سیاسی

چرایی شکست‌های پی در پی اصلاح‌طلبان در رقابت‌های سیاسی

طولانی شدن زنجیره شکست‌های پی در پی اصلاح‌طلبان در رقابت‌های انتخاباتی بعد از پدیده‌های دوم خرداد از جمله پدیده‌های سیاسی قابل تامل در تحولات و مناسبات سیاسی داخلی ایران است.
طولانی شدن زنجیره شکستهای پی در پی اصلاحطلبان در رقابتهای انتخاباتی بعد از پدیدههای دوم خرداد از جمله پدیدههای سیاسی قابل تامل در تحولات و مناسبات سیاسی داخلی ایران است. 

در واکاوی چرایی این شکستها به دلایل متعددی میتوان رسید که به برخی از آنها اشاره میشود.

 1-ناتوانی در هضم پیروزی

اصلاحطلبان پیروزی در دوم خرداد را نتوانستند هضم کنند و آداب آن را نادیده گرفتند و ضمن تارومار کردن سرمایه انسانی با تجربه کشور که در ردههای غیرسیاسی خدمت میکردند، بخش اجرایی را از آنها تهی کرده و به عناصر بیتجربه و صفر کیلومتر سپردند و هر کس پیام دوم خرداد را نگرفته بود حذف کردند. 

2-تعارض با سیاستهای کلان نظام

وقتی اصلاحطلبی این جریان رویکرد سکولاریزه کردن کشور و دموکراتیزه کردن آن را پیدا کرد و هماهنگ با سیاستهای حزب به ترویج دموکراسیخواهی به جای مردمسالاری دینی پرداختند، و انقلاب را تمام شده دانسته و دوگانگی قدرت را دامن زدند مشخص شد که این اصلاحات در چارچوب قانون اساسی و اهداف و آرمانهای انقلاب هماهنگ با سیاستهای کلان نظام نیست و با آنها تعارض دارد. 

3-دوستی با دشمنان نظام

اصلاحطلبان با سیاست تبدیل مخالف به موافق و تنشزدایی با دشمنان سر گفتگو با مخالفین و دشمنان را باز کرده و به جای اینکه مخالفین را به موافقین تبدیل کنند، خود به مخالف تبدیل شدند، و به جای اینکه در گفتگو دشمنان را قانع کنند خود قانع شدند و به مرور این سیاست موجب هماهنگی آنها با دشمن و بازی در پازل آنها شد و روحیه استکبارستیزی را از دست داده و مرز خود با دشمن را نادیده گرفتند و وادادگیهای سیاسی در برابر دشمن یکی پس از دیگری، عزت ملی و اقتدار نظام اسلامی را خدشه دار ساخت. 

4-حیاتی کردن پیروزی یا شکست

وقتی حیات سیاسی اصلاحطلبان به اوج خود رسید شکست و پیروزی برای آنها حیاتی شد و آن را در مرگ و زندگی تلقی میکردند و با اولین شکست به قهر و انزوا افتادند از این مرحله به بعد علت شکستهای پی در پی اصلاحطلبان را در رقابتهای سیاسی بعد را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:

1-رفتار ضدرقابتی داشتن در عرصه سیاسی و پایبند نبودن به قواعد رقابت، مثل عدم پذیرش نتیجه آن

2-علیرغم اینکه وجود منتقد برای کشور مفید است ولی رویکرد انتقادی آنها برای بهبود امور نبوده و بیشتر بهانهجویی و نقزدن است و تخریب و سیاهنمایی 

3-در رقابت انتخاباتی همیشه سعی در استفاده از حمایت و پشتیبانی بیگانگان و غرب داشته و آراءشان مربوطه به افرادی است که در هر حالت خارج از سبد حاکمیت قرار میگیرند.

  4-زیر سوال بردن سلامت انتخابات و عظمت حضور مردم به خاطر عدم تحمل شکست در انتخابات.

5-نشست فکری در بین اصلاحطلبان بویژه بین جریان افراطی و معتدلها.

6-اشتباهات و انحرافات فکری رهبران اصلاحات در تعامل با نظام و ولایت فقیه و عدول از اسلام سیاسی و نقاهتی امام در اداره کشور

بنابراین با وجود دلایل فوق ادامه حیات سیاسی بر گروهی با چنین خصوصیتی چه ضرورتی مییابد. طبیعی است که به مرور از صحنه رقابت سیاسی کنار زده شوند. مگر اینکه با اصلاح خود و رفع اشکالات فوق و با نام دیگری به عرصه رقابت وارد شوند
https://shoma-weekly.ir/VGaRlY