ابتدا در خصوص عوامل و زمینه های ایجادکننده حادثه کشتار حجاج ایرانی در سال 66 توضیحاتی را ارائه بفرمایید

در جریان حج سال 66 مهدی هاشمی معدوم (عامل اصل فتنه گری های بیت منتظری)، تعداد حدود 60 عدد ساک هایی که موارد حساسیت زا در آنها جاسازی شده بود را بدون اینکه کسی متوجه شود در میان ساک های زائران به همراه تعدادی از نیروهای خود به عربستان فرستاد. یکی از این ساک ها به شکل تصادفی در فرودگاه پاره می شود و محتوای آن مشخص می شود و این موضوع تبدیل به یک دردسر شد. از طرفی، هم ستون پنجم سعودی ها بیکار نبود و اطلاعاتی را در این خصوص به دست آورده بود. بنده آن زمان چون در زمینه حج هم مسئولیت داشتم، به حج دعوت شده بودم. وقتی وارد عربستان شدم، رئیس ستاد مکه؛ آقای سلطان شیرازی به دیدن من آمد و من هم برای بازدید به ستاد رفتم. ایشان گفت که شرایط حاکی این است که در روزهای آینده ممکن است در مراسم برائت مشکلاتی داشته باشیم. گفتم چه مشکلی؟ گفت اطلاع داده اند که حول و حوش پل حُجون که در کنار قبرستان ابوطالب قرار دارد ممکن است اتفاقاتی رخ دهد و در اینجا مراسم برگزار نکنید. روز برائت بنده حضور داشتم؛ زمانی که بحث شد، به برادران ستاد گفتم که موضوع برائت از واجبات است و باید برگزار شود، از طرفی ممکن است که افرادی بخواهند برای مردم مشکل ایجاد کنند و اگر مشکلی پیش بیاید، فاجعه است. محسن میردامادی هم حضور داشت؛ او یکی از عاملان بزرگ آن قضیه بود.

شما در لحظه ای که حادثه رخ داد، حضور داشتید؟

بله

مقداری از جزییات را برای مخاطبان ما تعریف می کنید

آن روز وقتی که مراسم برائت انجام شد و زوار حرکت کردند، به پل حُجون که رسیدیم، دیدیم که از قسمت بالا شروع به پرتاب سنگ به سوی زائران شد و به سوی آنها حمله ور شدند. عناصر ناباب و لات مسلکی را آورده بودند و به جان مردم افتادند. به من گفتند برو داخل ساختمان و پنهان شو اما من نپذیرفتم. فشار جمعیت بسیار زیاد بود و خودم را به یک چوبی رساندم که در یک قسمتی قرار داشت. خودم را به آن چسباندم و شهادتین را هم به جا آوردم. و زد و خورد بسیار شدیدی در جریان بود و به جان مردم افتاده بودند. بچه های هلال احمر هم تا جایی که امکان داشتند با ماشین های هلال احمر از دست آنها فرار کردند. ولی در هر حال با طراحی که از قبل شده بود، مردم را کشتند و میدان خون راه افتاد. آخر شب وقتی که می خواستم برگردم، نتوانستم طاقت بیاورم و دوباره به آنجا سر زدم و دیدم که ماشین های آب پاش مشغول شست و شوی آن محوطه هستند. مصیبت بزرگی بود و یکی از عوامل آن هم کسانی بودند که با موسوی خویینی ها مرتبط بودند، امثال محسن میردامادی که معلوم نبود چه در ذهن داشتند و به دنبال چه بازی کودکانه ای بودند. جالب اینجاست که میردامادی وقتی که به تهران آمد، به عنوان جایزه او را به عنوان استاندار خوزستان منصوب کردند و بعد هم او را برای تحصیل راهی انگلیس کردند. درواقع همین جناحی که امروز اصلاحات نام گرفته است، به جای اینکه میردامادی را محاکمه کنند، به او جایزه دادند.

ماجرای آن سال و نیز اتفاقاتی که سال گذشته در قضیه منا رخ داد، نشان می دهد که سعودی ها از دیرباز خود را ملزم به تأمین امنیت حجاج نمی دانند. به نظر شما این بی تفاوتی ناشی از چیست؟

قطعاً همینگونه است و خود را ملزم به این کار نمی دانند. گزارشی که سال قبل آوردند و بنده هم مطالعه کردم، نشان می داد که بخش اعظم اتفاق سال گذشته، نشأت گرفته از بی عرضگی آنها بوده است. سعودی ها تمام افراد باتجربه ای که در ارتباط با حج مسئولیت داشتند را جابجا کرده بودند و عناصر جدیدی که تجربه ای در این خصوص نداشته بودند را منصوب کرده بودند. برخی دیگر از عناصر هم عناد داشتند و نهایتاً منجر به آن فاجعه شد.

پس از ماجرای کشتار خونین حجاج ایرانی در سال 66 حضرت امام(ره) بیانات مهم و جملات تاریخی و کوبنده ای خطاب به دولت سعودی مطرح فرمودند. شما علت این نگاه غضب آلود حضرت امام به سعودی ها را چه می دانید؟

ریشه سعودی ها به انگلیس بر می گردد و انگلیسی ها آنها را بر سر کار آورده اند و از قدیم الایام، جنایات زیادی از این عناصر آلوده وهابی سر زده است. منشأ بسیاری از حرکات رذیلانه آنها در اعتقاداتی از این قبیل است که خون شیعیان را حلال می دانند و مسائلی از این دست. اینها عناصری هستند که نمی شود نام مسلمان بر آنها گذاشت. در ظاهر مسلمان هستند اما خون مردم را می ریزند. الان هم بسیاری از جنایات منطقه زیر سر اینها است. علاوه بر حادثه منا، مسئله یمن، سوریه، عراق، بحرین و در بسیاری از مسائل و مشکلات منطقه ردپای آنها وجود دارد. انگلیسی ها برای مقابله با مسلمانها، سعودی ها را در دل مسلمانها و در خانه خدا بوجود آوردند. حضرت امام، از این ریشه کثیف و آلوده به خوبی خبر داشتند و با علم به این موضوع، چنین بیاناتی را مطرح فرمودند.