اگر تا پیش از این، افزایش روز به روز شدت تحریمها علیه ایران، خط مشی اصلی ایالات متحده بود، اکنون و با شکست خوردن این پروژه که نهایتا منجر به انزوای آمریکا شده، برنامه «کاهش شدت تحریمها در قبال گسترش دامنه آنها» در دستورکار دموکراتها است و می توان نتیجه گرفت که استراتژی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفت توانسته است به نوعی استکبار جهانی را در مواجهه با ایران یک قدم به عقب بازگرداند و ادامه این روند به پیروزی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ایالات متحده منجر خواهد شد.
احمد جان نثاری – قطع روابط اقتصادی و تحریم کلید واژه های ایالات متحده آمریکا در تقابل با انقلاب اسلامی از روزهای آغازین تا به امروز بوده است، مخالفت آمریکا با انقلاب ایران پیش از پیروزی در حمایت تمام قد از شاه خائن کاملا آشکار بوده است و بعد از پیروزی هم مهار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از راهبردهای اصلی آمریکا در منطقه به حساب می آید.
اما این روزها صحبت از تغییراتی در مواضع آمریکا در قبال ایران است، برخلاف شیپورهای تبلیغاتی که چندی پیش بوق تحریم های فلج کننده را چنان نواختند که گویا در مدت کوتاهی ایران را به زانو در خواهند آورد، حالا تصمیم گیران کاخ سفید دریافته اند که با فرسایشی شدن موضوع تحریم ایران موجبات انزوای خود را فراهم آورده اند چرا که از یک سو برخی تحریم ها ضد ایران مخالف قوانین بین المللی است و حتی مخالفت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و جمعی از کشورهای اروپایی و غیره را به همراه داشته است و از سوی دیگر تنها ایران نیست که از این تحریم ها متضرر خواهد شد بلکه شرکتهای بزرگ سرمایه گذار به ویژه در بخش نفت دچار زیان هایی می شوند که کشور هر کدام از این شرکت ها یکی پس از دیگری درخواست خروج از تحریم را داشتند و آمریکا هم راهی جز موافقت با این درخواست ها نداشته است.
«چاک هگل» وزیر دفاع جدید ایالات متحده آمریکا در مصاحبه ای صراحتا از روش برخورد افزایش تحریمها علیه ایران و افزودن بر شدت آنها انتقاد کرده و این مساله را موجب ایزوله و منزوی شدن آمریکا عنوان کرده است. هگل تاکید کرده است: «من با افزایش شدت تحریمها به طور جدی مخالف هستم؛ چرا که وقتی کاخ سفید در این عرصه تنهاست، نه تنها این تحریمها کارآیی ندارد، بلکه زمینه را برای انزوای ایالات متحده نیز فراهم میکند.»
در همین حال در سال 2006 چاک هگل در مطلبی که در نشریه "واشنگتن پست" منتشر کرد اظهار داشت که آمریکا در جنگ با عراق نهایتا "برنده" میدان نخواهد بود. هگل در آن زمان با افزایش اعزام نیروهای آمریکائی به عراق مخالفت و عقب نشینی نظامیان آمریکائی از عراق را خواستار شد. وی در باره تصمیم خطای آمریکا نوشت "ما در مورد اهدافمان در عراق تصمیم گیری و دید غلطی داشتیم و دچار توهم خود بزرگ بینی ای شدیم که در مورد ویتنام نیز همان را تکرار کرده بودیم."
در دسامبر سال 2008 میلادی در زمانی که آمریکا به قول خودش قصد داشت تا ایران و کره شمالی را به انزوا بکشاند، چاک هگل در سخنرانی ای در "کنفرانس سیاستگذاری رژیم صهیونیستی" در نیویورک نسبت به افزایش حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان هشدار داد.
هگل همچنین معتقد است؛ آمریکا به رابطه و تعهدات خود در دفاع از رژیم صهیونیستی پایبند است اما در این راه ضرورتی ندارد که ما از روابط خود با کشورهای مسلمان و عرب هزینه کنیم و ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم زیرا تصمیمی خطا، خطرناک و غیر مسئولانه خواهد بود.
رون ریولین رئیس پارلمان رژیم صهیونیستی ضمن انتقاد از معرفی وزیر دفاع جدید آمریکا با اشاره به مخالفت هگل با مداخلات نظامی در خارج نوشت :«معرفی هگل نه فقط بر اسرائیل بلکه بر مجموعه موازنه راهبردی جهان تاثیر گذار است. نظریه انزوای گسترده، که هگل از آن دفاع می کند، راهبرد آمریکا را در جهان تغییر می دهد.»
