ملاک تعیین صحت رفتار ما یا خودتان را ممشای رهبری قرار دهید
بسمه تعالی
جناب آقای نیلی
مدیرمسئول محترم سایت خبری رجانیوز
سلام علیکم
احتراما نظر به تعهد حضرتعالی به مبانی شرعی و عدم تاثیر نامه نگاری اینجانب با سردبیر محترم سایت برای اصلاح اتهامات بی بنیانی که به واسطه مطالب شماره اخیر هفته نامه شما به حزب موتلفه اسلامی نسبت داده شده ، جوابیه ذیل جهت درج در آن رسانه تقدیم می گردد:
در خبری با عنوان "موتلفه: شرط حضور حداد نیامدن ولایتی است+تکذیبیه" به خبری اشاره شده که در هفته نامه شما با قید عبارت " گفته می شود که" در ابتدای آن و نیز در ستون " گفته می شود که" می باشد و به نقل از دبیران کل دو تشکل اصولگرا آمده است و آنچنان که پیدا است نقلی از محافل سیاسی و با ابزار تاکید بر عدم قطعیت خبر آمده است و جالبتر آنکه در انتهای آن با نقل جمله رسمی دکتر حدادعادل در قزوین که ": هنوز به این نتیجه نرسیده ام که در انتخابات آینده ریاست جمهوری کاندیدا شوم. اگر روزی احساس تکلیف کنم، همچنان که در انتخابات ریاست مجلس در همین دوره اتفاق افتاد، به میدان میآیم، حتی اگر بدانم که یک رأی بیشتر نخواهم آورد" این شایعه رد شده است. نقل این خبر با تتمه آن بیشتر برای آن است که جامعه مخاطب از گفتگوهای محافل خبری مطلع شده و آنها که این خبر نادرست را شنیده اند، متوجه ردیه خود دکتر حداد عادل بر آن باشند. در مواجهه شما با این خبر چند خطای مسلم مشهود است. نخست تیتر آن؛ چگونه از چنین خبری استنباط کرده اید که "حزب موتلفه اسلامی" چنین بیانی داشته است؟ آیا در فرهنگ حرفه ای رسانه ای شما به صرف آنکه خبری از فردی نقل شود این موضع صاحب امتیاز تلقی خواهد شد؟ با این وصف رجانیوز که عملا ارگان جبهه پایداری شده است، اگر هر خبری را در ستون سمت چپ خویش کار کرد باید موضع جبهه پایداری تلقی گردد؟
خطای غیرقابل چشم پوشی بعدی تقطیع خبر نشریه شما و حذف بخش دوم آن که ناظر بر موضع شخص دکتر حدادعادل است می باشد. به راستی این حذف در راستای اخلاق مداری رسانه ای است؟ از دوستانی که خود را شاگردان محرم و صفر و دلداده اهل بیت می دانند چنین سوء رفتاری غیر قابل انتظار است. ممکن است بگویید که ما خبر را به نقل از شبکه خبر دانشجو زده ایم. اساسا چون شناختی به همکاران آن مجموعه نداشتم از آنها انتظاری ندارم اما از دوستان رجانیوز که هر پنج شنبه صبح هفته نامه شما به دستشان می رسد و بررسی صحت خبر نقل شده در این سایت خبری معطوف به زحمتی مختصر در تورق هفته نامه بوده است انتظار دیگری می رفت.
بدتر از آن اینکه حقیر این اشتباه را هم در بخش نظرات آن خبر و هم به صورت رایانامه معروض داشتم و تا کنون اصلاحی در خبر مشهود نیست و در پاسخ به تذکر حقیر که این تقطیع باعث تغییر در مفهوم خبر شده است، پاسخ خنده داری داده می شود که این بخش خبر قبلا به صورت مستقل در رجانیوز کار شده است!
