انتخابات سال 92 یکی از مقاطع حساس کشور است و همانطور که مقام معظم رهبری در مشهد فرمودند، امسال باید در دو حوزه سیاسی و اقتصادی یک حماسه بهوجود بیاید. این حماسهها باید طوری صورت گیرد تا ما هم در روابط داخلی و هم روابط خارجی نسبت به اهداف نظام و جایگاه کشورمان، جبران مافات کرده و در رسیدن به اهداف خود با سرعت بیشتر پیش برویم.
دعوت از جبهه پایداری و ائتلاف 1+2، رقابت میان اصولگرایان لازم نیست، موضوع جسارت دولت، فصلالخطاب دانستن قطعی جامعتین، لزوم بازنگری در رفتار خودمان و مسائل حکومتی، لزوم به میدان آوردن همه پتانسیل کشور برای بهبود اقتصاد و .... از جمله مباحثی است که یحیی آل اسحاق به عنوان یکی از کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان به تشریح آن پرداخته است.
تکاپوی انتخاباتی افراد و گروههای مختلف سیاسی برای خلق حماسهای دیگر در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم از اواخر سال 91 آغاز شد.
جریانات اصولگرا، اصلاحطلب، حامیان دولت و افراد مستقل، 4 جریان اصلی آرایش انتخابات ریاستجمهوری امسال هستند.
در میان اصولگرایان، ابتدا ائتلاف 1+2 توسط علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل تشکیل شد و سپس ائتلاف گروههای 15 گانه اصولگرا محمد رضا باهنر، منوچهر متکی، یحیی آلاسحاق و حجج اسلام مصطفی پورمحمدی و سید محمد حسن ابوترابی فرد را به عنوان 5 کاندیدای خود برگزیده تا از میان آنها کاندیدای اصلی را انتخاب کنند.
بر اساس اعلام ائتلاف بزرگ اصولگرایان که اخیراً حجتالاسلام موسیپور را به عنوان دبیر خود انتخاب کرده، همه افراد و گروههای اصولگرا که 4 اصل اسلام، انقلاب اسلامی، خط امام و رهنمودهای رهبری را قبول دارند، میتوانند به این ائتلاف بپیوندند.
به همین منظور باشگاه خبرنگاران مصاحبهای تفصیلی با "یحیی آلاسحاق" به عنوان یکی از کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان ترتیب داده و مباحثی مانند ساز و کار ائتلاف اصولگرایان، ساز و کار جامعه روحانیت مبارز در این خصوص، رابطه آن با ائتلاف 1+ 2، نقاط مثبت و منفی دولت فعلی و برنامهها و راهکارهای اجرایی وی برای دولت آینده را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه مشروح این مصاحبه آمده است.
باشگاه خبرنگاران: هدف از تشکیل ائتلاف بزرگ اصولگرایان که تاکنون کاندیداهای 5 گانه را معرفی کرده، چیست؟
انتخابات سال 92 یکی از مقاطع حساس کشور است و همانطور که مقام معظم رهبری در مشهد فرمودند، امسال باید در دو حوزه سیاسی و اقتصادی یک حماسه بهوجود بیاید. این حماسهها باید طوری صورت گیرد تا ما هم در روابط داخلی و هم روابط خارجی نسبت به اهداف نظام و جایگاه کشورمان، جبران مافات کرده و در رسیدن به اهداف خود با سرعت بیشتر پیش برویم.
یکی از این حوزهها چگونگی مدیریت انتخابات و حضور مردم و مسئولینی است که میخواهند مسئولیت قبول کنند و بار مدیریتی و اجرایی کشور را به دوش بکشند، لذا حماسه یعنی حضور حداکثری ملت ایران و همه کسانی که میتوانند در این مقطع تاریخی حضور پیدا کنند. این حماسه بدون یک کار برنامهریزی و مهندسی شده امکانپذیر نیست.
قطعاً در کشور جناحها، سلایق و دیدگاههای مختلفی در عرصه سیاسی وجود دارد و در حال حاضر اصلاح طلبان، اصولگرایان، حامیان دولت و افراد مستقل به نوعی علاقمند به شرکت در انتخابات هستند. لذا اولین ضرورت این است که بستر لازم برای حضور همه سلیقهها و جریانات سیاسی آماده شود. خوشبختانه مقام معظم رهبری با تبیین بسیار صریح و روشن فرمودند که اگر کسانی به صحنه نیایند یعنی به گونهای با انتخابات قهر کرده باشند، باید بدانند با مجموعه نظام و ملت مشکل دارند لذا همه باید بیایند.
از جمله این سلایق فکری، اصولگرایان هستند. البته باید از عنوان اصولگرایی یک تعریف روشنی بشود که اصولگرایی یعنی چه؟ اصولگرا یعنی مجموعه کسانی که اصول حاکم بر نظام یعنی آرمانها و اهداف انقلاب را قبول دارند و مشخصاً در اعتقاد والتزام به چهار اصل اسلام، انقلاب اسلامی، خط امام و رهنمودهای رهبری دستهبندی شده و کسانیکه به این چهار اصل پایبند باشند را اصولگرا می نامیم.
مجموعه اصولگرایان یک جریان فکری را در کشور به راه انداختهاند که با افراد و گروههای دیگر در سلیقهها و تاکتیکهای اجرایی، برنامههای مدیریتی، نوع نگرش به سیاستهای داخلی و خارجی، تعاملات، ارتباطات و ... اختلافاتی دارند. اولین کار لازم جمع شدن این مجموعه در زیر یک خیمه با یک نگاه واحد برای تنظیم حضور خود در انتخابات و رقابت با دیگر سلایق بود.
این مجموعه با هماهنگی انجام شده و با یک نگاه باز همه کسانیکه این چهار اصل و رهنمودهای روحانیت اعم از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز را قبول داشته و در رفتارهایشان آرمانهای اسلامی و انقلابی را ملاک قرار میدهند، پذیرفته تا به یک نظام مدیریتی و مهندسی در انتخابات برسد.
شروع این جریان توسط آقایان ولایتی، قالیباف و حداد تحت عنوان یک بلوک به نام 1+2 بود و سپس مجموعه پانزده طیف اصولگرا که در احزاب،گروهها، انجمنها و نهادهای مختلف تحت عنوان "جبهه پیروان خط امام و رهبری" با یکدیگر در سالیان طولانی کار کردهاند با یک کار جمعی از بین خودشان سه نفر را به عنوان کاندیدای خود برای حضور در انتخابات برگزیدند که آقایان باهنر ، آل اسحاق و متکی هستند.
ما با توجه به آن روحیهای که افراد هماهنگ و همجهت با یکدیگر در این مجموعه دارند، اعلام کردیم که هر کس این اهداف و جامعتین را به عنوان یک هماهنگکننده که در موارد اختلافی، فصلالخطاب باشد قبول دارند به این مجموعه بپیوندد لذا آقایان پورمحمدی و ابوترابی نیز به ما اضافه شدند و ما انتظار داریم که افراد و گروههای دیگر نیز به ما ملحق شوند. مجموعه ما یک مجموعه باز است و جای نگرانی نداریم تا از همه دعوت کنیم که بیایند و در این میدان با همدیگر وارد کارزار مشترکی شویم، زیرا مجموعه اصولگرایان میتوانند با همدلی و هماهنگی به رقابت با بقیه سلایق بپردازند.
مثلاً اصلاحطلبان سلیقه ویژه خود را دارند. ضمن اینکه عمده آنها به اصول نظام معتقد هستند و باید بین فتنه گران و اصلاحطلبان تفاوت قائل شد. در میان اصلاحطلبان نیز معتقدین و ملتزمین به نظام وجود دارد و همچنین عمده حامیان دولت نیز معتقد به اصول نظام هستند، اما این جریانات با سلایق خاص و دیگری حضور دارند. لذا رقابت داخلی میان اصولگرایان لازم نیست و اصولگرایان میتوانند با دیگر جریانات رقابت کنند و رقبای ما این جریانات یا برخی منفردین و مستقلین هستند که با بعضی دیدگاههای خود در نظام مدیریتی میتوانند جزء رقبا باشند.
به هرحال، موفقیت اصولگرایان با یک نوع همدلی و هماهنگی میان طیف خود بهدست میآید. بنابراین حلقه اولیه ائتلاف اکثریت اصولگرایان با حضور پنج نفر شکل گرفته و امکان اضافه شدن به آن نیز وجود دارد و با دعوتی که ما از جبهه پایداری و ائتلاف 1+2 و همه مستقلین داشتهایم، این درب باز است تا مجموعه اصولگرایان در زیر یک خیمه جمع شده و به رقابت با دیگر جریانات بپردازند.
