گفتگوی ویژه

اصلاح ساختار دولت باید اولویت مجلس آتی باشد

یک مشکل اساسی ساختار خود دولت است. اگر بخواهیم ریشه ای نگاه کنیم یک سری مسائل اساسی در ساختار دولت به این شکل است. دولتی که حدود 3 میلیون کارمند دارد، حدود سه میلیون بازنشسته دارد که باید دولت امور حدود 7-8 میلیون نفر اداره نماید و ماهانه باید حقوق دهد، با این نوسانات درآمدی که دولت دارد با نفت بشکه ای 100 دلار که به 20 دلار رسیده است، با درآمدهای مالیاتی اش، درآمدهای فروشش و... . این دولت با این وضع و ساختار که از اول انقلاب می گویند باید دولت کوچک شود چابک شود و ...،
امید قهرمانی - بنا بر اظهار نظر بسیاری از کارشناسان، برخی نمایندگان که در دوره های قبلی وارد مجلس شدند، حالت انفعالی داشتند. یعنی فعالیت چندانی از خود بروز نمی دادند. یکی دیگر از آسیب های نمایندگی هم رسیدگی به امور شهری و منطقه ای بود، نه مصالح ملی. با دکتر یحیی آل اسحاق وزیر اسبق بازرگانی به گفتگو نشستیم تا بفهمیم یک نماینده چگونه باید از حالت انفعالی به فعال تبدیل شود.

مجلس شورای اسلامی برای خروج از حالت منفعل به حالت فعال چه رویکردی باید داشته باشد؟

مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به مجموعه انتظاراتی که ظرف این 35-36 سال گذشته در کشور ایجاد شده است جایگاه ویژه ای در نظام حکومت داری جمهوری اسلامی ایران و هم در حل و فصل مسائل جاری جمهوری اسلامی و هم در آتیه و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران دارد. مجلس رکن رکین و عمده نظام جمهوری اسلامی ایران است. این جایگاه دو وظیفه اساسی دارد. یک وظیفه تأسیسی و یک وظیفه رسیدگی به امور جاری دارد . منظور از تأسیسی این است که به هر صورت این مجلس در مقطع زمان های مختلف یک نقش اجرایی جدی در رساندن جمهوری اسلامی ایران به اهداف عالیه خود داشته باشد. یعنی این مجلس که طول عمرش چهار سال است باید در تاریخ مجالس جمهوری اسلامی ایران یک مختصاتی را داشته باشد که بتواند بگوید من مجلس از این وضعیتی که تحویل گرفتم توانستم چند قدم اهداف اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران را به جلو ببرم.

