آیا سخنان صالحی در شورای روابط خارجی آمریکا موضع دولت است؟
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران با حضور در اندیشکده «شورای روابط خارجی» به سخنرانی در خصوص سیاست خارجی ایران پرداخت و در ابتدای این جلسه با تاکید بر اینکه سال گذشته نیز در این جمع به صورت محرمانه حاضر شده بود؛ مطالب متفاوتی در خصوص آمریکا هراسی و ... گفت که قابل تأمل است. خاصه آنکه ابراز علاقه های ویژه به آمریکا کرده است. آیا سخنان صالحی در شورای روابط خارجی آمریکا موضع دولت است؟ بازخوانی این سخنان از این جهت اهمیت بیشتری می یابد که نام صالحی این روزها به عنوان یک گزینه آشتی ملی با ائتلاف میان بخشی از حامیان دولت و طیفهایی از اصلاح طلبان مطرح گردیده است. ائتلافی که رد پای گامهای نخستین آن را می توان در مصاحبه شبکه ایران (inn) با صادق زیباکلام و اصلاح طلبانه دانستن مواضع رییس جمهور در مواجهه با تعطیلی شرق جستجو کرد.
متن کامل این سخنرانی که توسط اشراف منتشر شده است بدون هرگونه دخل و تصرف در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
- لارنس رایت میزبان این نشست: عصر به خیر. حضور شما در شورا را خوشآمد میگویم؛ و امشب یک فرصت بسیار جالب برای گفتگو با وزیر امور خارجه ایران، علی اکبر صالحی، نصیب ما شده است. میخواهم تمام تمرکز خود را به این گفتگو معطوف کنم. این ملاقات به طور کامل ضبط میشود، بنابراین میخواهم این را مد نظر داشته باشید. برخی اعضای ملی ما نیز به صورت کنفرانس ویدئویی در این گفتگو حضور دارند. بنابراین در این مدت متن کوتاهی درباره آقای دکتر صالحی را برای شما میخوانم.
علی اکبر صالحی در روز 30 ماه ژانویه سال 2011 به سمت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. پیش از انتصاب او به این سمت، صالحی از سال 2009 الی 2010 معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود. وی از سال 2007 الی 2009 معاون رئیس سازمان کنفرانس اسلامی بود. صالحی از سال 1997 تا سال 2005 به عنوان نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. صالحی پیش از ورود به آژانس چندین سال را در محیطهای دانشگاهی گذراند. او دانشیار و سپس رئیس دانشگاه صنعتی شریف بود. صالحی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تهران نیز بوده است. او عضو آکادمی علوم، مرکز بینالمللی فیزیک نظری، بخش مهندسی شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی همکاریهای علمی و بینالمللی، کمیسیون انرژی، کمیته ارتقاء تحصیلات تکمیلی و شورای آموزش کمیسیون بینالمللی یونسکو در جمهوری اسلامی ایران است. او دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس از دانشگاه آمریکایی بیروت و مدرک دکترا از مؤسسه فنآوری ماساچوست است. ما بسیار مفتخر هستیم که در خدمت ایشان هستیم. آقای صالحی، در خدمت شما هستیم. (تشویق حضار)
- علی اکبر صالحی: متشکرم. بسیار خوشبختم که مجدداً اینجا هستم. سال گذشته نیز به اینجا آمده بودم. آن ملاقات خصوصی و محرمانه بود. اما امروز به صورت علنی برگزار میگردد. همیشه از بودن در کشوری که بهترین دوران تحصیلم را در آن گذراندهام خوشحال میشوم. همان طور که گفته شد، من مدرک دکترای خود را در آمریکا و در مؤسسه فنآوری ماساچوست اخذ کردم. ما همیشه سپاسگزار هستیم، و این در فرهنگ ما است. هرکس که کلمهای به شما بیاموزد، شما را بنده خود میکند. بنابراین همیشه احترام زیادی برای معلمان و استادان خود قائل هستم؛ و اتفاقاً مدرک لیسانس خود را نیز در یکی از دانشگاههای مرتبط با آمریکا، یعنی دانشگاه آمریکایی بیروت، گرفتم. امسال موضوع صحبت من در مورد ترس و هراس است. لارنس چند وقت پیش درباره تفاوت ترس و هراس از من سؤال کرده و این تفاوت را توضیح داد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان. در ابتدا مایلم خوشحالی خود را از این که امروز در این جمع بوده و درباره سیاست خارجی کشورم صحبت میکنم، اظهار نمایم. سال گذشته به تحلیل سیاست خارجی ایران پرداخته و درباره ارزشها و اصول سیاست خارجی و چگونگی کاربرد آنها در شرایط مختلف صحبت کردم.
