محمد نبی حبیبی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه مشهد مقدس در جوار بارگاه منور رضوی اظهار داشت: 26 خرداد سالروز شهادت 4 شهید بزرگ موتلفه اسلامی در سال 1344 است، شهدای بزرگوار حزب موتلفه اسلامی که در مورد اقداماتی که در آن سالهای سیاه پر از خفقان شجاعانه انجام دادند توضیح میدهم در بیدادگاه شاه محکوم شدند و در 26 خرداد سال 44 خون رنگین مقدس آنها در پادگان حشمتیه آن زمان به زمین ریخته شد و در این زمینه دستور مستقیم از سوی شاه بود.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی بیان کرد: کسانی که یا با تاریخ در این دهههای اخیر آشنا هستند و یا در آن زمان حضور داشتند مستحضر هستند که در سال 1341 با یک کار غیر اسلامی به عنوان تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، رژیم شاه مرتکب کار ضد اسلامی جدید شد.
عقب نشینی از اجرای لایحه انجمنهای ایالتی
به گزارش تسنیم، حبیبی افزود: براساس این اقدام شرط کتاب آسمانی قرآن را برای انجمنها برداشت و علمای ما در آن زمان نه تنها انتقاد بلکه به مقابله با این کار ضد اسلامی پرداختند و تقابل وسعت یافت و به مردم رسید و رژیم شاه با تمامی اقتداری که احساس میکرد خود را مجبور دید از این لایحه ضد اسلامی عقب نشینی کند و این برایشان گران تمام شد و نقش مراجع تقلید و امام راحل در آن زمان تعیین کننده بود.
وی گفت: رژیم در ظاهر حرفش را پس گرفت اما اعتقادش تغییر نکرد، درست که لایحه را پس گرفتند اما این را به عنوان یک شکست برای خود تلقی کردند و ثانیاً طبیعتاً دنبال این بودند که این نقطه ضعف بارز را در یک جریانی جبران کنند و معتقدم رژیم به این نتیجه رسید.
موتلفه با تبعیت از مرجعیت به تشکیلات تبدیل شد
حبیبی با اشاره به ادامه حرکت مردمی در سال 41 خاطرنشان کرد: بنده آن سالها سال پنجم دبیرستان بودم و مطالب را از نزدیک شاهد بودم، تظاهرات مردمی و حضور مردم پشت سر علما با همین مقدمه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی برای موضوعات دیگر ادامه یافت و مردم مسلمان مقلد در آن زمان که شاید در دهههای قبل به میدان تقابل با حکومت نیامده بودند با هدایت و ارشاد مراجع تقلید بیشتر از گذشته به میدان آمدند.
وی بیان کرد: رژیم در این زمینه احساس خطر جدی کرد و مقابله مردم ادامه یافت تا در 15 خرداد 1342 اتفاقات دیگری افتاد که نمونه آن دستگیری امام(ره) و انتقال ایشان به تهران بود. مردم صبح زود در آن زمان که محرم بود جلسه برگزار میکردند، دستگیری امام در تهران مورد اطلاع عدهای از خواص قرار گرفت و این عدهای از خواص، موتلفه اسلامی بودند زیرا با انگیزه تبعیت از مرجعیت تبدیل به تشکیلات شد.
حرکت مردم جنوب شهر تهران
حبیبی تصریح کرد: خبر دستگیری توسط موتلفه به مردم و هیئتهای مذهبی اطلاع رسانی شد؛ با پخش اطلاعات یک حضور خودجوش بسیار جدی از جنوب شهر تهران در اعتراض به دستگیری امام راحل آغاز شد و بنده آن زمان 18 سال داشتم. مردم از جنوب تهران به سمت شمال حرکت کردند و صحنه بسیار جدی بود، مردم تظاهرات را با شعار یا مرگ یا خمینی آغاز کردند.
وی عنوان کرد: البته انصافاً مردم با عصبانیت کامل به کف خیابان آمدند؛ یعنی کسی اگر کمترین اطلاعی از جریانات سیاسی داشت میدانست مردم علیه شاه به میدان آمدند.آن زمان مرکز بیشتر میدان مولوی و شوش و چهارراه سیروس بود و رژیم چنین چیزی را پیش بینی نمیکرد.
حضور ارتش برای برخورد با مردم
حبیبی گفت: رژیم برای کنترل حرکت ابتدا نیروهای شهربانی را فرستادند اما حرارت مردم شهربانی را در همان ساعت اول شکست خورده کرد و رژیم با دستور شخص شاه، ارتش را وارد خیابان تهران کرد و مردم را به رگبار بستند. عده زیادی به شهادت رسیدند و جریان تا ظهر ادامه یافت و بهرحال جو شدید حکومت نظامی بر تهران حاکم شد و عده زیادی نیز به شهادت رسیدند و بعد از این جنایت رژیم به این نتیجه رسید که کار تمام شد و مدتها میتواند نفس راحت بکشد.
موتلفه با دستور مستقیم امام راحل تشکیل شد
وی خاطرنشان کرد: فضای 15 خرداد به نحوی بود که ادامه حرکت قابل پیش بینی نبود، در این زمان موتلفه فعال بود و جو رعب و یاس حاکم شده بود و عدهای از مبارزین مرعوب و مایوس شدند و دیدند برخورد رژیم، برخورد با گلوله است.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی اظهار داشت: اصولا تشکیل موتلفه اسلامی با دستور امام و در منزل امام صورت گرفت و تنها حزبی در داخل کشور که میتواند افتخار کند محل تاسیس آن بیت امام(ره) بود حزب موتلفه اسلامی است. موتلفه برای مبارزه تشکیل شد و دنبال متاع و امکانات دنیوی نبود.