سایت خبری اسرائیلی «آروتز شوا» به نقل از یک تحلیلگر اسرائیلی، پیش از انتخاب هگل به سمت وزارت دفاع آمریکا آن را خبری بد دانسته ومی نویسد در این صورت، رژیم اسرائیل باید به تنهایی با ایران روبهرو شود.
این تحلیلگر بر این باور است، معرفی هگل، بیانگر جهانبینی واقعی اوباماست و نشانهای از این است که در چند دهه گذشته، آمریکا اندک اندک به سمت سیاستی حرکت کرده که به جای تأکید بر محافظت از جهان، خود آمریکا را در اولویت قرار میدهد و انتخاب هگل نیز در همین راستا این کشور را به سیاستی انزواگرایانه خواهد برد.
در سال 2008، اوباما "جو بایدن" از حزب دموکرات را برای عهده گیری سمت معاونت خود برگزید. در آن زمان اوباما که خود سناتور جوانی بود و در عرصه سیاست خارجی کم تجربه، برای انتخاب، گزینه هایی همچون "جان کری"، چاک هگل" و "جو بایدن" را پیش روی خود داشت. بایدن سناتور دموکراتی بود که در شورای روابط خارجی سنا فعالیت کرده بود. هم اکنون اوباما هر سه نفر را در کنار خود دارد. بایدن را بعنوان مشاور، کری را بعنوان وزیر امور خارجه و هگل را در منصب وزیر دفاع قرار داده است.
جان کری وزیر خارجه جدید ایالات متحده آمریکا هم نظریات جالب توجهی درخصوص ایران دارد؛ نخستین اظهارنظر وی درباره برنامه هستهای ایران، به گفتوگویی در سال ۲۰۰۵ با «میشل بارنیه»، وزیر خارجه فرانسه بازمیگردد. در این دیدار، کری اظهار داشته گفتوگوهایش در منطقه، وی را به این نتیجه رسانده که ایران همچنان در پی یک برنامه تسلیحاتی هستهای است؛ اما به باور وی، هیچ جایگزین خوبی برای مذاکره نیست.هرچند وی در این دیدار، گزینه نظامی را رد نکرده، تأکید نموده که این کار «دشوار خواهد بود».
او همچنین با اشاره به تحریمهای سازمان ملل، این تحریمها را جایگزینی مناسب برای گزینه نظامی دانسته است.
کری که در آن زمان به تازگی رقابتهای انتخاباتیاش با جورج بوش را به پایان رسانده و از وی شکست خورده بود، گفته: اگر وی رئیسجمهور میشد، تلاش میکرد آشکارا و نیز پشت پرده، تماسهایی با ایران داشته باشد. و به این ترتیب بود که پنج سال بعد، وی این فرصت را پیدا کرد تا برای برقراری یکی از این تماسهای غیرعلنی و غیرمستقیم با ایران تلاش کند.
وی در جریان دیداری با امیر قطر در فوریه ۲۰۱۰ مدعی شده بود، تلاشهای آمریکا برای برقراری تماس پشت پرده با ایران، بیپاسخ مانده و تأکید کرده بود، باید راهی برای گفتوگو با ایران پیدا شود. در این زمان، امیر قطر پیشنهاد کرده بود به نیابت از آمریکا با رئیس جمهور ایران وارد گفتوگو شود.
جان کری در پاسخ به این پیشنهاد گفته: «ایالات متحده در پی مذاکرات جدی است و تلاش دارد تا بر پایه سازگاری غیرتقابلی ایران با شروط آژانس و دیگر منافع دوجانبه، بنیان جدیدی برای روابط ایجاد نماید».
وی این منافع دوجانبه و مشترک را شامل مبارزه با قاچاق مواد مخدر، طالبان و تجارت غیرقانونی دانسته است؛ افزون بر این، کری در این دیدار به امیر قطر گفته، وی نگران است که ایران گمان کند، هنوز با آمریکای سال ۱۹۵۳ روبهروست که برای براندازی دولت ایران (دولت مصدق) تلاش میکرد.
وی درباره وضعیت روابط آمریکا با ایران تأکید کرده: «ادامه حرکت در این مسیر تقابلی، دیوانگی است».
