گفتگوی ویژه

اختلاط انقلابی گری با افراطی گری انحرافی از سوی دشمنان است

عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و استاد دانشگاه در گفتگو با روزنامه شما به تحلیل افراط و تفریط ها در نظام اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون پرداخت.
سمیه عظیمی-دکتر صالح اسکندری؛ عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و  استاد دانشگاه در گفتگو با روزنامه شما به تحلیل افراط و تفریط ها در نظام اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون پرداخت.
به تعبیر اسکندری از جمله انحرافاتی که از ابتدای پیروزی نهضت اسلامی دامن گیر انقلاب بوده اختلاط انقلابی گری با افراطی گری است.
مشروح گفتگوی شما با دکتر اسکندری در ذیل می آید.

فعالیت سیاسی با اختلاف نظر همراه و عجین است و این اختلاف نظر و دیدگاه حتی باعث پویایی و حرکت در جامعه می شود، شاید مساله عمده در این زمینه پرهیز از افراط و تفریط در این فعالیت ها و موضع گیری های تند در برابر نظرات طیف مخالف باشد.
یکی از انحرافاتی که دشمن به طور مستقیم و غیر مستقیم علیه انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی نهضت دنبال کرده، خلط انقلابی گری با افراطی گری است.
واقعیت این است که فاصله انقلابی گری و افراطی گری در برخی اوقات به ضخامت یک تار مو، نازک می شود اما هیچ وقت این دو مقوله با هم اختلاط نمی یابند.
مرزهای باریک و دقیقی بین صراط مستقیم انقلابی گری و مسیر انحرافی افراطی گری، این دو مقوله را همواره از یکدیگر تفکیک می کند.
هیچ انسان انقلابی واقعی، افراطی نمی شود و در مقابل هیچ فرد افراطی نیز نمی تواند یک انقلابی خالص باشد.‏
افراط و تفریط دو لبه یک قیچی هستند که اگر در دست دشمن قرار گیرند می توانند آسیب های جدی را برای هر انقلابی به همراه بیاورد چرا که افراط و تفریط ریشه در جهل دارد؛ "لا تَری الجاهلُ الّا مُفرِطا اُو مُفرَّطاَ"‏.
افراطی گری این قابلیت را دارد که چهره یک نظام انقلابی و مردمی را مشوه سازد و مانع از تحقق باورها و آرمانهای انقلابیون شود.

 
مطمئنا ارائه تحلیل درست و واقع بینانه از تحولات انقلاب و برخی اتفاقات پس از آن برای ایجاد فضای آرامش در جامعه و ارائه تصمیم صحیح برای ادامه مسیر انقلاب کمک می کند.
از ابتدای انقلاب اسلامی همواره دو جریان افراطی کیان انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار داده اند که اغلب در واکنش به یکدیگر رشد کرده و تکثیر شده اند.
دسته اول افراطیون ضد انقلاب اعم از منافقین، سلطنت طلبان، بهائیان، فتنه گران، ایادی آمریکا و رژیم صهیونیستی در داخل و... هستند که حتی در مقاطعی دست به اسلحه بردند و در کوچه و خیابان اقدام به ترور مردم و مسئولان کشور کردند.
عناد و افراطی گری این جریان اگر چه لطمات مقطعی به انقلاب و نظام وارد نموده اما در مجموع باعث پویایی و تسلط گفتمان انقلاب اسلامی شده است به نحوی که جریان افراطی ضد انقلاب در حال حاضر یکی از شکننده ترین و سست ترین دوران خود را سپری می کند.
اما دسته دیگری از افراطیون در درون خانواده انقلاب و در واکنش به جریان افراطی ضد انقلاب در مقاطع مختلف شکل گرفته است.
این افراطی گری در برخی از برهه های انقلاب اسلامی به خودسری ها و رفتارهای مذمومی منجر شده که حاصلی به جز هزینه های سنگین برای نظام نداشته است.


