بین الملل

پاریس؛ وحشت بی‌کران

چه طور می‌شود به‌راحتی با توسل به اصل « امنیت ملی» و «حفظ نظم عمومی»، یک نمایش طنز و یک تظاهرات بزرگ علیه جنگ را ممنوع کرد؛ اما نمی‌شود نشریه‌ای را که تا به‌حال موجب اختلالات زیادی در نظم و امنیت کشور (حتی در سطح بین‌المللی) شده، از ادامه تحرکات غیرضروری‌اش بر حذر داشت؟
زمانی که «ارنست همینگوی»، نویسنده شهیر فرانسوی نام کتاب معروفش را «پاریس؛ جشن بیکران» گذاشت، نمیدانست چند دهه بعد قرار است این شهر به پایتخت وحشت اروپا تبدیل شود؛ اروپایی که در سالهای اخیر تلاش زیادی کرد تا با دخالت در قضایای آسیای غربی و بهویژه محورشدن در ماجرای بحران سوریه، جایگاه تأثیرگذاری خود در عرصه روابط بینالملل را ارتقا دهد و به سطح پیش از جنگ جهانی دوم بازگرداند؛ جایی که دیگر نیازی به پیروی بی چون و چرا از کاخ سفید نخواهد بود.

اما همراهی مطلق ساکنین کاخ الیزه با مقامات تل آویو سبب شد تا نتیجه حدود سه سال بذرپاشی فرانسه در سوریه، کشتار در خیابانهای پاریس باشد.

اگرچه نشریه فکاهی «شارلی ابدو» در سالهای گذشته نقش مهمی در ایجاد فضای اسلامستیزی در اروپا داشت و منبع اصلی انتشار مطالب هتاکانه و کاریکاتورهای موهن درباره پیامبر اسلام(ص) بود؛ اما ماجرای حمله به ساختمان این نشریه در پاریس بیشتر از آنکه مرتبط با مسلمانان باشد، نشاتگرفته از حمایتهای دولت فرانسه از تروریستهای اعزامی به سوریه بود؛ افرادی که بهراحتی از قاره سبز به خاورمیانه سفر میکردند و مقامات اتحادیه اروپا هم با توجیه این مسئله بهعنوان کمک به براندازی حکومت بشار اسد، از رفت و آمد این افراد جلوگیری نمیکردند.

یک بام و دو هوای فرانسوی

قانون اساسی فرانسه، «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی» و همچنین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر به دولت فرانسه این اجازه را میدهد که در برخی شرایط (مانند خطر امنیت ملی، اختلال در نظم عمومی، خدشه بر اخلاق و تهدید بهداشت عمومی)، آزادی بیان - و برخی دیگر از آزادیهای اساسی - را تعلیق یا محدود کند. دولت فرانسه نیز تاکنون در اجرای این حق و اِعمال محدودیتهای «مجاز» ید طولایی داشته است.

در سال گذشته، در دو مورد جنجالی، دولت فرانسه از این اختیار خود بیتعارف و بیملاحظه استفاده کرده است! بار اول، عالیترین مرجع قضائی فرانسه (Conseil d État)، در کمتر از سه ساعت، با استناد به همین سازوکار قانونی، حکم به ممنوعیت نمایش طنزپردازی را داد که بهدلیل انتقاداتش به رشد صهیونیسم در این کشور مدام در معرض اتهام یهودیستیزی است. در تمام شهرهای فرانسه، تور نمایشهای او - با وجود پیشفروش دهها هزار بلیط -با پیگیری مستقیم شخص نخستوزیر لغو گردید.

بار دوم، در همین سال، در بحبوحه بمباران غزه - با مداخله مستقیم وزارت کشور و استناد مجدد به همین سازوکار - تظاهرات حامیان فلسطین در پاریس ممنوع و برای شرکتکنندگان احتمالی جریمهای از ۱۵ هزار تا ۴۵ هزار یورو تعیین شد.

اگر عقبتر برگردیم، موارد مشابه در کارنامه دولت و دادگاههای فرانسه بسیار زیاد است. بگذریم از اینکه در کنار دولت، سازمانهای غیردولتی مانند CRIF و LICRA و از قضا همین روزنامه شارلی ابدو نیز با طرح شکایتهای خصوصی به دادگاهها، بارها و بارها یا مانع انتشار کتابی شده یا احکام سنگینی علیه نویسندگان مخالف و منتقد خود بهدست آورده است. سازمان CRIF (قویترین لابی صهیونیست فرانسه) بهصورت علنی هر ساله فهرستی از کتابهایی را که از طریق دادگاه موفق به توقیف آنها شده است، در سایت خود منتشر میکند.

