
غفوری فرد بعد از انقلاب اسلامی سمت های مختلفی داشته و از وزارت تا نمایندگی مجلس و ریاست دانشگاه را تجربه کرده است. او معتقد است: با این شیوه های تبلیغی و شعارها و وعده ها اعتماد مردم نسبت به نظام از بین می رود؛ وقتی نامزدهای مختلفی از جناح های مختلف به مردم وعده می دهند و به آن عمل نمی کنند، قطعا اسلام زیر سوال می رود. چنین خطری برای اسلام در دوران شاه وجود نداشت اما امروز اسلام در معرض خطر جدی است، نباید به دین اسلام چنین ظلمی کنیم.
متن گفت و گوی شفقنا با غفوری فرد، فعال سیاسی اصولگرا را می خوانید:
*به نظر شما چطور می توان بین سیاسی بودن و اخلاقی بودن نسبتی برقرار کرد؟
غفوری فرد: ابتدا باید ببینیم که ما از منظر چه فرهنگ و ایدئولوژی این مساله را بررسی می کنیم، اگر بخواهیم با فرهنگ اسلامی بررسی کنیم و آن طوری که مرحوم مدرس فرمودند: سیاست ما عین دیانت ماست و پیامبر(ص) مکارم الاخلاق را مدنظر قرار می دهند؛ سیاست به معنای اخلاق عملی و به نوعی پیاده کردن تئوری های اخلاق اسلامی در جامعه است، بنابراین از دید اسلام حقیقی، اسلام انقلابی و اسلام ناب محمدی مدنظر امام(ره) است؛ پس سیاست دقیقا همان اخلاق است. اما اگر با نگاه غربی ها نگاه کنیم آنها نگاهی منفی به سیاست دارند مثلا روی قبر فردی نوشته شده بود قبر انسانی صادق و سیاستمداری بزرگ، یک نفر میگوید اولین بار است میبینم دو نفر را در یک جا خاک کردند. از دیدگاه غربی ها سیاست حقه بازی، کلک و دروغگویی است. اما سیاستی که ما در دین اسلام و انقلاب اسلامی مدنظر داریم به معنای کمک کردن و انسانیت است. همانطوری که گفتم سیاست در اسلام یعنی پیاده کردن اخلاق اسلامی منتهی اینکه چقدر به این موضوع عمل میشود جای بحث دارد و در نتیجه به همان اندازه که سیاست ما از اسلام دور میشود انقلاب هم از اسلام دور میشود.
*چرا بیاخلاقی در جامعهای رخ میدهد که الگوی اخلاقی و دینیاش پیامبری است که بعثت خود را تکمیل کننده مکارم الاخلاق میداند؟
غفوری فرد: پیامبر(ص) میفرماید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» فقط برای تکمیل مکارم الاخلاق مبعوث شدم. در دین اسلام دستورات بسیار زیادی برای چگونگی رفتار با حیوانات و حتی گیاهان وجود دارد، متاسفانه توجه کمتری به فرمایش پیامبر(ص) میشود. اخلاق بخشی از مسایل حکومت، سیاست و اجتماع بوده است و شیعیان هم در قدرت نقشی نداشتند و این مباحث به نوعی فراموش شده. البته قدرت یک جاذبههایی دارد که مقابل تفکر قرار میگیرد. میبینیم که در زمان انتخابات برخی از نامزدها تا چه اندازه به مردم وعده میدهند. برای مثال نامزد نمایندگی مجلس اگر در شهرهای کوچکتر نگوید مسیر رفت و آمد را هموار میکنم و تنها از برنامههای خود برای تدوین قانون بگوید، مردم به او رای نخواهند داد. یک اِشکال این است که برای رسیدن به قدرت شرایط را برای زیر پا گذاشتن اخلاق مساعد میبینند و دستگاهی هم وجود ندارد تا به این مسایل رسیدگی کند. در برخی از موارد شعارهایی داده می شود که مثلا یک نماینده مجلس موظف به انجام این کار نیست اما برای جلب نظر مردم چنین شعارهایی می دهند، در پی همین واکنشها است که اعتقادات مردم کمرنگ میشود و اصل اساسی اخلاق از بین میرود.