امروز درباره مسئله ترس و چگونگی کاربرد آن در ارتباط با موضع منطقهای و بینالمللی کشورمان صحبت خواهم کرد. در حقیقت، دگرگونی بنیادی در محیط اطراف ما، و همچنین در سطح بینالمللی رخ داده است. اما اسلام ستیزی و ایران ستیزی در غرب و آمریکا کاملاً مشهود است. این امر در حال ایجاد شکافی میان تصور موجود از ایران و واقعیتهای موجود است. ایران بخشی از راهحل تمام بحرانها و چالشهای موجود در منطقه است و آن چیزی نیست که افراد مایل به درگیری و جنگ نشان میدهند.
مشخص است که دستگاه تولید هراس و ایجاد ترس در غرب در حال کار برای ایجاد چندین نوع هراس به صورت همزمان است – اسلام هراسی، شیعه هراسی، ایران هراسی. این دستگاه تولید ترس پیامهای سادهای تولید میکند، مثلاً مسلمانان باعث ایجاد تهدید هستند، شیعیان خطرناک هستند و ایرانیان تهدید محسوب میشوند.
اگرچه این پیامهای هشدار دهنده ساده هستند، اما این دستگاه از نظر ساختار و مسیر حرکت بسیار پیچیده است. این نظام ایجاد ترس، ساختار ایدئولوژی، روش شناسی و سیاسی خاص خود را دارا است. ایدئولوژی این دستگاه بر اساس دو دستگی در جهان است، مبنی بر این که ما نژاد برتر هستیم و دیگران، شامل مسلمانان، جایگاهی پایینتر از ما دارند.
روش شناسی این دستگاه دارای ماهیت واگشتگرایی و گزینشی است، که تمامیت کشوری مانند ایران را، با آداب و رسومی به قدمت چندین هزاره، انقلابی با عظمت تاریخی و سیستم سیاسی پیچیده حزبی، به دلیل مسئله فعالیت هستهای تنزل داده و برنامه هستهای صلحآمیز این کشور را تبدیل به چند ادعای بیاساس مینماید.
در دنیای سیاست، صنعت ایجاد هراس به منظور بدنام کردن، انگ زدن، تحریم کردن، مقابله و حمله نظامی است. کارشناسان این صنعت، چه در اندیشکدهها، پستهای دولتی یا رسانهها، به اشکال گوناگون از واقعیت فاصله گرفته و قادر به درک مقاصد، تواناییها، مواضع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نیستند. آنها در تلاشند تا ایران را به عنوان مشکل اصلی منطقه نشان دهند. بر خلاف اظهارات آنان، ایران مرجع امنیت، ثبات و صلح در منطقه است.
امنیت هیچ کشور دیگری مانند ایران وابسته به خلیج فارس نیست. تمام سواحل شمالی این خلیج راهبردی متعلق به ایران است، و واردات و صادرات ایران وابستگی زیادی به امنیت و ثبات در خلیج فارس دارد.
تنها طبیعت و جغرافیا نیست که امنیت ما را با امنیت همسایگان ما در حوزه خلیج فارس پیوند میدهد. تصمیم و سیاست ما این است که برای دستیابی به ثبات و امنیت بیشتر در خلیج فارس، با تمام همسایگان خود در این منطقه همکاری نماییم. تصور ما از امنیت در خلیج فارس، تصوری حساب شده، مشترک و جامع است که تمام ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی در آن مد نظر قرار داده شده است. تمام تدابیر فرا منطقهای که بر اساس تهدید ساختگی ایران و خلیج فارس پایهگذاری شدهاند محکوم به شکست هستند. ایران منبع امنیت در این عرصه آبی است. مایلم بار دیگر تأکید کنم که ایران تأمین کننده امنیت منطقه است. باز هم تأکید میکنم، تأمین کننده امنیت منطقه.
