سیاسی

چرایی ضرورت اجتناب از سالمندی عمومی

در زمینه تأمین نیازهای سالمندان آنچه بیش از همه به چشم می‌آید مراقبت‌های بهداشتی و درمانی مورد نیاز سالمندان است. مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته است بر این واقعیت اذعان دارند که با ورود به مرحله سالمندی، هزینه­های درمانی در بخش­ها و شکل­های مختلف روند تصاعدی خواهند داشت. این مطالعات تأکید دارند که با ورود به مرحله سالمندی، به علت مصرف متوالی و به دفعات بیشتر از خدمات سلامت، طولانی­تر شدن مدت استفاده از خدمات و گرانی هزینه­های دارویی و درمانی در هر دوره از درمان در مقایسه با سایر گروه­های سنی به جهت نوع بیماری و میزان پاسخ ­دهی به درمان­ها، هزینه­های درمانی در بخش­ها و شکل­های مختلف روند تصاعدی خواهند داشت.

سازمان ملل معتقد است اگرچه سالمندی در مناطق توسعه یافته جهان به سرعت شکل گرفته است، اما مناطق کمتر توسعه یافته این پدیده را سریع‌تر و در یک دوره زمانی کوتاه‌تر تجربه خواهند کرد. سالمندی جمعیت تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله کاهش باروری، پیشرفت‌های علوم پزشکی، بهداشت، آموزش و پرورش و در نتیجه افزایش امید به زندگی به وجود می‌آید. به نوعی می‌توان گفت سالمندی جمعیت محصول توسعه‌ است، لیکن باید با کنترل آثار آن مراقبت نمود که این پدیده در آینده مانعی برای توسعه دولت‌ها قلمداد نشود. بنابراین با توجه به این موضوع که سالمندی جمعیت، پیامدهای اجتماعی، اقتصادی خاصی را برای دولت‌‌ها به همراه دارد لازم است بطور جدی این پدیده را شناخته و آن‌را مورد بررسی قرار داد و با بکارگیری سیاست‌گذاری‌های صحیح، آثار این فرایند را کنترل نمود.

سالخوردگی جمعیت، پیامد کاهش زاد و ولد مقطعی است. به این صورت که پس از یک دوره کاهش باروری، هم­زمان تعداد زیادی از افراد، پیری را تجربه می­کنند. در زمانهای گذشته تعداد اندکی از جمعیت جوامع به سنین کهولت و پیری میرسیدند، اما در جهان کنونی پیشرفتهای تکنولوژی و بهداشتی باعث شده تا افراد سالهای بیشتری عمر کنند و مرگ آن­ها در سنین بالاتری اتفاق افتد، درنتیجه در حال حاضر افراد بیشتری می­توانند سنین پیری را تجربه نمایند. از طرف دیگر از آن‌جا که تقریباً تمامی کشورهای دنیا دورهای را با باروری و زاد و ولد بالا پشت‌سر گذاشته و یا در حال گذار از آن هستند، طبیعتاً تعداد افراد زیادتری نسبت به گذشته همزمان به مرحله پیری میرسند. نتیجه این که تعداد افراد سالخوردهی جوامع رو به ازدیاد است و جمعیت‌ها به پیری می­گرایند.

تعریف جمعیت سالمند یا سالخورده

از دیدگاه جمعیت‌شناسی سالمندی را به دو صورت می‌توان تعریف کرد:

الف. سالمندی یک فرد

ب. سالمندی جمعیت

الف- سالمندی فرد: سالمندی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز60 سالگی است. صاحبنظران و برنامه‌ریزان در مطالعات جمعیتی ایران، جمعیت سالمند را جمعیت در سنین 65 سال و بیش‌تر در نظر گرفته­اند.

ب. سالمندی جمعیت: عبارتست از افزایش روزافزون نسبت سالمندان و به‌ بیانی دیگر، عبارت است از کاهش نسبت افراد 14-0 ساله و افزایش نسبت افراد 60 سال و بالاتر و مفهومی موجز برای نشان دادن تغییرات توزیع سنی(ساختار سنی) جمعیت به سمت سنین بالاتر است.