کار مجلس وضع قانون و نظارت بر قانون است. یک سری قوانین مربوط به امور جاریه و یک سری قوانین پایه ای دارد. مجالس ما چهارساله است. از این چهارسال یک سال اول آن که تا سامان بگیرد و افراد آن، کمیسیون ها و سازمان ها شکل پیدا نمایند و یک مقدار از قوانین فوری و ساری که از سال های قبل مانده سروسامان دهد تمام شده است و نه خیلی به عملیات تأسیسی خود می رسد و نه به مسائل جاری مثل بودجه که جزء ضرورت های زمانش در برنامه های پنج ساله وشش ساله است، می رسد . خلاصه اگر حواس مجلس نباشد در یک سال اول به مسائل تأسیسی نخواهد رسید. یک سال آخر هم دنبال مسائل انتخابات دوره بعد و این مسائل است. عمر مفید مجلس که بتوان روی آن حساب کرد حدود دو سال است. در این دوسال مجلس سامان دهی و اولویت بندی و تنظیم امور را به گونه ای انجام دهد که به جای اینکه منفعل باشد، مجلس فعال باشد. اگر شما در برنامه های مجلس های گذشته غور نمایید خواهید دید که عمده وقت مجلس صرف لایحه ها و طرح هایی است که بیشتر مربوط به امور جاری است و وقت مجلس بیشتر نمی رسد و یک چیز خیلی قابل تعمق و توجه این است که نمایندگانی هم که انتخاب می شوند هم به دلیل وعده و وعید هایی که داده اند و هم به دلیل مسائل منطقه ای، بیشتر وقتشان صرف حل وفصل مسائل شهر و روستا و منطقه خودشان است یعنی آب و برق و گاز می خواهند، بعضاً برخی از نمایندگان وعده ای داده اند که شغل ایجاد می کنیم، چه می کنیم و ... . بیشتر ذهنیت نمایندگان محترم به وعده هایی که داده اند یا مشکلاتی که در منطقه دارند است. یعنی در صحن مجلس که نشسته اند درست است که ممکن است لایحه های اساسی هم مطرح شود ولی بیشترین ذهنیت آنها به دنبال حل مشکلات خودشان است. اینها مهم است ولی نگاه منطقه ای و استانی و شهری یک قسمت از وظائف نمایندگان مجلس است. نمایندگان مجلس به مجردی که انتخاب شدند نماینده تمام جمهوری اسلامی ایران هستند باید یک نگاه ملی باشد و در عین حال به مسائل جاری هم فکر کنند. متأسفانه اکثریت نگاه درمجلس نگاه منطقه ای است و این حتی در تصمیم گیری ها تسری پیدا می کند. مثلاً در برنامه و بودجه که نگاه می کنید یکی از مشکلات دولت ها این است که یک برنامه ای را که تنظیم کرده اند و این برنامه که به مجلس می آید همه به دنبال این هستند که از امکانات این برنامه به اکراه یا به اجبار یا به خواهش به گونه ای تمام وقت سازمان مدیریت برنامه صرف این می شود که این آقایان بخواهند در آن یک چیزی را بگنجانند. گاهی یک برنامه ای که می آید ورودی و خروجی آن 180 درجه باهم اختلاف دارد.

شما گفته بودید یکی از مصیبت های مدیران سازمان مدیریت برنامه، چگونگی برخورد با مجلس است. چرا؟

یک برنامه ای که می خواهد برنامه جمهوری اسلامی ایران باشد، برنامه ای که جمهوری اسلامی ایران را به 8 درصد رشد برساند و در منطقه اول کند و مفهوم این قضیه برنامه ریزی با ساختارهای لازمه اش است. به عنوان مثال عرض کنم : مسئله تولید فولاد یکی از برنامه های اساسی کشور است و ضرورت دارد که در آن سرمایه گذاری کنیم. اصلاً تولید فولاد کمتر از یک میلیون تن اقتصادی نیست. اگر کمتر از یک میلیون تن باشد ضرر می کند یعنی هزینه های پایدار را جبران نمی کند و همچنین یک واحد فولاد را که می خواهند تأسیس نمایند باید نزدیک جایی باشد که آب باشد، جایی باشد که برای صادرات و واردات آن و مواد اولیه اش و صادات کالایش نزدیک بندر باشد، نزدیک انرژی باشد، سنگ معدن در کنار آن باشد و یک الزامات و اقتضائاتی دارد. این واحدهای فولادی که الان تأسیس شده است گاهاً به دلیل همین فشارهای منطقه ای که وجود داشته است اولاً به جای اینکه یک واحد یک میلیون تنی باشد چهار واحد 250 هزار تنی درست کرده اند که این اصلاً به صرفه نیست و ثانیاً جایی واحد را درست کرده اند که معدن نیست! از نظر آب گرفتاری دارد و جایی برده اند که نزدیک بندر نیست. چرا این اتفاق افتاده است؟ به این دلیل که ملاحظات ملی در آن نبوده است و بیشتر منطقه ای بوده است و لذا یکی از مصیبت های هر دولتی که بخواهد سر کار بیاید این پروژه های نیمه تمام است که از اعتبار ساقط شده است یا ادامه کار آن صرفه اقتصادی ندارد و هزینه های عظیمی معادل چند صد میلیارد یا هزار میلیارد صورت گرفته است و بی نتیجه است. یا واحدی را تأسیس کرده اند که مازاد است. مثل جریان مسکن مهر که بعضی مناطق، مقداری که سرمایه گذاری کرده اند و تعداد خانه هایی که ساخته اند چند برابر نیاز منطقه است و همینطور مانده است و نهایتاً همین امروز به برنامه های دولت نگاه کنید خیلی از شرایطی که برای مسکن مهر وضع کرده بودند الان لازم نیست برای اِینکه متقاضی ندارد. کلی سرمایه صرف شده است یا در تولیدات مختلف یا در تأسیس بیمارستان ها و خطوط تولید یا پتروشیمی، این ها ناشی از نگاه انفعالی است که نمایندگان مجالس محترم نسبت به مسائل ملی و منطقه ای داشته اند. پس یک سری مسائل جاری و منطقه ای داریم و این مجلس دهم یک سری مسائل مهم دیگر هم دارد. در مشکلات اساسی ای که داریم مهمترین مشکل کشور الان مسائل اقتصادی است. اگر حتی حوزه های سیاسی و روابط بین الملل، اجتماعی و امنیتی ما را نگاه کنید مسائل و چالش های اساسی در حوزه اقتصادی است. همین دو روز قبل که شورای امنیت ملی خدمت آقا رسیده بودند نگاه کنید در فرمایشاتشان این بود که امنیت یک مفهوم جامع دارد. امنیت در حوزه اقتصاد ممکن است که یک ناامنی ایجاد کند که از ناامنی مرزها هم بدتر باشد. در حوزه های فرهنگی هم به همین ترتیب است. الان ما یک سری مشکلات جدی و اساسی داریم که مجلس محترم باید مسائلش را غربال نماید و اولویت بندی کند و این ها را در اولویت قرار دهد.

