سیاسی

گرایش غربی‌ها به سیاست‌های دولت دلیل بر درستی روش نیست

به‌طور طبیعی گرایش غربی‌ها به سیاست‌های دولت آقای روحانی است که پذیرای مناسبات فعلی بین‌المللی بیش از دولت قبلی است، ولی این دلیل بر درستی کار نمی‌تواند باشد، بلکه دلیل بر این است که این شیوه در سیاست بین‌المللی با شیوه غربی‌ها هماهنگ‌تر است و همین هم موجب شده است.
امید قهرمانی - یک سال از انتخاب حسن روحانی به سمت رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران گذشت. البته دولت روحانی رسما از 11 مرداد کارش را آغاز کرد اما خوب این روزها جشن هایی گرفته می شود و سالگرد انتخاب تدبیر و امید را شادی می کنند. بد نیست در این موقعیت نگاهی به سیاست خارجی دولت روحانی در سالی که گذشت بیندازیم. سیاست خارجی از ابتدای انتخاب حسن روحانی قرار بود برگ برنده دولت تدبیر و امید باشد. شاید به تصور خیلی ها هم این اتفاق رخ داده و شعار های روحانی و دولتش در زمینه سیاست خارجی و تعامل با دنیا جواب داده است. مذاکرات ایران با 1+5 هم چنان ادامه دارد و صحبت هایی هم راجع به مذاکره با آمریکا می شود. حمید رضا ترقی معاون امور بین الملل حزب مؤتلفه اسلامی به بررسی یک سال سیاست روحانی در امور خارجه پرداخته است.

***

به سالگرد انتخاب آقای روحانی نزدیک شدهایم. میخواهیم بعضی از شعارهای ایشان را بررسی کنیم و بدانیم چقدر به شعارهایی که داده، نزدیک شدهاست. یکی از نکات این بود که ایشان گفتند باید در سیاست خارجی تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. به نظر شما دولت چقدر به این شعار نزدیک شد؟

به نظر میرسد توقف روند تصویب تحریمهای جدید علیه ایران علیرغم این که حدود چهار مصوبه خلاف توافق را در امریکا و همچنین اروپا شاهد بودیم، ولی توقف روند تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی میتواند علائم تبدیل تهدید به فرصت برای نظام جمهوری اسلامی تلقی شود. در بعد تهدیدات نظامی و حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی که قبلاً به عنوان یک گزینه روی میز مطرح میشد، بهرغم این که اوایل این گزینه بهطور مرتب از سوی غربیها و امریکا مطرح میشد، ولی به مرور کمرنگ شده است و نوعاً سعی میکنند از گزینه حمله یا تهدید نظامی استفاده نکنند.

بنابراین ما در دو بعد تحریم اقتصادی و تهدید نظامی ضمن این که هر دو حربه از گذشته بیاثر بودن خود را در جمهوری اسلامی و روند مناسبات جمهوری اسلامی چه در بعد اقتصادی، چه در بعد سیاسی و امنیتی نشان داده و اثبات شده بود که آن تهدیدات، تهدیدات اثربخشی علیه جمهوری اسلامی نیستند، ولی کند شدن این تهدیدات و تحریمها و تقریباً متوقف شدن طرح آنها در تعاملات سیاسی میتواند به عنوان اقدامی در جهت تبدیل تهدید به فرصت تلقی شود.

در زمینههای دیگر تهدید اوکراین را توانستیم به فرصت تبدیل کنیم و مشکلات کشورهای همسایهمان را در افغانستان، پاکستان و عراق همچنان داریم که میتواند تهدیداتشان همچنان به فرصت تبدیل شوند، ولی غیر از افغانستان هنوز در سایر کشورهای همسایه این اقدام میسر نشده است.