در حال حاضر جمعیت­ها را از نظر ترکیب سنی به سه دسته تقسیم می­کنند:

ü دسته اول را جمعیت‌های دارای ساخت سنی جوان می‌نامند که در آن نسبت افراد کمتر از پانزده ساله حداقل 40 درصد کل جمعیت را تشکیل می‌دهد. کشورهایی که دارای باروری بالاتری هستند عموماً در این گروه قرار دارند.

ü دسته دوم را جمعیت‌هایی تشکیل می­دهند که دارای ساخت سالخورده‌ای هستند. در این جوامع باروری عموماً در سطح پایینی قرار دارد (کمتر از سه بچه برای کل دوران باروری یک زن) و در مقابل افراد جامعه از امیدزندگی بالاتری برخوردار هستند. نسبت افراد 60 سال و بالاتر در این جمعیت‌ها معمولاً از 12 درصد کل تجاوز می‌کند، در حالی که این نسبت در جمعیت­های دسته اول حدود 4 درصد می‌باشد.

ü دسته سوم جمعیت‌هایی هستند که از لحاظ ترکیب سنی در حال گذر از جوانی جمعیت به سالخوردگی جمعیت می‌باشند

در طول تاریخ، جمعیت سالمند نسبت به جمعیت کمتر از 15 سال کوچکتر بوده است. در طول دوره‌ی اهداف توسعه هزاره (2015-1990) ثبات جمعیت کودکان شروع شده درحالی که رشد جمعیت سالمند سرعت گرفته است. بعد از سال 2015 پیش‌بینی می‌شود رشد جمعیت سالمند نسبت به جمعیت کودکان یا نوجوانان بیش‌تر شود در نتیجه تعداد افراد سالمند در سال 2047 بیش‌تر از جمعیت کودکان 14-0 ساله شود. نمودار زیر پیش‌بینی‌های فوق را به روشنی نشان می‌دهد.


جمعیت جهان بر حسب گروه‌های عمده سنی 2050-1950

سازمان ملل‌متحد مانند تعریف فوق کشورها را به سه نوع ساخت جمعیتی جوان، بزرگسال و سالخورده تقسیم نموده است. مشخصه آنها نسبت جمعیت سالمند در این کشورها است. بر این اساس کشورهای دارای جمعیت جوان، کشورهایی هستند که نسبت سالمندان آن زیر 4 درصد باشد. کشورهای دارای جمعیت بزرگسال، کشورهایی هستند که نسبت سالمندان آن بین 4 تا 6 درصد باشد و کشورهای دارای جمعیت سالخورده، کشورهایی هستند که نسبت جمعیت سالمندان آن 7 درصد یا بیشتر باشد.

در صورتی که جمعیت 60 ساله و بیشتر به عنوان جمعیت سالمند در نظر گرفته شود، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 کشورمان نشان می‌دهد، نسبت سالمندان به کل جمعیت 2/8 درصد بوده است، این رقم در سرشماری 1385، 3/7 درصد بوده است. در صورتی که جمعیت 65 ساله و بیشتر به عنوان جمعیت سالمند فرض شود، این نسبت به ترتیب 7/5 درصد و 2/5 درصد به دست می‌آید. این ارقام نشان می‌دهد فرض شروع سن سالمندی در سالخورده شمردن ساختار جمعیت مؤثر است. در صورتی که 60 سالگی سن شروع سالمندی لحاظ شود می‌توان گفت از سال 1385 جمعیت کشور روبه سالخوردگی رفته است ولی در صورتی که 65 سالگی، سن شروع سالمندی فرض شود باید گفت، جمعیت ایران هنوز وارد مرحله سالمندی نشده است و در مرحله بزرگسالی یا میانسالی به سر می‌برد. لیکن انتقال جمعیت به تدریج انجام می‌گیرد و در آینده‌ای نزدیک جمعیت ایران وارد مرحله سالمندی می‌شود. بر اساس پیش‌بینی انجام شده در این پژوهش با فرض ثابت بودن نرخ باروری 8/1 نسبت جمعیت 65 ساله و بیشتر در سال 1405 به 1/8 درصد خواهد رسید که مطابق با تقسیم‌بندی سازمان ملل در این مقطع زمانی، ایران وارد مرحله سالمندی خواهد شد.