به نظر شما مهمترین مشکلی که باید از طرف مجلس به آن رسیدگی شود، کدام است؟

یکی از مسائل اساسی امروز جمهوری اسلامی ایران مقوله بیکاری است. 8 میلیون نفر بیکار داریم که این 8 میلیون با تعبیر اینکه هر کس 2ساعت در هفته کار داشته باشد شاغل حساب کنیم و گرنه 10-15 میلیون بیکار وجود دارد. با این خصوصیات از این 8 میلیون بیکار حدود 5 میلیون نفر تحصیل کرده هستند و هزینه های زیادی شده است که این ها تحصیل کنند و شغل ندارند و کمترین هزینه برای هر فرصت شغلی صد میلیون است که تکنولوژی های بالا که مورد توجه دولت است مثل پتروشیمی، خودروسازی و واحدهای این چنینی هر یک شغل نیاز به 300-400 میلیون سرمایه گذاری دارد. این 7-8 میلیون ضرب در کف صد میلیون چه حجم عظیمی از سرمایه لازم دارد؟ اگر از آن طرف هم اشتغال ایجاد نشود، چه اتفاقی می افتد؟ اگر اشتغال ایجاد نشود پشت سر آن فساد اجتماعی و فساد اداری و همه این فسادها و اعتیادها و... وجود دارد. اگر این مجلس در مسئله مهم بیکاری دست در دست دولت ندهد و جزء اولویت ها قرار ندهد با توجه به فرصت دو ساله ای که دارد به بیراهه رفته است.

اولویت دیگرتان چیست؟

مسئله معیشت مردم است. گروه های رده پنج، ضریب جینی متوسط به پایین درآمدشان با هزینه هایشان نمی خواند. یعنی مقدار دریافتیشان با مقدار هزینه های آنها در حوزه های مختلف نمی خواند. مخصوصاً این طبقات پنج به پایین، مسائل اساسی آن ها مسکن، معیشت و روزمرگی آن ها مثل غذا، بهداشت، پوشاک و آموزش که 65 درصد نیازشان است روز به روز پایین تر می آیند. یعنی مقدار رفاهی که یک حقوق بگیر در پنج سال قبل داشت خیلی بیشتر از الان است. بعدش هم ضریب تکفلی که مردم دارند یعنی هر یک نفر مسئول اداره چند نفر است. این چند نفری که کلی برای آن ها هزینه کرده است یعنی فرزندی که زندگیش زده است و هزینه های تحصیلات دانشگاهی او را فراهم کرده است و الان فرزندش با مدرک دکتر و مهندس و کارشناسی و کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده است ولی هنوز وبال گردن پدر کشاورزش است. آن پدری که باید برنج بکارد و مخارج زندگی اش را تأمین نماید با این 4-5 فرزندی که تحصیل کرده اند و به امیدی بودند ولی الان نتواند به این ها جواب بدهند.

