فارس: در بازار ارز چند مدل تقاضا وجود دارد که گفته شد. برای مدیریت بازار ارز در شرایطی که عرضه ارز مشکلی ندارد، باید چه کرد؟
آل اسحاق: اگر قرار است بازار ارز را مدیریت کنیم راهکار این است که یک کار مطالعاتی کنیم و موارد نیازهای واقعی را مشخص کنیم و نیازهای غیر واقعی یا غیر مناسب یا سوء استفاده را نیز مشخص کنیم و با هرکدام به فراخور و تناسب خودش برخورد کنیم. برای این، بانک مرکزی در ارتباط با تقاضای اسکناس، ابتدا میگفت بر اساس کارت ملی ارز میدهیم. تالی فاسدش این بود که صف عظیمی ایجاد میشد. الان بازاری درست کردهاند که به شرکتهای تجاری یا به افراد ارز توافقی پرداخت میشود. یکی هم این بود که ارز حاصل از صادرات مواد غذایی را گفته اند که به قیمت روز میتوانند اسکناس بگیرند تا بتوانند از طریق صرافیها به مردم بدهند. یک سری راهکار به این صورت، بانک مرکزی ارائه داده ولی هنوز نتیجه آن مشخص نشده است. به نظرم علت عمدهاش سوداگرانی هستند که بازار را ملتهب میکنند و کسانی که دارایی های خود را خارج میکنند یا برای حفظ ارزش دارایی خود، به سمت بازار ارز می روند تا حفظ دارایی کنند. در شرایط فعلی دولت توانسته است ارز مورد نیاز فعالیتهای رسمی کشور را تامین کند. اگر دولت همت خود را برای بازار ارز به سمت مدیریت بازار غیررسمی سوق دهد، میتوان گفت بازار ارز مدیریت خواهد شد.
سوداگران ارز با روشهای قانونی محدود شوند
فارس: برای انواع تقاضای غیررسمی چه راهکارهایی میتوان به بانک مرکزی پیشنهاد داد؟
آل اسحاق: مثلا برای فعالیت کوله بران که جامعه پذیرفته قاچاق نیست، در بازارهای مرزی ارز اختصاص داده شود. یعنی اگر بتوانند سامانهای به تبادلات مرزی ایجاد کنند که در کانال مشخصی باشد و دولت قبول داشته باشد که این کالاها از مرزها بیاید و ارز کنترل شده به آن بدهند و دیگر نیازی نباشد در بازار ارز به صورت قاچاق به دنبال ارز باشند. واقعیتی در کشور است که یک سری کالاها و مبادلات مرزی و کوله بری از استانهای مختلف وارد کشور می شود. این را قاعده مند کنند. به جای این که مدام بگوییم این زشت و بد است، آن قسمتهایی که میشود را قاعده مند کنند. این هم شدنی است. هم قوانینش سابقه دارد و هم امکانش هست که وزارت کشور هماهنگی کند. در رابطه با سوداگرانی که الان هستند و برای خرید و فروش ارز کار میکنند، برای این هم نظاماتی باید ایجاد شود و نظامات کنترل شده بگذارند که بانک مرکزی این را با سیستم خود انجام دهد. اگر برای سوداگران ارز یعنی خرید و فروش ارز، یک نظام قاعده مند و کنترل شده بگذارند یک قسمت از این بازار غیر مشخص را میتوان کنترل کرد. وگرنه اینکه بگوییم سوداگری و خرید و فروش ارز اصلا چیز زشت و بدی است، مشکل حل نمیشود. کما این که ظرف این چهل سال نشده است. مگر این که برای سوداگری خرید و فروش ارز نظامی قاعده مند بگذارند مانند مالیات. مگر آهن و برنج و کالاهای دیگر را خرید و فروش نمیکنند؟ بله جلوی سوء استفاده کننده گان را باید بگیرند.