مقایسه­ی درصد جمعیت 65 سال و بیشتر ایران با جهان و مناطق توسعه یافته براساس داده­های سازمان ملل:2015-2100


منبع: http://esa.un.org/unup/CD-ROM/Urban-Rural-Population.htm

روند سالمندی جمعیت ایران از گذشته تا امروز

مطالعات همانگونه که اشاره شد نشان می­دهد که جمعیت ایران نیز همگام با جمعیت جهان رو به سوی سالمندی می­رود. آمار و ارقام حاصل از سرشماری­های عمومی نفوس و مسکن نشان می­دهد که تعداد جمعیت سالمند ایران در طی دهه­های اخیر در حال افزایش بوده است. این نسبت را می‌توان به وضوح در نمودار ذیل مشاهده کرد.


ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی ﺟﻤﻌﯿﺖ موضوعی اﺳﺖ ﮐﻪ دو ﻧﻤﺎی ﮐﺎﻣﻼً ﻣﺘﻔﺎوت دارد. از ﯾﮏ رو ﺑﺮوز ﭘﺪﯾﺪه ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی جمعیت ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺳﯿﺎﺳﺖ­ﻫﺎی بهداشتی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﯾﮏ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ و روی دﯾﮕﺮ اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آینده به همراه خواهد داشت. این مسائل و مشکلات هم به فرد سالمند برمی‌گردد و هم به دولت‌هایی که جمعیت سالمند آنان روبه فزونی است. پیامدهای متعدد اجتماعی و اقتصادی و.. که بسیار حائز اهمیت هستند.

پیامدهای اجتماعی سالمندی فرد

انسان موجودی بالطبع اجتماعی است و داشتن رابطه با سایر انسان­ها یکی از نیازهای حیاتی اوست. هر انسانی در اولین تجربه رابطه اجتماعی خود با دیگران، خانواده­ای را تجربه می­کند که در آن متولد شده، رشد یافته و سپس خانواده­ای که خود تشکیل می­دهد. با گذشت زمان سالمندان در خصوص روابط اجتماعی با مشکلاتی روبرو می­شوند، افراد با رسیدن به سنین سالخوردگی به احتمال زیاد با فوت برخی اعضای خانواده روبرو می­شوند و از این رو ممکن است در پذیرش مرگ نزدیکان دچار مشکلاتی شوند. به خصوص اینکه فرد از دست رفته، نزدیک­ترین فرد سالمند یعنی همسرش باشد. با توجه به امید به زندگی بیشتر در زنان نسبت به مردان تنها زندگی کردن در اثر فوت همسر یا بیوگی در زنان شایع­تر است.

عامل دیگر که می­تواند روابط اجتماعی سالمندان را تحت تأثیر قرار دهد میزان دوری و نزدیکی با فرزندان است. با توجه به این که در این سنین فرزندان تشکیل خانواده داده و از والدین خویش جدا شده­اند بنابراین این امر می­تواند به لحاظ روحی و روانی پیامدهای منفی برای سالمندان داشته باشد. مضاف بر این با بازنشسته شدن زمینه رابطه اجتماعی با دیگران در محل کار را از دست می­دهند. علاوه بر مسائل فوق می­توان به برخی مسائل دیگر که برای سالمندان بار روحی و روانی منفی به همراه دارد اشاره نمود:

1. عدم احترام به سالمندان از سوی جوانان و سایر اقشار به ویژه در جوامعی که کار کردن ارزش محسوب می­شود.

2. آهنگ سریع دگرگونی­های تکنولوژیکی و تغییرات دیگر سبب شده است دانش و مهارت­هایی که در طول یک عمر و با تجربه­ای طولانی برای سالمندان کسب شده به سهولت برای جوانان قابل دستیابی باشد و این امر منجر به کاهش احترام به سالمندان به عنوان پیشکسوتان یک حرفه یا مهارت به معنای آنچه که در گذشته وجود داشته است، شوند.

3. خلاء روانی ناشی از فقدان کارهایی که زندگی فرد را حداقل برای نیم قرن شکل می­داده است. از سوی دیگر تردیدی نیست که پول به تنهایی ضامن استقلال، خودباوری و سلامت نیست و سالخوردگان اغلب به دلایل روانشناختی و بیولوژیکی نیز با بحران روحی ناشی از احساس از دست رفتن استقلال و زوال خودباوری روبرو می‌شوند.

