در واکاوی چرایی این شکستها به دلایل متعددی میتوان رسید که به برخی از آنها اشاره میشود.
1-ناتوانی در هضم پیروزی
اصلاحطلبان پیروزی در دوم خرداد را نتوانستند هضم کنند و آداب آن را نادیده گرفتند و ضمن تارومار کردن سرمایه انسانی با تجربه کشور که در ردههای غیرسیاسی خدمت میکردند، بخش اجرایی را از آنها تهی کرده و به عناصر بیتجربه و صفر کیلومتر سپردند و هر کس پیام دوم خرداد را نگرفته بود حذف کردند.
2-تعارض با سیاستهای کلان نظام
وقتی اصلاحطلبی این جریان رویکرد سکولاریزه کردن کشور و دموکراتیزه کردن آن را پیدا کرد و هماهنگ با سیاستهای حزب به ترویج دموکراسیخواهی به جای مردمسالاری دینی پرداختند، و انقلاب را تمام شده دانسته و دوگانگی قدرت را دامن زدند مشخص شد که این اصلاحات در چارچوب قانون اساسی و اهداف و آرمانهای انقلاب هماهنگ با سیاستهای کلان نظام نیست و با آنها تعارض دارد.
3-دوستی با دشمنان نظام
اصلاحطلبان با سیاست تبدیل مخالف به موافق و تنشزدایی با دشمنان سر گفتگو با مخالفین و دشمنان را باز کرده و به جای اینکه مخالفین را به موافقین تبدیل کنند، خود به مخالف تبدیل شدند، و به جای اینکه در گفتگو دشمنان را قانع کنند خود قانع شدند و به مرور این سیاست موجب هماهنگی آنها با دشمن و بازی در پازل آنها شد و روحیه استکبارستیزی را از دست داده و مرز خود با دشمن را نادیده گرفتند و وادادگیهای سیاسی در برابر دشمن یکی پس از دیگری، عزت ملی و اقتدار نظام اسلامی را خدشه دار ساخت.
4-حیاتی کردن پیروزی یا شکست
وقتی حیات سیاسی اصلاحطلبان به اوج خود رسید شکست و پیروزی برای آنها حیاتی شد و آن را در مرگ و زندگی تلقی میکردند و با اولین شکست به قهر و انزوا افتادند از این مرحله به بعد علت شکستهای پی در پی اصلاحطلبان را در رقابتهای سیاسی بعد را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1-رفتار ضدرقابتی داشتن در عرصه سیاسی و پایبند نبودن به قواعد رقابت، مثل عدم پذیرش نتیجه آن
2-علیرغم اینکه وجود منتقد برای کشور مفید است ولی رویکرد انتقادی آنها برای بهبود امور نبوده و بیشتر بهانهجویی و نقزدن است و تخریب و سیاهنمایی
3-در رقابت انتخاباتی همیشه سعی در استفاده از حمایت و پشتیبانی بیگانگان و غرب داشته و آراءشان مربوطه به افرادی است که در هر حالت خارج از سبد حاکمیت قرار میگیرند.
4-زیر سوال بردن سلامت انتخابات و عظمت حضور مردم به خاطر عدم تحمل شکست در انتخابات.
5-نشست فکری در بین اصلاحطلبان بویژه بین جریان افراطی و معتدلها.
6-اشتباهات و انحرافات فکری رهبران اصلاحات در تعامل با نظام و ولایت فقیه و عدول از اسلام سیاسی و نقاهتی امام در اداره کشور