
حجت الاسلام محمد حسن ذاکری، عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار «شما» با اشاره به انحرافاتی که در قالب گروههای تکفیری در دین اسلام رسوخ کرده است گفت: بحث انحرافاتی که در جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) رخ داد، بخشی است که ریشه یابی آن می تواند به نحوه برخورد ما با مسائل و مشکلاتی که در طول تاریخ برای اسلام و مسلمانان پیش آمده است،کمک کند. زیرا حوادث تاریخی تکرار پذیر هستند یعنی قواعد و قوانینی که وجود دارد در حال تکرار است.
وی با اشاره به کارشکنیهای بنی امیه در زمان امیر المومنین (ع) و امام حسین (ع) افزود:دستگاه بنی امیه چند کار انجام داد. یکی ولایت ستیزی بود که محور کارهایش را بر این کار قرار داد. یعنی گرفتن ولایت از مردم و مقابله با فرهنگ امامت و آموزه الهی امامت که اعتقاد ما این است که مقام امامت را خداوند به افراد عنایت می کنند و این خداست که باید امام و جانشین بعد از پیامبر اکرم (ص) را باید نصب کند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: اینها وقتی دیدند که خداوند برای ادامه اسلام هم برنامه دارد، بعد از پیامبر اکرم موقعیت را مهیا دیدند و شروع کردند به ولایت ستیزی و دستگاه اموی هم با شدت نسبت به این امر کمر بست و مانع از این شد که این مفهوم و جایگاه در میان مردم گسترش یابد و مردم از آن بهرهمند شوند. لذا مردم را از بهرهمندی از سرچشمه وحی الهی که در اختیار اهل بیت پیامبر اکرم (ص) بود بازداشتند و بر سر منجلابی که بنیامیه تدارک دیده بودند، بردند.
حجت الاسلام ذاکری با ا شاره به رفتار مردم در مواجهه با سید الشهدا اظهار داشت: مردم وقتی که ازمنجلاب بنیامیه ارتزاق کردند و سر آن سفره نشستند نتیجه آن این شد که به راحتی خون پسر رسول خدا را در سرزمین کربلا ریختند.
وی با اشاره به ولایت ستیزی بنی امیه افزود: ما می توانیم منشا این انحراف را انحراف از ولایت بدانیم. لذا تکفیریونی هم اینک میبینیم بغض و عنادشان نسبت به امامت و ولایت در همین جهت کاملا مشخص است.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اعمال ضد دین بنیامیه ادامه داد: یکی دیگر از کارهایی که بنیامیه کردند دین ستیزی بود. یعنی اینکه دین را از محتوا تهی کردند و تنها ظاهر و پوستهای از دین باقی ماند. همانطور که امام حسین (ع) یکی از علتهای قیامشان را در آن مکتوبه خودشون می فرمایند که « اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ» مردم بنده دنیا شده اند و دین در حد یک لقلقه زبانی در میان آنها جایگاه پیدا کرد؛ یعنی همین قدر که بگویند که ما به زبان مسلمان هستیم اکتفا می کردند و از سوی دیگر هیچ کدام از امویان مثل معاویه و بعد از وی نمی گفتند که نماز نخوانید. خودشان نماز می خواندند و نماز جمعه و حج می رفتند اما دین را از محتو تهی کردند.
وی تصریح کرد: این تهی بودن از اصل دین بود که باعث شد مسلمانی به راحتی در برابر پسر رسول خدا و با نیت قربت الی الله قرار بگیرد و امام حسین (ع) را به شهادت برسانند و حتی برای به شهادت رساندن خاندان پیامبر اسلام از هم سبقت میگرفتند و حتی کسانی بودند که وسعشان نمیرسید که شمشیر بخرند و دامنهایشان را پر از سنگ کرده بودند و سنگ پرتاب می کردند به سمت پسر رسول خدا؛ این یعنی از محتوا خالی کردن دین تا جایی که تنها ظاهر و پوسته ای از دین باقی مانده بود.
حجت الاسلام ذاکری با اشاره به عدالت ستیزی بنی امیه گفت: سومین کاری بنی امیه کرد، عدالت ستیزی بود. عدالت علوی را همه دیده بودند. اگر بنا بود که بر اساس عدالت علوی معاویه و یزید حکومت کنند که حکومتشان برپا نمیشد و این فجایع و بی عدالتیها و ظلمی که رخ میداد قابل دفاع نبود. لذا یکی دیگر از کارهای دیگری که بنی امیه انجام داد عدالت ستیزی بود.
وی افزود: چهارمین کاری که بنی امیه انجام داد تقدس زدایی بود. یعنی آن مقدساتی که نزد مردم از زمان پیامبر جا افتاده بود و این باعث می شد که اینها هیچ جایگاهی نداشته باشند را از بین بردند و در همین زمینه تقدس امام و زیارت و ... اینها از بین رفت.
قائم مقام حزب موتلفه اسلامی استان قم با بیان اینکه سیاستها و ایدئولوژی بنی امیه امروز در ایدئولوژی گروههای تکفیری متبلور است، گفت: اگر خوب به تاریخ بنگریم و این چهار عامل را در رفتار تکفیریون و بنیامیه مورد بررسی قرار دهیم، مشاهده می کنیم که امروز تکفیریون هم مبنای ایدئولوژیشان همین چهار امر هست. یعنی مقابله با ولایت، دین ستیزی، عدالت ستیزی و همچنین تقدس زدایی در مبنای جریان تکفیریون وجود دارد و بر این اساس است که آنها زیارت را شرک و ما را مشرک می دانند و برای امامت مقامی قائل نیستند و به سبب این ما را رافضی مینامند.
حجت الاسلام ذاکری در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: این عوامل تکرار می شود و در عصر ما هم این مساله صادق است و ریشه تمام این مسائل بر میگردد به این موضوع که تکفیریون از سرچشمه وحی الهی باز مانده و دور شدند و در یک منجلابی دست و پا می زنند که ثمره کارهایشان است.