تحلیلی از شهید صادق اسلامی از مؤسسین اولیه مؤتلفه اسلامی و از شهدای فاجعه هفتم تیر
فکر می کنم سالگرد 15 خرداد بود که دولت اقدام به تیغه کردن مغازه ها نمود . مردم وحشت زده بودند و ما هم بر این مبنا فکر می کردیم که باید وارد مبارزه مسلحانه بشویم . جمعیتهای مؤتلفه با تصویب هیئتهای مرکزی ، یک شاخه مستقلی تأسیس کردند به عنوان گروه مسلحانه که صادق امانی مسؤل کمیته آن شد . مخصوصاً یادم می آید که خود بنده دو سه بار که با آقای مطهری صحبت می کردم ایشان هم تأیید می کرد که چاره ای نیست . با این برنامه هایی که دولت علیه تظاهر کنندگان و مردم اجرا کرده ، برای روحیه دادن به مردم می باید یک مقدار فعالیت مسلحانه انجام بشود و چند نفر از این گردانندگان نظامی دستگاه مورد حمله قرار بگیرند تا گردانندگان مهم سیاسی بدانند که در مقابل ضربه ، ضربه هم شروع خواهد شد. این را مخصوصاً دو سه باربا آقای مطهری صحبت کرده بودم تأکید کردند و من رابطی بودم در نقل این فتوی برای دوستانم برای آقای امانی و دوستانی دیگر که آقای مطهری نظرشان این است. البته در قضایای بعدی ما این مسئله را مسکوت گذاشتیم . دوستان ما هم در پرونده هایشان از این مسئله آثاری نبوده و مزاحم آقای مطهری به هیچ وجه نشدند . ما بعد از اینکه دستگیر شدیم ارتباطمان را با آقایان مطهری و بهشتی در یک سطح فقط تعلیماتی تلقی کردیم و اعلام کردیم که ما می رفتیم از این آقایان درس می گرفتیم و جزوه هایشان را می گرفتیم و می آوردیم به عنوان اعتقادات اسلامی در جلساتمان بحث می کردیم و خوراک می گرفتیم برای جلساتمان ، خوراک اعتقاداتی ، ارتباط سیاسی مان را در بازجویی ها با آقایان انکار کردیم همین باعث شد که نقش آقای مطهری یک مقدار مجهول ماند . در هر حال منظورم این بود که از اولین کسانی که معتقد به مبارزه مسلحانه بود، آیت الله مطهری بودند.
متاسفانه بعضی از گروهها ایشان را بعدا متهم کردند به مصلحت اندیشی، سیاسی کاری و نمی دانم محافظه کاری که این خلاف حقیقت بود.
اگر ایشان گاهی صلاح نمی دید که با بعضی از گروههای مسلحانه همکاری کنند به دلیل نقاط ضعف ایدئولوژی آنها بوده است. این دلیل بر این نبود که ایشان با کار مبارزه مسلحانه موافقت نمی نمود. هستند کسانی که الان حاضرند و در آن جریان بودند که من نظر آقای مطهری را رفتم در جلسه برایشان ابراز کردم و گفتم آقا نظر آیت الله مطهری این است که باید این اقدام مسلحانه بشود. منتها این قید هم وجود داشت که می باید خیلی سازمان یافته باشد، اصولی باشد، نه یک کار حساب نشده ای که بعداً منجر به ضایعات بزرگی بشود.
اگر ایشان گاهی صلاح نمی دید که با بعضی از گروههای مسلحانه همکاری کنند به دلیل نقاط ضعف ایدئولوژی آنها بوده است. این دلیل بر این نبود که ایشان با کار مبارزه مسلحانه موافقت نمی نمود. هستند کسانی که الان حاضرند و در آن جریان بودند که من نظر آقای مطهری را رفتم در جلسه برایشان ابراز کردم و گفتم آقا نظر آیت الله مطهری این است که باید این اقدام مسلحانه بشود. منتها این قید هم وجود داشت که می باید خیلی سازمان یافته باشد، اصولی باشد، نه یک کار حساب نشده ای که بعداً منجر به ضایعات بزرگی بشود.