گفتگوی ویژه

اصلاح طلبان با فرافکنی ایجاد اختلاف می کنند

آنها ادعا دارند دولت یک دولت اصلاح‌طلب است و تمام عواملی که در رأس کارها و حتی زیرمجموعه‌ وزارتخانه‌ها و نهادها از اصلاح‌طلب‌ها هستند. اگر مسئله قدرت باشد که علی‌القاعده در دست آنهاست. الان چه چیزی در ید قدرت اصولگرایان هست؟ یقیناً این هم مثل حرف‌های دیگرشان نوعی فرافکنی است تا بتوانند بین اصولگرایان اختلاف ایجاد کنند.
امیر زینلی - رسانه های اصلاح طلب از زمانی که خبر تلاش های اصولگرایان برای وحدت را شنیدند دست به کار شدند تا این وحدت را ناشدنی جلوه دهند. یکی از این فعالیت ها در روزی که همایش وحت اصولگرایی با سخنرانی آیت الله مصباح برگزار می شد مطلبی بود با این تیتر: وحدت رویای دست نیافتنی اصولگرایان. و این تلاش ها روز بعد از آن هم با فهرستی از حاضران در جلسه و غایبان آن و مقایسه ای نا مأنوس ادامه یافت. قبل از این ها هم در روز هایی که فقط خبر وحدت به گوش می آمد برای ایجاد تفرقه در جبهه اصولگرایی این تیتر را انتخاب کرده بودند: عامل تفرقه نمی تواند عامل وحدت باشد. در این میان عده ای از اصولگرایان هم در دام آن ها افتادند و مصاحبه ای انجام دادند. البته تیتر هایی که از مصاحبه ها گرفته شد فاصله بسیاری از آن چیزی داشت که بیان شده بود. با احمد کریمی اصفهانی به گفتگو نشسته ایم تا از وظایف اصولگرایان در این مقطع حساس و چگونگی مقابله با ترفندهای اصلاح طلبان بشنویم. گفتگوی شما را با این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه بخوانید.

×××

تخریب وحدت همه آن چیزی است که این روز ها از سوی رسانه های اصلاح طلب دنبال می شود. چه باید کرد که این تخریب ها کم اثر باشد.

تخریب چیزی است که زیاد تکرار شده است و متأسفانه از طرف اصولگرایان هم این جریان تخریب را مشاهده میکنیم. مردم هم به خاطر تکرار مسئله متوجه شدهاند این نوع اظهارات واقعیت ندارند. بالاخره هر کسی میخواهد رقیبش را از میدان خارج کند و او را کنار بزند و خودش جایگزین شود. این کاری است که متأسفانه انجام میشود و خواهد شد و ظاهراً تمامشدنی هم نیست.

روزنامه آفتاب یزد تیتر زده بود که وحدت رؤیای دستنیافتنی اصولگرایان است. فکر میکنید این مهم واقعاً برای اصولگرایان دست نیافتنی و یک رؤیاست؟

این هم شبیه به همان موضوع قبلی است. به هر حال ما یکسری اصول داریم و طبیعی است با توجه به آن اصول و ارزشهای انقلاب گردهم میآییم و محوریت هم با جامعتین است و این چیزی نیست که از آن عدول کرده باشیم و قطعاً هم دست یافتنی است، منتهی بعضی از مواقع همانطور که در جناح مقابل هم هست، ممکن است در جناح اصولگرایان هم کسانی باشند که با سهمخواهیهایشان به سمتی حرکت کنند که به این جریان خدشه وارد کنند، ولی نهایتاً به وحدت خواهیم رسید. این مطلبی است که همیشه بوده است و چیزی نیست که الان بخواهیم در بارهاش نگران باشیم. البته این مورد در میان اصلاحطلبها بسیار زیادتر است. علتش هم این است که سهمخواهی اصولاً با مجموعه اصولگرایی نمیخواند و برتری نسبت به دیگران در این چهارچوب معنا ندارد. کسانی که میخواهند از اصولگرایی ناب دفاع کنند میدانند این چیزها در اصولگرایی ناب نمیگنجند. اصولگرایی مبتنی بر حفظ ارزشهای خط امام، تبعیت از ولایت و مسائل دیگری است که در ردیف این ارزشها قرار میگیرند. تشکلهای اصولگرایان، مخصوصاً تشکلهای درون جبهه پیروان خط امام و رهبری قطعاً هیچ مشکلی نخواهیم داشت و به وحدت هم خواهیم رسید. اصلاحطلبها چون اکثراً به دنبال سهمخواهی هستند، در درون خودشان اختلاف بسیاری دارند، ولی در ظاهر سعی میکنند اختلافاتشان را نشان ندهند و ظاهر قضیه را حفظ کنند، ولی اختلافات آنها به مراتب بیشتر از اصولگرایان است.