در سایه انقلاب اسلامی و هشت سال مقاومت مردم در برابر حملات صدام حسین، که در آن زمان تهدیدی برای ایران و بازیگری محبوب برای غرب بود، بر خلاف برخی کشورهای منطقه که امنیت آنها توسط دیگر کشورها تأمین میشود، امروز امنیت ما به طور کامل از داخل تأمین میشود.
تاریخ پنج قرن گذشته به وضوح نشان داده است که منبع واقعی ناامنی در خلیج فارس بازیگران بینالمللی بودهاند، نه کشورهای حاشیه این منطقه. چیزی که «تهدید ایران در خلیج فارس» نامیده میشود، محصولی راهبردی است که بیگانگان و مشتریان محلی آنها ایجاد کرده و میفروشند. ایران طرفدار امنیت، شکوفایی و ثبات در عراق است و ما در این رابطه تمام تلاش خود را خواهیم کرد. نظر ما درباره دیگر همسایگانمان، شامل افغانستان نیز همین است.
اکنون اجازه دهید به بررسی سیاست ایران در قبال سوریه بپردازم که موضوع داغ این روزها در منطقه است. امیدوارم حداقل برخی از شما به خاطر داشته باشید که سال گذشته در همین جا و در مقایسه سیاست شتابزده با سیاست صبورانه چه گفتم. برخی بازیگران منطقهای و بینالمللی خواهان تغییرات سریع و شتابزده در سوریه از طریق مداخلات خارجی و روشهای خشونتآمیز بودند. موضع ما این بوده و هست که اصلاحات سیاسی و تغییر را نمیتوان از خارج تحمیل کرد. این امر غیرقانونی، پرهزینه، بینتیجه و خطرناک است. این همان استعمارگری قدیمی به شیوهای جدید است.
برای ایجاد ثبات در سوریه، مشارکت تمام جناحها، شامل دولت، امری ضروری است. سیاست شتابزده و مداخلات خارجی با هر عنوان تنها اوضاع را بدتر کرده و منجر به کشتار بیشتر مردم بیگناه میشود. به عقیده ما، راه حل بحران سوریه سیاسی است و نه نظامی. نظامی شدن شرایط سوریه اثری موج مانند بر منطقه خواهد داشت. به همین دلیل ایران حامی اقدامات سیاسی در منطقه است.
من اخیراً با همتایان مصری و ترک خود در قاهره دیداری داشتم و به بررسی سخنان «محمد مرسی» در اجلاس غیرمتعهدها که در اواخر ماه آگوست در تهران برگزار شد پرداختیم. بدون شک ایران تمام تلاش خود را به منظور یافتن راه حلی سیاسی برای این درگیری به کار خواهد بست. هیچ کس به دنبال جنگ داخلی جدید، نزاعهای فرقهای، حضور تروریستها، شکست کشور و حضور نظامی بینالمللی در سوریه نیست.
اگر یکی دیگر از مسائل امنیتی منطقه را بررسی کنیم، که نیات پلید سیاستمداران سرخوردهای را نشان میدهد که کارشان دامن زدن به جنگهای منطقهای است – منظور من شایعات و جنگ روانی درباره حمله به ایران است – در ابتدا، شما به عنوان یک فرد تحصیل کرده درباره مسائل بینالمللی، میدانید که در چند قرن گذشته، ما ایرانیان هیچ جنگی به راه نینداختهایم، بلکه فقط از کشورمان دفاع کردهایم و باز هم با تمام قوا این کار را انجام خواهیم داد. اما اظهارات درباره حمله به ایران، به هر دلیلی که باشد، علیه صلح و امنیت در منطقه و جهان است.
چرا چنین گفتههایی مطرح میشود؟ توضیحات مختلفی از سوی مفسران سیاسی ارائه شده است. برخی معتقدند عبارت «حمله به ایران» پاسخی به بحران هویت و امنیت اسرائیل، و صرفاً با اهداف سیاسی داخلی است. برخی دیگر عقیده دارند این اظهارات چیزی نیست جز مداخله در سیاستها و انتخابات آمریکا به نفع یک کاندید. توضیح دیگری که ارائه شده، درگیر کردن آمریکا در جنگی دیگر به این منظور است که مهمترین مسئله منطقه خاورمیانه، یعنی وضع بد مردم فلسطین و اشغال این سرزمین، در حاشیه قرار گیرد.