در همین حال به نظر می رسد سناریوی جدیدی در دستور کار مقامات کاخ سفید قرار گرفته است. اگر تا پیش از این، افزایش روز به روز شدت تحریمها علیه ایران، خط مشی اصلی ایالات متحده بود، اکنون و با شکست خوردن این پروژه که نهایتا منجر به انزوای آمریکا شده، برنامه «کاهش شدت تحریمها در قبال گسترش دامنه آنها» در دستورکار دموکراتها است و می توان نتیجه گرفت که استراتژی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفت توانسته است به نوعی استکبار جهانی را در مواجهه با ایران یک قدم به عقب بازگرداند و ادامه این روند به پیروزی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ایالات متحده منجر خواهد شد.
اما این روزها صحبت از تغییراتی در مواضع آمریکا در قبال ایران است، برخلاف شیپورهای تبلیغاتی که چندی پیش بوق تحریم های فلج کننده را چنان نواختند که گویا در مدت کوتاهی ایران را به زانو در خواهند آورد، حالا تصمیم گیران کاخ سفید دریافته اند که با فرسایشی شدن موضوع تحریم ایران موجبات انزوای خود را فراهم آورده اند چرا که از یک سو برخی تحریم ها ضد ایران مخالف قوانین بین المللی است و حتی مخالفت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و جمعی از کشورهای اروپایی و غیره را به همراه داشته است و از سوی دیگر تنها ایران نیست که از این تحریم ها متضرر خواهد شد بلکه شرکتهای بزرگ سرمایه گذار به ویژه در بخش نفت دچار زیان هایی می شوند که کشور هر کدام از این شرکت ها یکی پس از دیگری درخواست خروج از تحریم را داشتند و آمریکا هم راهی جز موافقت با این درخواست ها نداشته است.
«چاک هگل» وزیر دفاع جدید ایالات متحده آمریکا در مصاحبه ای صراحتا از روش برخورد افزایش تحریمها علیه ایران و افزودن بر شدت آنها انتقاد کرده و این مساله را موجب ایزوله و منزوی شدن آمریکا عنوان کرده است. هگل تاکید کرده است: «من با افزایش شدت تحریمها به طور جدی مخالف هستم؛ چرا که وقتی کاخ سفید در این عرصه تنهاست، نه تنها این تحریمها کارآیی ندارد، بلکه زمینه را برای انزوای ایالات متحده نیز فراهم میکند.»
در همین حال در سال 2006 چاک هگل در مطلبی که در نشریه "واشنگتن پست" منتشر کرد اظهار داشت که آمریکا در جنگ با عراق نهایتا "برنده" میدان نخواهد بود. هگل در آن زمان با افزایش اعزام نیروهای آمریکائی به عراق مخالفت و عقب نشینی نظامیان آمریکائی از عراق را خواستار شد. وی در باره تصمیم خطای آمریکا نوشت "ما در مورد اهدافمان در عراق تصمیم گیری و دید غلطی داشتیم و دچار توهم خود بزرگ بینی ای شدیم که در مورد ویتنام نیز همان را تکرار کرده بودیم."
در دسامبر سال 2008 میلادی در زمانی که آمریکا به قول خودش قصد داشت تا ایران و کره شمالی را به انزوا بکشاند، چاک هگل در سخنرانی ای در "کنفرانس سیاستگذاری رژیم صهیونیستی" در نیویورک نسبت به افزایش حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان هشدار داد.
هگل همچنین معتقد است؛ آمریکا به رابطه و تعهدات خود در دفاع از رژیم صهیونیستی پایبند است اما در این راه ضرورتی ندارد که ما از روابط خود با کشورهای مسلمان و عرب هزینه کنیم و ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم زیرا تصمیمی خطا، خطرناک و غیر مسئولانه خواهد بود.
رون ریولین رئیس پارلمان رژیم صهیونیستی ضمن انتقاد از معرفی وزیر دفاع جدید آمریکا با اشاره به مخالفت هگل با مداخلات نظامی در خارج نوشت :«معرفی هگل نه فقط بر اسرائیل بلکه بر مجموعه موازنه راهبردی جهان تاثیر گذار است. نظریه انزوای گسترده، که هگل از آن دفاع می کند، راهبرد آمریکا را در جهان تغییر می دهد.»
سایت خبری اسرائیلی «آروتز شوا» به نقل از یک تحلیلگر اسرائیلی، پیش از انتخاب هگل به سمت وزارت دفاع آمریکا آن را خبری بد دانسته ومی نویسد در این صورت، رژیم اسرائیل باید به تنهایی با ایران روبهرو شود.
