دکتر حسن لاسجردی- جنبش عدم تعهد که در خاستگاه اولیه خود حرکتی بر خلاف مسیر جاری تحولات نظام بینالملل در دهه 50 و بعد از آن بوده است تا کنون به دلایل گناگون با وجود پتانسلهای مختلف نتوانسته از این ذخیره مناسب بهرهگیری بارزی را سامان دهد به همین جهت در فضای تغییرات اخیر کشورهای خاورمیانه بسیاری چشم به جهش سازمانی در این نهاد بینالمللی دوختهاند.
جنبش عدم تعهد در اهداف خود موضوعاتی همچون حمایت از حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و استقلال ملی و یکپارچگی سرزمینی کشورها، مخالفت با آپارتاید، عدم الحاق به پیمانهای نظامی چند جانبه و استقلال کشورهای عضو از قدرتها یا رقابتها و نفوذ بلوکبندیهای سیاسی، مبارزه با امپریالیسم در تمامی اشکال، مبارزه علیه استعمار، استعمار جدیدی نژادپرستی، اشغال و تسلط خارجی، خلع سلاح، عدم دخالت در امور داخلی و ... توسعه اقتصادی، اجتماعی را دنبال میکند ولی آنچه مسلم است اینکه این جنبش برای پویایی حیات سیاسی خود نیاز به تحرکات جدیدی دارد.
در این راستا برخی متغیرها میبایست با جدیت بیشتر به مجموعه نم اضافه شود تا پویایی مورد نیاز فراهم گردد که به ترتیب اهمیت مورد ذیل بیان میگردد:
1- به اذغان صاحبنظران، نم از فقدان یک دبیرخانه منسجم رنج میبرد و نداشتن این مرکزیت باعث هدر رفت یا به نتیجه نرسیدن امور این جنبش میگردد که در صورت داشتن دبیرخانه بطور حتم موضوع دبیرکلی نیز مورد مداقه بوده و به سرعت رسیدگی به امور کمک شایانی خواهد کرد.
2- جنبش غیر متعهدها در اهداف و نگرشهای خود با عنایت به گذشته چند دهه از آغار فعالیت آن و به جهت سرعت تحولات نظام بینالملل و الزمات زندگی سیاسی امروز، نیازمند برخی تغییرات اساسی در اقدامات خود است که این مهم بر عهده تمامی اعضای آن میباشد.
3- حیات سیاسی نم با محوریت چهرههای بزرگ دهه 50 عجین شده بود که این آغار نیز از ظرفیت و نیازهای جهان آن روز و مطالبات و خواستهای ملل آن ایام نشأت میگرفت و به همین دلیل بنظر میرسد ظرفیت مهم رهبران و چهرههای صاحب نام امروزی نیز باید بار دیگر به کمک ملل عضو این جنبش درآید و در چنین فضایی نقش کشورهای دارای رهبرانی با نگاه کلان جهانی میتواند پررنگ شود.
4- تجربه نسبتاً موفق برخی اتحادیهها و سازمانهای جهانی و منطقهای نشان از آن دارد که فعالسازی قابلیت جوامع عضو بویژه در عرصه اقتصادی و تجاری که به ارتقای وضعیت اقتصادی کشورها منجر میشود یکی از راههای موثر و حیاتبخش ملتها در تداوم عمر جنبشهاست و نم نیز با داشتن پتانسیل مهم مواد خام و اولیه میتواند در سایه مدیریت ایران از تجربه و دانش کشورهای مستقل عضو بهرهگیری نماید.
5- داشتن کمیتههای کاری فعال و بروز بر اساس نیاز جوامع میتواند نقطه جهش دیگر نم باشد که به عنوان کانونهای انرژیبخش از ان یاد میشود که در سازمانهای امروزی برای آنها تلاش مضاعفی صورت میگیرد تا بخشهای حقوقی، زیست محیطی، آموزشی و پژوهشی، امور زنان، ارتباطات و رسانهها شکل بگیرد و در سایه این نهادها به امور کشورهای عضو با تعدد مجاری و مراکز بیشتری رسیدگی شود.
6- جهان امروزی در بطن خود مدیون ارتباطات به مفهوم وسیع خود میباشد و تا کنون نم از این تجربه موفق دیگر ملتها و دولتها کمتر بهره عمومی برده است که بنظر میرسد به ثمر رساندن یک تمرکز سازمانی در میان اعضای عدم تعهد برای مقابله یا تهاجم غولهای رسانهای غرب و شرق ضرورت دارد.
7- در دورههای فبلی فعالیت نم، روال بر این بوده که در سایه فقدان سامانههای مختلف نهادی و سازمانی، تروئیکا این جنبش عهدهدار مسئولیت امور مختلف باشد که در برخی دورهها این راهکار موثری برای حل مناقشات و بحرانها بوده که خود تابعی از جایگاه آن کشور در نظامات بینالمللی بوده است که به نظر میرسد این نوع نگاه در سایه نظامات فعلی دارای کارآمدی نبوده و برای برون رفت عدم تعهد از این شرایط کشورها باید از خود ابراز وجود نشان داده و خود را از سایه ساختار نظام سلطه برهاند.
8- جنبش عدم تعهد به تبع مشکلات ساختاری و جایگاه بسیاری از اعضا مدتهاست که نتوانسته مطالبات درخور توجهی از خود بروز داده ولی با نظربه گستره اعضای فعلی آن میتوان گفت که این جنبش در دوره جدید خود میتواند برخی خواستهها و نیازها همانند درخواست عضویت در شورای امنیت و داشتن جایگاه ثایت در برخی زیر سیستمهای سارمان ملل و نیز داشتن مجموعه دفاعی منسجم برای حضور در بحرانهای بینالمللی و اموری شبیه به این را تجربه کند.
9- جنبش عدم تعهد در کارنامه فعالیت سالیان اخیر خود نقطه روشن مانور سیاسی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را دارد و بنظر میرسد که نم استعداد مناسبی در برخی جایگاههای جهانی از خود بروز داده و این قابلیت در دیگر نهادها هم قابل تکرار است.
10- نکته پایانی اینکه در سایه قیامهای مردمی در خاورمیانه و همچنین شرایط نامناسب قدرتهای بزرگ به دلیل بحران مالی و تجربه تلخ ملتهای آزاده در ارتباطات سیاسی با قدرتها و از سوی دیگر عطش ملتها و برخی دولتها برای شکلدهی به روح جدیدی بر نظامات بینالمللی و یافتن هویتی مستقل از ترتیبات بجای مانده از جنگ دوم جهانی، جنبش عدم تعهد فضا و بستر مناسبی برای همگرایی ملل متکی به خود و دارای روح آزادمنشی خواهد یافت که در صورت ظهور چنین فضایی بطور حتم نگاه نم به آینده نگاهی پر امید و جان افزاست.