سالمندان در جوامع سنتی از قدرت و منزلت زیادی برخوردار بودند و آنان را ذخایر فرهنگ جامعه، دانش و تجربه می‌دانستند در عین حال تعداد افراد کمتری به این سن می­رسیدند. پس از گذشت زمان در حالی که جمعیت آنان به بیشترین حد خود در طول تاریخ می­رسد، اقتدار، اعتبار و منزلت آنان به کمترین حد خود در طول تاریخ رسیده است.

از طرف دیگر سالمند شدن فرد عارضه‌ای طبیعی است که موجب اختلال در کارکرد اندام­های مختلف بدن و ناتوانی تدریجی در انجام و اداره امور شخصی و ایفای نقش اجتماعی فرد سالمند می­شود. سالمندی هر چند بیماری نیست اما بار بیماری­ها در آن بسیار چشمگیر است. بیماریهایی نظیر فشار خون، بیماریهای قلبی، سکته، دیابت، سرطان، بیماریهای تنفسی، بی اختیاری ادرار، کاهش قدرت بینایی و شنوایی، ضعف­های استخوانی-عضلانی و اختلالات روانی از شایع­ترین بیماری­های دوران سالمندی شناخته می­شوند.

پیامدهای اجتماعی و جسمانی که در اثر افزایش سن برای افراد بوجود می‌آید دولت‌ها را ملزم می‌نماید تمهیدات لازم را در برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌های خود در این زمینه بکار گیرند.

ابعاد اقتصادی سالمندی جمعیت

بعد اقتصادی سالمندی عمده­ترین مسأله­ای است که همه جوامع با آن روبرو هستند. بعد اقتصادی سالمندی جمعیت به نوعی به دولت‌ها برمی‌گردد و برای دولت‌ها از دو بعد قابل توجه است: از یک طرف نیازهای جامعه‌ی سالمندان مطرح می‌شود که خود نیازمند تأمین منابع مالی است و از طرف دیگر تغییر ساختار سنی جمعیت و کاهش حجم جمعیت در سن کار به عنوان یک مسئله‌ی مؤثر بر رشد اقتصادی در جامعه مطرح می‌شود.

در زمینه تأمین نیازهای سالمندان آنچه بیش از همه به چشم می‌آید مراقبت‌های بهداشتی و درمانی مورد نیاز سالمندان است. مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته است بر این واقعیت اذعان دارند که با ورود به مرحله سالمندی، هزینه­های درمانی در بخش­ها و شکل­های مختلف روند تصاعدی خواهند داشت. این مطالعات تأکید دارند که با ورود به مرحله سالمندی، به علت مصرف متوالی و به دفعات بیشتر از خدمات سلامت، طولانی­تر شدن مدت استفاده از خدمات و گرانی هزینه­های دارویی و درمانی در هر دوره از درمان در مقایسه با سایر گروه­های سنی به جهت نوع بیماری و میزان پاسخ ­دهی به درمان­ها، هزینه­های درمانی در بخش­ها و شکل­های مختلف روند تصاعدی خواهند داشت.

در گذشته حمایت از سالمندان معمولاً از طریق توافقات غیررسمی خانواده و جامعه ارایه می‌شد، اما امروزه این گونه توافقات و ارایه حمایت‌های مورد نیاز سالمندان تقریباً در همه جا ضعیف شده‌اند. در اکثر جوامع پیشرفته امروزی حمایت از سالمندان توسط مراقبت‌های بهداشتی دولتی و سازمان‌های بازنشستگی خصوصی ارایه می‌گردد.

از سوی دیگر ساختار سنی جمعیت در هر جامعه­ای از نظر اقتصادی از اهمیت بسیاری برخوردار است و در برنامه­ریزی­های بلند مدت اقتصادی نقش مهمی ایفا می­کند. کشورهایی که نرخ باروری پائین دارند، با کاهش در عرضه­ی نیروی کار مواجه می­شوند. کاهش تعداد شاغلان می­تواند اثرهای منفی را بر رشد اقتصادی و تأمین رفاه همگانی در سطح کلان داشته باشد. در واقع با کاهش رشد جمعیت، وظیفه­ی تأمین نیازهای روزافزون جمعیت سالمند سنگین­تر شده و این مسئله بر شیوه‌های تولید کالا و خدمات و کارایی کلی اقتصاد تأثیرگذار است.