*اگر نامه حضرت علی(ع) به مالک را مانیفست سیاسی یک کارگزار قرار دهیم، در جامعه امروز تا چه اندازه با مجموعه توصیههای ایشان فاصله داریم؟
غفوری فرد: به همان میزانی که ما خودمان با حضرت علی(ع) فاصله داریم، دقیقا فاصله ما با نامهی زیبای امام علی(ع) به مالک اشتر هم به اندازه همان فاصلهای است که با ایشان داریم. حضرت علی(ع) به مسایل که بیان میکرد عمل و رفتار هم میکرد. نامه و عملکرد ایشان در حقیقت تنها یک مانیفست نیست بلکه روش زندگی حضرت علی(ع) است؛ او چیزی که خودش انجام نمیداد دیگران را هم مجبور نمیکرد تا آن کار را انجام دهند، امیرالمومنین(ع) کاری که خودشان انجام میدادند را روی کاغذ هم آوردند و این همان فاصله ما با امیرالمومنین(ع) است. برخی از روحانیون میگویند ما بعضی از احادیث و مفاهیم اخلاقی را به شکل مستقیم برای مردم بیان نمیکنیم، این موضوع یک خطری است که امروز وجود دارد و قبلا ما با این خطر که اسلام با تحریفهایی که امروز به مردم عرضه میشود، مواجه نبودیم؛ یکی از علما میگفت اگر بعضی از احادیث را به مردم بگوییم، میگویند چرا خودتان به این مساله عمل نمیکنی پس این یک نوع انحراف است که به مرور زمان برخی از اصول و محکمات اسلام فراموش میشود. چنین خطری در زمان شاه وجود نداشت چون حکومت ضد اسلام بود و اگر عملکردی مغایر با اسلام هم داشت معتقد بودیم که آنها با اسلام نسبتی ندارند. اما امروز ما معتقد هستیم در کشورمان حکومت اسلامی برپا است اما به دستوراتی که در آموزههای دین ما وجود دارد توجهی نمیکنیم یا به احادیثی که به انفاق، مساوات و انصاف کمتر عمل می کنیم و بسیاری از آنها فراموش میشوند.
*چرا جایگاهی که حضرت علی(ع) توصیه میکنند تا این اندازه سخت بدست میآید و گاهی غیرقابل دسترس به نظر میرسد؟
غفوری فرد: چون با منافع بسیاری از افراد در تضاد است و بسیاری از ما تحمل شیوه زندگی امیرالمومنین(ع) را نداریم. "قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّهَ عَدْلِهِ” این سخن در مورد حضرت امیر(ع) وجود دارد که در محراب عبادت خویش قربانی عدالتش شد. عدالت ایشان برای یاران نزدیک پیغمبر(ص) هم قابل تحمل نبود. حضرت علی(ع) اعلام کرد که اگر اموال ناحقی، به مهریه زنان هم در آمده باشد آن را بر میگردانم. بنابراین این عدالت را بسیاری از افراد نمیتوانند تاب بیاورند چون در تضاد مستقیم با منافع آنها قرار میگیرد؛ بنابراین در مقابل حضرت علی(ع) ایستادگی میکنند و جنگ جمل را به راه میاندازند عدهای دیگر هم پشت سر حضرت علی(ع) نماز میخوانند و هنگام غذا خوردن کنار معاویه مینشینند و هنگام جنگ نیز در گوشهای میمانند. کسانی می توانند چنین عدلی را تحمل کنند که در راه علی(ع) قدم بگذارند. مقام معظم رهبری هم می فرمایند: ما کجا و عدالت حضرت علی(ع) کجا. چون چنین عدالتی با منافع کوتاه مدت و بلند مدت ما در تضاد است، بینشی که حضرت امیر المومنین(ع) داشتند بسیار بلند بود بنابراین تنها به دو روزهی دنیا توجه نمیکردند بلکه این دنیا را پلی برای آخرت خود میدانستند اما بسیاری از ماها تنها به فکر خوش گذرانی در این دنیای خودمان هستیم.
*امام علی(ع) در مواقعی سیاست را مورد نکوهش قرار می دهد و سیاست را با نازل ترین تعابیر توصیف می کنند، در مواقع دیگر هم به عنوان کارگزار قرار می گیرند و می گویند به مردم احترام بگذارید و حقوق آنها را رعایت کنید، چطور می توان این موضوع را درک کرد؟ آیا سیاست و حکومت تنها در زمانی پسندیده هستند که نیازهای مردم را رفع کنند؟
غفوری فرد: منظور ایشان سیاست نیست بلکه حکومت است، می فرمایندحکومت بر مردم و با سیاست بر مردم متفاوت است، مگر در اثر آن حقی را احیا کنم و باطلی را از بین ببرم. امام علی(ع) درست بر عکس شیوه ای که ما امروز به کار گرفتیم رفتار می کرد، امروز خود قدرت برای ما مهم است چون وقتی به قدرت میرسیم ثروت، امتیازات و امکانات دیگری هم برایمان فراهم میشود. اما برای حضرت علی(ع) اینها ارزشی نداشتند؛ در اینجا می توان از تعبیر «سَاسَهَ الْعِبَادِ» استفاده کرد. وقتی ما بتوانیم در قدرت حق مظلومی را برگردانیم و باطلی را از بین ببریم، چنین قدرتی بسیار پسندیده است.