حبیبی عنوان کرد: مرحوم شهید مطهری پس از این جریان در کنار سه روحانی دیگر در حزب موتلفه منصوب شدند، تشکیلات موتلفه اصولاً یک حزب دینی است و عجین با روحانیت و مرجعیت است، چهار روحانی منصوب امام در حزب عنوان کردند که با صدور اطلاعیه و منبر کاری از پیش نمیرود و رژیم شاه جو رعب و یاسی را حاکم کرده و عدهای مرعوب و مایوس شدهاند.
حرکت مسلحانه حزب موتلفه
دبیرکل حزب موتلفه خاطرنشان کرد: مرحوم مطهری میفرمودند که چون با اعلامیه و منبر کاری از پیش نمیرود باید چند نفر از سران رژیم شاه به خاک افکنده شوند تا جو رعب و یاس از میان برود و این جمله متعلق به مرحوم مطهری است و بعد از این رهنمود، شورای مرکزی حزب در یک جلسه 18 ساعته تصمیم به کار مسلحانه گرفتند. تشکیل گروه مسلحانه حزب موتلفه دارای چنین مقدمهای بود.
حبیبی تصریح کرد: قرار شد یک اجازه شرعی نیز از شخص مرجع گرفته شود و امام(ره) نیز در ایران تشریف نداشتند و دو نفر از اعضای حزب به مشهد سفر میکنند تا برای آغاز کار مسلحانه از مرحوم میلانی کسب تکلیف کنند و مرحوم میلانی فرمودند حتی اگر به شاه هم دسترسی یافتید مجوز دارید به وی نیز شلیک کنید و اجازه شرعی از مرحوم میلانی دریافت شد.
خفتی بالاتر از کاپیتولاسیون نبود
وی گفت: در اول بهمن 1343، گروه مسلح حزب موتلفه اسلامی، منصور را به سزای عملش رساندند. او لایحهای به مجلس برده بود که بر مبنای آن اگر یک تبعه آمریکایی در ایران جرم مرتکب شود دستگاه طاغوت حق محاکمه ندارد و این کاپیتولاسیون بود. آیا خفت از این بالاتر وجود دارد؟ منصور به دلیل این لایحه در لیست موتلفه قرار گرفت.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: این گلوله جو خفقان و ناامیدی را شکست و معلوم شد باز هم میتوان اقدام کرد و با کشته شدن منصور، شرایط سیاسی تغییر کرد و یک امیدواری برای مبارزان حاصل شد. در آن زمان به یاد دارم که حزب توده اعلام کرد که این حرکت یک شورش کور بود و جبهه ملی نیز همین موضع را گرفت و حرکت مردمی خالص شیعی پشت مرجع را این گونه تعبیر کردند.
موتلفه سیطره مارکسیسم را شکست
حبیبی تصریح کرد: این حرکت مبارزان را بسیار امیدوار کرد، کار موتلفه اسلامی در آن زمان یک خصوصیت ویژه دیگر هم داشت و تنها کشتن یک نفر و یا شکستن جو رعب و یاس نبود، در آن زمان جو دانشجویی تحت تاثیر مارکسیستها و یا ملی گراها بود و یادم هست وقتی میگفتند "مبارز" منظورشان مارکسیست بود و این کار موتلفه جو را تغییر داد.
پاسخ محکم شهید بخارایی و امانی در دادگاه
حبیبی عنوان کرد: جو به نحوی درست شده بود که نفس در سینه حبس میشد، مرحوم شهید بخارایی که به منصور شلیک کرد 19 سالش بود و از وی سوال کردند چرا گلوی منصور را نشانه رفتی؟ وی گفته بود: «مگر شما نشنیدید که از گلوی خبیث همین فرد به مرجعیت ما توهین شد؟».
وی بیان کرد: مرحوم شهید بخارایی نیز در دادگاه مورد سوال قرار میگیرد. از وی سوال میشود شما سن کمی داری آیا فریب نخوردی؟ اما بخارایی میگوید از زمانی که بالغ شدم فراز آخر دعای افتتاح را خواندم و دعا کردم به این مرحله برسم و من فریب نخوردم و تنها احساس میکنم دعای من مستجاب شد.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی خاطرنشان کرد: از مرحوم شهید امانی پرسیدند به شکل و شمایلت نمیخورد کار مسلحانه کنی؟ اما این شهید میگوید: مگر نشنیدید مرجعیت فرمود هر کس علیه این رژیم بتواند کاری کند و اگر کاری نکند مسلمان نیست. ما برای اثبات مسلمانی این کار را کردیم.
استدلال شهید بخارایی در میدان تیر
حبیبی افزود: مرحوم شهید بخارایی چند دقیقه دیر در میدان تیر حاضر شده بود و علت آن غسل شهادت بود و مرحوم صفار هرندی نیز دیر آمده بود و در پاسخ گفته بود مستحب مسواک زدن را انجام میدادم؛ با این روحیه اینها به میدان رفتند و به شهادت رسیدند، موتلفه اسلامی پایه گذاران اصلیاش اینهایی بودند که قسمتی از شرح زندگی نورانی آنها را گفتم.
وی گفت: مرحوم عسگر اولادی میگفت نیمه شب ما را بیدار کردند و یک تجمع وداع گونه داشتیم، اینها سوره والعصر را با سرود میخواندند. اینها معتقد بودند یک عمر دنبال این ساعت بودهاند و به آرزوی خود رسیدهاند.