
ترقی همچنین در پاسخ به این سؤال که پرسش از وزرا و رئیسجمهور تا چه میزان میتواند در عبور از مشکلات کنونی راهگشا باشد، گفت: «مشکل تنها وزرا نیستند، بلکه مشکل، سیاستهایی است که در دولت بهکار گرفته میشود و گاه بر وزرا هم تحمیل میگردد. اگر تصمیمهای گرفتهشده مبتنیبر نظرهای کارشناسانه باشد، خسارات ناشی از آن تصمیمها کمتر خواهد بود. مجلس در طرح پرسش از رئیسجمهور، این باب را خواهد گشود که رئیسجمهور خود بیاید و مستقیم با نمایندگان و مردم سخن بگوید و توضیح دهد که چرا وضعیت چنین است و نتوانسته است وعدههای خود را عملی کند. پس از توضیحات رئیسجمهور، نمایندگان میتوانند تصمیم نهایی را درباره آینده بگیرند».
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش که آیا رفتوآمد مکرر هیئتدولت با توجه به عمر باقیمانده از دولت و بحرانهای کنونی، سبب هرز رفتن انرژی دولت نمیشود، گفت: «یکی از دغدغههای کنونی، این است که بیاطلاعی مردم از مشکلات کشور و توضیح ندادن مسئولان درباره دلایل این مشکلات، به یک اعتراض عمومی تبدیل شود، بنابراین فرصتی که مجلس برای رئیسجمهور پدید آورده است، برای این است که رئیسجمهور مجبور شود علل و عوامل مشکلات را برای مردم توضیح دهد. اگر توضیحات رئیسجمهور درباره علل مشکلات برای نمایندگان قانعکننده باشد، طبیعتا مردم هم قانع خواهند شد. اما اگر نمایندگان قانع نشوند، نشان میدهد که یا روشهای دولت غلط بوده است یا تصمیمهایی که میگیرد، خردمندانه و باتدبیر نیست و درنتیجه باید بهسمت اصلاح این تصمیمها و روشها رفت».
البته دولت هم قطعا استدلالهایی برای دفاع از عملکرد خود دارد و تا حد توان برای برطرف کردن مشکلات مردم اقدام کرده است و نمیتوان گفت دولت هیچ کاری نکرده است. اما با علم به مشکلات کنونی، دولت باید پاسخگو باشد. بهعنوان مثال کارشناسان معتقدند اگرچه دولت نتوانسته است بهسبب تحریمها درآمد پیشبینیشده مدنظرش را کسب کند، با ۸۲۵ هزار میلیارد سرمایهگذاری مردم در بورس و کسب درآمد مالیاتی حاصل از آن، دولت چندبرابر بیشتر از حوزههای دیگر که از آنها مالیات اخذ میکرده، توانسته است درآمد داشته باشد و آنطور که گفته میشود، برای حل مشکلات مردم، دستش خالی نیست.»