در سپهر رسانههای بیگانه، وابسته کردن نظام تصمیمگیری کشور و تخریب محاسبات عمومی یک هدف بزرگ و مطلوب تلقی میشود، ازاینرو تکنیکهای بیشماری برای تخریب اقدامات و مناسبات دیپلماتیک ایران جهت ارتباطات با سایر نقاط جهان به کار میگیرند. آنها تلاش میکنند تمام ظرفیتهای ملی را به برجام ربط دهند و بدون آن ایران اسلامی را هراسناک و دستوپابسته نشان دهند.
در همین بستر ارتباط ایران با بلوک شرق از هند و روسیه تا چین را بیاهمیت قلمداد میکنند و تنها مجرای پیشرفت کشور را در ارتباط با غرب میدانند که مرتب بر امضای بدون شرط در برجام است، بنابراین مدلهای بسیاری از جنگهای رسانهای و شناختی را بر سیاستها و تصمیمگیری ایران در جهت تغییر محاسباتی افکار عمومی و سازه تصمیمگیری مسئولان کشور به کار بسته و در این مسیر هم بسیار فعال بودهاند. در همین راستا، برنامه امروز «امواج شبهه» به بررسی مدل رسانههای بیگانه در تحریف اقدامات ایران در باب ارتباطات چندجانبه به بهانه مذاکرات برجام میپردازد.
رادیو گفتوگو در نشستی با حضور مسعود بصیری، عضو انجمن روابط بینالملل و مسئول سازمان بسیج رسانه و دکتر مجید محمد زمانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه رسانه و دکتر محمد قادری، کارشناس مسائل بینالملل به بررسی این موضوع پرداخته است:
کارشناس مجری: آقای بصیری، اگر بر رفتار رسانههای معاند دقیق شویم، مدل رسانهای آنها در برخورد با موضوع برجام را چگونه میتوان توصیف کرد؟
رسانههای معاند از تکنیکهای متعددی استفاده میکنند که مهمترین آن فرافکنی به همراه بزرگنمایی و قراردادن مخاطب در یک مارپیچ سکوت است. درباره برجام فرافکنی به این صورت است که به علت پایان برجام اشارهای نمیکنند و موضوع را به مسائل دیگری مرتبط میکنند و مقصر را جمهوری اسلامی ایران جلوه میدهند. در واقع به عوامل مختلف متوسل میشوند تا نشان دهند ایران توافقنامه برجام را امضا نکرده است، در حالی این دومین بار است که موضوع برجام مطرح میشود و رسانههای معاند هیچگاه به
این موضوع نمیپردازند که دفعه پیش که این توافق امضا شد چه کسی از آن خارج شد. در کنار فرافکنی، مدافعان حق جمهوری اسلامی در یک مارپیچ سکوت قرار داده میشوند تا خود را کنار بکشند. این شگردها قدیمی است اما باید توجه بیشتری داشته باشیم چرا که یک فرامتن در گفتههای غربیها بهویژه رسانههای آنها درباره برجام وجود دارد.
کارشناس مجری: آقای محمد زمانی با تمرکز بر رفتار رسانههای معاند میبینیم که آنها توسعه، معیشت و سفره ایرانیان را به برجام گره بزنند، از نظر شما برای این کار از چه شیوههایی استفاده میشود؟
برخی از رسانهها مانند فاکس نیوز و سیانان، تهدید بر ضد ایران را برجسته میکنند بهعنوانمثال در سفر اخیر پوتین به ایران، صراحتاً عنوان میکردند که اگر ایران پشتیبان کشور روسیه است باید منتظر افزایش تحریمها باشد. رسانهای مانند گاردین، سیاست پلیس بد و پلیس خوب را پیاده میکنند، در این تاکتیک، پلیس بد امریکاست که هر روز تهدید میکند و پلیس خوب هم غربیها هستند که آخرین پیشنهاد را به ایران میدهند. درواقع آنها میگویند یا باید این پیشنهاد (final text ) را بپذیرید یا این که با امریکا رودررو شوید و تحریم و فشار بیشتر را تحمل کنید. این بازی دوگانه که دو سمت رسانهای و دو نوع دیپلماسی پیگیری میکند یک بازی قدیمی است.
در برجام سیاستهای رسانهای اندکی با هم متفاوت است. مثلاً، سیانان سیاستمداران امریکا را تشویق میکند تا به مذاکرات بازگردند اما فاکس نیوز بهگونهای متفاوت برخورد میکند و ایران را تهدید میداند. البته با وجود تفاوتهایی که در روشها و تکنیکهای رسانهای وجود دارد اما سیاست کلی افزایش تهدید و فشار بر ایران برای پذیرش توافقنامه موردنظر آنهاست.