اما این افراطی گری ها نتایج نامطلوبی هم برای انقلاب و نظام داشته است.
نتیجه افراطی گری به تعبیر امیر المومنین (ع) فساد است؛ "کُلُّ اِفراطٍ به لَهُ مُفسِدٌ" که این فساد می تواند جنبه سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی پیدا کند.
مهدی هاشمی معدوم -مسئول مخلوع واحد نهضت‌های سپاه پاسداران- که برادرش داماد مرحوم منتظری‎ ‎بود و به جرم گردآوری سلاح، ترور، آشوب و اقدام علیه امنیت کشور از سوی‏‎ ‎وزارت اطلاعات تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت اعدام شد هزینه نوعی افراطی گری و محصول این فساد سیاسی بود. البته سر نخ های جریان منحرف هاشمی نیز در دست منافقین قرار داشت.‏
یکی از مقاطعی که مجددا افراطی گری در بخشی از خانواده انقلاب آن هم در واکنش به هتاکی ها و بی حرمتی های مجموعه ضد انقلاب رشد یافت، دوره فتنه 88 بود.
این افراطی گری اگر چه در برخی اوقات منفعلانه و در پاسخ به رفتار ساختار شکنانه جریان سبز بود اما در برخی از اوقات با بیشتر فاصله گرفتن از انقلابی گری منجر به بداخلاقی ها و حرمت شکنی هایی گشت که شایسته و بایسته هیچ جریان انقلابی نبود.‏

 
اما مساله فتنه به هر حال باید مهار می شد.
باید بر این نکته تاکید کنم که رهبر معظم انقلاب همواره مقید بوده اند که این جریان افراطی گری در درون خانواده انقلاب مهار شود، چرا که اساسا افراطیون بر اساس فقدان درایت و آینده نگری پدید آمده اند و نتیجه ای جز افساد ندارند.
ایشان در فتنه 88 با صبوری و هوشمندی امور را مدیریت نمودند تا کمترین تلفات و خسارات به مردم وارد شود.
معظم له با تاکید بر پرهیز جوانان انقلابی از هر گونه زیاده روی و افراطی گری به آنها توصیه کردند: "مراقب هرگونه زیاده روی باشند و به دور از افراط و تفریط، به گونه ای عمل کنند که کسی نتواند تهمت افراطی گری به آنها بزند."
ایشان فرمودند: "هر فرد انقلابی، ضمن حفظ شور و احساسات خود، باید بصیر و هوشیار، پیچیدگی های زمانه را درک کند و با پایداری در برابر فشارها و مشکلات، همواره رفتاری منطقی و عقلی داشته باشد."‏
مسیر رهبری انقلاب در برخورد با فتنه 88 مسیر روشنگری و بصیرت افزایی بود. انقلاب اسلامی از ابتدای پیدایش یک خط روشن و شفاف را دنبال کرده است که ریشه در وحی و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) دارد.
جنس این انقلاب نرم است و سر و کارش با روح و قلب ملت هاست.‏ در این میان ممکن است عده ای بی حوصلگی کنند و راه روشنگری و بصیرت افزایی را رها کنند. این عده اگر در دام افراطی گری، اهانت، حرمت شکنی، فحاشی و ناسزا بیفتند در واقع از خیمه ولایت خارج شده اند.
انقلاب اسلامی در هیچ شرایطی حتی سخت ترین برهه ها حاضر نیست به مبانی اصولی و اخلاقی خودش پشت کند و برای رسیدن به نتیجه بر هر وسیله ای متوسل گردد.
تجربه 34 ساله انقلاب اسلامی نشان داده است که افراطی گری سرنوشت محتوم انزوا را برای این جریان خودسر رقم خواهد زد که خسران دنیا و آخرت را در پی دارد.‏