2- خبری دیگر با تیتر " سکوت معنادار جناح راست در برابر توهین به علامه مصباح" منتشر شده است که با بیان اینکه " ارگان رسمی حزب موتلفه نسبت به هتاکی های اخیر به علامه مصباح یزدی، سکوت معناداری اختیار کرد." و با ذکر این ادعا که " این هفته نامه معمولا با توسل به کوچکترین اخبار مربوط به جریان نفوذی در دولت، به سرعت واکنش نشان داده و با آب و تاب فراوان به بررسی و تحلیل آن می پردازد اما این بار مشخص نیست چرا از دسته گل جدید رسانه های این جریان در هتاکی به علامه مصباح به راحتی گذشت کرده است." در پایان نتیجه گیری کرده اید که " به نظر می رسد علاقه فراوان برخی اعضای ارشد موتلفه به هاشمی رفسنجانی و از سوی دیگر توسل به نقد جریان نفوذی در دولت برای احیای طرد شدگان از سوی مردم در سالهای اخیر، علت العلل این مساله می باشد."
ضمن ابراز تاسف از اصل بودن حدسیات و نیت خوانی در این خبر و خبرهای مشابه و عدم توجه به اصول شرعی در ضرورت حمل به صحت و نیز عدم توجه به توضیحات ارائه شده در کذب بودن برداشت آن مجموعه و برخی نکات تاسف بار اخلاقی دیگر که حضوری باید شرح داده شود به اطلاع می رساند:
الف) علت سکوت در برابر توهین به آیت الله مصباح یزدی:
شهید مورد علاقه مشترک ما و حضرتعالی، شهید لاجوردی که در حد اجتهاد تحصیلات حوزوی داشت بر اساس مبانی اسلامی آموزشی به ما داده است که "الباطل یموت بترک ذکره" و تاکید داشت در برخی اوقات باید برخی دروغ ها از جنس اکاذیب روزنامه سلام آن روز را رها کرد که پاسخ گفتن در زمین دشمن بازی کردن است که هدف او دامن زدن به آن شبهه آفرینی است.
در ماجرای مورد اشاره نیز با بررسی به این نتیجه رسیدیم که سایت توهین کننده کم مخاطب بوده و خود به تنهایی تاثیر جدی نخواهد داشت. اما بازگویی و نشر توهین وی خود اشاعه منکر است و به ترویج گفته های آنها منجر خواهد شد. از این رو ضمن آنکه حقیر نظر خود را ذیل نوشته سردبیر رجانیوز در گوگل پلاس اعلام کرده بودم، رسانه ای کردن آن را رفتاری نامناسب ارزیابی کردم. مگر آنکه قصد داشته باشیم با سیاسی کاری مقاصد دیگری را دنبال کنیم که سعی ما بر آن بوده است که در نشریه شما، به دنبال وظیفه باشیم و نه هیاهوسازی و جنجال آفرینی.
ب) ادعای اینکه کوچکترین اخبار مربوط به جریان نفوذی در دولت به سرعت مورد واکنش با آب و تاب فراوان ما است:
شاید برخی موارد از منظر شما کوچک اما از منظر ما مهم تلقی شود که همین اساس اختلاف سلیقه در جریانهای سیاسی است. اما این ادعا خروج از مسیر انصاف است و با یک بررسی کتابخانه ای بر نسخ منتشر شده از نشریه شما خواهید یافت که در بسیاری از هفته ها در برابر بسیاری از کژرفتاری های گروه انحرافی با اولویت بندی مسائل کشور سکوت پیشه کرده ایم. صد البته مفتخریم که یکی از اولین نشریاتی بوده ایم که در گفتگو با چهره هایی همچون حضرات آیات مصباح یزدی، سید احمد خاتمی و علم الهدی و همچنین برخی دوستان نزدیک دیروز دکتر احمدی نژاد؛ در بهار سال گذشته پرده از نقاب برخی مدعیان نفوذ کرده در دولت، کنار زده و به افشای چهره آنها پرداخته ایم. اما بارها در شورای سوژه و شورای تیتر هفته نامه مطالب جذاب و مخاطب پسند موجود بر علیه این نفوذیان در دولت با توجه به اولویت بندی های مهم کشور از دستور خارج گردید.