عایدی تولید برای سرمایهگذاران کمتر از عایدی دلالی است
فارس: چرا افراد ترجیح می دهند، به جای فعالیت تولیدی به سمت فعالیتهای سوداگرانه و دلالی بروند؟
آل اسحاق: اگر بخواهیم در کلان اقتصاد نگاه کنیم، باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا پولها از سرمایه گذاری بلند و میان مدت به سمت کوتاه مدت میرود، به دلیل بی اعتمادی است که به نظام تولید در کشور است و مشکلاتی که در بخش تولید است. واقعیت این است که میگوییم از تولید حمایت کنیم، در عمل مجموعه عوامل تاثیر گذار بر تولید به گونهای است که خروجیاش کسی سرمایهگذاری نمیکند. بخش خصوصی و فعالان اقتصادی در حوزه سرمایهگذاری گاردشان را باز نکردهاند. چون کسی که سرمایهگذاری میکند تا چهار سال دیگر از این سرمایهگذاری محصول برداشت کند. باید آنقدر اطمینان داشته باشد که این سرمایه میلیاردی که با تمام وجودش انجام می دهد، حداقل به میزان سود بانکی برایش فایده دارد. اگر ببیند قوانین و مقررات و دستورالعملها و راهبردها طوری است که نمیشود به آن اعتماد کرد و امروز حرفی میزنند و دولتی میآید، سرمایه گذاری نمیکنند، کما این که تا الان نیز نشده است. یکی از مشکلاتی که کشور دارد این است که مقدار سرمایه گذاریهایی که در کشور میشود به اندازه استهلاک نیز نیست و این فاجعه بزرگی است. یعنی این مقدار سرمایهگذاری که میشود با مقدار استهلاکاتی که میشود برابری ندارد. حالا توسعه سر جای خودش. یعنی ما حمایت از تولید را میگوییم، ولی نظام م الیاتی ما برعکس عمل میکند. نظام بیمهای ما برعکس عمل میکند. برای این که تولید بخواهد شکل بگیرد دهها موضوع باید درست کار کند. اگر میخواهیم بخش تولید سامان پیدا کند که معنایش این است که سرمایه گذاری که فرد میکند سود لازم را درست پیش بینی کند و بعد از این که محصول تولید شد، حداقل اندازه نرخ بهره بانکی سود ببرد. یعنی نرخ بهره بانکی که قرار است بیشتر هم کنند میشود ۲۴ درصد. سودی که از تولید میبرد ۱۰ درصد است. این جواب نمیدهد. سودی که از خرید و فروش ارز میبرد میشود ۴۰ درصد و سودی که از تولید میبرد میشود ۱۰ درصد. سودی که از کشاورزی میبرد بشود ۵ درصد و سودی که از سوداگری ارز میبرد، بسیار بیشتر است.
عرضه ارز در کشور مشکلی ندارد/ ۳ بُعد مدیریت نرخ ارز
فارس: با توجه به آنچه گفته شد، شما مدیریت بازار ارز را در مدیریت بخش تقاضا میدانید؟
آل اسحاق: بله. مدیریت ارز مانند هر کالای دیگری احتیاج به نظام و تدبیر دارد. این نظام یکی فضاست، یعنی این خرید و فروش و تعاملات ارزی در کدام فضا شکل میگیرد. این فضا را اگر آن طور که باید درست نشناسیم، نه شاخه عرضه را درست تجزیه تحلیل میکنیم و نه شاخه تقاضا را. پس قدم اول این است که فضای حاکم بر موضوع ارز را تشخیص دهیم. این فضا یک سری مسائل داخلی و یک سری مسائل خارجی دارد. یک سری تدابیر و نظاماتی است که ما داریم تدوین میکنیم. اگر بخواهم بگویم قضیه باید چطور حل شود، یک مثلت سه ضلعی است. یک ضلع مسائل حاکم بر روابط خارجی ما است. یک سری روابط داخلی ما هم در رابطه با ارز است. یک سری هم نظام تدبیر و سیاستها و راهبردهایی است.
فعالان اقتصادی باید به بازار اعتماد داشته باشند
اگر بخواهیم بازار ارز را مدیریت کنیم، باید هر سه ضلع این موضوع را مورد توجه قرار دهیم. اما در دل این مثلث، در وسط یک نقطه فنی وجود دارد که آن اعتماد فعالان اقتصادی در بازار ارز به بازار است. اگر فعالان اقتصادی به هر یک از این شاخهها، خارجی و داخلی و نظام تدبیرها و افرادی که مدیریت میکنند، اعتماد نکنند نمی توان بازار ارز و یا هر بازار دیگری را مدیریت کرد.
مالیات بر عایدی سرمایه برای همه سرمایه داران اجرا شود
فارس: مالیات بر عایدی سرمایه میتواند سوداگری ارز را مدیریت کند؟
آل اسحاق: این قانون باید برای همه بخش ها اجرایی شود و نمیشود آن را اختصاصا روی بازار ارز گذاشت، باید همه بخشهای مثبت و منفی این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
مردم از ورود هیجانی به بازار ارز خودداری کنند
فارس: توصیه شما به مردم چیست؟ وارد شدن به بازار حباب دار میتواند کار درستی باشد؟
آل اسحاق: باز هم باید بخش واقعی تقاضا را از بخش غیرواقعی آن جدا کرد. برخی افراد برای نیازهای واقعی مانند سفر، ارز دانشجویی و... نیاز به ارز دارند که در هر شرایطی باید آن را تهیه کنند، ولی به افرادی که برای سوداگری وارد بازار ارز میشوند، باید گفت این قیمتها باقی نخواهد ماند. به عنوان کسی که مدت ها در کار اقتصادی هستم عرض میکنم، جو روانی حاکم چندین برابر واقعیتها است. اگر بگوییم قیمت ارز تابع عرضه و تقاضای ارز است، در عرضه ارز مشکلی نیست. تقاضای ارز بالای ۵۰ درصدش غیر واقعی است. امروز ممکن است با هر اقدام بانک مرکزی و یا حادثهای در خارج از کشور، قیمت ارز به شدت کاهش پیدا کند. این مسائل روانی تابع جو و شرایط است. آن چه که الان وجود دارد قسمت اعظم این التهاب مربوط به جو روانی است و قابل اعتماد نیست.