حتماً موازی نخواهد شد و نهایتاً ما باید به سمت یک نظر واحد برویم و در حالحاضر در شروع این جریان برای ایجاد یک فضای حماسهای و فعال کردن همه کشور در انتخابات و به منظور اینکه هر کس هرچقدر توان دارد به صحنه بیاورد، این ائتلاف را تشکیل دادهایم تا افراد دیدگاههای مختلف خود را در چارچوب اصولگرایی بیان کنند و نهایتاً این مجموعه اصولگرایی حتماً به یک نظر واحدی برسد که این قطعاً امکانپذیر است.
باشگاه خبرنگاران: آیا با توجه به صحبتهایی که درباره دعوت ائتلاف بزرگ اصولگرایان از جبهه پایداری شده، اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟
اقدامی در سطح رسمی صورت نگرفته اما به صورت عام اعلام کردهایم که آمادگی داریم تا با جبهه پایداری نیز مذاکره کنیم و آنها هم بیایند و اگر صحبتی دارند، مطرح کنند. بالآخره اصولگرایی یکسری شاخص و میزان دارد و اگر بر اساس آن شاخصها به یک نظر واحد برسیم، قطعاً مطلوب همه است.
ما اصولگرایان قطعاً جامعتین را فصلالخطاب و هماهنگکننده میدانیم. یعنی اگر به اختلافی یا مشکلی در مکانیزم اجرا برخوردیم، پایبند به نظرات جامعتین هستیم. اما اینکه این مکانیزم چیست، اظهارنظرهای مختلفی درباره آن وجود دارد. برخی همین مکانیزمی که شما مطرح کردید را گفتهاند و برخی نیز هنوز آن را به این ترتیب قطعی نمیدانند. اما قطعاً به یک نفر واحد خواهیم رسید. حال اینکه با چه مکانیزمی باشد، به نظر من هنوز پختگی کامل در آن نیست.
در حالحاضر مجموعه گروههای اصولگرا به صورت فردی و بلوکی تلاش میکنند و قرار آنها بر این است که تا موقع ثبتنام بر اساس نظام نظرسنجی و حسی که از جامعه برای شناخت کسی که امکان مقبولیت و احتمال رأی بیشتر را به عنوان بهترین و مناسبترین افراد گرفته میشود، با یک مکانیزمی آن فرد اصلح را انتخاب کنند.
اینکه آن مکانیزم چیست، باید به صراحت بگویم که این موضوع هنوز در حال تکمیل است و لذا خود گروههای اصولگرا باید به یک مکانیزمی برسند و نهایتاً با هماهنگی جامعتین به یک نظر واحد خواهند رسید.
اگر بخواهیم واقعیتها را همانطور که هست بیان کنیم باید به ارزیابی حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، روابط بینالملل، مسائل امنیتی و همه حوزههای حکمرانی بپردازیم. یعنی در هر سیستمی حتی در یک بنگاه باید هرچند وقت یکبار بر اساس روش سیستمی، یک بازخوردی از کار خود صورت دهد که مجموعه اقدامات انجام شده چقدر با اهداف منطبق بوده و نقاط ضعف و قوت آن چه بوده و این لازمه هر کاری است.
بازنگری جدا از اینکه یک روش علمی بوده یک روش دینی هم هست. یعنی ما باید در هر مقطعی یک بازنگری در رفتار خودمان و نیز در حوزه مسائل حکومتی داشته باشیم. مخصوصاً درقوه مجریه که اکنون بحث انتخابات آن هست، یکسری نقاط قوت و ضعف داشتهایم که اگر به درستی به آنها توجه نکنیم به مشکل جدی بر میخوریم.
مثلاً در هدفمندکردن یارانهها واقعاً این موضوع وجود داشت، زیرا در آن موقعی که خود من وزیر بودم میخواستم در بحث کالاهای اساسی مانند گندم این کار را شروع کنم، اما در عمل دیدیم که یکسری الزاماتی میخواهد که وجود ندارد علیرغم اینکه عزم دولت و مجلس برای انجام آن وجود داشت اما مجموعه اقتضائات آماده نبود و نشد اما این دولت واقعاً جرأت کرد و این کار را انجام داد.
درباره مسائل بینالمللی نیز این دولت واقعاً یکسری کارهای جسورانه انجام داد، اگرچه نقاط ضعفی هم وجود داشت. این دولت هم در اجرای هدفمندکردن یارانهها و هم در مسائل بینالمللی در اجرا به مشکل برخورد و برخی از آسیبهایی که دیدیم ناشی از عدم تدبیر صحیح در کار بود. در روابط خارجی نیز علیرغم آن جسارت، به دلیل نامناسب بودن تدابیر به یکسری مشکلات برخوردیم.
حقاً و انصافا باید گفت این یک دولت انرژیدار است. این دولت انرژی زیادی از خود نشان داد و همه دولت به صورت شبانهروز در صحنههای مختلف حضور داشتند ولیکن برای اداره امور کشور انرژی تنها کافی نیست بلکه تدبیر انضباط و قانونمداری نیز از اصول الزامی موفقیت است. حال، این نکته وجود دارد که آیا این انرژی را درست مصرف کردند یا نه؟ لذا علیرغم داشتن نقاط مثبت بسیار، نقاط منفی و ضعف هم وجود داشته است.
در حوزه اقتصاد حقیقتاً این دولت یک فرصت استثنایی در منابع داشت. حدود 600- 500 میلیارد دلار در دولت نهم و دهم درآمد ارزی وجود داشت که از ابتدای تاریخ فروش نفت ایران از زمان قرارداد دارسی تا کنون حدود نصف آن درآمد است. یعنی ما ظرف 70 سال گذشته یک درآمد ارزی داشتیم و ظرف این دو دوره، حدود نصف آن مقدار درآمد ارزی وجود داشت و این فرصتی بسیار مهم برای یک برنامهریزی منظم بود که می توانست باعث رشد و توسعه و نزدیک شدن به اهداف چشم انداز باشد.
در حوزه منابع انسانی، ظرفیتهای دانشگاهی، حوزههای مختلف تخصصی و ... به دلیل سرمایهگذاریهای قبلی، دارای موقعیت خوبی بودهایم. بنابر گزارش مراکز جهانی در حوزه توسعه انسانی در منطقه اول هستیم، یعنی امکانات بزرگی در این زمینه داریم. به اضافه اینکه تجربیات بالایی در ظرف سی سال گذشته در نظام مدیریتی پیدا کرده ایم با تحمل هزینههای بسیار انسانها ومدیران با ظرفیت، باتجربه و توانا پا به عرصه گذاشتند. اما بسیاری از این ظرفیتها در این دولت کنار گذاشته شدند و از همه تجربیات،اطلاعات و تواناییها آنطور که باید و شاید استفاده نشد. لذا این مسأله یکی از نقاط ضعف این دولت بوده است.
درباره مسائل کلان حوزه اقتصادی نیز رهبر معظم انقلاب به روشنی فرمودند که از جمله ضعفهای این دولت، بیاعتنایی به کلانهای اقتصادی بوده است. مثل اشتغال، سرمایهگذاری، صادرات، واردات، تعاملات بینالمللی اقتصادی و بحث بهرهوری که قرار بود در سند چشمانداز از ارکان عمده کارآیی ما باشد، اما روز به روز افول کرده و درصد بهرهوری ما پایین آمده که دلیل آن هم نوع برخورد این دولت با اقتصاد بود.
رشد اقتصادی کشور حداکثرها نصف عدد تعیین شده چشم انداز و حدود یک درصد است.
در اقتصاد دو شاخه وجود دارد: یک شاخه هزینه و یک شاخه درآمد. توجه دولتهای قبلی عمدتاً به درآمد بود و به مسائل اجتماعی و عدالتی حاشیه ای نگاه کردند. لذا یک شکاف و تبعیض میان دارا و ندار ایجاد شد که به جامعه آسیب رساند. دولتهای نهم و دهم خواستند تا آن آسیب را جبران کنند و اکثر همت و برنامهها و سیاستهای خود را بر روی توزیع عادلانه در آمدها و فرصتهای موجود گذاشتند.
و تقریبا یک گروه مخاطب 20 میلیون نفری انتخاب کردند تا همه فرصتهای شغلی و در آمدها را بین آنها به صورت عادلانه توزیع کنند. از جمله اینکه به سمت هدفمندکردن یارانهها، سرمایهگذاری در مناطق مختلف، آمایش سرزمین و توجه به چگونگی توزیع تسهیلات بانکی رفتند و کمتر به تولید و اشتغال توجه شد.
