی جمع شوند و ایشان هم از این طرح استقبال کرده بود. شما چقدر از این موضوع خبر دارید و تا چه حد احتمال میدهید این اتفاق بیفتد؟
اگر آقای محسن رضایی رئیسجمهور شود، چقدر میتواند به روند اصلاحات، روند دموکراسی، روند گسترش و تأمین حقوق شهروندی کمک کند؟ و آقای قالیباف چقدر میتواند کمک کند؟ من تردیدی ندارم که قالیباف خیلی بیشتر از رئیسجمهوری به نام محسن رضایی میتواند در جهت تحقق دموکراسی در ایران گام بردارد. بنابراین بهجای رفتن به دنبال فرمولها و تئوریهایی که خیلی به نفع اصلاحطلبها نیست، ما باید به نفع راهحل و فرمولی عمل کنیم که هدف اصلی اصلاحطلبان را که تأمین دموکراسی در ایران است، برآورده کند.
* در مجموع، به نظر شما آیا اصلاحطلبان دور آقای قالیباف جمع میشوند؟ یعنی در این باره بحث شده است؟
تا الان در این باره بحثی مطرح نشده است، اما این وظیفه رهبری اصلاحطلبان است، این وظیفه آقای خاتمی است، وظیفه دانشگاهیان است، وظیفه فعالین جنبش دانشجویی است، وظیفه نویسندگان است و وظیفه تمام کسانی که در طیف اصلاحطلبی قرار میگیرند، این است که با همه وجود از نامزدی آقای قالیباف حمایت کنند، چون عرض کردم در میان تمام چهرههایی که الان وجود دارند، به نظر من آقای قالیباف میتواند بیشترین خدمت را در جهت تحقق آرمان دموکراسیخواهی انجام بدهد.
* به نظر شما آیا اصلاحطلبان به وحدت میرسند یا موضوعات و مشکلات مختلف سر راهشان قرار میگیرد و به وحدت نمیرسند؟ و اینکه آیا دو باره انتخابات آینده را تحریم میکنند یا نه؟
به تفاهم و وحدت خواهند رسید. اگر خیلی جدی این بحث را دنبال کنند که کدام نامزد رئیسجمهور شود به جنبش دموکراسیخواهی در ایران کمک میکند و اگر به دنبال این برویم هیچ دلیلی ندارد که اصلاحطلبان به وحدت نرسند.
* اگر اصلاحطلبان به وحدت برسند و اصولگرایان هم به وحدت برسند و نامزد واحد معرفی کنند، ارزیابیتان چیست و کدام نامزد برنده انتخابات میشود؟
اگر آقای قالیباف مورد حمایت اصلاحطلبان قرار بگیرد و اگر اصلاحطلبان به نفع آقای قالیباف تبلیغات گسترده کنند و به مردم و کسانی که رأیدهندگان بالقوه اصلاحطلبان هستند نشان بدهند که چرا ما باید از قالیباف حمایت کنیم، بله، به نظر من آقای قالیباف بهراحتی هر نامزد اصولگرایی را شکست میدهد و هیچ شانسی برای اصولگرایان باقی نمیگذارند.
* تا چه حد احتمال میدهید اصلاحطلبان به قالیباف برسند و قالیباف را به عنوان نامزدشان معرفی کنند؟
احتمالش خیلی کم است، ولی باید کار کنیم. باید کار کنیم و این را جا بیندازیم که چرا رأی دادن به قالیباف به گسترش اصلاحات کمک میکند.
* آقای دکتر! دلایلش را هم بفرمایید که چرا قالیباف میتواند به نفع اصلاحطلبی در کشور کار کند؟
یکی برای اینکه ایشان تا حدود زیادی شخصیت مستقلی است. دوم اینکه کارنامه ایشان در شهرداری، کارنامه بسیار موفقی بوده است. سوم اینکه دستکم من تا الان از او نظرات تنگنظرانه و نظراتی که مغایر با دموکراسیخواهی باشد، ندیدهام. در زمانی که ایشان رئیس پلیس بود، پلیس را به صورت یک عامل سرکوب درنیاورده بود و به نظر من ما باید واقعیات را در نظر بگیریم. همین چند نکته ساده کافی است که در بین نامزدهای دیگری که هستند، بیاییم و از آقای قالیباف حمایت کنیم.
* آیا الان آقای خاتمی به دنبال جمع کردن اصلاحطلبانی که رویه اعتدالی دارند، هستند؟
قطعاً باید باشند و قطعاً آقای خاتمی هم باید بیایند و برای در نظر گرفتن کمک به اصلاحات از آقای قالیباف حمایت کنند.