ادعایی که جدیداً کردهاند این است که اصولگرایان چون به قدرت دسترسی دارند با هم کنار نمیآیند و طیفهایی که قدرت ندارند خیلی راحتتر با هم کنار میآیند. اصولگرایان با ابزارهای قدرت با هم برخورد و خود را به یکدیگر تحمیل میکنند. برای این ادعا چه پاسخی دارید؟

البته آنها ادعا دارند دولت یک دولت اصلاحطلب است و تمام عواملی که در رأس کارها و حتی زیرمجموعه وزارتخانهها و نهادها از اصلاحطلبها هستند. اگر مسئله قدرت باشد که علیالقاعده در دست آنهاست. الان چه چیزی در ید قدرت اصولگرایان هست؟ یقیناً این هم مثل حرفهای دیگرشان نوعی فرافکنی است تا بتوانند بین اصولگرایان اختلاف ایجاد کنند.

چه بلایی بر سر اصولگرایان آمد که اصولگرایان بهجای اینکه بنشینند و برای آینده نقشه راه ترسیم کنند، باید تازه در نقطه صفر وحدت، نقشهکشی و برنامهریزی کنند؟ چرا این اتفاق افتاده است؟

تندروی و کندروی آفت هر جریانی است. به نظر من خطر کسانی که تندروی میکنند و جلوتر یا عقبتر از ولایت میافتند و ملازم ولایت نیستند و فکر میکنند دلسوزتر از ولایت هستند، بیشتر از اصلاحطلبهاست. در صحبتهایشان عنوان میکنند اعتقاد خود را نابتر میبینیم. چهارچوبهای اصولگرایی مشخص است. کسانی که ادعای نابتر بودن و اصولگرا بودن داشتند، گهگاه اصولگرایی را به هم میزنند. در انتخابات قبل یکی دو مورد این شکلی باعث شد به مشکل بربخوریم. باید از جایگاه اصلی بالاتر یا پایینتر قرار نگیریم. اصولگرایی مشی خاصی دارد که متکی به گفتمان ولایت هست. اگر همه ما گفتمان ولایت را ملاک کارمان قرار بدهیم و تبعیت از جامعتین داشته باشیم، طبیعی است این آفتها از بین خواهند رفت، والا اگر کسی بخواهد کار خودش را بکند یا محوریت جامعتین را کنار بگذارد یا بخواهد فراتر از گفتمان ولایت حرکت کند و خودش را دلسوزتر از ولایت بداند، طبیعتاً آفت است. این آفتی است که وجود داشته است و امیدوارم از قبل تجربه گرفته باشیم که مجدداً این آفت برای اصولگرایان مشکل ایجاد نکند.

آیا در جریان اصولگرایی تربیت نیرو به شکل صحیحی صورت گرفته است و در حال حاضر میشود از آن نیروها استفاده کرد؟

مسلماً به صورتی که تکلیف داشتیم شاید خوب عمل نکرده باشیم، ولی اینطور هم نیست که دستمان خالی باشد. همین الان هم مدیران و مسئولانی که حاصل این جریان هستند وجود دارند، ولی شاید لازمه کار بیش از اینها بوده است.