 آیا حذف گروه های سیاسی با تفکرات مختلف درست و اصلا امکان پذیر است؟
حذف جریانات سیاسی که مستظهر به یک پایگاه اجتماعی هستند در عمل غیر ممکن است. اما در عین حال نمی توان منکر این واقعیت شد که بعد از فتنه 88 متغیر های جدیدی در سپهر سیاست ایران به وجود آمده که باید نسبت به آنها بیشتر دقت کرد.
یک عکس فوری از اتفاقاتی که در انتخابات دهم ریاست جمهوری رخ داد، نشان می دهد رای دهندگان و هواداران نامزدها از طراز بالایی در ظرفیتهای دموکراتیک و مردمسالار برخوردار هستند.
شور و نشاط بالا در ضمن رعایت ملاحظات قانونی در ایام تبلیغات توسط اغلب رای دهندگان و تمکین عمومی نسبت به قانون در روزهای پنج شنبه و جمعه 21 و 22 خرداد که تبلیغات ممنوع اعلام شد، حکایت از باورمندی عمیق مردم نسبت به مردمسالاری دینی و جامعه پذیری سیاسی آن داشت.
اما حوادث روزهای بعد از اعلام نتایج که متاثر از نحوه موضع گیری برخی از نامزدها و عقبه حزبی آنها بود این واقعیت را آشکارتر کرد که هندسه رقابت در ایران به خصوص در حوزه نخبگی دچار آسیبهای ساختاری است و باید در معرض یک مهندسی نرم قرار گیرد.
 

 راه درمان این آسیب ها؟
توزیع صالحه آمیز تمایلات سیاست گذارانه و عبور از شکافهای بی مبنا و همچنین وقوف بازیگران اصلی به نیازهای حیاتی کشور و مردم متناسب با گفتمان پیشرفت و عدالت تنها با یک خطکش مدرج و استاندارد بومی ممکن است که مستلزم تغییرات سخت افزاری و نرم افزاری در فرایندهای زیردستی و بالادستی گزینش کارگزاران سیاسی است.

بسیاری از علما در جلسات اخلاق خود پرهیز از افراط و تفریط و در پیش گرفتن تقوای سیاسی را توصیه کرده اند. دلیل این توصیه های مکرر چیست؟
این گونه توصیه ها به این دلیل است که پرهیز از افراط و تفریط و رعایت تقوای سیاسی شدائد سیاسی را سهل می کند.
میانه روی سیاسی فضیلت گمشده جامعه ایران در دوران کنونی است. میانه روی شدائد سیاسی را سهل و مسیرهای صعب العبور را هموار می کند. دشواری ها بر آن که میانه رو باشد سبک و پیروزی ها شیرین تر از عسل می شود.
 قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط می نامد و می فرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا بقره/143" و این چنین شما را امتی میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم بر شما گواه باشد .

اما عده ای میانه روی و اعتدال را به بی بصیرتی تعبیر و تفسیر می کنند.
درست است، عده ای با تفسیر و تاویل خاص خود از فضیلت اعتدال و میانه روی، آن را ضایع کرده اند به گونه ای که میانه روان در مقطع فعلی متهم به بی بصیرتی و وابستگی هستند.
تناقض گویی ها، دوگانگی ها، گفتن ها و نگفتن ها، سکوت ها و دوپلوگویی های این عده در فضایی که مطالبات مردم به شکل صریح مطرح می شود و تصریحات مردم یک سره مطالبه می شود فاقد هر گونه عقلانیت سیاسی و دوراندیشی مدبرانه است.
آنها نه می دانند خود چه می خواهند و نه می دانند مطالبات مردم چیست. طرح سخنان ضد و نقیض، مغلق گویی و پرهیز از شفافیت نه تنها به این عده کمی نمی کند بلکه به حداقل پایگاه اجتماعی و نخبگی آنها نیز آسیب می رساند.