پس شما روند حرکت کشورمان در بحث مذاکرات را مثبت میبینید؟

در مجموع آن را مثبت تلقی میکنیم، اما انتظارات صد در صدی در این مذاکرات قابل تحقق نخواهد بود، ولی به هر میزانی که از آن انتظارات ما قابل تحقق باشد، طبیعتاً برای کشور مفید است.

یکی از نکاتی که به نظر میرسد دولت بسیار به آن علاقمند است بحث مذاکره با امریکاست و در این مدت خرده مذاکراتی هم انجام شدهاست. آقای روحانی هم در تبلیغاتشان گفتهاند: راحتتر است به سراغ امریکا برویم، چون اروپاییها کدخدایی دارند که باید از او اجازه بگیرند و او هم امریکاست، پس بهتر است ما به سراغ امریکا برویم. نظر شما در این باره چیست؟

در محاسباتی که در شورای امنیت ملی و شورای سازمان ملل داریم، بخش محدودی از تحریمها مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است، بقیه عمدتاً به تحریمهای یکجانبه امریکا برمیگردد که کشورهای مختلف دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است. از طرف دیگر اروپاییها از آنجا که تصمیمگیری در باره مسائل هستهای را عمدتاً متأثر از امریکا و اسرائیل عمل میکنند، طبیعتاً مذاکره دوجانبه یا سهجانبه با امریکا میتواند قدری از چالشها و اختلافات را حل و فصل کند که زمینه توفیق مذاکرات 1+5 را افزایش بدهد. با این شرط که مذاکرات صرفاً حول محور موضوعات هستهای صورت بگیرد و به موضوعات دیگری سرایت پیدا نکند، مذاکره دوجانبه با امریکا میتواند به حل سریعتر مذاکره با 1+5 و طی فرآیند توافقنامه ژنو کمک کند.

سوریه جزو کشورهای خط قرمز ما در سیاست خارجی است. آیا عملکرد دولت ما در قبال رویدادهای سوریه درست بوده است؟ با توجه به این نکته که تبریک آقای روحانی هم یک مقدار دیر به دست آقای بشار اسد رسید.

در سیاست خارجی خصوصاً در موضوع سوریه دولت فقط بخشی از مجموعه تصمیمگیران کشور در باره خط مقدم جبهه مقاومت علیه اسرائیل است. طبیعتاً با توجه به این که فرماندهی کل قوا و شورای امنیت کشور عمده تصمیمات را در این زمینه میگیرند و دولت فقط بخشی از کار را از طریق وزارت خارجه و سیاستهای منطقهای به عهده دارد، باید به همان میزان که در این زمینه سهم دارد، عملکرد او را ارزیابی کند، لذا طبیعی است در زمینه حمایت از دولت سوریه و مشاوره دادن به ارتش و نیروی نظامی سوریه دستگاههای دیگری فرای دولت تصمیمگیری کردهاند و میکنند که آنها هم به وظایفشان در این زمینه عمل کردهاند.

در بخش دیپلماسی بینالمللی در حمایت از سوریه نقش دولت و مجلس در این مدت متوازن بود، یعنی شاید گاهی نقش مجلس در حلب همکاری دوستان سوریه و دولت آقای بشار اسد و همچنین تعامل با گروههای سیاسی مختلف از دولت پررنگتر هم میشد، ولی در عین حال دولت سوریه تلاش کرد در مذاکرات ژنو ایران هم نقش داشته باشد، ولی چون غربیها با حضور ایران در آن مذاکرات مخالفت کردند، دولت نتوانست از آن فرصت برای انتقال یا اعمال دیدگاههای خودش برای حل و فصل مسائل سوریه استفاده کند، لذا به نظر میرسد دولت و رابطه با سوریه، پررنگیای را که دولت قبل داشت و میطلبید که هماهنگتر با شورای امنیت کشور و سیاستهای نظام عمل کند، در حد انتظار عمل نکرد و همین تأخیر در تبریک به آقای بشار اسد نمونههایی در این زمینه است و به هر حال به نظر میرسد موضع دولت در حد انتظار نبوده است.