کارشناس مجری: آقای قادری، شما بازی رسانههای بیگانه در دور جدید مذاکرات ایران و کشورهای غربی را چگونه ارزیابی میکنید؟
طبیعتاً هر کنش و واکنش سیاسی که در عرصه بینالملل رخ میدهد با پیوست رسانهای نتیجه مطلوب یا نامطلوب ایجاد میکند. رسانههای غربی و معاند از شروع فرایند مذاکرات در دولت سیزدهم که باهدف رفع تحریمها صورتگرفته است، مشخصاً سه رویکرد را در دستور کار خود قرار دادهاند. رویکرد نخست این بود که با روایت سازی و پمپاژ اخبار، ایران را متهم و مقصر اصلی وضع موجود نشان دهند. درواقع میخواستند به افکار عمومی داخل و خارج از ایران نشان دهند که ایران اهل مذاکره و دستیابی به توافق نیست.
رویکرد دوم این بود که بهنوعی فضای مذاکرات را از داخل به خارج منتقل کنند و ابزارهای فرا مذاکراتی را در قالب عملیاتهای روانی پیدرپی پیگیری کنند تا بهنوعی بتوانند تیم مذاکرهکننده ایرانی را تحتفشار قرار دهند تا امتیاز بیشتری بهطرف مقابل دهد.
رویکرد سوم در فضاهایی رخ داد که در یک بازه زمانی محدود مبهم بودند و اخبار و اطلاعات دقیقی از اردوگاههای طرفین مذاکره مخابره نمیشود. در چنین شرایطی رسانههای بیگانه تلاش میکنند با درز دادن روایتهای غیرحقیقی، جو حاکم بر مذاکرات را بهگونهای به تصویر بکشند که ایران چارهای جز پذیرش آنچه که مورد توافق طرفین (اتحادیه اروپا، ایالات متحده، چین و روسیه) قرار گرفته است، ندارد.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در برخورد با چنین سیاستها و جهتگیریهایی، چارچوب و خطمشی مشخص و هوشمندانهای داشته است. نخست بهصراحت اعلام کرد که این جمهوری اسلامی ایران نیست که باید به برجام بازگردد چون اساساً از آن خارج نشده است. پس این که طرف مقابل در موضع طلبکار قرار بگیرد و بگوید ایران باید به این توافق بازگردد تا احیاسازی آن انجام شود، پذیرفتنی نیست و یک آدرس غلط است. از سوی دیگر، ایران دو برنامه مشخص، منطقی و حرفهای روی میز مذاکره قرار داد تا طرف مقابل را به این سمت پیش برد که اگر رفع تحریمها و چالشهای برنامه هستهای ایران برطرف شود، ایران موضوع بازگشت امریکا به برجام را خواهد پذیرفت. متأسفانه طرف غربی بهویژه ایالات متحده امریکا از ابتدا به دلیل آن که میدانست که اگر وارد متن پیشنهادی ایران شود، هیچ منطق و سازوکاری برای شانه خالیکردن از زیر بار تعهدات ندارد، بازیهای متعدد رسانهای را به راه انداخت. از جمله این عملیات رسانهای، بیان این موضوع بود که ایران به دنبال زیادهخواهی در این مذاکره است، درحالیکه متن پیشنهادی ایران کاملاً با برجام همخوانی دارد و هیچ یک از بندهای آن از بندهای این توافقنامه خارج نیست. نمونهای از این موارد موضوعات پادمانی برجام است که در نشست اخیر ۵روزه وین شاهد آن بودیم. طرف امریکایی بهصراحت اعلام میکند که ایران باید از اختلافاتی که با آژانس دارد چشمپوشی کند در حالی این مسائل اساساً ریشه برجامی دارد یعنی اگر این مشکلات حل نشود برجام و توافق معنایی ندارد. همچنین با وجود این که در سال ۲۰۱۵ پرونده موضوعات پادمانی و ابعاد احتمالی نظامی را بستیم و توافق صورت گرفت اما باز هم بهعنوان ابزار گروکشی توسط غربیها استفاده میشود. البته مشخص است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مانند ادوار گذشته مورد سوءاستفاده طرف غربی قرار میگیرد و جمهوری اسلامی هم در چنین شرایطی به توافق رضایت نخواهد داد.
یکی دیگر از جوسازیهای رسانههای غربی این بود که از کلیدواژه «متن نهایی» استفاده میکنند. زمانی که از متن نهایی سخن میگوییم یعنی طرفین مذاکره درمورد یک پیشنویس به توافق رسیدهاند. این در حالی است که در توافق برجام یکی از طرفین ایران است و هنوز چیزی را قبول نکرده است. درواقع هدف غرب این است که متنی که انریکه مورا (هماهنگکننده روابط خارجی اتحادیه اروپا در برجام) تنظیم کرده و از سوی امریکا پذیرفته شده است به ایران تحمیل گردد. البته پس از بازگشت مذاکرهکننده ایران از وین، نشستهای کارشناسی بهمنظور بررسی دقیقتر ایدههای انریکه مورا شروع شده است و مسلماً پس از واکاوی برای تصمیمگیری در لایههای بالاتر ارسال خواهد شد.
در بیان کلی، رفتار رسانهای غرب به افکار عمومی دنیا اینگونه القا میکند که همه چیز برای توافق خوب میان ایران و غرب آماده است اما ایران نمیپذیرد. جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که توافقی که پایدار، قوی و قابلاتکا نباشد را نخواهد پذیرفت.