هماکنون خالص اشتغال تقریباً صفر است، یعنی ظرف این مدت علیرغم حجم عظیم درآمد ارزی 500 تا 600 میلیارد دلار، مجموعه کسانی که وارد اشتغال جدید شده یا از شغل بیرون رفتهاند تقریبا صفر است. در حالیکه ما سالانه احتیاج به 500 تا 600 هزار شغل جدید داریم و با محاسبه عقب ماندگی شعلی و بیکاری حدود سه میلیون بیکار داریم که این یکی از مشکلات اساسی کشور است.
درباره جهتگیری منابع اقتصادی مانند منابع بانکی نیز با توجه به اینکه اقتصاد کشورمان بانک محور است، عمده تسهیلات به یک جهت خاص مانند مسکن مهر رفت که البته باید در جای خودش به آن توجه ویژه شود و باید آن را به اتمام رساند. اما بقیه حوزههای اقتصاد و تولید دچار مشکل بوده است.
لذا آنچه که از نقاط ضعف این دولت میتوان مطرح کرد، بی اعتنایی به کلانهای اقتصاد و روزمره شدن اقتصاد است. یعنی اینکه بخواهیم به صورت موردی و انتزاعی مسائل را حل کنیم اشتباه است، زیرا اقتصاد به عنوان یک مجموعه و برآیندی از همه حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده و ماحصل خروجی آن، رشد و توسعه و پیشرفت، رفاه، تولید ثروت و اشتغال است. انتزاعی نگاه کردن به یک بخش از اقتصاد مانند رفاه عموم و فقط توزیع کردن درآمدها به بقیه بخشها آسیب رسان بوده است.
البته برخورد با مفسدین لازم است اما این باید با یک نگاه اصولی و ریشهای باشد. یعنی به جای اینکه بگوییم باید با رانتخواران مقابله کرد که باید هم همینطور باشد، به ریشههای رانتی یعنی آنچه که مثلاً فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی را به وجود آورد توجه کنیم، وگرنه بازهم به مشکل بر میخوریم.
اگر 5، 10 یا 20 نفر را بگیرند و حتی اعدام هم کنند اما آن ریشههای فساد که دوباره افراد مفسد دیگری را تولید میکند برطرف نشود، مشکلات همچنان وجود خواهد داشت.
از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه کشور وجود نشاط و امید به جای ناامیدی و افسردگی در حوزه های مختلف اجتماعی است که از وظایف دولت آتی بستر سازی و زمینه سازی برای نشاط ، امید، انگیزه و روحیه قوی برای ایجاد یک حماسه اقتصادی و سیاسی است.
یکی از ناهنجاریهای اجتماعی دیگری که وجود دارد این است که نظام خانواده و انضباطات اجتماعی وضعیت مناسبی ندارد. مثلاً درباره حقوق فردی آنطور که باید و شاید افراد نمیتوانند حق خود را بگیرند. یعنی اگر کسی بخواهد به راحتی و بدون دغدغه حق خود را گرفته و به دادخواهی و تظلم بنشیند، این تصور وجود دارد که یا باید کلی رابطه داشته باشد یا اینکه احتمالاً توانایی گرفتن حق وجود ندارد. یعنی حداقل استشمام عمومی این است که فضای خوبی در اینباره نیست.
البته ممکن است این حقیقت نداشته باشد اما تصور مردم این است. اینها مسائل خوبی برای یک نظام نیست. یعنی در رابطه با حقوق فردی و همچنین بیانضباطی و ناهنجاریهای اجتماعی مانند طلاق، فحشا، منکرات و اعتیاد نقاط ضعف فراوانی وجود دارد که دولت آتی برای حل آنها باید برنامه عملی داشته باشد.
در حوزه اقتصاد، بالقوههای ما خوب است اما در بالفعلها آسیب جدی و نقاط ضعف فراوان وجود دارد. لذا باید همه پتانسیل کشور اعم از ظرفیتهای انسانی، منابع مالی، فرصتهای تاریخی و روابط بینالمللی را به میدان بیاوریم. چگونگی اجرای آن این است که دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم.
در برنامه کوتاهمدت که به صورت مقطعی است، یک قسمت مربوط به نیازهای امروز کشور برای اکثریت جامعه است: در رابطه با تورم و معیشت مردم ، تغذیه، مسکن، بهداشت ، آموزش، رفع بیکاری و اشتغال، سامان دادن به نظامات ارزی و حل مشکلات عادی بخش تولید و از این قبیل موارد که در اولین فرصت باید مورد برنامه ریزی قرار گیرد. این گونه برنامه ریزی همان گونه که در شرایط جنگ که کشور فقط ده میلیارد دلار ارز داشت و جنگ را نیز باید اداره می کرد امکان پذیر بود. دولت آتی علیرغم داشتن محدودیت های بسیار میتواند با تدبیر و با استفاده از تجربیات گذشته و امکانات موجود ساماندهی کرده و بستر لازم را برای کارهای بلند مدت تر آماده نماید.
در حوزه مسکن نیز باید برای مردم، آرامش را فراهم کنیم. این چگونه ممکن است؟ دولت محترم، زحمت کشیده و 3/1 میلیون واحد مسکن را به صورت نصفهکاره و یا آماده تهیه کرده و ما چارهای نداریم تا علیرغم همه مشکلات این طرحها در برنامهریزی، آن را به اتمام برسانیم. این کار نیاز به منابع متنابهی برای تکمیل آن دارد و چگونگی انجام آن در ریز برنامههای آتی ما پیش بینی شده است.
در نظام بهداشت، سلامت و درمان جامعه با مشکل روبرو هستیم. مردم ما سالانه حدود 40 هزار میلیارد تومان هزینه سلامت میدهند و آنچه که دولت و سازمانهای بیمهای میپردازند حدود 15 هزار میلیارد تومان است. 25 هزار میلیارد تومان را مردم میدهند که بیش از 50 درصد یعنی نزدیک به دو سوم این هزینهها است و واقعا تامین این مقدار هزینه توسط اقشار مختلف مردم نگران کننده است و مردم به ویژه طبقات آسیب پذیر حتی متوسطین جامعه قدرت تامین آن را ندارند. یکی از دغدغههای عاجل مردم، چگونگی ساماندادن به نظام بهداشت، سلامت و درمان است که دولت آتی باید در این زمینه چاره اندیشی نماید. .
در نظام آموزش نیز با وجود اینکه حدود یک پنجم بودجه دولت به آن اختصاص دارد اما خروجی این حوزه متناسب با آن بودجه نیست، یعنی معلمان نگران هستند و وضعیت دانشآموزان از نظر کیفیت مناسب نیست و محتوای درسها نیز باید سامان بگیرد. لذا نظام آموزشی و آموزش عالی یکی از دغدغههای اساسی است که باید به آن توجه شود.
به گونه ای که خروجی نظام آموزش ابتدایی و متوسطه و دانشگاهی کشور منجر به فارغ التحصیلان بارور شده، متبحر، کاردان و در عمل مفیدتر و کاراترباشند.
باید همه سلایق و جریانات فکری بتوانند در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخابات حضور پیدا کنند و در کل نیز وظیفه دولت آتی این است که بستر لازم را برای امکان حضور همه این سلیقهها بر اساس آرمانها، اعتقادات و ارزشهای نظام بهوجود بیاورد. این کار به یک سعه صدر نیاز دارد تا فضایی ایجاد شود که جریانات سیاسی معتقد و در چارچوب نظام بدون دغدغه در این عرصه حضور پیدا کنند.
ما چه درحوزههای داخلی و چه خارجی باید به جای تعارض، استراتژی تعامل را بر اساس اصول ارزشی و آرمانی عزت،حکمت و مصلحت انتخاب کنیم. اقتضائات امروز جهان و منطقه به گونهای است که جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاه خود و حفظ همه اصول خویش، اقتدار لازم را دارد.
دشمنان متوجه شدهاند که دولت جمهوری اسلامی دولتی نیست که بتوان با آن برخورد حذفی کرد بلکه باید با آن تعامل منطقی انجام داد و دشمنی با آن را کنار گذاشت. البته این احتیاج به یک تدبیر دارد و این تدبیر را دولت آتی باید بر اساس ذهنیتی که مقام معظم رهبری فرمودند یعنی فضاسازی برای جلوگیری از تخاصم و زمینهسازی برای یک تعامل متکی بر ارزشهای اسلامی فراهم کند.
