
***
برآورد شما از نتیجه انتخابات ریاست مجلس خبرگان چیست؟
امام فرمود مجلس خبرگان تقویت رهبری است و وظیفهاش فقط انتخاب و نظارت بر رهبری نیست، تمام ارکان و اعضای مجلس خبرگان وظیفه دارند جایگاه رهبری را تقویت کنند. انتخابات اخیر مجلس خبرگان نشان داد، نمایندگان محترم مجلس خبرگان به این امر واقفند و ضمن اینکه یک رقابت سالم و عالمانهای شکل گرفت، اما انتخابشان در راستای تقویت جایگاه ولایت و رهبری است.
نباید خبرگان را خیلی سیاسی و جناحی قلمداد و آرایشها و جناحبندیهای سیاسی را در خبرگان وارد کنیم. مجلس خبرگان مجلسی تخصصی و مهمترین رکن نظام، ولایت و رهبری است و در هنگام مبادا باید تصمیمگیری و تصمیمسازی کنند. یکی از شرایط مهم حضور در خبرگان عدالت است.
متأسفانه برخی جناحها و جریانات سیاسی میخواهند همان برخوردی را که در مجلس و انتخابات آن دارند، در مجلس خبرگان و انتخابات مربوط به آن هم داشته باشند.
چرا اصلاحطلبان و رسانههای آن ها برای بازگشت آقای هاشمی به ریاست خبرگان این همه تلاش کردند؟
این به معنای ارادت به آقای هاشمی نیست. جناح اصلاحطلب حتی نتوانستند در دوران قدرتشان، آقای هاشمی را به عنوان نفر سیام نماینده تهران در مجلس بپذیرند. این همان جناحی است که بیشترین حملات را در انتخابات دوم خرداد 76 به آقای هاشمی کردند، عالیجناب سرخپوش را در باره آقای هاشمی نوشتند. حالا چه شده است اینچنین دارند از آقای هاشمی دفاع میکنند؟
این جریان دنبال همان بازیهای سیاسی است که در انتخابات مجلس و صحنه سیاسی کشور به وجود آوردند، در مورد خبرگان هم همان بازیهای سیاسی را پدید آورند. متأسفانه در برخی از مواضع آقای هاشمی هم به این افراد کمک میکند. لذا اینها دنبال این بودند در خبرگان زمینهای به وجود بیاید و از آن برای حضور پررنگترشان در مجلس خبرگان آینده بهرهبرداری کنند. آنها میدانند در خبرگان جایگاه چندانی ندارند و به دنبال این بودند زمینه لازم را برای این کار فراهم کنند، ولی با تصمیم نمایندگان محترم خبرگان اینها به هدفشان نرسیدند.
اینها میدانستند احتمال دارد آقای هاشمی رأی نیاورد، چون ناکامیهای قبلی ایشان را دیده بودند، ولی با این حال نه در این مورد بلکه در موارد دیگر هم پشتش ایستادند. آنها دقیقاً دنبال چه چیزی هستند؟ صریح بفرمایید اصلاحطلبها از آقای هاشمی چه میخواهند؟
آنها کسی را میخواهند که در چهارچوب اهداف آنها حرکت کند، خبرگانی سیاستزده میخواهند که با نظام، ولایت و رهبری زاویه داشته باشد. نمیخواهم بگویم همه اصلاحطلبها، ولی طیفی از افراطیون جریان اصلاحات دنبال این هستند. هدفشان فتنهانگیزی هستند و طیف فتنهانگیز اصلاحات دنبال این قضایا هستند که بتوانند کشور را دچار برخی فتنهها و بحرانها برای رسیدن به بعضی اهداف سیاسیشان کنند. اشاره کردم این به معنی ارات به آقای هاشمی نیست، بلکه نظرشان این است که در انتخاب بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم. لذا در گذشته هم به آقای هاشمی ضربه زدند و در آینده هم اگر بتوانند به وسیله آقای هاشمی به اهداف یا برخی از آنها برسند، باز هم از ایشان عبور خواهند کرد.
بعد از دوم خرداد از آقای خاتمی هم عبور کردند و در صحبتهایشان به این مهم اشاره کردند که خاتمی را از قطار اصلاحات پیاده میکنیم. در مجلس تحصن و بحث خروج از حاکمیت را مطرح کردند. در آن جلسات مطرح شد هر کاری انجام بدهند که گفتند میخواهیم از حاکمیت خارج شویم. حالا هم همین است، اما مهم این است که نمایندگان خبرگان به جایگاه این مجلس واقفند و مهمترین وظیفهاش تقویت رهبری است. باید کمک کنیم جایگاه خبرگان، مقدس باشد و مردم به این مجلس به عنوان یک جایگاه اعتقادی، دینی و عالمانه نگاه کنند. اینکه بعضی از افراطیون یک جناح بخواهند اینچنین برخورد کنند، ما نباید اجازه بدهیم موفق شوند.