آن چه در تمام این توضیحات مشترک است، این حقیقت است که خاندان سلطنتی اسرائیل، که بر طبل جنگ میکوبند، از بهانه تهدید هستهای ایران برای دستیابی به اهداف سیاسی خود استفاده میکنند. ایران به عنوان عضوی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای در حال همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکره با گروه «1+5» به منظور بررسی نگرانیهای دوجانبه است. اما اسرائیل در هیچ یک از کنوانسیونهای خلع سلاح، شامل پیمان منع گسترش، عضو نبوده و مخالف اصلی اعلام خاورمیانه به عنوان منطقه عاری از سلاح هستهای است. اسرائیل با داشتن حداقل 200 بمب اتمی، بزرگترین منبع بیثباتی و ناامنی در منطقه و، در اصل، دلیل اصلی سیاستهای آمریکا در قبال خاورمیانه است.
ایران بدون در نظر گرفتن خواستههای آمریکا و اسرائیل، نقش مثبت مسئولانه خود در عرصه منطقه و بینالمللی را ایفا میکند. اجلاس غیرمتعهدها در تهران شاهد این حقیقت است. این اجلاس تمایل به اظهار نظر گروهی درباره مسائل بینالمللی، و نه یک جهان تک قطبی، را نشان داد. این اجلاس نشان داد که فضای زیادی برای همکاریهای بینالمللی وجود دارد.
مفهوم اصلی در سیاست خارجی ما، همکاری به منظور گسترش روابط دوجانبه و چندجانبه، به خصوص در مسائل مربوط به امنیت منطقه است. ایران بازیگری مسئول در منطقه است که نگرانیهای امنیتی بر حقی دارد. ما به دفاع از منافع کشور خود ادامه میدهیم، که این منافع چیزی نیست جز منطقهای بدون ناامنی، درگیری و بیثباتی. بسیار از شما متشکرم. (تشویق حضار)
- رایت: خیلی ممنون بابت مطالبی که اظهار داشتید. میخواهم با بررسی مسئله هراس صحبت را شروع کنم، زیرا همین طور که در کشورهای اسلامی سفر میکنم، فکر میکنم آمریکا هراسی مشکل بزرگی است؛ و اخیراً شاهد بودیم که این فیلم آماتور، یعنی «بیگناهی مسلمانان» ، مسلمانان سراسر جهان را خشمگین کرده است. و در نتیجه، ایران که در جشنواره اسکار سال گذشته عنوان بهترین فیلم خارجی را به دست آورد تصمیم گرفت امسال در این جشنواره شرکت نکند، انگار که این فیلم 15 دقیقهای یک آدم احمق کوتهفکر نشان دهنده سیاست آمریکا و یا تمایلات آکادمی اسکار است، که هیچ ارتباطی با این مسئله نداشتند. به نظر من این واکنشی رسمی است که نشان میدهد آمریکا دستی در این فیلم داشته است، و این فیلم خواست مردم بوده است، در حالی که باید بدانید این به هیچ وجه درست نیست.
- صالحی: ما مخالف هرگونه هراس، شامل آمریکا هراسی، هستیم. بارها گفتهام، و آمریکاییهایی که به ایران رفتهاند – حتی آنهایی که اخیراً در ایران بودهاند – میتوانند شهادت دهند که مردم ایران احترام زیادی برای ملت آمریکا قائلند. ما هیچ دشمنی با یکدیگر نداریم. مردم این کشور هیچ دشمنی با یکدیگر ندارند.
من داشتم به یکی از دوستانم میگفتم که اگر همین الان یک آمریکایی به ایران برود و سوار تاکسی شود، اگر راننده بداند که او آمریکایی است ممکن است حتی کرایه را نیز از او نگیرد، اما از من خواهد گرفت.
و بنابراین ما مخالف هرگونه هراس، شامل آمریکا هراسی هستیم. اما بیاحترامی به پیامبر ما – (قطع صدا) – و اتفاقی که در لیبی افتاد و مقایسه این واکنشها در دیگر کشورهای جهان اسلام و – (قطع صدا) – البته تمام مسلمانان به مخالفت با این امر پرداختند، اما در برخی کشورها، این حرکتها از اعلام نارضایتی فراتر رفته – (قطع صدا) – و این اتفاقات افتاد.