ضرورت بازنگری جدی در روابط اجتماعی و قوای سهگانه/ باید از حقوق فردی و اجتماعی محافظت کرد
در حوزههای اجتماعی باید یک بازنگری جدید در روابط اجتماعی داشته باشیم. یعنی درباره ناهنجاریهایی که در نظامات مختلف اجتماعی از حوزه خانواده گرفته تا روابط میان دولت و مردم ، مردم و مردم و قوای سهگانه در مجموعه ارکان نظام وجود دارد، باید یک بازنگری صورت گیرد تا آسیبهایی که در جامعه داریم کاهش یابد. واقعیت این است که یک نوع بیاعتمادی در کشور ایجاد شده و روابط ناهنجاری را در جامعه به وجود آورده است.
مثلاً اگر در مسأله قضا، حقوق فردی و اجتماعی را واقعاً درست تبیین کنیم، یعنی با احترام در حقوق فردی و با انضباط در حقوق اجتماعی برخورد کنیم، بسیاری از این ناهنجاریها بهوجود نخواهد آمد. بنابراین باید از حقوق اجتماعی به صورت محکم محافظت کرد تا کسی جرأت لطمهزدن به آن را نداشته باشد و همزمان باید حقوق فردی را در کمال خودش رعایت کرد. این کار احتیاج به یک بازنگری در روابط ، رفتار و سیاستها دارد که البته امکانپذیر است. در یک جمله قانونمداری ، انضباط و ایفای تعهدات و عقود و پایبندی عملی به حقوق فردی و اجتماعی از جانب همه یعنی حاکمیت و آحاد مردم باید نصب العین قرار گیرد.
با توجه به این موضوعات باید یک رابطه نزدیکتر با حوزههای علمیه، بزرگان دینی و اخلاقی، جامعهشناسان دانشگاهی و الگوهای مورد احترام جامعه بهوجود آید تا تعریف و رفتار مناسبی از مسائل و رفتارهای فرهنگی داشته باشیم. واقعاً باید به علما و بزرگان دینی و اخلاقی و همچنین جامعهشناسان و روانشناسان توجه کرد تا با استفاده از رهنمودها و هدایتهای بزرگان و خبرگان خوش اخلاقی را به جامعه برگردانیم.
ما یک کشور نجیب و مردم خوشاخلاقی بوده و خواهیم بود. اخلاق ما بر موازین معنوی شکل میگیرد و بخش بسیاری از روابط خانوادگی، نجابت و اصول اداره امور ما بر اساس معنویات و فطریات است
دولت آتی موظف است بستر سازی و زمینه لازم را در عمل فراهم آورد. خوشبختانه علاوه بر زمینه های اعتقادی و دینی و ملی فصل اول برنامه پنجم در موارد بسیاری دولت را موظف به این مهم کرده است.
در حوزه روابط امنیتی و نظامی نیز که یکی از نقاط قوت و اقتدار ما است، باید آن را تقویت کنیم تا کسی حتی جرأت فکر تعرض به کشورمان را هم نداشته باشد. یعنی آن اقتدار نظامی و امنیتی که ما در منطقه و در کشور داریم را تقویت کنیم. البته پیشرفتهای علمی کشورمان در حوزه صنایع نظامی و دفاعی و در زمینههای فناوری و علوم جدید نیز افتخارآمیز است.
در این شرایط جایگاه جمهوری اسلامی ایران جایگاه والاییست که در این تغییر و تحول تأثیرگذاری زیادی دارد. مردم منطقه نیز همین انتظار را از ما دارند که عملاً بر مسائل منطقه تأثیر بگذاریم. هیچ حادثهای در منطقه اتفاق نمیافتد که عمل و عکسالعمل جمهوری اسلامی ایران در آن نقشی نداشته باشد. لذا با توجه به چنین موقعیتی باید بر اساس نظام تدبیر تعاملی و انتخاب بهترین گزینه، در تمامی حوزه ها فرصتها را از دست ندهیم.
لازمه این کار، یک روحیه تعاملی و تدابیر متناسب با منطقه است که امروز جمهوری اسلامی ایران توانایی سختافزاری و نرمافزاری برای این تعامل را دارد. دولت آتی نیز باید در این زمینه یا یک نگاه جدید و همکاریهای منطقهای و پیمان های منطقهای همهجانبه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حرکت کند.
منطقه خاورمیانه میتواند به یکی از قطبهای قدرت جهانی تبدیل شود که عوامل آن از انرژی گرفته تا نیروی انسانی، بازار و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی ژءواکونومیکی برای یک منطقه قوی اقتصادی با نقش کلیدی در نظام مهندسی جهانی را داراست. یکی از وظایف دولت آتی، توجه ویژه به این قضیه متناسب با واقعیت ها می باشد.
همه این موضوعات حتماً قابلیت اجراییشدن را دارند و باید به سمت یک جریان امیدبخش حرکت کنیم نه افسردگی. یعنی بالقوهها و توانایی در حوزههای مختلف، دورنمای امیدبخشی را به شرط برنامهریزی مدبرانه با تکیه بر علم، تجربه و فناوری فراهم میکند.
اگر کارها بیبرنامه و بدون تدبیر لازم باشد، همه فرصتها به تهدید تبدیل می شود لذا بر همه نخبگان، خبرگان، صاحبنظران، مدیران، دلسوزان نظام و همه اقشار مردم لازم است با اعتماد و توکل بر خدا، همدلی، با یک فضای تعاملی و اعتدال و قانونمداری با روحیه و انگیزه و با نشاط برای آیندهای امیدبخش حرکت کنیم.
تکاپوی انتخاباتی افراد و گروههای مختلف سیاسی برای خلق حماسهای دیگر در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم از اواخر سال 91 آغاز شد.
جریانات اصولگرا، اصلاحطلب، حامیان دولت و افراد مستقل، 4 جریان اصلی آرایش انتخابات ریاستجمهوری امسال هستند.
در میان اصولگرایان، ابتدا ائتلاف 1+2 توسط علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل تشکیل شد و سپس ائتلاف گروههای 15 گانه اصولگرا محمد رضا باهنر، منوچهر متکی، یحیی آلاسحاق و حجج اسلام مصطفی پورمحمدی و سید محمد حسن ابوترابی فرد را به عنوان 5 کاندیدای خود برگزیده تا از میان آنها کاندیدای اصلی را انتخاب کنند.
بر اساس اعلام ائتلاف بزرگ اصولگرایان که اخیراً حجتالاسلام موسیپور را به عنوان دبیر خود انتخاب کرده، همه افراد و گروههای اصولگرا که 4 اصل اسلام، انقلاب اسلامی، خط امام و رهنمودهای رهبری را قبول دارند، میتوانند به این ائتلاف بپیوندند.
به همین منظور باشگاه خبرنگاران مصاحبهای تفصیلی با "یحیی آلاسحاق" به عنوان یکی از کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان ترتیب داده و مباحثی مانند ساز و کار ائتلاف اصولگرایان، ساز و کار جامعه روحانیت مبارز در این خصوص، رابطه آن با ائتلاف 1+ 2، نقاط مثبت و منفی دولت فعلی و برنامهها و راهکارهای اجرایی وی برای دولت آینده را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه مشروح این مصاحبه آمده است.
حماسه یعنی حضور حداکثری ملت ایران
باشگاه خبرنگاران: هدف از تشکیل ائتلاف بزرگ اصولگرایان که تاکنون کاندیداهای 5 گانه را معرفی کرده، چیست؟
انتخابات سال 92 یکی از مقاطع حساس کشور است و همانطور که مقام معظم رهبری در مشهد فرمودند، امسال باید در دو حوزه سیاسی و اقتصادی یک حماسه بهوجود بیاید. این حماسهها باید طوری صورت گیرد تا ما هم در روابط داخلی و هم روابط خارجی نسبت به اهداف نظام و جایگاه کشورمان، جبران مافات کرده و در رسیدن به اهداف خود با سرعت بیشتر پیش برویم.
یکی از این حوزهها چگونگی مدیریت انتخابات و حضور مردم و مسئولینی است که میخواهند مسئولیت قبول کنند و بار مدیریتی و اجرایی کشور را به دوش بکشند، لذا حماسه یعنی حضور حداکثری ملت ایران و همه کسانی که میتوانند در این مقطع تاریخی حضور پیدا کنند. این حماسه بدون یک کار برنامهریزی و مهندسی شده امکانپذیر نیست.
قطعاً در کشور جناحها، سلایق و دیدگاههای مختلفی در عرصه سیاسی وجود دارد و در حال حاضر اصلاح طلبان، اصولگرایان، حامیان دولت و افراد مستقل به نوعی علاقمند به شرکت در انتخابات هستند. لذا اولین ضرورت این است که بستر لازم برای حضور همه سلیقهها و جریانات سیاسی آماده شود. خوشبختانه مقام معظم رهبری با تبیین بسیار صریح و روشن فرمودند که اگر کسانی به صحنه نیایند یعنی به گونهای با انتخابات قهر کرده باشند، باید بدانند با مجموعه نظام و ملت مشکل دارند لذا همه باید بیایند.