دیدگاهی وجود دارد که از زمان حضور آقای روحانی نگاه کشورهای دنیا به ایران عوض شده و ایران تعامل سازندهتری را با آنها برقرار کرده است. این تحلیل را قبول دارید؟

تغییر نگاه ناشی از شیوه دولت آقای روحانی نیست. تغییر شرایط در عرصه بینالمللی به هر حال ناشی از همان سیاستهایی است که استکبار جهانی و غرب دارد در قبال ایران دنبال میکند. غربیها بهطور مسلم در عرصه بینالمللی به دنبال ادبیاتی هستند که ساختارها و ساز و کارهای حاکم بر نظام بینالملل را بپذیرد و از طریق آن ساز و کارها و مناسبات دیپلماسی بینالمللی که غربیها بر روابط بینالمللی حاکم کردهاند، در واقع از آن طریق عمل کند و با ساز و کارهای ساختارشکن نظام بینالملل طبیعتاً مخالف بودند. آنچه در دولت قبلی بود این بود که آن نظامات را نمیپذیرفت و قبول نداشت و نسبت به آن نظامات حاکم بر جهان که توسط غربیها تسلط پیدا کرد ساختارشکنی میکرد و میخواست مسیر انقلابی و بدون تعهد نسبت به آن ساز و کارها را در نظام خارجی خود پیش ببرد، لذا بهطور طبیعی گرایش غربیها به سیاستهای دولت آقای روحانی است که پذیرای مناسبات فعلی بینالمللی بیش از دولت قبلی است، ولی این دلیل بر درستی کار نمیتواند باشد، بلکه دلیل بر این است که این شیوه در سیاست بینالمللی با شیوه غربیها هماهنگتر است و همین هم موجب شده است این روابط به لحاظ صوری قدری افزایش یابد، اما در حوزه عمل هنوز این تغییر برخورد جهان و غربیها با ایران اثر عملی نداشته و آثارش عمدتاً آثار تبلیغاتی و فضاسازی بینالمللی بوده است، ولی در حوزه عمل نه تحریم و نه فشارها کاهش پیدا کردهاند و نه دریچهای برای رشد سیاست خارجی جمهوری اسلامی باز شده است.

برخی از دیدگاه های روحانی مورد انتقاد قرار گرفته است. مثلا در مذاکرات بود که ایشان گفته بود من به مذاکرات خوشبین هستم، در حالی که مقام معظم رهبری قبلاً گفته بودند به مذاکرات خوشبین نیستم. دوم هم این که نمیتوانیم به زور کسی را به بهشت بفرستیم، در حالی که رهبری گفته بودند نظام اسلامی وظیفه دارد مردم را به بهشت برساند. ارزیابی شما چیست؟

البته نمیشود اینها را به عنوان تفاوت دیدگاه تلقی کرد، بلکه وقتی رهبری میفرمایند من به مذاکرات اعتماد ندارم، ولی تیم مذاکرهکننده باید بر اساس خوشبینی به مذاکرات آن را دنبال کند. اگر تیم مذاکرهکننده مبنای مذاکراتش را بر عدم موفقیت یا بدبینی بگذارد، طبیعتاً نمیتواند در مذاکرات با جدیت و صراحت پیش برود، لذا در سیاست خارجی این دو تلقی مکمل یکدیگر محسوب میشوند، ولی بر اساس یک نگاه کامل و جامع نسبت به گذشته و حال قدرتهای استکباری در واقع به مذاکرات خوشبین نیستند. این عدم خوشبینی موجب چانهزنی بیشتر تیم مذاکرهکننده ما با غرب خواهد شد و اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، تأیید نظر رهبری است. اگر هم به نتیجه برسد، نشاندهنده این است که در غربیها تغییری به وجود آمده که منجر به موفقیت در مذاکرات شده است.

بنابراین به نظر میرسد وجود هر دو نگاه در سیاست خارجی لازم است و میتواند مکمل همدیگر در مذاکرات باشد.