برخی رکود را عامل بیکاری و معیشت مردم می دانند. درست است؟

البته یکی از مشکلات اساسی دیگری که ما داریم مسئله رکود اقتصادی است که واحدهای صنعتی و تولیدی را گرفتار کرده است. الان وارد هر کارخانه ای که می شوید انبارهایش پر است و محصولاتش مانده است و بازار ندارد. واحد فولاد 600 هزار تن فولاد در کارخانه ها دارد. سیمان کلینکر ما حدود 20 میلیون تن سیمان تولید شده دارد که بازار ندارد و در معرض رطوبت از بین می رود. داد واحد های تولید لوازم خانگی بالا رفته است. این رکودی که هست و تعطیلی هایی که این واحدهای کوچک و متوسط دارند، وزیر صنعت آقای نعمت زاده گفتند که 14 هزار واحد به ورشکستگی و تعطیلی افتاده اند. پس یکی دیگر از مسائل اساسی این دوره چهار ساله، حل و فصل مسئله رکود اقتصادی به معنای واقعی و نه به معنای مسکن است. برنامه هایی هم که دولت محترم تا بحال آورده است آن طورکه خود ایشان می گویند مسکنی بوده است.

یک مسئله مهم دیگر نظام بانکی کشور است. نظام بانکی کشور به جایی رسیده است که واقعاً کسانی که در مسائل بانکداری و مشکلاتش در کشور هستند و اطلاع دارند بعضاً شب ها خوابشان نمی برد. با این شرایطی که دارد و هر روز هم بزرگتر می شود و مشکلاتش بیشتر می شود. نظام بانکداری چه در مسیر حرکتی و خط مشی که در مبانی اش انتخاب کرده است و چه در مسائل جاری و مدیریتش و چه از لحاظ منابعش که فوت شده است مشکل دارد. 80 درصد از تسهیلاتی که داده اند برنگشته است و قفل شده است. سرمایه های این ها کفاف نمی دهد و وام هایی که داده اند چند برابر سرمایه هایشان بوده است و نظامات ادرای و ساختاری بانکی که هست هر روز شما می بینید این مؤسسات مالی و اعتبار کله می کنند و جمع می شوند و خلاصه اگر این پوسته بترکد یک انفجار عظیمی در مسئله اقتصاد کشور رخ خواهد داد و می دانید که اقتصاد کشور ما یک اقتصاد بانک محور است و مسئله رشوه و فساد اداری که وجود دارد زمین و زمان را بهم می ریزد.

از حوزه اقتصادی چه مشکلات دیگری دارای اولویت برای رسیدگی مجلس است؟

یک مشکل اساسی ساختار خود دولت است. اگر بخواهیم ریشه ای نگاه کنیم یک سری مسائل اساسی در ساختار دولت به این شکل است. دولتی که حدود 3 میلیون کارمند دارد، حدود سه میلیون بازنشسته دارد که باید دولت امور حدود 7-8 میلیون نفر اداره نماید و ماهانه باید حقوق دهد، با این نوسانات درآمدی که دولت دارد با نفت بشکه ای 100 دلار که به 20 دلار رسیده است، با درآمدهای مالیاتی اش، درآمدهای فروشش و... . این دولت با این وضع و ساختار که از اول انقلاب می گویند باید دولت کوچک شود چابک شود و ...، که نمی شود و روز به روز هم بدتر می شود. این مسئله ساختار دولت باید جزء اولویت ها باشد و هر دولتی هم که می آید چون این تغییر ساختار و تغییر حجم دولت هزینه زا است یعنی یک کار جراحی وسیعی لازم دارد. چون دولت ها هم کوتاه هستند از این 4 سال دولت هم سال اولش مربوط به مشکلات دولت های قبلی است و سال آخر مشکلات انتخابات است و در این دو سال هم حاضر نمی شوند ریسک کنند و هزینه کنند چون می خواهند رأی بیاورند و دوره بعدی هم بمانند. وزیرش هم تصمیمات اساسی نمی گیرد همینطور کوتاه مدت و جاری است. مسائل جاری هم آنقدر یقه این ها را گرفته است که فرصت هزینه کردن و کار اساسی کردن را ندارند.