از جمله این سلایق فکری، اصولگرایان هستند. البته باید از عنوان اصولگرایی یک تعریف روشنی بشود که اصولگرایی یعنی چه؟ اصولگرا یعنی مجموعه کسانی که اصول حاکم بر نظام یعنی آرمانها و اهداف انقلاب را قبول دارند و مشخصاً در اعتقاد والتزام به چهار اصل اسلام، انقلاب اسلامی، خط امام و رهنمودهای رهبری دستهبندی شده و کسانیکه به این چهار اصل پایبند باشند را اصولگرا می نامیم.
مجموعه اصولگرایان یک جریان فکری را در کشور به راه انداختهاند که با افراد و گروههای دیگر در سلیقهها و تاکتیکهای اجرایی، برنامههای مدیریتی، نوع نگرش به سیاستهای داخلی و خارجی، تعاملات، ارتباطات و ... اختلافاتی دارند. اولین کار لازم جمع شدن این مجموعه در زیر یک خیمه با یک نگاه واحد برای تنظیم حضور خود در انتخابات و رقابت با دیگر سلایق بود.
از جبهه پایداری و ائتلاف 1+2 دعوت کردهایم/ رقابت میان اصولگرایان لازم نیست
این مجموعه با هماهنگی انجام شده و با یک نگاه باز همه کسانیکه این چهار اصل و رهنمودهای روحانیت اعم از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز را قبول داشته و در رفتارهایشان آرمانهای اسلامی و انقلابی را ملاک قرار میدهند، پذیرفته تا به یک نظام مدیریتی و مهندسی در انتخابات برسد.
شروع این جریان توسط آقایان ولایتی، قالیباف و حداد تحت عنوان یک بلوک به نام 1+2 بود و سپس مجموعه پانزده طیف اصولگرا که در احزاب،گروهها، انجمنها و نهادهای مختلف تحت عنوان "جبهه پیروان خط امام و رهبری" با یکدیگر در سالیان طولانی کار کردهاند با یک کار جمعی از بین خودشان سه نفر را به عنوان کاندیدای خود برای حضور در انتخابات برگزیدند که آقایان باهنر ، آل اسحاق و متکی هستند.
ما با توجه به آن روحیهای که افراد هماهنگ و همجهت با یکدیگر در این مجموعه دارند، اعلام کردیم که هر کس این اهداف و جامعتین را به عنوان یک هماهنگکننده که در موارد اختلافی، فصلالخطاب باشد قبول دارند به این مجموعه بپیوندد لذا آقایان پورمحمدی و ابوترابی نیز به ما اضافه شدند و ما انتظار داریم که افراد و گروههای دیگر نیز به ما ملحق شوند. مجموعه ما یک مجموعه باز است و جای نگرانی نداریم تا از همه دعوت کنیم که بیایند و در این میدان با همدیگر وارد کارزار مشترکی شویم، زیرا مجموعه اصولگرایان میتوانند با همدلی و هماهنگی به رقابت با بقیه سلایق بپردازند.
مثلاً اصلاحطلبان سلیقه ویژه خود را دارند. ضمن اینکه عمده آنها به اصول نظام معتقد هستند و باید بین فتنه گران و اصلاحطلبان تفاوت قائل شد. در میان اصلاحطلبان نیز معتقدین و ملتزمین به نظام وجود دارد و همچنین عمده حامیان دولت نیز معتقد به اصول نظام هستند، اما این جریانات با سلایق خاص و دیگری حضور دارند. لذا رقابت داخلی میان اصولگرایان لازم نیست و اصولگرایان میتوانند با دیگر جریانات رقابت کنند و رقبای ما این جریانات یا برخی منفردین و مستقلین هستند که با بعضی دیدگاههای خود در نظام مدیریتی میتوانند جزء رقبا باشند.
به هرحال، موفقیت اصولگرایان با یک نوع همدلی و هماهنگی میان طیف خود بهدست میآید. بنابراین حلقه اولیه ائتلاف اکثریت اصولگرایان با حضور پنج نفر شکل گرفته و امکان اضافه شدن به آن نیز وجود دارد و با دعوتی که ما از جبهه پایداری و ائتلاف 1+2 و همه مستقلین داشتهایم، این درب باز است تا مجموعه اصولگرایان در زیر یک خیمه جمع شده و به رقابت با دیگر جریانات بپردازند.
مجموعه اصولگرایی باید به نظر واحدی برسد
باشگاه خبرنگاران: آیا ائتلاف بزرگ اصولگرایان موازیکاری با ائتلاف 1+2 نیست؟حتماً موازی نخواهد شد و نهایتاً ما باید به سمت یک نظر واحد برویم و در حالحاضر در شروع این جریان برای ایجاد یک فضای حماسهای و فعال کردن همه کشور در انتخابات و به منظور اینکه هر کس هرچقدر توان دارد به صحنه بیاورد، این ائتلاف را تشکیل دادهایم تا افراد دیدگاههای مختلف خود را در چارچوب اصولگرایی بیان کنند و نهایتاً این مجموعه اصولگرایی حتماً به یک نظر واحدی برسد که این قطعاً امکانپذیر است.
باشگاه خبرنگاران: آیا با توجه به صحبتهایی که درباره دعوت ائتلاف بزرگ اصولگرایان از جبهه پایداری شده، اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟
اقدامی در سطح رسمی صورت نگرفته اما به صورت عام اعلام کردهایم که آمادگی داریم تا با جبهه پایداری نیز مذاکره کنیم و آنها هم بیایند و اگر صحبتی دارند، مطرح کنند. بالآخره اصولگرایی یکسری شاخص و میزان دارد و اگر بر اساس آن شاخصها به یک نظر واحد برسیم، قطعاً مطلوب همه است.
قطعاً جامعتین را فصلالخطاب میدانیم
باشگاه خبرنگاران: برخی از اعضای جامعه روحانیت مبارز ساز و کاری مبنی بر انتخاب سه نفر از همه ائتلافهای اصولگرایان و سپس برگزیدن یک نفر در مرحله نهایی با تعهدی که نسبت به قبول شروط آن جامعه میگیرند، اعلام کردهاند. نظر شما درباره این ساز و کار چیست؟ما اصولگرایان قطعاً جامعتین را فصلالخطاب و هماهنگکننده میدانیم. یعنی اگر به اختلافی یا مشکلی در مکانیزم اجرا برخوردیم، پایبند به نظرات جامعتین هستیم. اما اینکه این مکانیزم چیست، اظهارنظرهای مختلفی درباره آن وجود دارد. برخی همین مکانیزمی که شما مطرح کردید را گفتهاند و برخی نیز هنوز آن را به این ترتیب قطعی نمیدانند. اما قطعاً به یک نفر واحد خواهیم رسید. حال اینکه با چه مکانیزمی باشد، به نظر من هنوز پختگی کامل در آن نیست.
در حالحاضر مجموعه گروههای اصولگرا به صورت فردی و بلوکی تلاش میکنند و قرار آنها بر این است که تا موقع ثبتنام بر اساس نظام نظرسنجی و حسی که از جامعه برای شناخت کسی که امکان مقبولیت و احتمال رأی بیشتر را به عنوان بهترین و مناسبترین افراد گرفته میشود، با یک مکانیزمی آن فرد اصلح را انتخاب کنند.
اینکه آن مکانیزم چیست، باید به صراحت بگویم که این موضوع هنوز در حال تکمیل است و لذا خود گروههای اصولگرا باید به یک مکانیزمی برسند و نهایتاً با هماهنگی جامعتین به یک نظر واحد خواهند رسید.
باید یک بازنگری در رفتار خودمان و مسائل حکومتی انجام دهیم
باشگاه خبرنگاران: با توجه به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه رئیسجمهور آینده باید نقاط قوت رئیس جمهور قبلی را داشته و نقاط ضعف آن را نداشته باشد، نقاط مثبت و منفی رئیس جمهور و دولت فعلی چه بوده است؟اگر بخواهیم واقعیتها را همانطور که هست بیان کنیم باید به ارزیابی حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، روابط بینالملل، مسائل امنیتی و همه حوزههای حکمرانی بپردازیم. یعنی در هر سیستمی حتی در یک بنگاه باید هرچند وقت یکبار بر اساس روش سیستمی، یک بازخوردی از کار خود صورت دهد که مجموعه اقدامات انجام شده چقدر با اهداف منطبق بوده و نقاط ضعف و قوت آن چه بوده و این لازمه هر کاری است.