اگر ما نیز قصد بر ذهن خوانی و حمل بر عدم صحت داشته باشیم؛ باید بگوییم چرا شما اینک انتقاد را مطرح می کنید که در شماره اخیر نقدی با مطالعه مصداقی بر رویه روزنامه ایران نسبت به عدم اهتمام به وظیفه خود در برابر دولت و تمرکز بر دفاع از حلقه انحرافی داشته ایم و آن را بدانگارانه بر برخی سوء رفتارهای پیشین تطبیق کرده و نتیجه ای خلاف واقع به مخاطب ارائه دهیم.
ج) اتهام علاقه موتلفه به هاشمی و اتهام تلویحی خط گرفتن از وی:
آقای نیلی شاید شما یادتان نباشد که آن روزها ارتباط تنگاتنگ اداری با رجانیوز نداشتید؛ کافی است از اخوی محترم سوال کنید و یا به بایگانی رجانیوز مراجعه و مطلبی با تیتر "کدام ابر سیاه هاشمی را نگران کرد؟" در نقد خطبه های هاشمی رفسنجانی در سیاه نمایی دولت به تاریخ 27 آبان 1386 و با شماره خبر 18497 که به قلم حقیر منتشر شده است را بخوانید.
آن نوشته نمونه ای از رویه ما در برابر هاشمی است، بدون هرگونه توهین، استفاده از لغات ناشایست و ... نقدی بر مواضع ایشان و تطبیقی بر دو مقطع تاریخی ایران و ارزیابی وی از آنها داشته ام. شیوه مواجهه موتلفه با هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از چهره های تاثیرگذار انقلاب اسلامی از دیرباز چنین بوده است. کافی است به خاطرات چاپ شده از وی سری بزنید تا سابقه این رویکرد که نقد همراه با حفظ حریم منصوبین رهبری است، برایتان معلوم گردد. حتی در مقطعی که متاسفانه دوستان شما سعی بر القای تجدید بیعت موتلفه با هاشمی برای انتخابات را داشتند، سخنان صریحی در جلسه خصوصی با وی در میان گذاشته شد که شاید کمتر گروهی چنین نقدهایی را با این صراحت مطرح کرده باشد. اما موتلفه همواره سعی بر ارائه نقد برای اصلاح داشته است نه ارائه نقد برای کسب رای از مردم. رویه ای که در برابر دولت های نهم و دهم نیز آن را ادامه داده است.
برای ارزیابی میزان صحت مسیر حرکت موتلفه و جریان منتقد آن در خصوص چگونگی مواجهه با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، کافی است یک بازنگری بر مواضع افراد و میزان انطباق آن با نظر ولی فقیه عادل زمان داشته باشیم.
یادتان هست کسانی که قصد راهپیمایی بعد از نمازجمعه و تصرف مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان چشم فتنه را داشتند؟ یادتان هست کسانی که هاشمی را منتظری دوم و فاقد هرگونه صلاحیت برای بقا در نظام می دانستند؟ یادتان هست کسانی که توهین به هاشمی را نه تنها روا بلکه لازم می دانستند؟ مشی امام خامنه ای اما غیر از آن بود. ایشان منتظری تراشی را نمی پسندیدند و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی را دنبال کردند. تا آنجا که برخلاف تحلیل برخی چهره ها که رسما منتشر گردید و خواهان عدم تمدید دوره هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند، نه تنها رهبری هاشمی را برای یک دوره دیگر به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند، که او را با خود در هیات رییسه اجلاس عدم تعهد در برابر دیدگان جهانیان آوردند تا نشان دهند که تلاش دشمن برای خلق منتظری دوم تلاشی باطل بوده است. حال کسانی که در مسیر مقابل حرکت می کردند در پازل دشمن بودند و یا حزب موتلفه اسلامی؟ ما مستحق نکوهش هستیم یا کسانی که جلوتر از ولی اقدام می کردند؟
برادر عزیز امیدوارم به غلط برداشت دفاع از رفتارهای فاجعه آفرینی همچون نوشتن نامه بدون سلام و ... را نداشته باشید. نگارنده این سطور در نامه ای خصوصی صریح ترین انتقادات خود را در خصوص چگونگی تعامل هاشمی با نظام پس از فتنه 88 نگاشته و مستقیما به دست وی داده است. اگر به شهادت بنده اعتقاد دارید، شهادت می دهم که هیچ کس در موتلفه دفاعی از چنین رفتارهای غلط هاشمی نداشته است. لکن حزب موتلفه اسلامی پس از بحث فراوان و نیز عرضه جمع بندی هایش به چهره های تراز اول، وظیفه خود را در نقطه مقابل کسانی یافت که سعی بر دو قطبی کردن جامعه به یاران هاشمی و یاران احمدی نژاد داشتند و سعی بر حق مطلق و باطل مطلق نمودن هر یک از دو طرف این مخاصمه می نمودند! کافی است بار دیگر سخنان امام خامنه ای را در دیدار با اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی بازخوانی کنید که چه تذکراتی داده شد. موتلفه قائل به جلوتر از ولی حرکت کردن و یا فاصله گرفتن از او نیست.