بنابراین به طور خلاصه باید گفت ما مخالف هراس، حتی آمریکا هراسی هستیم. من این گونه هستم – من به همه هشدار میدهم. ما در فارسی ضربالمثلی داریم که میگوید هر کس چاه بکند، خودش در آن میافتد. بنابراین کسی که این هراس را ایجاد میکند، باید موجب آن نیز بشود – (غیر قابل شنیدن) – احتمالاً به خاطر – (قطع صدا) – باید از انجام هر کاری که در نهایت به خود شخص باز میگردد، اجتناب نماید.
- رایت: به نظر من کارهای زیادی است که میتوانیم انجام دهیم – پلهای زیادی که اگر یکدیگر را بهتر بفهمیم، میتوانیم بسازیم، و چیزهایی هست که مطمئن هستم اعضای دولت میخواهند بهتر بدانند. و اول چیزی را میپرسم که نمیتوانم آن را درک کنم، و ممکن است ساده به نظر برسد، اما برای مثال، شما گفتید که اشغال سرزمین فلسطین مهمترین مسئله خاورمیانه است. بسیاری از کشورهای غربی – و نه فقط کشورهای عربی - مخالف اشغال این نواحی توسط اسرائیل هستند. بسیاری کشورها مایلند ثبات و صلح را برای این منطقه به ارمغان آورند. اما ایران حامی اصلی «حماس» و «حزبالله» است که نقش مهمی در بیثباتی منطقه داشته و کمک زیادی به ایجاد صلح نکردهاند. بنابراین مایلم بدانم چه چیزی از این مسئله عاید ایران میشود. به عنوان وزیر امور خارجه ایران، بگویید که منفعت این موضع، موضع خشونتآمیز ایران، در این مسئله چیست؟
- صالحی: در حقیقت، آن چه که منبع بیثباتی است این است که – حماس به دنبال حق آزادی و پس گرفتن سرزمین خود است. بنابراین اگر ما از حماس حمایت معنوی و سیاسی داشته باشیم، آیا این بدین معناست که ما در منطقه ایجاد بیثباتی کردهایم؟ در حقیقت ما به منبع ایجاد بیثباتی مینگریم. پیشنهاد ایران برای حل این مسئله این است که یک همهپرسی از تمام ساکنان فلسطین، و همچنین فلسطینیان خارج از کشور، انجام گیرد و آنها دولت خود را انتخاب کنند و همه، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان مانند قرون و هزارههای گذشته با صلح و امنیت در کنار یکدیگر زندگی نمایند.
بنابراین وقتی از حماس حمایت کرده یا موضع خود را در برابر هر حرکتی که به دنبال عدالت و آزادی است، بیان میداریم، این امر به ایجاد ثبات در منطقه کمک میکند، نه این که باعث بیثباتی شود. ما به سر منشأ این مشکل مینگریم. این مشکل باید حل شود؛ و خونریزی، خشونت و وخیم شدن اوضاع باید متوقف شود – من فکر میکنم پیشنهاد ایران بسیار منطقی، عقلانی و حسابشده است. همه در رأیگیری شرکت میکنند و دولتی را انتخاب میکنند که تمام قومیتهای ساکن در فلسطین را با امنیت و صلح زیر یک چتر جا دهد.
- رایت: این حمایت از حماس و حزبالله، تا کنون منجر به ایجاد صلح و ثبات منطقهای که شما اظهار میدارید حامی آن هستید، نشده است؛ و مجدداً میپرسم، ایران چه سودی از این حمایتها میبرد؟ میتوانم درک کنم اگر این حمایت را نشان دهنده حسن نیت خود در قبال مردم فلسطین میدانید. اما این حمایت چه سودی برای کشور خود شما دارد؟
- صالحی: بر اساس اصول اسلامی و قانون اساسی کشور ما، لازم است تا از مظلومان حمایت کرده و در مقابل ظالمان بایستیم؛ و اگر موضع خود را در قبال یک مسئله بیان کنیم، چرا این امر باید باعث نگرانی کسی شود؟ مسائل زیادی بین کشورها وجود دارد که ممکن است درباره آنها مخالفت وجود داشته باشد. حتی اروپا – اروپای غربی، و آمریکا که شرکای راهبردی هستند، حتی در قضیه عراق، کاملاً با یکدیگر مخالف بودند. بنابراین همیشه مسائلی وجود دارد که ممکن است نظر کشورهای مختلف درباره آنها متفاوت باشد؛ و این بدین معنی نیست که اختلاف نظر را باید به دشمنی یا تهدید در برابر یکدیگر تعبیر کرد. بنابراین ما هم دیدگاه خود را داریم.