در حال حاضر جوانان اصولگرا باید چه الگوهایی را مد نظر قرار بدهند؟

رمز ماندگاری و استمرار و اقتدار جمهوری اسلامی تبعیت از امام، رهبری و ولایت بوده است. اگر این موضوع را به زمینههای مختلف تسرّی بدهیم، سریعتر به اهدافمان میرسیم. الان در زمینه نظامی خیلی جلو هستیم. چرا؟ به دلیل اینکه سعی کردهایم گوش به گفتمان ولایت بدهیم. در بعضی از مسائل دیگر هم همینطور است، اما گهگاه در مسائل سیاسی با وجود اینکه مقام ولایت مرتباً کلیات نظام را گوشزد و یادآوری میکنند، به دلیل اینکه خودمان اجتهاد میکنیم، باز به مشکل برمیخوریم.

معتقدم اگر خوب دقت کنیم و اجتهاد شخصی نکنیم و واقعیت گفتمان ولایت را بفهمیم، بهترین راه برای پیشرفت نظام جمهوری اسلامی و تضمین دنیا و آخرتمان در مورد تبعیت از ولایت هست. همه انقلابهای دنیا در ظرف چند سال استحاله شدند. علتش هم این بود که مسیری غیر از مسیر الله را طی کردند. باید خدا را شکر کنیم که زیر سایه ولایت داریم راه خدا و ائمه اطهار(ع) را میرویم، لذا جز این راهی نداریم.

دنیا از اینکه گوش به فرمان غدیر نداد ضرر کرد. اگر به فرمان غدیر عمل شده بود، امروز این همه نابسامانی در جهان نداشتیم. میخواهیم راه غدیر را برویم و زمانی میتوانیم بگوییم پیروز شدهایم که مجدداً به غدیر برگردیم.

غدیر تبعیت از ولایت بوده است و لذا اگر امروز هم تبعیت از ولایت را مأخذ کارمان قرار بدهیم، به نظر من به توفیقات خوبی خواهیم رسید.

هفته گذشته روزنامه آفتاب یزد مصاحبه کوتاهی با شما و آقای آریانمنش انجام داده بود. تیتری که از این صحبتها گرفته در باره آقای مصباح یزدی بود و اینکه عامل تفرقه نمیتواند عامل وحدت باشد.

تیتر را اشتباه زده بود. چیز دیگری را عرض کرده بودم. آقای مصباح یزدی باید دقت کند در دو سه انتخابات قبل زیاد معتقد به وحدت نبودند و میگفتند باید بر اساس تکلیف عمل کنیم. روی این اظهارنظر بحث داریم. شاید در تشخیص تکلیف اشتباه کنیم. ایشان در دو انتخابات قبلی، هم راجع به آقای جلیلی، هم در باره آقای لنکرانی مطالبی را عنوان کردند که خیلی جای بحث و ایراد داشت. باید دقت بیشتری کنند. ایشان در درس، بحث و مسائل اسلامی خیلی خوب عمل کردهاند، اما در سیاست نتوانستند یک روز ملی را به هم بریزند، آن هم به آن صورت که بیگانگان از اینجور حرکتها سوءاستفاده کنند. موقعی که گروه تحقیق رفت و مسائل را بررسی کرد، سرنخ آن آقای جلالی در دفتر آقای مصباح یزدی بود. مقام معظم رهبری از این کاری که انجام شد، ناراحت شدند. جا نداشت در بحث تبعیت از ولایت که آقای مصباح یزدی دائماً تکرار میکنند، لااقل عذر آقای جلالی را از دفترشان بخواهند؟ اینها جای بحث دارد. البته آفتاب یزد از این حرف سوءاستفاده کرده است.

https://shoma-weekly.ir/F02mQk