از برخی دیگر انتقادات همچون ساکت فتنه دانستن برخی چهره های موتلفه (که از پر موضع ترینها و صریح ترینها بودند ) و ... در خبرهای قبلی آن سایت فخیمه می گذرم و تصریح می کنم که اگر هنوز هم موتلفه را به حمایت مطلق از هاشمی بیش از حدی که رهبری دستور داده اند در برابر مسئولان نظام ضروری است، متهم می کنید؛ تحلیل شما را در خصوص عملکرد و مواضع رهبری باید مدقانه بررسی کرد.
چشم انتظار تصحیح رویه خصم انگارانه دوستان رجانیوز نسبت به کسانی که سعی بر تبعیت از ولایت دارند، خاصه دو خبر اخیر هستم.
و من الله التوفیق
محمد مهدی اسلامی
مدیر موسسه مطبوعاتی شما
جناب آقای نیلی
مدیرمسئول محترم سایت خبری رجانیوز
سلام علیکم
احتراما نظر به تعهد حضرتعالی به مبانی شرعی و عدم تاثیر نامه نگاری اینجانب با سردبیر محترم سایت برای اصلاح اتهامات بی بنیانی که به واسطه مطالب شماره اخیر هفته نامه شما به حزب موتلفه اسلامی نسبت داده شده ، جوابیه ذیل جهت درج در آن رسانه تقدیم می گردد:
در خبری با عنوان "موتلفه: شرط حضور حداد نیامدن ولایتی است+تکذیبیه" به خبری اشاره شده که در هفته نامه شما با قید عبارت " گفته می شود که" در ابتدای آن و نیز در ستون " گفته می شود که" می باشد و به نقل از دبیران کل دو تشکل اصولگرا آمده است و آنچنان که پیدا است نقلی از محافل سیاسی و با ابزار تاکید بر عدم قطعیت خبر آمده است و جالبتر آنکه در انتهای آن با نقل جمله رسمی دکتر حدادعادل در قزوین که ": هنوز به این نتیجه نرسیده ام که در انتخابات آینده ریاست جمهوری کاندیدا شوم. اگر روزی احساس تکلیف کنم، همچنان که در انتخابات ریاست مجلس در همین دوره اتفاق افتاد، به میدان میآیم، حتی اگر بدانم که یک رأی بیشتر نخواهم آورد" این شایعه رد شده است. نقل این خبر با تتمه آن بیشتر برای آن است که جامعه مخاطب از گفتگوهای محافل خبری مطلع شده و آنها که این خبر نادرست را شنیده اند، متوجه ردیه خود دکتر حداد عادل بر آن باشند. در مواجهه شما با این خبر چند خطای مسلم مشهود است. نخست تیتر آن؛ چگونه از چنین خبری استنباط کرده اید که "حزب موتلفه اسلامی" چنین بیانی داشته است؟ آیا در فرهنگ حرفه ای رسانه ای شما به صرف آنکه خبری از فردی نقل شود این موضع صاحب امتیاز تلقی خواهد شد؟ با این وصف رجانیوز که عملا ارگان جبهه پایداری شده است، اگر هر خبری را در ستون سمت چپ خویش کار کرد باید موضع جبهه پایداری تلقی گردد؟