بازنگری جدا از اینکه یک روش علمی بوده یک روش دینی هم هست. یعنی ما باید در هر مقطعی یک بازنگری در رفتار خودمان و نیز در حوزه مسائل حکومتی داشته باشیم. مخصوصاً درقوه مجریه که اکنون بحث انتخابات آن هست، یکسری نقاط قوت و ضعف داشتهایم که اگر به درستی به آنها توجه نکنیم به مشکل جدی بر میخوریم.
نقاط مثبت دولت/ این دولت جسور بود و انرژی زیادی از خود نشان داد
از نقاط قوت این دولت، جسارتی است که داشته و واقعاً باید منصفانه گفت که دولت جسوری بود و بسیاری از کارهایی که دولتهای قبلی علیرغم اعتقاد به آن، به دلیل عدم جرأت یا فقدان الزامات و اقتضائات، نتوانستند انجام دهند، این دولت ریسک کرد و انجام داد. لذا ریسکپذیری این دولت خوب بود.مثلاً در هدفمندکردن یارانهها واقعاً این موضوع وجود داشت، زیرا در آن موقعی که خود من وزیر بودم میخواستم در بحث کالاهای اساسی مانند گندم این کار را شروع کنم، اما در عمل دیدیم که یکسری الزاماتی میخواهد که وجود ندارد علیرغم اینکه عزم دولت و مجلس برای انجام آن وجود داشت اما مجموعه اقتضائات آماده نبود و نشد اما این دولت واقعاً جرأت کرد و این کار را انجام داد.
درباره مسائل بینالمللی نیز این دولت واقعاً یکسری کارهای جسورانه انجام داد، اگرچه نقاط ضعفی هم وجود داشت. این دولت هم در اجرای هدفمندکردن یارانهها و هم در مسائل بینالمللی در اجرا به مشکل برخورد و برخی از آسیبهایی که دیدیم ناشی از عدم تدبیر صحیح در کار بود. در روابط خارجی نیز علیرغم آن جسارت، به دلیل نامناسب بودن تدابیر به یکسری مشکلات برخوردیم.
حقاً و انصافا باید گفت این یک دولت انرژیدار است. این دولت انرژی زیادی از خود نشان داد و همه دولت به صورت شبانهروز در صحنههای مختلف حضور داشتند ولیکن برای اداره امور کشور انرژی تنها کافی نیست بلکه تدبیر انضباط و قانونمداری نیز از اصول الزامی موفقیت است. حال، این نکته وجود دارد که آیا این انرژی را درست مصرف کردند یا نه؟ لذا علیرغم داشتن نقاط مثبت بسیار، نقاط منفی و ضعف هم وجود داشته است.
نقاط ضعف دولت/ عدم استفاده از ظرفیتهای انسانی و بیاعتنایی به کلانهای اقتصادی
در حوزه اقتصاد حقیقتاً این دولت یک فرصت استثنایی در منابع داشت. حدود 600- 500 میلیارد دلار در دولت نهم و دهم درآمد ارزی وجود داشت که از ابتدای تاریخ فروش نفت ایران از زمان قرارداد دارسی تا کنون حدود نصف آن درآمد است. یعنی ما ظرف 70 سال گذشته یک درآمد ارزی داشتیم و ظرف این دو دوره، حدود نصف آن مقدار درآمد ارزی وجود داشت و این فرصتی بسیار مهم برای یک برنامهریزی منظم بود که می توانست باعث رشد و توسعه و نزدیک شدن به اهداف چشم انداز باشد.
در حوزه منابع انسانی، ظرفیتهای دانشگاهی، حوزههای مختلف تخصصی و ... به دلیل سرمایهگذاریهای قبلی، دارای موقعیت خوبی بودهایم. بنابر گزارش مراکز جهانی در حوزه توسعه انسانی در منطقه اول هستیم، یعنی امکانات بزرگی در این زمینه داریم. به اضافه اینکه تجربیات بالایی در ظرف سی سال گذشته در نظام مدیریتی پیدا کرده ایم با تحمل هزینههای بسیار انسانها ومدیران با ظرفیت، باتجربه و توانا پا به عرصه گذاشتند. اما بسیاری از این ظرفیتها در این دولت کنار گذاشته شدند و از همه تجربیات،اطلاعات و تواناییها آنطور که باید و شاید استفاده نشد. لذا این مسأله یکی از نقاط ضعف این دولت بوده است.
درباره مسائل کلان حوزه اقتصادی نیز رهبر معظم انقلاب به روشنی فرمودند که از جمله ضعفهای این دولت، بیاعتنایی به کلانهای اقتصادی بوده است. مثل اشتغال، سرمایهگذاری، صادرات، واردات، تعاملات بینالمللی اقتصادی و بحث بهرهوری که قرار بود در سند چشمانداز از ارکان عمده کارآیی ما باشد، اما روز به روز افول کرده و درصد بهرهوری ما پایین آمده که دلیل آن هم نوع برخورد این دولت با اقتصاد بود.
رشد اقتصادی کشور حداکثرها نصف عدد تعیین شده چشم انداز و حدود یک درصد است.
دولت به فکر توزیع عادلانه درآمدها بود/ خالص اشتغال صفر شد!
دولت محترم با حسننیت مدل و الگوی مدیریت اقتصادی را اقتصاد توزیعی و توزیع مجدد انتخاب کرد تا درآمدهای بهدست آمده و فرصتهای اقتصادی در کشور را به طور عادلانه توزیع کنند. یعنی به جای اینکه به فکر در آمد بالا یا ایجاد تعادل بین توزیع و درآمد باشند به دنبال اقتصاد توزیعی بودهاند.در اقتصاد دو شاخه وجود دارد: یک شاخه هزینه و یک شاخه درآمد. توجه دولتهای قبلی عمدتاً به درآمد بود و به مسائل اجتماعی و عدالتی حاشیه ای نگاه کردند. لذا یک شکاف و تبعیض میان دارا و ندار ایجاد شد که به جامعه آسیب رساند. دولتهای نهم و دهم خواستند تا آن آسیب را جبران کنند و اکثر همت و برنامهها و سیاستهای خود را بر روی توزیع عادلانه در آمدها و فرصتهای موجود گذاشتند.
و تقریبا یک گروه مخاطب 20 میلیون نفری انتخاب کردند تا همه فرصتهای شغلی و در آمدها را بین آنها به صورت عادلانه توزیع کنند. از جمله اینکه به سمت هدفمندکردن یارانهها، سرمایهگذاری در مناطق مختلف، آمایش سرزمین و توجه به چگونگی توزیع تسهیلات بانکی رفتند و کمتر به تولید و اشتغال توجه شد.
هماکنون خالص اشتغال تقریباً صفر است، یعنی ظرف این مدت علیرغم حجم عظیم درآمد ارزی 500 تا 600 میلیارد دلار، مجموعه کسانی که وارد اشتغال جدید شده یا از شغل بیرون رفتهاند تقریبا صفر است. در حالیکه ما سالانه احتیاج به 500 تا 600 هزار شغل جدید داریم و با محاسبه عقب ماندگی شعلی و بیکاری حدود سه میلیون بیکار داریم که این یکی از مشکلات اساسی کشور است.
تورم، کم توجهی به تولید و روزمره شدن اقتصاد نتیجه سیاستهای دولت بود
نتیجه منطقی این نوع نگاه به تورم منجر میشود، یعنی مخارج به وسیله توزیع درآمدها افزایش یافته و با حجم عظیم درآمدهایی که وجود داشته، به جای اینکه در بحث تولید و یا حتی در بخش عمرانی سرمایهگذاری شود، در سال 91 تنها 18 درصد از بودجههای مصوب بخش عمرانی اختصاص داده شد. به دلیل همین مشکلات و عدم سرمایهگذاری در بخش تولید، برنامهریزی این بخش که در برنامههای چهارم و پنجم توسعه آمده بود با مشکلات جدی مواجه گشت.درباره جهتگیری منابع اقتصادی مانند منابع بانکی نیز با توجه به اینکه اقتصاد کشورمان بانک محور است، عمده تسهیلات به یک جهت خاص مانند مسکن مهر رفت که البته باید در جای خودش به آن توجه ویژه شود و باید آن را به اتمام رساند. اما بقیه حوزههای اقتصاد و تولید دچار مشکل بوده است.
لذا آنچه که از نقاط ضعف این دولت میتوان مطرح کرد، بی اعتنایی به کلانهای اقتصاد و روزمره شدن اقتصاد است. یعنی اینکه بخواهیم به صورت موردی و انتزاعی مسائل را حل کنیم اشتباه است، زیرا اقتصاد به عنوان یک مجموعه و برآیندی از همه حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده و ماحصل خروجی آن، رشد و توسعه و پیشرفت، رفاه، تولید ثروت و اشتغال است. انتزاعی نگاه کردن به یک بخش از اقتصاد مانند رفاه عموم و فقط توزیع کردن درآمدها به بقیه بخشها آسیب رسان بوده است.