کارشناس مجری: درباره کلیدواژه «متن نهایی» سخن گفته شد که در چند روز اخیر بهشدت از آن استفاده میشود. این متن همان توافقی است که میان کشورهای طرف غربی صورتگرفته است و قرار است با عملیات و فشار به ایران تحمیل شود. در حال حاضر رسانهها همین موضوع را محل بحث خود قرار دادهاند و عنوان میکنند اگر ایران این توافق را نپذیرد اتفاقات ناخوشایندی رخ خواهد داد. آقای بصیری شما این رفتار رسانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این کارکرد رسانهای چندین هدف گنجانده شده است. نخست این که آنها میدانند که چه میکنند یعنی طرف غربی چندان به افکار عمومی مردم غرب و امریکا توجهی ندارد، بلکه به دنبال ترجمه و انتشار بیانیهها و اطلاعیههای صادر شده در جامعه ایران هستند چون راه فشار بر ایران استفاده از افکار عمومی و اعمال فشار کارشناسان، مسئولان و افراد تصمیمگیر حوزه سیاسی است. راهحل اقناع افکار عمومی ایران بهکارگیری واژههایی چون متن نهایی، بازگشت به برجام و... است. ازاینرو مخاطب ایرانیِ رسانههای غربی باید مراقب کلیدواژهها باشد. بهعنوانمثال در برخورد با کلمه متن نهایی باید از خود بپرسیم که این توافق کجا تهیه شده است؟ آیا منظور همان متن مورد پذیرش غربیهاست، پس نمیتوان نام متن نهایی بر آن گذاشت چون ایران یکی از طرفین مذاکره است. نکته دوم این است که طرف غربی به مخاطب ایرانی القا میکند که باید به برجام برگردیم . باید این پرسش را از خود داشته باشیم مگر ایران از این توافق خارج شده است که حالا بخواهد به آن بازگردد؟ در واقع افکار عمومی باید مراقب فرافکنی و فریب رسانههای طرف غربی باشد، بهویژه این که رسانههای غربی در روزهای گذشته تلاش بسیار زیادی برای ایجاد شبهه در مذاکرات دارند. نمونه این بازی رسانهای توسط رویترز در مذاکرات لوزان و وین رخ داد. در آن روزها این رسانه که اخبار آن بهسرعت توسط رسانههای فارسیزبان ترجمه میشد، در پی انتشار اخبار مختلف بود تا بتواند از طریق مردم بر مسئولین برای امضای توافق فشار بیاورد.
در حال حاضر رسانههای غربی موضوع برجام را به معیشت گره میزنند. درواقع آنها این تصور را در مخاطب ایرانی ایجاد میکنند که توافق برجام بر معیشت مردم اثرگذار خواهد بود. البته حرف درستی است چرا که اگر این توافق امضا نشود در خوداتکایی و توسعه ایران و عدم وابستگی به غرب تأثیرگذار خواهد بود و میتواند پس از مدتی ایران قوی بسازد که حرفی برای گفتن داشته باشد.
کارشناس مجری: آقای زمانی، حقیقت این است که تولید محتوا درباره سوژههایی جز برجام در رسانههای غربی و معاند آنقدر زیاد است که روبرو شدن با آن یک لشکر رسانهای میطلبد. آنچه که در روزهای اخیر میبینیم این است که همه موضوعات و مسائل از گشت ارشاد تا اقتصاد و ورزش را به برجام گره میزنند. از نظر شما چگونه میتوان در داخل کشور در برابر این موج رسانهای ایستادگی کرد؟
موضوع این است که آیا همه مشکلات و چالشهای ما با برجام حل میشود یا این تنها یک بازی رسانهای است؟ تصویری که از سوی رسانهها ایجاد شده است تصویر دقیقی نیست. اگر بتوانیم دستاوردهای کشور در حوزه فضایی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و علمی را هر روز یک گام جلوتر از روز پیش به مردم برسانیم تا آن را لمس کنند، بسیاری از توطئههای رسانههای غربی خنثی خواهد شد. در واقع یک رسانه زمانی حرفی برای گفتن خواهد داشت که خبر و اطلاعاتی که ارائه میدهد مطابق با واقعیت و عملکرد باشد یعنی صرف شعار نمیتوان مشکلی را حل کرد؛ بنابراین اگر بتوانیم برای حل چالشها، مشارکت اجتماعی را افزایش دهیم و رسانههای داخل این فرایند را بهخوبی برای مردم تبیین و روشن کنند و کمتر به حواشی بپردازند بسیاری از مسائل برطرف خواهد شد. در ادامه خواهیم دید این تلقی و تصور که همه چیز به برجام گرهخورده است رنگ خواهد باخت. رسانههای داخلی باید مسائل و چالشهای امروز جامعه و بدنه اجتماع را اولویتبندی کنند. رسانه باید محمل گفتگو اجتماعی میان تمام اقشار جامعه باشد نه محلی برای ارتقا دادن اولویتهای صدم به صدر خواستهها و نیازها.