خطای غیرقابل چشم پوشی بعدی تقطیع خبر نشریه شما و حذف بخش دوم آن که ناظر بر موضع شخص دکتر حدادعادل است می باشد. به راستی این حذف در راستای اخلاق مداری رسانه ای است؟ از دوستانی که خود را شاگردان محرم و صفر و دلداده اهل بیت می دانند چنین سوء رفتاری غیر قابل انتظار است. ممکن است بگویید که ما خبر را به نقل از شبکه خبر دانشجو زده ایم. اساسا چون شناختی به همکاران آن مجموعه نداشتم از آنها انتظاری ندارم اما از دوستان رجانیوز که هر پنج شنبه صبح هفته نامه شما به دستشان می رسد و بررسی صحت خبر نقل شده در این سایت خبری معطوف به زحمتی مختصر در تورق هفته نامه بوده است انتظار دیگری می رفت.
بدتر از آن اینکه حقیر این اشتباه را هم در بخش نظرات آن خبر و هم به صورت رایانامه معروض داشتم و تا کنون اصلاحی در خبر مشهود نیست و در پاسخ به تذکر حقیر که این تقطیع باعث تغییر در مفهوم خبر شده است، پاسخ خنده داری داده می شود که این بخش خبر قبلا به صورت مستقل در رجانیوز کار شده است!
2- خبری دیگر با تیتر " سکوت معنادار جناح راست در برابر توهین به علامه مصباح" منتشر شده است که با بیان اینکه " ارگان رسمی حزب موتلفه نسبت به هتاکی های اخیر به علامه مصباح یزدی، سکوت معناداری اختیار کرد." و با ذکر این ادعا که " این هفته نامه معمولا با توسل به کوچکترین اخبار مربوط به جریان نفوذی در دولت، به سرعت واکنش نشان داده و با آب و تاب فراوان به بررسی و تحلیل آن می پردازد اما این بار مشخص نیست چرا از دسته گل جدید رسانه های این جریان در هتاکی به علامه مصباح به راحتی گذشت کرده است." در پایان نتیجه گیری کرده اید که " به نظر می رسد علاقه فراوان برخی اعضای ارشد موتلفه به هاشمی رفسنجانی و از سوی دیگر توسل به نقد جریان نفوذی در دولت برای احیای طرد شدگان از سوی مردم در سالهای اخیر، علت العلل این مساله می باشد."
ضمن ابراز تاسف از اصل بودن حدسیات و نیت خوانی در این خبر و خبرهای مشابه و عدم توجه به اصول شرعی در ضرورت حمل به صحت و نیز عدم توجه به توضیحات ارائه شده در کذب بودن برداشت آن مجموعه و برخی نکات تاسف بار اخلاقی دیگر که حضوری باید شرح داده شود به اطلاع می رساند:
الف) علت سکوت در برابر توهین به آیت الله مصباح یزدی:
شهید مورد علاقه مشترک ما و حضرتعالی، شهید لاجوردی که در حد اجتهاد تحصیلات حوزوی داشت بر اساس مبانی اسلامی آموزشی به ما داده است که "الباطل یموت بترک ذکره" و تاکید داشت در برخی اوقات باید برخی دروغ ها از جنس اکاذیب روزنامه سلام آن روز را رها کرد که پاسخ گفتن در زمین دشمن بازی کردن است که هدف او دامن زدن به آن شبهه آفرینی است.