دو بینش وجود دارد باید ببینیم که قدرت را برای چه چیزی می خواهیم، رییس جمهور شویم، وزیر، نماینده مجلس یا شورای شهر و … شویم. اشکال مشروع هم وجود دارد که افراد شب و روز کار می کنند اما طریق نامشروع هم راه های متفاوتی وجود دارد. فردی به امام علی(ع) می گوید شما شب و روز مشغول کار هستید پس کی استراحت می کنید؟ ایشان پاسخ داد اگر روز استراحت کنم کار مردم زمین می ماند و اگر شب استراحت کنم کار خدا می ماند. وقتی حضرت علی(ع) از باز کردن خلخال پای زن یهود تا این اندازه برافروخته می شوند متوجه می شویم تمام ظرفیت و توانایی خودشان را برای رفع مسایل مردم به کار گرفتند اما کسانی هم هستند که تمام ظرفیت خود را خرج می کنند تا جیب خودشان را پر کنند.
در حال حاضر هم علیرغم تمام شعارها برای رفع مشکلات مردم بیشتر ظرفیت ها برای بهره گیری های شخصی است تا اینکه فردی خالصانه بیاید و به مردم خدمت کند. خوب است که اعلام کنیم ما شیعه امیرالمومنین(ع) نیستیم؛ شیعه یعنی پیرو این کارهایی که ما انجام می دهیم هیچ سنخیتی با رفتار و عملکرد ایشان ندارد، زندگی هیچ یک از ما هیچ شباهتی با زندگی امیرالمومنین ندارد. بنابراین نباید هرگز این مسایل را به پای تشیع نوشت و قطعا ظلم بزرگ و تاریخی در حق حضرت علی(ع) است. من فقط می توانم بگویم محب ایشان هستم و حداقل در این موضوع تقوا داشته باشیم.
*شما به عنوان فردی که سابقه طولانی در قبل و بعد از انقلاب داشتید چه توصیه هایی به نامزدهای انتخاباتی در ریاست جمهوری و شورای شهر می کنید تا حداقل بتوانند از تقوایی که شما گفتید، بهره بگیرند؟
غفوری فرد: من از سنین نوجوانی دغدغه حکومت اسلامی داشتم، پست های مختلفی هم در دوره های مختلف داشتم. توصیه من به افراد این است به آنچه که می دانند عمل کنند همه ما می دانیم که روز مرگ برای ما می رسد و همه ما می دانیم در پیشگاه خدا یک حساب و کتابی وجود دارد، پس همه ما آگاه هستیم فقط باید به همین چیزهایی که می دانیم عمل کنیم. اگر ما به نیمی از دانسته های خودمان هم عمل کنیم به طور حتم ایران بهشت می شود. نباید وعده هایی که می دانیم غیرقابل دسترس است به مردم بدهیم. آقای بنی صدر در آن سال ها می گفت همه بیایند و کویرهای ایران را ببیند چون تا دو سال دیگر همه این کویرها به گلستان تبدیل می شود؛ همه می دانستیم که او دروغ می گوید اما باز ما هم دروغ می گوییم.
ما در مراحل ابتدایی اخلاق هم ماندیم چه برسد به مکارم الاخلاق که مراحل بالایی اخلاق است. اسلام تنها یک اسم نیست، بلکه شیوه ای برای زندگی کردن است. در این سالهای بعد از انقلاب باید بررسی کنیم چه وعده هایی به مردم داده شده و تا چه اندازه به آن عمل شده است، با این شیوه شعارها و وعده ها اعتماد مردم نسبت به نظام از بین می رود؛ وقتی نامزدهای مختلفی از جناح های مختلف به مردم وعده می دهند اما عمل نمی کنند قطعا اسلام زیر سوال می رود، چنین خطری برای اسلام در دوران شاه وجود نداشت اما امروز اسلام در معرض خطر جدی است، نباید به دین اسلام چنین ظلمی کنیم.