در مسائل داخلی هم این اشکال به موضعگیری آقای روحانی وارد هست که چه کسی روی این نکته تأکید کرده است که مردم را باید به زور به بهشت برد؟ چون صحبتهای مقام معظم رهبری مبنی بر این اساس بود که وظیفه دولت هست که راه را برای رفتن مردم به بهشت هموار کند. همان طور که در قانون اساسی دولت وظیفه دارد زمینه شکلگیری کانون خانواده را فراهم کند یا زمینه مسکندار شدن مردم و ایجاد اشتغال برای مردم را فراهم کند. مفهوم هر کدام از اینها که به عنوان وظیفه دولت در قانون اساسی تعریف شده است، این نیست که دولت باید به زور برای مردم کار ایجاد کند یا به زور به مردم مسکن بدهد، بلکه منظور این است که باید بسترسازی و راه را هموار و موانع را برطرف کند تا مردم به مسکن برسند و همان طور که باید به شغل و مسکن برسند، همان طور هم باید به دینداری و به بهشت برسند، بنابراین وظیفه دولت هموار کردن راه و زمینهسازی برای انجام این امور است، نه این که به زور این کار را انجام بدهد. بنابراین طرح این موضوع از طرف آقای روحانی اشتباه بوده و کسی چنین ادعایی نداشته که قرار است مردم را به زور به بهشت ببرد.

به نظر شما سیاست خارجی دولت تدبیر و امید در چه رویکردهایی دچار کمبود است؟

در مورد سیاست خارجی به نظر میرسد باید به چند اشکال دیگر هم بپردازیم. یکی این که تمرکز سیاست خارجی صرفاً روی مذاکرات هستهای یکی از اشکالات سیاست خارجی دولت است. الان تقریباً تمام تلاش خود را روی مذاکرات متمرکز کرده است، در حالی که ما در سیاست خارجی مسائل متعدد دیگری هم داریم. یکی از آنها ریاست و مدیریت جنبش عدم تعهد است. الان ریاست این جنبش با ایران است، ولی این دولت هیچ استفادهای از این فرصت مهم نکرده و تقریباً این مسئولیت و فرصت را رها کرده است، در حالی که دولت قبلی با جنبش عدم تعهد خیلی فعال برخورد میکرد.

نکته دیگر رهاسازی امریکای لاتین در دولت فعلی است که این هم یک اشتباه استراتژیک دیگر است. در سیاستهای نگاه به جهان در گذشته به حیاط خلوت امریکا توجه ویژه و روابط اقتصادی و سیاسی خود را با آنها تقویت کرده بودیم، اما در این دولت به خاطر نگاه خوشبینانه به اروپا، روابط با امریکای لاتین در محاسبات سیاسی دولت قدری کمرنگ شده و این به حال آینده سیاست خارجی ما مضر است.

نکته دیگر این است که نقش عربستان را در تمام ناامنیهای خاورمیانه تشخیص میدهیم و سرمایهگذاری عربستان را در وضعیت کنونی عراق به وضوح میبینیم. شواهد متعددی حاکی از آن است که عربستان کاملاً دارد در جهت منافع اسرائیل و امریکا در منطقه عمل میکند، اما در سیاست خارجی ما موضعگیری در قبال خیانت عربستان سعودی به جهان اسلام و امنیت منطقه خیلی پررنگ نیست و واکنش وزارت امور خارجه در قبال این خیانتها و جنایتهای عربستان که موجب کشتار، ناامنی، آوارگی و عقبماندگی کشورهای اسلامی در منطقه خاورمیانه شده است، به نظر نمیرسد واکنش درستی باشد، در حالی که دولت باید از ابزارهای مختلف فشار علیه عربستان استفاده کند و نشان بدهد از مواضع عربستان در قبال مسائل منطقه ناراضی است.


https://shoma-weekly.ir/cpY0xH