حال در چنین فضایی، دولت فرانسه باید پاسخ دهد که چرا با توجه به حساسیت موضوع، تنشهای اجتماعی فراوان با اقلیت مسلمان این کشور (۵ تا ۶ میلیون نفر)، سابقه خشونت و تظاهرات خونین در پی چاپ کارتونهای توهینآمیز مشابه و همچنین جو بینالمللی و تهدیدات مکرر علیه این نشریه خاص، هرگز صلاح ندانسته که با استفاده از اختیارات قانونی خود، نشریه شارلی ابدو را از ادامه فعالیتهای تحریکآمیزش منع نماید؟

چه طور میشود بهراحتی با توسل به اصل « امنیت ملی» و «حفظ نظم عمومی»، یک نمایش طنز و یک تظاهرات بزرگ علیه جنگ را ممنوع کرد؛ اما نمیشود نشریهای را که تا بهحال موجب اختلالات زیادی در نظم و امنیت کشور (حتی در سطح بینالمللی) شده، از ادامه تحرکات غیرضروریاش بر حذر داشت؟

تظاهرات پاریس یا گردهمایی تروریستها!

مراسم همدردی با بازماندگان حوادث اخیر پاریس که به دعوت فرانسوا اولاند، رئیسجمهور این کشور برگزار شد، یک مهمان ویژه هم داشت: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی؛ مهمانی که حضورش در این مراسم سبب شد تا مسلمانان فرانسه که بخش اعظمی از شهروندان این کشور را تشکیل میدهند، حضور در مراسم را تحریم کنند.

حضور نتانیاهو در این مراسم و سردادن شعار Je suis Charlie (من هم شارلی هستم)، علاوه بر اینکه با واکنش جالب کاربران شبکههای اجتماعی در ایران و سایر کشورهای جهان روبهرو شد و مجدداً خاطره حماسه شلوار جین! را زنده کرد، زمینه را برای یک بازخوانی تاریخی هم فراهم کرد.

نخستوزیر رژیم صهیونیستی به پاریس آمده بود تا ترور و تروریسم را محکوم کند؛ موضوعی که اگر ارزیابیهای دقیقی صورت بگیرد مشخص خواهد شد که شاگرد اول کلاس تروریسم چه کسی خواهد بود.

سیدعباس موسوی، شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، عبدالعزیز الرنتیسی، عماد مغنیه، مسعود علیمحمدی، داریوش رضایینژاد، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن و... تنها بخشی از عملیاتهای تروریستی تل آویو است که اگر آنها را در کنار کشتار هزاران کودک و زن فلسطینی در طول 60 سال گذشته بگذاریم، قطعاً نام این رژیم در صدر جدول تروریستهای جهان قرار میگیرد.

به همین دلیل است که حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تظاهرات «محکومیت ترور و تروریسم» را باید تمسخر بشریت نامید؛ موضوعی که حتی رسانههای غربی هم نتوانستند از کنار آن عبور کنند و مجبور به پوشش واکنش منفی افکار عمومی بینالمللی درباره حضور نتانیاهو در این مراسم شدند.

توهین مجدد «شارلی ابدو» به مقدسات اسلامی

اما این پایان کار نبود. «شارلیابدو» که در هفته گذشته و بهدلیل انتشار کاریکاتورهای تحریککننده مورد حمله قرار گرفته بود، بار دیگر کاریکاتورهایی موهن درباره پیامبر اکرم(ص) منتشر کرد. خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که این شماره هفتهنامه شارلیابدو با کمک مالی شرکت اینترنتی «گوگل» در سه میلیون نسخه منتشر شده و در عرض چندین دقیقه در کیوسکهای مطبوعاتی فرانسه به فروش رفته است.

شارلیابدو با انتشار چنین کاریکاتوری علاوهبر تکرار اقدامی که بارها مسلمانان سراسر جهان را آزرده خاطر کرده است، چنین تظاهر میکند که گویی حملات چند روز اخیر بهدلیل آموزههای اسلامی رخ داده است. این در حالی است که مسلمانان خود بزرگترین قربانیان تروریسم تکفیری و افراطی هستند.انتشار مجدد کاریکاتورهای توهینآمیز از سوی این نشریه اثبات کرد که پروژه اسلامهراسی اساساً یک برنامه دقیق و مدون است که قرار است با برانگیختن احساسات مسلمانان در سراسر جهان ادامه پیدا کند و قطعاً با این روند، این آخرین باری نخواهد بود که شاهد توهین به مقدسات اسلامی هستیم و باید هر روز در انتظار جدیدترین نسخه اسلامستیزی در قاره سبز باشیم.

https://shoma-weekly.ir/yh9j56