- رایت: من درباره دیدگاه شما سؤال نکردم. سؤال من این است که چرا این موضع را اتخاذ کردهاید و چه چیزی عاید شما میشود؟ به عنوان وزیر امور خارجه ایران، بخش عمده ارتباط شما با دنیا بر اساس این موضوع تعریف میشود؛ و این امر باعث مشکلات عدیدهای برای کشور شما شده است. بنابراین میخواهم بدانم ایران از حمایت از این دو گروه چه سودی میبرد؟
- صالحی: تاریخ به ما نشان داده است که حقیقت در نهایت نمایان خواهد شد. نمیتوان حقیقت را سرکوب کرد. بنابراین اگر در سمت حقیقت باشید، ممکن است با مشکل مواجه شوید، اما در نهایت مشخص میشود که موضع درست را اتخاذ کردهاید، زیرا هنگامی که سخن از تاریخ میشود، سالها مطرح نیستند. حتی قرنها نیز در دفتر تاریخ، بندهای کوچکی هستند.
بنابراین ما به دنبال خوبی و منافع تمام گروهها در خاورمیانه هستیم. هنگامی که از امنیت و ثبات در خاورمیانه سخن میگوییم، از صمیم قلب همین خواست را داریم. امنیت و ثبات – چرا به دنبال آن هستیم؟ زیرا اول از همه، جزو منافع ملی ما است؛ و بنابراین، هر شخص مصلحت اندیشی که کمی آیندهنگری داشته باشد مایل به برقراری امنیت و ثبات است تا بتواند در محیطی امن و باثبات، در صلح و آرامش زندگی کند. بنابراین، دلایل ما عادلانه است و معتقدیم اگرچه ممکن است با مشکل و فشار مواجه شویم، اما حقیقت در نهایت خود را نشان خواهد داد.
مثالهای زیادی در این رابطه وجود دارد. به جنگ ویتنام نگاهی بیندازید. به دیگر نمونهها نگاه کنید؛ و به صدام حسین نگاه کنید. من به یاد دارم که در آن زمان مشکلات زیادی برای توجیه مواضع خود داشتیم. اگرچه مثل روز روشن بود که آنها خواهند گفت ایران حمله کرده است و ایران چنین و چنان است و ایران مقصر است، اما در نهایت همه چیز مشخص شد. واقعیت برای تمام جامعه بینالمللی مشخص شد، این که حق با چه کسی بود و چه کسی طرفدار درستی و حقیقت بود؛ و حالا نگاه کنید که صدام کجاست و ایران کجا.
- رایت: من از سخنان شما این گونه برداشت میکنم که منفعت ایران در این رابطه، منفعتی اخلاقی است و هیچ سود محسوسی از این ارتباط، مانند آن چه در مورد عراق به دست آمد، نصیب کشور نمیشود. اما اگر هم چنین باشد، فکر میکنم که قانون اساسی ایران شما را ملزم میکند که مسلمانان در معرض تهدید را، هر کجا که باشند، حمایت کنید. با در نظر گرفتن این اصل، چرا شما از دولت سکولار سوریه، که نه تنها در دوران حکومت اسد بلکه در دولتهای قبلی، مسلمانان بیشتری را از تمام دوران موجودیت اسرائیل به قتل رسانده است، حمایت میکنید؟
- صالحی: ما از مردم سوریه حمایت میکنیم، و این امر را بارها تکرار کردهایم. اولین باری که موضع خود را در برابر بحران سوریه اعلام کردم، بیش از یک سال پیش بود و چند ماه پیش نیز مجدداً تکرار کردم؛ و اعلام کردیم که وظیفه دولت سوریه است تا خواستههای مشروع مردم سوریه را برآورده نموده و مردم سوریه، مانند مردم دیگر در کشورهای دموکراتیک، باید از حق آزادی و دموکراسی برخوردار باشند؛ و دولت سوریه باید این خواستهها را برآورده سازد؛ و به من گفتند مقالهای در «نیویورک تایمز» چاپ شده بود با این عنوان که «آیا ایران موضع خود در قبال سوریه را تغییر داده است؟» اما موضع ما در آن زمان آن گونه بود و الآن این است.
