***
شما فکر می کنید این بار در انتخابات مجلس و خبرگان استراتژی اصلاحطلبان غیر از گذشته خواهد بود؟
آقای دکتر عارف چند ماه پیش در استان گلستان مطرح کرد که میخواهیم مجلسی از 290 کارشناس تشکیل بدهیم و 70 درصد مردم هم با ما هستند. تمام امیدشان این است که اتفاقاتی در حوزه اقتصادی و تغییر معیشت مردم بیفتد و استراتژیشان این است که در زیر سایه اقدامات دولت بتوانند خودشان را مطرح کنند.
پس فکر میکنند مردم به دولت اقبال دارند که اینها بتوانند در سایه دولت به اهداف خود برسند؟
حرف اولشان همین است و بعد استراتژی خودشان را دنبال میکنند. نکته بعدی این است که دولت چقدر توانسته است رضایت مردم را فراهم کند؟ آیا نگرانی مردم از دولت بیشتر شده است یا کمتر؟ آیا امیدواریشان در باره نتایج برجام بیشتر یا کمتر شده است؟ اینها بحثهای دیگری است.
اما به نظر من استراتژیهای اصلی اصلاحطلبان غیر از این نباید باشد که در زیر سایه دولت اقداماتشان را انجام بدهند و امیدوار باشند که اکثریت مردم را به سمت خود بیاورند.
ولی احساسم این است که امروز افکار عمومی کشور ما تحت تأثیر هیچیک از جریانات سیاسی نیست، یعنی هیچیک از جریانات سیاسی غالب بر افکار عمومی نیست. پایه و اساس اعتقادات مردم بر اسلام و ولایت و مسلمانی سر جایش هست. امروز مردم کسانی را میخواهند که به آنها خدمت کنند و مشکلاتشان را مرتفع سازند و دنبال سربلندی نظام جمهوری اسلامی و مردم باشند...
این حرف شما برای اصولگرایی هم خطرناک است. و به معنی آن است که مردم به اصولگرایان متحد هم رأی نخواهند داد؟
نه، طیف اصولگرایان که الان دارند وحدت ایجاد میکنند، شرایط گذشته در باره خدمت به مردم یا طرحهایی که اصولگرایان و برنامههایی که در دستور کار دارند، حائز اهمیت است و مردم در این دوره به برنامه رأی خواهند داد. ما مشتاقیم شرایطی را فراهم کنیم که مشارکت مردم حداکثری باشد. حرف اصلی ما و نظام این است.
مشکلی که وجود دارد این است که ما در انتخابات ریاست جمهوری هم همین را گفتیم که مردم به دنبال برنامه هستند و ظاهراً مردم به برنامه آقای روحانی رأی دادند. الان هم داریم همین را میگوییم که مردم دنبال برنامه هستند...
اولاً آقای روحانی 50 درصد و نیم رأی آورده است. رأی 70، 80 درصدی که نبوده است. ثانیاً در آن زمان اصولگرایان متفرق و مسیر وحدت را طی نکرده بودند. بالاخره مردم به سمتی رفتند که وحدتشان بیشتر بود. مردم از برخوردها و تنشها خوششان نمیآید، در نتیجه به سمتی که تفرقهشان بیشتر بود نیامدند. اگر حساب کنید 5/49 درصد در یک ترازو و 5/50 درصد در ترازوی دیگر بودند.
اینکه در جبهه اصلاحطلبان هر روز نام جدیدی به عنوان سر لیست مطرح میشود، یک روز از آقای ناطق نوری نام میبرند و یک روز از آقای لاریجانی و مدام دارند افراد مختلفی را سر لیست خودشان قرار میدهند، فکر میکنید به این دلیل است که خودشان چهره خاصی ندارند یا میخواهند وارد وحدت اصولگرایی شوند؟
فکر میکنم استراتژی اینها باید این باشد که گذشتهشان را نقد کنند. نمیخواهند مثل گذشته عمل کنند. دیگر نمیخواهند مستقل عمل کنند، بلکه میخواهند ترکیبی عمل کنند. هم میخواهند انرژی و توان آقای رفسنجانی را داشته باشند، هم فضا را بهنوعی مدیریت کنند که نگاه بعضی از اصولگرایان را هم به همراه داشته باشند. به نظر من برای آینده خودشان یک استراتژی ترکیبی را طراحی کردهاند.
