بین الملل

کلید موفقیت در اجرای برجام

بهره مندی ایران از نقش بازیگران میانجی مانند عمان معتدل، کویت محافظه کار و قطر بلند پرواز از جمله ابتکاراتی است که می تواند ورای سوء تفاهمات، شاخه زیتون در دست تهران را برای همسایگان قابل درک کند
حسین کبریاییزاده- بعد از اتمام مذاکرات هستهای رویکرد منطقهای دستگاه دیپلماسی ایران تقویت شد تا دور جدید سفرهای منطقهای وزیر خارجه ایران به مقصد کشورهای قطر، کویت، و عراق در دستور کار آقای ظریف قرار گیرد.

بیشک منطقهگرایی و همگرایی منطقهای ایران بعد از ترسیم روابط ایران و جامعه جهانی در قالب حل و رفع مذاکرات هستهای ضرورتی اجتنابناپذیر است. از طرفی، تحولات جدید خاورمیانه و گذار منطقه به نظم جدید سیاسی امنیتی و تلاش بازیگران منطقهای برای تثبیت جایگاه و نقشهای جدید، تقویت همکاری و گسترش مناسبات تهران با کشورهای همسایه را ضروری کرده تا جاییکه بسیاری از کارشناسان معتقدند آزادشدن ظرفیت ایران بعد از مذاکرات هستهای اولین محیطی را که متاثر میسازد حوزه خلیج فارس و کشورهای عرب همسایه ایران است.

این امر که موجب نگرانی این کشورها در خلال مذاکرات هستهای و کارشکنی آنها شده بود؛ سبب شد حساسیت دستگاه دیپلماسی را در ایجاد روابط سازنده با آنها و رفع سوءتفاهمات که نه در گذر سالهای بعد از انقلاب اسلامی، بلکه در بستر تاریخ روابط تمدنی شکل گرفته، افزایش یابد؛ امری که برای تهران اهمیت کمتری از حل پرونده هستهای ندارد.

پیشتر دو نگاه سبب میشد تلاش نظاممند برای نزدیکی تهران به کشورهای همسایه عرب صورت نگیرد. نگاه نخست با تاکید بر بینش توسعهمحور اعتقاد داشت به‌‌دلیل شباهت ساختارهای اقتصادی مبتنی‌‌بر نفت ارتباط با این کشور نمیتواند اولویت چندانی داشته باشد. نگاه دوم ساخت متفاوت قدرت، سیاست و البته شکاف عمیق فرهنگی ـ اجتماعی را مدنظر قرار میداد و آن را مانع همگرایی میدید.

هرچند بینشهای یادشده صحیح است، اما واضح است نیازهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، و فرهنگی یک کشور در حال توسعه در محیطی متشنج تامین نمیشود؛ لذا ایران نیاز به تعادل در رویکردهای مختلف ژئوپلیتیک، سیاسی ـ امنیتی برای دستیابی به جهتگیری مناسب در سیاست خارجی و برقراری ارتباط با مناطق جغرافیایی و زیرسیستمهای مختلف منطقهای دارد. در این میان، شورای همکاری خلیج فارس که با هدف مقابله با تهدید ایران شکل گرفت اهمیت مییابد. این سازوکار امنیتی بهرغم محدودیتهای ساختاری قدرت، بهدلیل شرایط خاص ایران توانسته در مقاطعی زیانهایی را متوجه منافع ملی ایران کند.

خنثیکردن نقشهای مخرب ضدایرانی شورای همکاری خلیج فارس با توجه به تفاوتها و ساختار قدرت اعضا، اهداف و انگیزههای آنها مشخصا سادهتر از مذاکره با شش قدرت جهانی نیست. انتظار میرود با توجه به شرایط ذکرشده و اینکه شورای همکاری خلیج فارس یک زیرسیستم منطقهای با وابستگی زیاد به نظم جهانی است همسو با تغییر معادلات جهانیشده و در مسیر تنشزدایی با تهران قرار گیرد.

البته باید توجه داشت که این تاثیرات دوطرفه است؛ هرچند قدرت تاثیر نظم جهانی و نظم منطقهای عربمحور بر یکدیگر یکسان نیست، اما مشخصا ایران در دوره پانزدهساله اعتمادسازی بر سر برنامه هستهای که در متن توافق پیشبینیشده نیاز دارد از دوستی همسایگان نیز بهره برد؛ زیرا طبق گفته اوباما در سنای آمریکا در این دوره مسئولیت مشترکی برای متحدان واشنگتن در برنامه هستهای نیز پیشبینی میشود که این امر حسن روابط و نزدیکی با این کشورها را عقلانی میکند.

در این راستا، اعتمادسازی همانند تمام کنشهای سیاسی گام نخست برای وزارت خارجه محسوب میشود. در این راستا، برای نهادینهکردن این امر و در جهت افزایش شفافیت و کاستن از سوءتفاهمات تدوین استراتژی امنیت ملی، انتشار آن و تعیین همسایگان جنوبی ایران بهمثابه عمق استراتژیک تهران میتواند موضع کشورهای حاشیه خلیج فارس را که دغدغه امنیتی دارند (برعکس سعودیها که روابطشان را با ایران برمبنای تضاد ایدئولوژیک تعریف کردند) دچار تغییر و تحول کند.

با توجه به موارد ذکرشده، بازیگری که گام نخست را در حسن روابط برمیدارد اهمیت مییابد. اصولا کشورهای قدرتمندتر برای شکستن یک رویه و روال رفتاری در صحنه بینالمللی هزینه کمتری را به نسبت کشورهای ضعیفتر باید بپردازند؛ لذا در این فرایند ابتکارات ایران تعیینکننده خواهد بود.بهرهمندی ایران از نقش بازیگران میانجی مانند عمان معتدل، کویت محافظهکار و قطر بلندپرواز از جمله ابتکاراتی است که میتواند در ورای سوءتفاهمات، شاخه زیتون در دست تهران را برای همسایگان قابل درک کند.

مشخصا ظهور و بروز دشمنان مشترکی مانند داعش که درحال تغییر ژئوپلیتیک منطقه به ضرر همسایگان ایران هستند کارت مهمی برای تهران محسوب میشود.

در پی تحولات اخیر و عملکرد ایران در جبهه عراق کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به این باور نزدیک شدهاند که ایران تنها قدرتی است که ژئوپلیتیک جنگ با داعش را درک کرده و توان رویارویی با گروههای اینچنینی را دارد و لذا میتوانند در نظمهای امنیتی ـ منطقهای به شرط اعتمادسازی قابل اتکا باشد.

سفر اخیر وزیر خارجه ایران مشخصا حامل این پیام بوده که منطقه در شرایط خاصی بهسر میبرد همکاری و همگرایی در جنگ با تروریسم استراتژی مؤثری است که میتواند تاکتیکهای مختلف کشورهای منطقه در جنگ با داعش را به سمت منفعت مشترک هدایت کند تا این روال به سایر حوزهها نیز تسری یابد.

البته باید توجه داشت که افزایش فعل و انفعالات منطقهای ایران و تنویر افکار عمومی و دولتهای منطقه نسبتبه مضرات جنگ نیابتی میتواند سبب سوءتفاهم برای سعودیها درجهت انزوای ریاض تعبیر شود که این امر نیز تقابل ایران و عربستان را در پی خواهد داشت. برای پرهیز از این سوءبرداشتها، وزارت خارجه نیازمند ارتباط بیشتر در سطوح بالا با مقامات این کشور ناسازگار است.

https://shoma-weekly.ir/JHUHtK