افرادی را مأمور پیگیری و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کنید که انگیزه‌های انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجرای آن را داشته باشند.
1-مقابله با ترفندهای دشمن است
مقام معظم رهبری در تعریف اقتصاد مقاومتی در 2/6/91 فرمودند، اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیب‌پذیری‌اش کاهش پیدا کند. یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.
بنابر این وقتی نفس کار اقتصاد مقاومتی جلوگیری از آسیب در برابر اختلالات و ترفندهای دشمن است نمی‌توان از افراد ساده و بی اعتقاد و خنثی به لحاظ سیاسی استفاد ه کرد. بلکه باید فردی باشد که انگیزه قوی معنوی بالایی برای این کار داشته باشد.
کسانی که اهل سازش با دشمن بوده‌اند و از روحیه انقلابی و مردمی برخوردار نیستند به درد این کار مهم نمی‌خورند.
2-عامل شکست دشمن در جنگ اقتصادی است
امام خامنه‌ای مدظله‌العالی پیروی از الگوی اقتصاد مقاومتی را عامل شکست دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران دانستند. (30/11/92)
بنابر این در جنگ تحمیلی اقتصادی نمی‌توان از عناصر غیرانقلابی و فاقد انگیزه استفاده کرد.
زیرا این جنگ نیز مانند جنگ تحمیلی نظامی به شهامت و ایثار و فداکاری و جانفشانی و استقامت و تحمل سختی‌ها و ایمان قوی و شجاعت نیازمند است، بدیهی است که عناصر دنیا‌طلب و مال‌دوست و اسیر ثروت و قدرت نمی‌توانند در این جنگ حضور داشته باشند.
اقتصاد مقاومتی دشمن را در جبهه اقتصادی شکست می‌دهد و ابزاری برنده علیه دشمن است.
3-اجرای اقتصاد مقاومتی جهادی مقدس است
سومین دلیل برای اینکه اجرای اقتصاد مقاومتی را باید به عناصر با اعتقاد و انقلابی و مردمی سپرد این است که اجرای این برنامه یک جهاد مقدس است و به ایمان و تلاش و مجاهدت همه جانبه محتاج است. در کدام نهاد مقدس از عناصر غیرانقلابی و ضعیف‌الایمان استفاده شده؟ ملت ایران در دفاع از کشور و سرزمین خود دست به جهاد دفاعی بی نظیری زد و علی‌رغم همه تحریم‌ها و پشتیبانی تمام قدرتهای جهانی از دشمن او را شکست داد، اگر نیروهای جهادگر و انقلابی نبودند چگونه می‌شد این پیروزی را بدست آورد. بنابر این چون اجرای این اقتصاد مقاومتی جهاد است؛ لذاجهاد به عناصر با ایمان و معتقد و انقلابی و با انگیزه نیاز دارد.
4-مقابله با تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی است
اقتصاد مقاومتی با رشد واردات کالاهای لوکس و غیرضروری مغایر است، اقتصاد مقاومتی، توسعه برون‌زا را نمی‌پسندد و می‌خواهد به توسعه درون‌زا توجه شود. این تحول و تغییر قطعاً با مقاومت رفاه‌طلبان و مصرف‌گرایان روبه‌رو خواهد بود.
اگر عناصر دست‌اندر کار اقتصاد مقاومتی خود قانع و بدور از تجمل‌گرایی نباشند و در برابر اینها مقاوم بار نیایند قطعاً نمی‌توانند از صواب آن مسرور شوند.
5-مبتنی بر اقتصاد و درون‌زاست
در عرصه اقتصاد و پیشرفت اقتصادی کسانی که چشم به بیرون دوخته‌اند و جز با کمک گرفتن از بیگانگان راهی برای توسعه و پیشرفت سراغ ندارند، و کسانی که غرب زده و فریفته تمدن غرب هستند و کسانی که از اعتماد به نفس بالا برخوردار نیستند و بجای شعار ما می‌توانیم، همیشه شعار ما نمی‌توانیم می‌دهند و ظرفیت‌های داخل را نادیده گرفته و بعضاً تحقیر می‌کنند. اینها نمی‌توانند اقتصاد مقاومتی را پیاده کنند. مقاومت در برابر اقتصاد برون‌زا استحکام ساخت درونی نظام را بالا می‌برد و به استعدادهای بومی نگاه خوشبینانه دارد.
معظم له پیشرفت را وقتی موجه می‌دانند که درون‌زا باشد. در غیر این صورت بخاطر وابستگی به خارج کشور قابل اعتنا نیستند.
افرادی می‌دادند که خود آلوده به بعضی مفاسد بودند کار نتیجه نمی‌داد و مبارزه جدی شکل نمی‌گرفت که نگرفت و فساد همچنان تا کنون باقی است.
بنابر این اعتقاد به سیاست اقتصاد مقاومتی و ایمان به آن و انقلابی بودن حداقل ویژگی‌های مورد نیاز برای این امر مهم است، که سه قوه باید ترکیب تیم مجری این سیاست را مطابق این معیارها تعیین نمایند در غیر این صورت، اقتصاد مقاومتی نیز به سرنوشت سیاستهای اصل 44 و غیره دچار خواهد شد. اینک باید منتظر بود و دید که آیا قوای
سه گانه، چنین افرادی با این ویژگی‌ها را بدین کار مهم خواهند گمارد یا نه؟