نکته دیگر این است که تئوریسینهای اصلاحطلبان در دورههای قبل میگفتند انبوهی از کاندیداها را ارائه کنیم تا اینها از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و چند تایی از آنها رأی بیاورند و وارد مجلس شوند، اما الان دارند استراتژی جدیدی را مطرح میکنند و آن هم این است که چند نفر را مطرح کنیم که همانها رأی بیاورند و بعد بر انتخابات 96 تمرکز کنیم. فکر میکنید این استراتژی جواب خواهد داد؟
به نظر من اینها همان استراتژی را حفظ کردهاند. فعلاً روی کاندیداهای اصلیشان توافق نکردهاند و آنها را مطرح نمیکنند. اینها فعلاً به دنبال این هستند که ببینند از فیلتر شورای نگهبان چه نیروهایی عبور میکنند و بعد اصلاحطلبان بعد از تأیید صلاحیت روی افراد خاصی متمرکز میشوند. آقای عارف قبلاً این استراتژی را مطرح کرده بود. اینکه چقدر موفق شوند، نمیدانم. چرا؟ به دلیل اینکه احساسم این است که جریان سیاسی مثل اصلاحطلبان اینطور نیست که یک نفر فرمان بدهد و بقیه اطاعت کنند. چنین اتفاقی دیگر نمیافتد. داریم این را در استانها میبینیم. تیپهای مختلف اصلاحطلبان با توجه به تفکر و تشخیصشان دارند بهطور مستقل و جدا از هم تصمیم میگیرند. به نظر من چنین اتفاقی نمیافتد که مثلاً در کل کشور شورای اصلاحطلبان فرمان بدهد و بقیه تبعیت کنند. چنین اتفاقی نخواهد افتاد، ولی ممکن است استراتژیشان این باشد.
یعنی برعکس آنچه که در رسانهها اعلام میکنند هنوز ائتلافی صورت نگرفته است.
احساسم این است که استراتژیشان این است که فعلاً روی شخص خاصی دست نمیگذارند و لیست ارائه نمیدهند. میخواهند وقتی از فیلتر شورای نگهبان گذشتند، آن موقع به دنبال وحدت خواهند بود که در آن موقع جامعه تصمیم خود را گرفته است، چون جامعه ما تحت تأثیر یک جریان سیاسی نیست، مخصوصاً در استانها. حالا شاید در تهران در حوزه جریانات سیاسی اتفاقاتی بیفتد، ولی در استانها اینطور نیست. طبقات و گروههای اجتماعی در حال حاضر دارند جلوتر از جریانات سیاسی حرکت میکنند و تصمیم میگیرند. گروهها و طبقات اجتماعی حتی دارند در استانها جریانات سیاسی را خود هضم میکنند، در نتیجه این نگاه را قبول دارم که استراتژی اصلاحطلبان این است که فعلاً صبر کنند تا شورای نگهبان تصمیم بگیرد و بعد از آن به دنبال وحدت بخشیدن به اصلاحطلبان خواهند بود و در هر شهرستان روی یک کاندیدا متمرکز شوند، اما به نظر من آن موقع در پی وحدت بودن برایشان دیر است و این اتفاق نخواهد افتاد.
اصلاحطلبها با اضافه کردن چهرههای سابق اصولگرایی به لیست خود، آیا میتوانند اصولگرایان را به خطر بیندازند؟
اگر اصولگرایان در ریاست جمهوری به وحدت میرسیدند، قطعاً در ریاست جمهوری نتیجه میگرفتند. این را هم میدانیم که این آقایان اگر همان منش سیاسی گذشته را حفظ کنند، قبل از هر کسی برای خودشان خوب است. دوم اینکه بله میتوانند اصولگرایان را به خطر بیندازند، ولی اینطور نیست اگر نباشند اصولگرایان ضربه اساسی خواهند خورد. الان جریانات سیاسی بخشی از افکار عمومی است. مردم ما ولایتمدار هستند و نظامشان را دوست دارند و علاقمند به تحکیم و انسجام نظاماند. فکر میکنم انشاءالله مجلس آینده یک مجلس بسیار خوب، کارآمد و توانمند خواهد بود و در تحکیم نظام جمهوری اسلامی قدمهای بسیار محکمی بر خواهد داشت.