بین الملل

چه خطراتی اسلام‌گرایان مصر را تهدید می‌کند؟

احمد ربیعی فر
 پیروزی اسلام گرایان در انتخابات پارلمانی مصر، به وضوح نشان دهنده ی اقبال مردم مصر به اسلام و اسلام گرایان  است. این مسأله دشمنان انقلاب مصر را بر آن داشته است که برای نفوذ در سد مستحکم ملت مصر از پوششی اسلامی برای دنبال کردن اهداف خود استفاده کنند. بنا بر این نظریه، نکته‌ی قابل تأمل این است که جنبش های اسلامی در مصر یکنواخت و همگون نیستند و جنبش هایی نیز با حمایت دشمنان بیداری اسلامی در مصر ظهور کرده اند.
اسلام گرایان در مصر تنها منحصر در یک یا دو گروه خاص نیستند بلکه دارای دیدگاه ها، تفکرها و جریان های مختلفی هستند که برخی از آن‌ها جای تأمل دارند تا جایی که به عقیده‌ی برخی از تحلیل‌گران، تفکرهای بعضی از جریان‌های اسلام‌گرا در مصر نتیجه‌ای جز بازگشت به دوران استبداد و وابستگی به همراه ندارد و برخی از این گروه‌ها نیز از حامیان رژیم مبارک بوده اند و اکنون پس از پیروزی ملت مصر، در پی ضربه زدن به اهداف اصلی انقلاب مصر هستند و در لباس میش، قصد نزدیک شدن به محور انقلاب را دارند تا با افکاری گرگ صفتانه انقلاب مردم مصر را به نفع بعضی از قدرت های خارجی تصاحب کنند. در همین راستا رهبر معظم انقلاب در مراسم سالروز رحلت امام خمینی(ره) طی سخنانی در مورد بیداری اسلامی، خطر عناصر وهابی و تفرقه افکن را در مصر گوش زد کردند. [1]
نکته‌ی قابل توجه در نتایج اولیه‌ی انتخابات مصر این است که پس از «اخوان المسلمین» که مهم ترین تشکیلات سیاسی اسلام‌گرایان مصر به شمار می رود، حزب «النور» که نماینده‌ی تفکر سلفی در مصر به شمار می‌آید، حایز بیش‌ترین رأی شده است و بعد از اخوان المسلمین از جایگاه مردمی مناسبی بهره می برد.
 این در حالی است که این حزب بعد از انقلاب مردم مصر تأسیس شده است و همین امر بیانگر اقبال مردم مصر به اسلام است و تنفر آن‌ها را از فرهنگ و تمدن غربی و لیبرال به خوبی نشان می دهد. اما در این میان پرسش های مهمی وجود دارد که عدم پاسخ صحیح به آن‌ها می‌تواند اسلام‌گرایان را دچار تفرقه کند و انقلاب مصر را به قهقرا بکشاند:
1. با توجه به گسترده بودن تفکرات سلفی و با وجود تضادهای فاحش در میان سلفیان، مراد از سلفیت در مصر چیست و چارچوب تفکرهای این حزب چیست؟
2. اختلاف سلفیان با اخوان المسلمین از کجا نشأت می گیرد و این اختلاف چه نفع یا ضرری را متوجه این انقلاب نوپا می کند؟
3. بهترین راه برای جلوگیری از نفوذ دشمنان انقلاب مصر در میان صفوف اسلام‌گرایان چیست و چگونه می‌توان عربستان سعودی و در نتیجه آمریکا را از سیطره بر مصر نا امید ساخت؟
 
پرسش اول: با توجه به گسترده بودن تفکرهای سلفی و با وجود تضادهای فاحش در میان سلفیان، مراد از سلفیت در مصر چیست و چارچوب تفکرهای این حزب چیست؟
«سلف» در لغت به معنای «گذشته» است[2] اما در اصطلاح بعضی عقیده دارند که عنوان سلف فقط بر صحابه، تابعین و تابعِ تابعین اطلاق می‌گردد، گروه دیگری معتقدند سلفی‌گری یعنی این که شخص در فهم دین از نظر عقیده، شریعت و سلوک به قدما مراجعه کند.[3] در واقع شعار سلفیت، بازگشت به اصول اساسی اسلام، دوری از بدعت ها و زنده نگاه داشتن تعالیم اصلی اسلام است که در نگاه اول، شعاری جذاب و مورد قبول تمام مسلمین است اما نوع نگرش آنان به تاریخ اسلام و هم‌چنین فهم آنان از تعالیم و دستورهای اسلامی و روش آنان در به‌کارگیری تعالیم گذشتگان باعث ایجاد مناهج فکری مختلفی با این نام شده است، تا جایی‌ که گروهی از سلفیان، گروه دیگر را بدعت گذار خوانده و یا حتی تکفیر می‌کنند و در این میان بعضی از این تفکرها به انحراف کشیده شده و به‌ دلیل افراط در رجوع به گذشته‌ و گذشتگان، پویایی را از دین اسلام حذف کرده و مذهبی سراسر جمود و تحجر را به عنوان اسلام واقعی، به سایرین معرفی می‌کنند.
 بنابراین، تحلیل‌گران و نظریه پردازان عرصه‌ی جریان شناسی اسلامی، حتی جماعت اخوان المسلمین را نیز به عنوان یکی از جریان‌های سلفی به حساب می‌آورند زیرا این تشکیلات در مصر به دست «حسن البناء» در سال 1928م. و در جهت مقابله با هجوم فرهنگی غرب و زنده نگاه داشتن تعالیم دین مبین اسلام پایه گذاری و تأسیس شده است.[4]
در رژیم مبارک، عرصه‌ی فعالیت برای تشکیلات سلفی آزاد بود و فرآیند گسترش سلفی‌گری در مصر سرعت یافت. هم‌چنان که بیش‌تر سلفیان در کشورهای دیگر اسلامی به حاکمان مستبد خود به چشم اولی الامر نگاه می‌کردند، در مصر نیز اغلب سلفیان با چنین تفکری همراه با رژیم مبارک بوده و تنها مردم را به برپایی مراسم دینی و انجام واجبات دینی دعوت می کردند و مؤسسه‌ها و مراکز دینی مختلفی را با کمک های مالی خارجی که غالباً از جانب کشور عربستان سعودی بود در مصر بنا کردند.[5]
در حال حاضر هیچ کدام از احزاب فعلی مصر  را نمی‌توان نماینده‌ی وهابیت افراطی عربستان به شمار آورد اما به طور یقین در میان سلفیان و احزاب سلفی، مهره های فعالی قرار دارند که نمایندگان وهابیت درباری عربستان در مصر هستند چنان که در زمان قیام ملت مصر، شخصیت‌های معروفی از سلفیان به مقابله با این قیام و تحریم آن پرداختند تا جایی که فیلم سخنان علمای سلفی مصر در دفاع از رژیم مبارک و تحریم تظاهرات ها در سایت های مختلف قرار داده شد، مانند: سخنان «شیخ محمد حسّان» که مردم را از قیام بر ضد حکومت نهی کرده و تظاهرات را مایه ی نا امنی و حرام اعلام می کند اما همین شخص پس از پیروزی مردم مصر به میدان التحریر آمده و از حرکت مردم دفاع می کند و هم‌چنین سلفیان دیگر.