ایجاد فضای تعارضی در کشور/ وضعیت نامناسب نظام خانواده و اجتماع
در حوزههای اجتماعی، یکی از مشکلات، ایجاد فضای تعارضی به جای فضای تعاملی در کشور است. این دولت با حسننیت برای اینکه جلوی فساد را بگیرد و مفسدین را افشا کند، فضای کشور را به سمتی برد که متأسفانه همه با هم درگیر هستند. با ریشه های اصلی فسادساز برخورد اساسی و علمی نشد و همان طوری که باید با مفسد و رانت خوار مبارزه کرد باید با فضای رانت و فساد ساز نیز مبارزه جدی و علمی کرد.البته برخورد با مفسدین لازم است اما این باید با یک نگاه اصولی و ریشهای باشد. یعنی به جای اینکه بگوییم باید با رانتخواران مقابله کرد که باید هم همینطور باشد، به ریشههای رانتی یعنی آنچه که مثلاً فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی را به وجود آورد توجه کنیم، وگرنه بازهم به مشکل بر میخوریم.
اگر 5، 10 یا 20 نفر را بگیرند و حتی اعدام هم کنند اما آن ریشههای فساد که دوباره افراد مفسد دیگری را تولید میکند برطرف نشود، مشکلات همچنان وجود خواهد داشت.
از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه کشور وجود نشاط و امید به جای ناامیدی و افسردگی در حوزه های مختلف اجتماعی است که از وظایف دولت آتی بستر سازی و زمینه سازی برای نشاط ، امید، انگیزه و روحیه قوی برای ایجاد یک حماسه اقتصادی و سیاسی است.
یکی از ناهنجاریهای اجتماعی دیگری که وجود دارد این است که نظام خانواده و انضباطات اجتماعی وضعیت مناسبی ندارد. مثلاً درباره حقوق فردی آنطور که باید و شاید افراد نمیتوانند حق خود را بگیرند. یعنی اگر کسی بخواهد به راحتی و بدون دغدغه حق خود را گرفته و به دادخواهی و تظلم بنشیند، این تصور وجود دارد که یا باید کلی رابطه داشته باشد یا اینکه احتمالاً توانایی گرفتن حق وجود ندارد. یعنی حداقل استشمام عمومی این است که فضای خوبی در اینباره نیست.
البته ممکن است این حقیقت نداشته باشد اما تصور مردم این است. اینها مسائل خوبی برای یک نظام نیست. یعنی در رابطه با حقوق فردی و همچنین بیانضباطی و ناهنجاریهای اجتماعی مانند طلاق، فحشا، منکرات و اعتیاد نقاط ضعف فراوانی وجود دارد که دولت آتی برای حل آنها باید برنامه عملی داشته باشد.
باید همه پتانسیل کشور را برای بهبود اقتصاد به میدان بیاوریم
باشگاه خبرنگاران: اگر به عنوان کاندیدای قطعی اصولگرایان انتخاب شدید معیارها، دیدگاهها، اصول برنامهها و افکار شما در حوزههای مختلف برای ریاستجمهوری چیست؟در حوزه اقتصاد، بالقوههای ما خوب است اما در بالفعلها آسیب جدی و نقاط ضعف فراوان وجود دارد. لذا باید همه پتانسیل کشور اعم از ظرفیتهای انسانی، منابع مالی، فرصتهای تاریخی و روابط بینالمللی را به میدان بیاوریم. چگونگی اجرای آن این است که دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم.
در برنامه کوتاهمدت که به صورت مقطعی است، یک قسمت مربوط به نیازهای امروز کشور برای اکثریت جامعه است: در رابطه با تورم و معیشت مردم ، تغذیه، مسکن، بهداشت ، آموزش، رفع بیکاری و اشتغال، سامان دادن به نظامات ارزی و حل مشکلات عادی بخش تولید و از این قبیل موارد که در اولین فرصت باید مورد برنامه ریزی قرار گیرد. این گونه برنامه ریزی همان گونه که در شرایط جنگ که کشور فقط ده میلیارد دلار ارز داشت و جنگ را نیز باید اداره می کرد امکان پذیر بود. دولت آتی علیرغم داشتن محدودیت های بسیار میتواند با تدبیر و با استفاده از تجربیات گذشته و امکانات موجود ساماندهی کرده و بستر لازم را برای کارهای بلند مدت تر آماده نماید.
در حوزه مسکن نیز باید برای مردم، آرامش را فراهم کنیم. این چگونه ممکن است؟ دولت محترم، زحمت کشیده و 3/1 میلیون واحد مسکن را به صورت نصفهکاره و یا آماده تهیه کرده و ما چارهای نداریم تا علیرغم همه مشکلات این طرحها در برنامهریزی، آن را به اتمام برسانیم. این کار نیاز به منابع متنابهی برای تکمیل آن دارد و چگونگی انجام آن در ریز برنامههای آتی ما پیش بینی شده است.
در نظام بهداشت، سلامت و درمان جامعه با مشکل روبرو هستیم. مردم ما سالانه حدود 40 هزار میلیارد تومان هزینه سلامت میدهند و آنچه که دولت و سازمانهای بیمهای میپردازند حدود 15 هزار میلیارد تومان است. 25 هزار میلیارد تومان را مردم میدهند که بیش از 50 درصد یعنی نزدیک به دو سوم این هزینهها است و واقعا تامین این مقدار هزینه توسط اقشار مختلف مردم نگران کننده است و مردم به ویژه طبقات آسیب پذیر حتی متوسطین جامعه قدرت تامین آن را ندارند. یکی از دغدغههای عاجل مردم، چگونگی ساماندادن به نظام بهداشت، سلامت و درمان است که دولت آتی باید در این زمینه چاره اندیشی نماید. .
در نظام آموزش نیز با وجود اینکه حدود یک پنجم بودجه دولت به آن اختصاص دارد اما خروجی این حوزه متناسب با آن بودجه نیست، یعنی معلمان نگران هستند و وضعیت دانشآموزان از نظر کیفیت مناسب نیست و محتوای درسها نیز باید سامان بگیرد. لذا نظام آموزشی و آموزش عالی یکی از دغدغههای اساسی است که باید به آن توجه شود.
به گونه ای که خروجی نظام آموزش ابتدایی و متوسطه و دانشگاهی کشور منجر به فارغ التحصیلان بارور شده، متبحر، کاردان و در عمل مفیدتر و کاراترباشند.
انتخابات نمود سیاست داخلی است/از تنگنظریها بیرون بیاییم
در حوزه سیاسی، دو بخش سیاست خارجی و سیاست داخلی وجود دارد که نمود سیاست داخلی در همین انتخابات و در چارچوب رهنمود ها و اصول حاکم و کلان کشور که از طریق مقام معظم رهبری بیان شده و قانوناً نیز ما باید بستری را فراهم کنیم و لازمه آن سعه صدر در برخوردها و زمینه سازیها است. باید همه سلایق و جریانات فکری بتوانند در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخابات حضور پیدا کنند و در کل نیز وظیفه دولت آتی این است که بستر لازم را برای امکان حضور همه این سلیقهها بر اساس آرمانها، اعتقادات و ارزشهای نظام بهوجود بیاورد. این کار به یک سعه صدر نیاز دارد تا فضایی ایجاد شود که جریانات سیاسی معتقد و در چارچوب نظام بدون دغدغه در این عرصه حضور پیدا کنند.
وظیفه دولت آتی ایجاد بستر لازم برای بهبود روابط خارجی است
در حوزه سیاست خارجی نیز با توجه به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، اگر حرفهای ما را قبول کنند و بتوان به آنها اعتماد کرد و ثابت شود که با ما دشمنی ندارند، وظیفه دولت آتی این است که بستر و فضای لازم را برای اجرایی شدن فرمایشات ایشان فراهم کند . یعنی اگر تدابیر اجرایی دولت آتی با رهنمودهای مقام معظم رهبری هماهنگ شود، امکان بهبود روابط خارجی و تعاملات با منطقه و جهان که از وظایف دولت در سند چشمانداز و اصول حاکم بر نظام است بهوجود میآید.ما چه درحوزههای داخلی و چه خارجی باید به جای تعارض، استراتژی تعامل را بر اساس اصول ارزشی و آرمانی عزت،حکمت و مصلحت انتخاب کنیم. اقتضائات امروز جهان و منطقه به گونهای است که جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاه خود و حفظ همه اصول خویش، اقتدار لازم را دارد.