به طور کلی پیامدهای سالمندی جمعیت برای دولت به شرح ذیل طبقه‌بندی می‌شود.

کاهش نیروی کار: از سویی از نیروی کار فعال جامعه کاسته خواهد شد که این خود به دو معناست. نخست از شمار پرداخت­کنندگان مالیات در سطح کلان و پرداخت­کنندگان حق بیمه در سطح خرد کاسته خواهد شد و در نتیجه به ترتیب هم درآمد دولت و هم درآمد صندوق­های بیمه، به ویژه سازمان تأمین اجتماعی کاهش خواهد یافت. دوم اگر برنامه‌ریزی کلان اقتصادی- جمعیتی به دقت و با توجه به پارامترهای جمعیتی انجام نگیرد و از تکنولوژی برتر و نو استفاده نشود، کاهش نیروی کار می­تواند موجب کاهش تولید ناخالص داخلی شود و این اثرات منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت که از جمله می­توان کاهش صادرات محصولات صنعتی، افزایش واردات، کاهش ذخایر ارزی و در نتیجه افزایش بدهی­های خارجی و بالاخره افزایش بدهی­های خارجی و بالاخره افزایش کسری تراز پرداخت­ها را نام برد.

افزایش بار تکفل جامعه: در اثر سالخوردگی جمعیت بار تکفل جامعه (نسبت سالخوردگان به جمعیت در سنین کار) افزایش پیدا خواهد کرد. از یک سو شمار افراد مستمری­بگیر بازنشسته و از سوی دیگر شمار افراد سالمند نیازمند حمایت، بالا خواهد رفت. این دو عامل دو پیامد خواهد داشت از سویی بار مالی صندوق­های بیمه افزایش پیدا می­کند که می­تواند موجب بروز بحران­های مالی شود، این خود تعدیل برنامه­های کمک را ضروری می­سازد که به دنبال آن نارضایتی بیمه­شدگان شدت پیدا خواهد کرد و ناآرامی­های اجتماعی و سیاسی پدید خواهد آمد. از سوی دیگر بار مالی سازمان­های حمایتی و هزینه مراقبت‌های پزشکی افزایش پیدا خواهد کرد و بر تعهدات مالی افزوده خواهد شد. در نتیجه بار مالی بودجه عمومی کشور سنگین­تر خواهد شد.

با توجه به مطالب فوق به نظر می‌رسد همه با کمک به تصمیم‌گیران کشور می‌توانند این سهم بسزایی در کم‌رنگ کردن پیامدهای منفی این پدیده داشته باشند و شرایط را برای افزایش رشد و تعالی کشور بردارند برخی از پیشنهادها از این قرار است که تصمیم‌گیران با عنایت به آن می‌توانند سیاست­هایی را در مواجهه با مشکلات فوق در نظر بگیرند:

· برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری برای جمعیت سالمند و سالخورده از هم اکنون.

· پیشگیری در سرعت شدید کاهش میزان باروری کل به واسطه­ی تغییر در سیاست برنامه­ی تنظیم خانواده.

· توجه به تورم جوانی جمعیت موجود در هرم جمعیتی و بهره‌گیری مفید و سودمند از آن در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد، جمعیت جوان امروز در 40 سال آینده جمعیت سالمندی است که اگر امروز مفید و موثر واقع شود در سالمندی نیز مفید و مثمر ثمر خواهد بود.

· مهیا نمودن سیاست­های رفاه اجتماعی همچون حمایت­های بهداشتی، شغلی و تأسیس خانه‌های سالمندان

· بررسی راه‌های افزایش و ترویج خوداتکایی کهن‌سالان به منظور قادرسازی آنان به ادامه زندگی سودمند و سازنده از طریق استفاده کامل از مهارت­ها و توانایی­های کسب شده در طول زندگی.


https://shoma-weekly.ir/AfaB5I