رأی آقای هاشمی بهشدت کاهش یافت و در مقابل رأی آقای یزدی ناچیز بود. علت چیست؟
بصیرت، موقعیتشناسی و زمانشناسی که در نمایندگان محترم خبرگان وجود دارد، باعث شد این چنین شود. این را میدانم حتی نمایندگانی که به آقای هاشمی رأی دادند، دنبال تقویت جایگاه رهبری و خبرگان هستند، اما استنباط آنها این بوده است که باید آقای هاشمی را حفظ کنیم یا آقای هاشمی به رهبری و ولایت میتواند کمککار باشد.
عرضم این است که آقایان هاشمی و یزدی در جایگاه های مختلف باهم رقابت هایی داشته اند که قبلا نتیجه عکس این بوده است.
همینطور است، ولی نمایندگان محترم خبرگان با بصیرت، نظر و استنباطشان این مجلس را تقویت رهبری میدانستند و جریاناتی بودند که داشتند از اسم آقای هاشمی برای ضربه زدن به جایگاه خبرگان و کسب جایی برای خبرگان آینده سوء استفاده میکردند. نمایندگان هم بهخوبی این موضوع را تشخیص دادند و لذا رأی خوبی به آیتالله یزدی دادند تا این جریان در رسیدن به اهدافش ناکام بماند.
در مصاحبهای که روزنامه شرق با آقای هاشمی کرده، به صراحت راجع به رهبری بعد از آیتالله خامنهای پرسیده اند که رهبری به چه شیوهای ادامه خواهد یافت و بحث شورایی شدن رهبری در ادامه آمده است. در مجمع روحانیون هم بحث این پیش آمده که جوانانی همفکر آن ها با اهداف مد نظرشان را وارد مجلس خبرگان کنند. برای انتخابات آینده چقدر احتمال وجود دارد، اصلاحطلبان با انسجام بیش تری شرکت کنند؟
اصلاحطلبان قطعاً دنبال تصاحب مجلس خبرگان هستند و به دنبال اینند که افراد خودشان و بعضاً چهرههای جدید را مطرح کنند، اما مردم به جایگاه خبرگان واقفند و بهطور قطع به اهداف مد نظرشان نخواهند رسید.
اینکه رهبری شورایی به نتیجه نمیرسد، چون گرچه شورا امر خوبی است، ولی نه برای هر مسئولیتی. برخی مسئولیتها و مناصب، بهویژه ولایت نمیشود شورایی کرد، اصلاً نمیشود ولایت را شورایی اِعمال کرد. رهبری ما با رهبری در نظامهای سیاسی دیگر دنیا متفاوت است. آنچه که به رهبری و نظام ما مشروعیت دینی میدهد، ولایت است. ولایت که شورایی نمیشود. واقعیت این است که اگر امام و رهبری نبود کشور در بسیاری از بحرانها میماند، با شورایی که نمیشود این کارها را انجام داد. حتی در تقلید هم نمیشود شورایی عمل کرد که مکلّفی از شورایی از مراجع تقلید تبعیت و در هر مسئلهای از یک مرجع تقلید کند. هر انسان مکلّفی باید از یک مرجع تقلید و تبعیت کند، اینکه مسئله شرعی است، چه برسد در مسائل حکومتی و سیاسی. در جایی که بحث اِعمال ولایت است، نمیشود شورای عمل کرد. نه تجربه تاریخی نشان داده است که میتواند موفق باشد، نه با اعتقادات ولایتی ما تطبیق داده میشود. اینها بحثهای انحرافی است. غرضم این است که میخواهند مجلس خبرگان را آغشته به مباحث سیاسی، جناحی و بیتقوایی کنند و انگیزه مشارکت را از مردم بگیرند. در دورههای قبل هم بوده است و تازه نیست، دورههای مختلف انتخابات خبرگان از زمان حضرت امام تا امروز همین بوده است، منتهی الحمدلله در یک سال باقیمانده از خبرگان فعلی با انتخابی که صورت گرفت، اینها ناکام ماندند و انشاءالله در انتخابات آینده مجلس خبرگان با بصیرت و آگاهی مردم به اهدافشان نرسند.