حالا توصیه های که برای نمایندگان منتخب مجلس دهم در این زمینه دارید چیست؟

مجلس دهم نه برای ده سال گذشته است و نه برای ده سال بعد. یک مقطعی از تاریخ 4 ساله از 1395 تا 1399 است. در این فاصله سال 95 تا سال 99 با دنیایی از مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و روابط بین الملل، با برخورد تأسیسی، با برخورد جاری و با برخورد نظارتی، اولین کاری که باید مجلس کند این است که این مشکلات را حل نماید. در این دوره از مجلس مهمترین و اولویت دارترین اولویت، حل و فصل مسائل اقتصادی است و این به معنای این نیست که که مسائل فرهنگی مهم نیستند، به معنای این نیست که مسائل اجتماعی مهم نیستند ولی آن ها به مقدار زیادی تبع این موضوع هستند. مسئله اجتماعی داریم، مسئله حاشیه نشین ها یک مسئله عظیمی است. مسئله اعتیاد، فقر، ازدواج و مسائل متعدد دیگر که ناشی از مسائل اجتماعی است و اگر در این ها کنکاش کنیم یک بخش زیادی از آن ها به مسائل اقتصادی و مسئله معیشت و درآمد بر می گردد و خیلی از فسادها ناشی از این مسئله است. یعنی اگر ما نتوانیم در این مجلس مسئله اقتصاد را سامان دهیم و همه هم می گویند مقام معظم رهبری می گویند، مسئولان می گویند ولی این بیان مسئله مشکلی را حل نمی کند. مسئله اقتصادی احتیاج به یک نسخه دارد. خوشبختانه خدا توفیق داده است با هزینه های زیاد ما یک نسخه عملیاتی برای اداره اقتصاد داریم. ما بی نسخه نیستیم. نسخه اقتصاد مقاومتی ما را نسخه دار کرده است. هزینه زیادی کرده ایم، زمان زیادی از دست داده ایم اما تحت حمایت مقام معظم رهبری و با تصویب مجلس و حمایت دولت به یک نسخه، به یک برنامه و یک استراتژی رسیده ایم. با هر زاویه ای که به اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم به هر حال آن را داریم. داشتن استراتژی و برنامه 20 درصد کار است 80 درصد به چگونگی اجرای این برنامه، چگونگی تمهید الزامات، چگونگی مدیریت کردن و چگونگی برخورد مدیران با این برنامه است. چه انگیزه و روحیه ای برای اجرای این اقتصاد مقاومتی است؟ روحیه ای منفعل و بی تفاوت؟ یا روحیه ای جهادی؟ اگر بخواهیم با اقتصاد مقاومتی به اهدافی که داریم و همان اول شدن در منطقه و رشد 8درصدی و گرفتن جلوی تهدیدات غیر مترقبه و ... است، برسیم با این روحیه ی منفعل و بی تفاوت اصلاً امکانپذیر نیست. روحیه 50 درصد رمز موفقیت است اگر روحیه ی نظام مدیریتی که می خواهد این اقتصاد مقاومتی را پیاده کند منفعل باشد 50 درصد انرژی خود از دست داده است.

یکی از آفت های اقتصاد ما سیاست زدگی است. مجلس ما هم کمک کند که این اقتصاد سیاسی در سیاسی شود یعنی به جای اینکه مشکل را حل نماید به دلایل سیاسی، اقتصاد را در تخصیص منابع، در برنامه ریزی و در نظارتش چپ و راستی نماید. ملاحظه می فرمایید که این مجلس بار عظیمی از مسئولیت تاریخی بر دوشش است. از سال 95 تا سال 99 یک مقطعی است که به گرده ی این نمایندگان محترمی است که می آیند و مسئولیت قبول می کند و انشاالله هم موفق باشند و خدا توفیقشان دهد که یک زمینه خدمت گذاری برای ایشان فراهم می شود. ولی آن طرفش هم هست اگر خدای نکرده توجه نکنند و حالت بی تفاوتی داشته باشند و خدای نکرده غرض های شخصی و سیاسی و... داشته باشند به یک تاریخ بدهکارند. به یک امت، ملت و یک انقلاب بدهکارند. این را با هیچ آبی نمی توان شست.

https://shoma-weekly.ir/ASqQVb