در ماجرای مورد اشاره نیز با بررسی به این نتیجه رسیدیم که سایت توهین کننده کم مخاطب بوده و خود به تنهایی تاثیر جدی نخواهد داشت. اما بازگویی و نشر توهین وی خود اشاعه منکر است و به ترویج گفته های آنها منجر خواهد شد. از این رو ضمن آنکه حقیر نظر خود را ذیل نوشته سردبیر رجانیوز در گوگل پلاس اعلام کرده بودم، رسانه ای کردن آن را رفتاری نامناسب ارزیابی کردم. مگر آنکه قصد داشته باشیم با سیاسی کاری مقاصد دیگری را دنبال کنیم که سعی ما بر آن بوده است که در نشریه شما، به دنبال وظیفه باشیم و نه هیاهوسازی و جنجال آفرینی.
ب) ادعای اینکه کوچکترین اخبار مربوط به جریان نفوذی در دولت به سرعت مورد واکنش با آب و تاب فراوان ما است:
شاید برخی موارد از منظر شما کوچک اما از منظر ما مهم تلقی شود که همین اساس اختلاف سلیقه در جریانهای سیاسی است. اما این ادعا خروج از مسیر انصاف است و با یک بررسی کتابخانه ای بر نسخ منتشر شده از نشریه شما خواهید یافت که در بسیاری از هفته ها در برابر بسیاری از کژرفتاری های گروه انحرافی با اولویت بندی مسائل کشور سکوت پیشه کرده ایم. صد البته مفتخریم که یکی از اولین نشریاتی بوده ایم که در گفتگو با چهره هایی همچون حضرات آیات مصباح یزدی، سید احمد خاتمی و علم الهدی و همچنین برخی دوستان نزدیک دیروز دکتر احمدی نژاد؛ در بهار سال گذشته پرده از نقاب برخی مدعیان نفوذ کرده در دولت، کنار زده و به افشای چهره آنها پرداخته ایم. اما بارها در شورای سوژه و شورای تیتر هفته نامه مطالب جذاب و مخاطب پسند موجود بر علیه این نفوذیان در دولت با توجه به اولویت بندی های مهم کشور از دستور خارج گردید.
اگر ما نیز قصد بر ذهن خوانی و حمل بر عدم صحت داشته باشیم؛ باید بگوییم چرا شما اینک انتقاد را مطرح می کنید که در شماره اخیر نقدی با مطالعه مصداقی بر رویه روزنامه ایران نسبت به عدم اهتمام به وظیفه خود در برابر دولت و تمرکز بر دفاع از حلقه انحرافی داشته ایم و آن را بدانگارانه بر برخی سوء رفتارهای پیشین تطبیق کرده و نتیجه ای خلاف واقع به مخاطب ارائه دهیم.
ج) اتهام علاقه موتلفه به هاشمی و اتهام تلویحی خط گرفتن از وی:
آقای نیلی شاید شما یادتان نباشد که آن روزها ارتباط تنگاتنگ اداری با رجانیوز نداشتید؛ کافی است از اخوی محترم سوال کنید و یا به بایگانی رجانیوز مراجعه و مطلبی با تیتر "کدام ابر سیاه هاشمی را نگران کرد؟" در نقد خطبه های هاشمی رفسنجانی در سیاه نمایی دولت به تاریخ 27 آبان 1386 و با شماره خبر 18497 که به قلم حقیر منتشر شده است را بخوانید.
آن نوشته نمونه ای از رویه ما در برابر هاشمی است، بدون هرگونه توهین، استفاده از لغات ناشایست و ... نقدی بر مواضع ایشان و تطبیقی بر دو مقطع تاریخی ایران و ارزیابی وی از آنها داشته ام. شیوه مواجهه موتلفه با هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از چهره های تاثیرگذار انقلاب اسلامی از دیرباز چنین بوده است. کافی است به خاطرات چاپ شده از وی سری بزنید تا سابقه این رویکرد که نقد همراه با حفظ حریم منصوبین رهبری است، برایتان معلوم گردد. حتی در مقطعی که متاسفانه دوستان شما سعی بر القای تجدید بیعت موتلفه با هاشمی برای انتخابات را داشتند، سخنان صریحی در جلسه خصوصی با وی در میان گذاشته شد که شاید کمتر گروهی چنین نقدهایی را با این صراحت مطرح کرده باشد. اما موتلفه همواره سعی بر ارائه نقد برای اصلاح داشته است نه ارائه نقد برای کسب رای از مردم. رویه ای که در برابر دولت های نهم و دهم نیز آن را ادامه داده است.