دشمنان متوجه شدهاند که دولت جمهوری اسلامی دولتی نیست که بتوان با آن برخورد حذفی کرد بلکه باید با آن تعامل منطقی انجام داد و دشمنی با آن را کنار گذاشت. البته این احتیاج به یک تدبیر دارد و این تدبیر را دولت آتی باید بر اساس ذهنیتی که مقام معظم رهبری فرمودند یعنی فضاسازی برای جلوگیری از تخاصم و زمینهسازی برای یک تعامل متکی بر ارزشهای اسلامی فراهم کند.
ضرورت بازنگری جدی در روابط اجتماعی و قوای سهگانه/ باید از حقوق فردی و اجتماعی محافظت کرد
در حوزههای اجتماعی باید یک بازنگری جدید در روابط اجتماعی داشته باشیم. یعنی درباره ناهنجاریهایی که در نظامات مختلف اجتماعی از حوزه خانواده گرفته تا روابط میان دولت و مردم ، مردم و مردم و قوای سهگانه در مجموعه ارکان نظام وجود دارد، باید یک بازنگری صورت گیرد تا آسیبهایی که در جامعه داریم کاهش یابد. واقعیت این است که یک نوع بیاعتمادی در کشور ایجاد شده و روابط ناهنجاری را در جامعه به وجود آورده است.
مثلاً اگر در مسأله قضا، حقوق فردی و اجتماعی را واقعاً درست تبیین کنیم، یعنی با احترام در حقوق فردی و با انضباط در حقوق اجتماعی برخورد کنیم، بسیاری از این ناهنجاریها بهوجود نخواهد آمد. بنابراین باید از حقوق اجتماعی به صورت محکم محافظت کرد تا کسی جرأت لطمهزدن به آن را نداشته باشد و همزمان باید حقوق فردی را در کمال خودش رعایت کرد. این کار احتیاج به یک بازنگری در روابط ، رفتار و سیاستها دارد که البته امکانپذیر است. در یک جمله قانونمداری ، انضباط و ایفای تعهدات و عقود و پایبندی عملی به حقوق فردی و اجتماعی از جانب همه یعنی حاکمیت و آحاد مردم باید نصب العین قرار گیرد.
ضرورت توجه به علمای دینی، اخلاقی، جامعهشناسی و روانشناسی برای بازگشت اخلاق به جامعه
در حوزه فرهنگی، با اینکه فرهنگ یکی از نقاط قوت و اقتدار ما بوده و فرهنگ اسلامی و ایرانی و سابقه چندین هزار ساله تمدنی وجود دارد، اما متأسفانه با عدم برخورد صحیح، منطقی،علمی و عملی و دینی با مسائل فرهنگی شاهد یکسری ناهنجاریها در این حوزه هستیم.با توجه به این موضوعات باید یک رابطه نزدیکتر با حوزههای علمیه، بزرگان دینی و اخلاقی، جامعهشناسان دانشگاهی و الگوهای مورد احترام جامعه بهوجود آید تا تعریف و رفتار مناسبی از مسائل و رفتارهای فرهنگی داشته باشیم. واقعاً باید به علما و بزرگان دینی و اخلاقی و همچنین جامعهشناسان و روانشناسان توجه کرد تا با استفاده از رهنمودها و هدایتهای بزرگان و خبرگان خوش اخلاقی را به جامعه برگردانیم.
ما یک کشور نجیب و مردم خوشاخلاقی بوده و خواهیم بود. اخلاق ما بر موازین معنوی شکل میگیرد و بخش بسیاری از روابط خانوادگی، نجابت و اصول اداره امور ما بر اساس معنویات و فطریات است
دولت آتی موظف است بستر سازی و زمینه لازم را در عمل فراهم آورد. خوشبختانه علاوه بر زمینه های اعتقادی و دینی و ملی فصل اول برنامه پنجم در موارد بسیاری دولت را موظف به این مهم کرده است.
بهکارگیری نتایج تحقیقات علمی/ تقویت اقتدار نظامی و امنیتی کشور
در حوزه فناوری و علوم نوین نیز پیشرفت در حوزههای علمی مختلف باید تقویت شود، یعنی تولید علم و استفاده تجاری و عملی از علم و رابطه تحقیقات و کاربردهای علمی در حوزه صنعت و مسائل اقتصادی و اجتماعی نیز باید عملیاتی شود. باید از یکسو رشد و توسعه علم را تقویت کنیم و از سوی دیگر ارتباط عملیاتی برای بهکارگیری نتایج مطالعات و تحقیقات را بهصورت تجاری به وجود بیاوریم. در حوزه روابط امنیتی و نظامی نیز که یکی از نقاط قوت و اقتدار ما است، باید آن را تقویت کنیم تا کسی حتی جرأت فکر تعرض به کشورمان را هم نداشته باشد. یعنی آن اقتدار نظامی و امنیتی که ما در منطقه و در کشور داریم را تقویت کنیم. البته پیشرفتهای علمی کشورمان در حوزه صنایع نظامی و دفاعی و در زمینههای فناوری و علوم جدید نیز افتخارآمیز است.
باید بر اساس تدبیر تعاملی در منطقه عمل کنیم
نکته آخر، حضور کشورمان در منطقه است. منطقه خاورمیانه به قول صاحبنظران علمی "هارتلند" کره زمین است. یعنی ما در قلب کره زمین زندگی میکنیم. ساختار قبلی و تاریخی این منطقه، استخوانهایش در حال شکستن است و یک ساختار جدیدی در حال شکلگیری است. یعنی اگر یک روز مبارک، بن علی، قذافی و دیگران بودند و سلطه تقسیمشده استکبار میان انگلیس و آمریکا در منطقه وجود داشت، در شرایط امروز، مهندسی منطقه، در حال شکل گیری جدید است.در این شرایط جایگاه جمهوری اسلامی ایران جایگاه والاییست که در این تغییر و تحول تأثیرگذاری زیادی دارد. مردم منطقه نیز همین انتظار را از ما دارند که عملاً بر مسائل منطقه تأثیر بگذاریم. هیچ حادثهای در منطقه اتفاق نمیافتد که عمل و عکسالعمل جمهوری اسلامی ایران در آن نقشی نداشته باشد. لذا با توجه به چنین موقعیتی باید بر اساس نظام تدبیر تعاملی و انتخاب بهترین گزینه، در تمامی حوزه ها فرصتها را از دست ندهیم.
دولت آینده نگاه جدید منطقهای داشته باشد
کشورهای منطقه با یکدیگر همسرنوشت هستند و اگر بتوانند با یک سناریو و تدبیر درست ضمن توسعه و پیشرفت و تامین منافع ملی خود می توانند ، امنیت منطقه را خود اداره کرده و نیازی به بیگانگان نداشته باشند. درباره رشد و توسعه اقتصادی نیز عوامل مکمل همدیگر را داریم و میتوانیم به خوبی یکدیگر را در منطقه پوشش دهیم. درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز عوامل متعددی برای همگنشدن و یک اقتدار منطقهای در مقابل مهندسی جهانی وجود دارد که حرفهای زیادی در این زمینه برای گفتن داریم.لازمه این کار، یک روحیه تعاملی و تدابیر متناسب با منطقه است که امروز جمهوری اسلامی ایران توانایی سختافزاری و نرمافزاری برای این تعامل را دارد. دولت آتی نیز باید در این زمینه یا یک نگاه جدید و همکاریهای منطقهای و پیمان های منطقهای همهجانبه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حرکت کند.
منطقه خاورمیانه میتواند به یکی از قطبهای قدرت جهانی تبدیل شود که عوامل آن از انرژی گرفته تا نیروی انسانی، بازار و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی ژءواکونومیکی برای یک منطقه قوی اقتصادی با نقش کلیدی در نظام مهندسی جهانی را داراست. یکی از وظایف دولت آتی، توجه ویژه به این قضیه متناسب با واقعیت ها می باشد.
همه این موضوعات حتماً قابلیت اجراییشدن را دارند و باید به سمت یک جریان امیدبخش حرکت کنیم نه افسردگی. یعنی بالقوهها و توانایی در حوزههای مختلف، دورنمای امیدبخشی را به شرط برنامهریزی مدبرانه با تکیه بر علم، تجربه و فناوری فراهم میکند.
اگر کارها بیبرنامه و بدون تدبیر لازم باشد، همه فرصتها به تهدید تبدیل می شود لذا بر همه نخبگان، خبرگان، صاحبنظران، مدیران، دلسوزان نظام و همه اقشار مردم لازم است با اعتماد و توکل بر خدا، همدلی، با یک فضای تعاملی و اعتدال و قانونمداری با روحیه و انگیزه و با نشاط برای آیندهای امیدبخش حرکت کنیم.