 
افرادی همچون آیت الله علم الهدی و آقای عسگراولادی خودشان از سخنرانان و افراد برجسته در زمینه مقابله با فتنه و توجه به حماسه 9 دی بوده اند. اما طی روزهای اخیر نظرات متفاوتی از سوی ایشان شنیده شده ، این تغییر نظر که البته به نظر می رسد تغییر دیدگاه و موضع نباشد از جانب گروه های سیاسی با واکنش مواجه شده است. فکر نمی کنید این تغییر نظر در جهت دفاع نباشد و رویکرد ایشان در موضع مقابله با افراط و تفریط است؟
یک عکس فوری از اظهارات چند هفته اخیر در واکنش به مواضع آقای عسگر اولادی حاکی از آن است که این موضع گیری ها را می توان در دو سر یک طیف جاسازی کرد.
در یک سر این طیف عده ای عسگر اولادی را متهم به غفلت و یک اشتباه تاریخی می کنند که در حال کافور تازگی زدن به میت فتنه گران است.
در آن سوی طیف عده ای اقدام عسگر اولادی را کاملا داهیانه و هوشمندانه تلقی می کنند و آن را ناشی از عقلانیت سیاسی می دانند که تنها از افرادی مثل ایشان که نیم قرن سرد و گرم فعالیت های سیاسی در ایران را چشیده است صادر می شود.
یک عده ای نیز در میانه این طیف از هر اظهار نظری پرهیز می کنند و می گویند عسگر اولادی آدمی نیست که بی گدار به آب بزند و حتما در قالب یک برنامه ریزی کاملا مشخص در حال پیش بردن بعضی اهداف پشت پرده است؛ حال اینکه موفق شود یا نشود مسئله دیگری است.
اما برداشت من این است عسگر اولادی به انتخابات به چشم یک جشن ملی نگاه می کند که عموم ملت ایران در آن دعوت هستند؛ در جشن ها جایی برای خصومت ها و کینه ها نیست.
عسگراولادی به عنوان عنصری از بدنه جامعه مدنی در ایران این روزها حامل کارت های دعوت برای حضور اقشار مختلف مردم  به منظور حضور در این جشن است.
از قضا تصمیم گرفته اولین اشخاصی را که دعوت می کند کسانی باشند که در فتنه 88 به نام "سران فتنه" معروف شدند، اما وی روی پاکت این کارت دعوت جای عنوان مهمان ننوشته است "سران فتنه".

یعنی تقریبا همان رویکرد اسلامی که در آن هیچوقت راه توبه بسته نیست. اما برای توبه و بازگشت به دامان اسلام و انقلاب باید زمینه توبه فراهم شود. توبه ای که رهاورد آن مطمئنا دستیابی به مسئولیت های کلان نخواهد بود اما قطعا از بروز فتنه های بیشتر جلوگیری می کند.
اقتضای نظام ولایی و الهی  از هر چیز مهمتر است، در یک نظام ولایی نمی توان نسبت به سرنوشت آحاد مردم بی تفاوت بود.
در گفتمان دینی، نظام الهی از آنجا که به انسان به عنوان یک انسان می‌نگرد لذا سعی دارد تمام پتانسیل‌های متعالی او را بالفعل کند و با هدایت او را به سرمنزل مقصود برساند. "وجعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات” و ما آنان را پیشوا و پیشرو قرار دادیم، که با دستور و فرمان ما هدایت می‌کنند و به آنان از راه وحی، انجام نیکی‌ها و آنچه که شایسته است را تعلیم نمودیم.
در واقع زیرساخت حکومت در گفتمان دینی همان هدایت است. هدایت به امرهم فقط توسط هدایت گر اصلی هستی- یعنی خدا- تحقق می‌پذیرد.
در سوره رعد، اصل ضرورت استمرار هدایت که زیرساخت و روح امامت است به وضوح بیان شده است. "انما انت منذر و لکل قوم هاد” در گفتمان دینی حکومت اسلامی برای اعمال مدیریت مشوق مشارکت عمومی مردم است و از آحاد توده‌ها می‌خواهد که برای رشد و تعالی خود و جامعه شان در برنامه‌ها و تصمیم گیری‌ها شرکت کنند تا سعادت دنیوی و اخروی آنها تامین شود.
اما اینکه عسگر اولادی در این هدف مقدس چقدر موفق می شود با اینکه از آبروی خود مایه گذاشته است من تصور نمی کنم فتنه گرانی که خود جنازه اصلاحات را در فتنه 88 تشییع کردند حاضر به نبش قبر باشند!

https://shoma-weekly.ir/h0LBsE