پرسش دوم: اختلاف سلفیان با اخوان المسلمین از کجا نشأت می گیرد و این اختلاف چه نفع یا ضرری را متوجه این انقلاب نوپا می کند؟
اختلاف های سلفیان با اخوان المسلمین در اصل برخاسته از شیوه ی فکری این دو جماعت است. از آن جا که اسلام در نگاه جماعت سلفیان دینی است که وجود هیچ گونه تفکری غیر از خود را در کنار خویش تحمل نمی کند این جماعت تنها بر ظواهر اسلامی تأکید دارند و به دنبال زنده نگاه­ داشتن ظواهر اسلامی در میان جوامع مسلمان هستند اما در مقابل، جماعت اخوان المسلمین جماعتی است که در راستای مقابله با استعمارگران به وجود آمده و با هدف اصلاحات اجتماعی بر محور تعالیم اسلامی در کشورهای مسلمان است و در این راه تفکرهای دیگر را نیز تا زمانی که تهدیدی برای اسلام نباشند در کنار خود می پذیرد و با آنان ارتباط برقرار می‌کند و در عین حال، سازش با صهیونیست ها و دشمنان اسلام را نمی پذیرد. سلفیان اختلاف با اخوان المسلمین را به عنوان یک حزب اسلام‌گرا به جایی می رسانند که اتحادی را نیز در مقابل اخوان المسلمین شکل می دهند و این حزب را به خیانت و تقلب متهم می کنند که این زنگ خطری برای اسلام‌گرایان مصر به حساب می‌آید.[6]

پرسش آخر: بهترین راه برای جلوگیری از نفوذ دشمنان انقلاب مصر در میان صفوف اسلام‌گرایان چیست و چگونه می‌توان عربستان سعودی و در نتیجه آمریکا را از سیطره بر مصر نا امید ساخت؟
اکنون که اسلام‌گرایان بیش‌ترین رأی را در انتخابات پارلمان مصر کسب کرده‌اند، باید بیش از پیش از اختلاف و درگیری‌های نا به ‌جا پرهیز کنند به­ ویژه جماعت اخوان المسلمین باید در نظر داشته باشد که وهابیت طی دهه‌های اخیر نشان داده است که فرقه‌ای است برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان و در این راه نیز تلاش زیادی نموده و هزینه‌های هنگفتی را خرج نموده است. از این رو اسلام‌گرایان باید از هرگونه تفرقه و دشمنی بر حذر باشند و هر صدایی را که آهنگ تفرقه انگیز دارد از دشمن بدانند و اختلاف سلیقه ‌ها و دیدگاه‌ها را به ابزاری برای پیشرفت خود تبدیل کنند و با تن ندادن به دشمنی و تفرقه، هر اقدامی را در این زمینه محکوم کنند.

 پی‌نوشت‌ها:
[1]. «امروز در مصر کسانى از این گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و این‌ها تلاش می‌کنند به بهانه‌هاى مختلف بین مردم مصر با یک‌دیگر هم اختلاف بیندازند؛ باید در مقابل این اختلاف‌افکنى‌ها هوشیار بود»، مقام معظم رهبری، 14/3/1390.
[2]. المنجد فی اللغه، ص 346، لویسمعلوف، انتشارات دارالعلم، قم 1387ش.
[3]. سلفیان در گذر تاریخ، ص 15، نجم الدین طبسی،امیرالعلم،قم، 1385ش.
[4]. اخوان المسلمین مصر، ص20، ابراهیم محمد، مؤسسه‌ی مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، 1384ش.
[5].«التیارات السلفیه فی مصر: فوز راسخ... أمحاله عابره؟»، فاسم قصیر، سایت السفیر،
www.assafir.com
[6]. «التحالف» ینهار: الجماعه الإسلامیه تنسحب.. و «النور»یتهم «الإخوان» بـ«الغدر»، سایت خبری المصری الیوم، 15/10/2011،

 

https://shoma-weekly.ir/S3oSAv