این تحلیلگر بر این باور است، معرفی هگل، بیانگر جهانبینی واقعی اوباماست و نشانهای از این است که در چند دهه گذشته، آمریکا اندک اندک به سمت سیاستی حرکت کرده که به جای تأکید بر محافظت از جهان، خود آمریکا را در اولویت قرار میدهد و انتخاب هگل نیز در همین راستا این کشور را به سیاستی انزواگرایانه خواهد برد.
در سال 2008، اوباما "جو بایدن" از حزب دموکرات را برای عهده گیری سمت معاونت خود برگزید. در آن زمان اوباما که خود سناتور جوانی بود و در عرصه سیاست خارجی کم تجربه، برای انتخاب، گزینه هایی همچون "جان کری"، چاک هگل" و "جو بایدن" را پیش روی خود داشت. بایدن سناتور دموکراتی بود که در شورای روابط خارجی سنا فعالیت کرده بود. هم اکنون اوباما هر سه نفر را در کنار خود دارد. بایدن را بعنوان مشاور، کری را بعنوان وزیر امور خارجه و هگل را در منصب وزیر دفاع قرار داده است.
جان کری وزیر خارجه جدید ایالات متحده آمریکا هم نظریات جالب توجهی درخصوص ایران دارد؛ نخستین اظهارنظر وی درباره برنامه هستهای ایران، به گفتوگویی در سال ۲۰۰۵ با «میشل بارنیه»، وزیر خارجه فرانسه بازمیگردد. در این دیدار، کری اظهار داشته گفتوگوهایش در منطقه، وی را به این نتیجه رسانده که ایران همچنان در پی یک برنامه تسلیحاتی هستهای است؛ اما به باور وی، هیچ جایگزین خوبی برای مذاکره نیست.هرچند وی در این دیدار، گزینه نظامی را رد نکرده، تأکید نموده که این کار «دشوار خواهد بود».
او همچنین با اشاره به تحریمهای سازمان ملل، این تحریمها را جایگزینی مناسب برای گزینه نظامی دانسته است.
کری که در آن زمان به تازگی رقابتهای انتخاباتیاش با جورج بوش را به پایان رسانده و از وی شکست خورده بود، گفته: اگر وی رئیسجمهور میشد، تلاش میکرد آشکارا و نیز پشت پرده، تماسهایی با ایران داشته باشد. و به این ترتیب بود که پنج سال بعد، وی این فرصت را پیدا کرد تا برای برقراری یکی از این تماسهای غیرعلنی و غیرمستقیم با ایران تلاش کند.
وی در جریان دیداری با امیر قطر در فوریه ۲۰۱۰ مدعی شده بود، تلاشهای آمریکا برای برقراری تماس پشت پرده با ایران، بیپاسخ مانده و تأکید کرده بود، باید راهی برای گفتوگو با ایران پیدا شود. در این زمان، امیر قطر پیشنهاد کرده بود به نیابت از آمریکا با رئیس جمهور ایران وارد گفتوگو شود.
جان کری در پاسخ به این پیشنهاد گفته: «ایالات متحده در پی مذاکرات جدی است و تلاش دارد تا بر پایه سازگاری غیرتقابلی ایران با شروط آژانس و دیگر منافع دوجانبه، بنیان جدیدی برای روابط ایجاد نماید».
وی این منافع دوجانبه و مشترک را شامل مبارزه با قاچاق مواد مخدر، طالبان و تجارت غیرقانونی دانسته است؛ افزون بر این، کری در این دیدار به امیر قطر گفته، وی نگران است که ایران گمان کند، هنوز با آمریکای سال ۱۹۵۳ روبهروست که برای براندازی دولت ایران (دولت مصدق) تلاش میکرد.
وی درباره وضعیت روابط آمریکا با ایران تأکید کرده: «ادامه حرکت در این مسیر تقابلی، دیوانگی است».
در همین حال به نظر می رسد سناریوی جدیدی در دستور کار مقامات کاخ سفید قرار گرفته است. اگر تا پیش از این، افزایش روز به روز شدت تحریمها علیه ایران، خط مشی اصلی ایالات متحده بود، اکنون و با شکست خوردن این پروژه که نهایتا منجر به انزوای آمریکا شده، برنامه «کاهش شدت تحریمها در قبال گسترش دامنه آنها» در دستورکار دموکراتها است و می توان نتیجه گرفت که استراتژی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفت توانسته است به نوعی استکبار جهانی را در مواجهه با ایران یک قدم به عقب بازگرداند و ادامه این روند به پیروزی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ایالات متحده منجر خواهد شد.