برای ارزیابی میزان صحت مسیر حرکت موتلفه و جریان منتقد آن در خصوص چگونگی مواجهه با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، کافی است یک بازنگری بر مواضع افراد و میزان انطباق آن با نظر ولی فقیه عادل زمان داشته باشیم.
یادتان هست کسانی که قصد راهپیمایی بعد از نمازجمعه و تصرف مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان چشم فتنه را داشتند؟ یادتان هست کسانی که هاشمی را منتظری دوم و فاقد هرگونه صلاحیت برای بقا در نظام می دانستند؟ یادتان هست کسانی که توهین به هاشمی را نه تنها روا بلکه لازم می دانستند؟ مشی امام خامنه ای اما غیر از آن بود. ایشان منتظری تراشی را نمی پسندیدند و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی را دنبال کردند. تا آنجا که برخلاف تحلیل برخی چهره ها که رسما منتشر گردید و خواهان عدم تمدید دوره هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند، نه تنها رهبری هاشمی را برای یک دوره دیگر به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند، که او را با خود در هیات رییسه اجلاس عدم تعهد در برابر دیدگان جهانیان آوردند تا نشان دهند که تلاش دشمن برای خلق منتظری دوم تلاشی باطل بوده است. حال کسانی که در مسیر مقابل حرکت می کردند در پازل دشمن بودند و یا حزب موتلفه اسلامی؟ ما مستحق نکوهش هستیم یا کسانی که جلوتر از ولی اقدام می کردند؟
برادر عزیز امیدوارم به غلط برداشت دفاع از رفتارهای فاجعه آفرینی همچون نوشتن نامه بدون سلام و ... را نداشته باشید. نگارنده این سطور در نامه ای خصوصی صریح ترین انتقادات خود را در خصوص چگونگی تعامل هاشمی با نظام پس از فتنه 88 نگاشته و مستقیما به دست وی داده است. اگر به شهادت بنده اعتقاد دارید، شهادت می دهم که هیچ کس در موتلفه دفاعی از چنین رفتارهای غلط هاشمی نداشته است. لکن حزب موتلفه اسلامی پس از بحث فراوان و نیز عرضه جمع بندی هایش به چهره های تراز اول، وظیفه خود را در نقطه مقابل کسانی یافت که سعی بر دو قطبی کردن جامعه به یاران هاشمی و یاران احمدی نژاد داشتند و سعی بر حق مطلق و باطل مطلق نمودن هر یک از دو طرف این مخاصمه می نمودند! کافی است بار دیگر سخنان امام خامنه ای را در دیدار با اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی بازخوانی کنید که چه تذکراتی داده شد. موتلفه قائل به جلوتر از ولی حرکت کردن و یا فاصله گرفتن از او نیست.
از برخی دیگر انتقادات همچون ساکت فتنه دانستن برخی چهره های موتلفه (که از پر موضع ترینها و صریح ترینها بودند ) و ... در خبرهای قبلی آن سایت فخیمه می گذرم و تصریح می کنم که اگر هنوز هم موتلفه را به حمایت مطلق از هاشمی بیش از حدی که رهبری دستور داده اند در برابر مسئولان نظام ضروری است، متهم می کنید؛ تحلیل شما را در خصوص عملکرد و مواضع رهبری باید مدقانه بررسی کرد.
چشم انتظار تصحیح رویه خصم انگارانه دوستان رجانیوز نسبت به کسانی که سعی بر تبعیت از ولایت دارند، خاصه دو خبر اخیر هستم.
و من الله التوفیق
محمد مهدی اسلامی
مدیر موسسه مطبوعاتی شما