من بارها گفتهام که ما حامی مردم سوریه برای به دست آوردن آزادی و دموکراسی هستیم، اما در عین حال، مخالف مداخله بینالمللی میباشیم. آن چه در حال اتفاق در سوریه است، همان طور که گفتید – من به گزارش آژانسهای اطلاعاتی غرب رجوع میکنم که بیان میکنند بسیاری از جنگجویان خارجی، به خصوص و مهمتر از همه افراطیون القاعده، در حال جنگ در سوریه علیه دولت هستند و تمام این قساوتها را مرتکب میشوند – سعی نمیکنم دولت سوریه را تبرئه کنم – اما هدف این قساوتها خدشه دار کردن تصویر دولت سوریه است.
اما دولت سوریه – این را هم قبلاً گفتهام. ما خواهان آن بودیم که این دولت در شورشها و درگیریها، موضعی بهتر در قبال مردم خود اتخاذ کرده بود. اشتباهاتی وجود داشت، اما این امر مداخلات خارجی را توجیه نمیکند.
من به نمایندگی از کشورم میگویم که این موضع ما نیست. ما حتی فکر این را هم نمیکنیم که به رئیس جمهور یک کشور بگوییم استعفا دهد. منظورم این است که فکر کنید کسی بیاید و به رئیس جمهور آمریکا بگوید چون برخی مردم شما را دوست ندارند، لطفاً استعفا دهید. حتی اگر حقیقت این باشد و بیشتر مردم هم رئیس جمهور کشور خود را نخواهند، کشور دیگری حق ندارد در امور آن کشور مداخله کرده و از رئیس جمهور بخواهد استعفا دهد. حل مسئله سوریه باید به مردم این کشور واگذار شود.
در حال حاضر ما با جنبش مخالف سوریه در تماس هستیم، اگرچه در ابتدا این کار را به صورت محتاطانه انجام میدادیم، زیرا دولت سوریه از این کار خوشش نمیآید. اما در نهایت به آنها اعلام کردیم که باید این جنبش را به رسمیت بشناسیم. بنابراین بیش از یک سال است که با این جنبش در تماس هستیم، و اعلام کردهایم که آمادهایم تا به منظور تسهیل گفتگوها و یافتن راهحل مناسب، در ایران میزبان جنبش مخالف و دولت سوریه باشیم.
حال اگر درباره مسئله سوریه سؤال دارید میتوانم درباره آن بیشتر توضیح دهم – ما این ملاقات را در قاهره برگزار کردیم و سپس ملاقاتهایی با آقای «براهیمی» و آقای «نبیل العربی» داشتم، و خوشحالم اعلام کنم که اخیراً نیز ملاقاتی با آقای «لارسن» داشتم، و اگرچه به بحث در مورد مسائل منطقه مشغول بودیم، اما اشارهای نیز به مسئله سوریه داشتیم، زیرا او مسئولیتی در قبال سوریه ندارد – در مورد پرونده سوریه. اما با این وجود، ما دیدگاههای خود را مطرح کردیم و نظراتمان تقریباً همسو است.
من نظر خود را میگویم. من روز گذشته مدرکی را به آقای «براهیمی» ، «نبیل العربی» و چهار کشور تشکیل دهنده «گروه چهار خاورمیانه» ارائه کردم. و حالا ما در حال صحبت هستیم، یا با آقای «براهیمی» و دیگر کشورهای گروه چهار خاورمیانه طرز تفکری یکسان داریم. بنابراین ایران – و از این حقیقت آگاهیم که ایران نمیتواند رهبری این کار را بر عهده گیرد، زیرا ممکن است در این مورد به عنوان یک مذاکره کننده بیطرف قلمداد نشویم، مانند دیگر کشورها که جانب یکی از طرفین را گرفتهاند.
بنابراین ایران تأکید زیادی بر این حقیقت دارد که ما باید از اقدامات آقای «براهیمی» و مأموریت او حمایت کنیم، زیرا او را میتوان به عنوان نماینده سازمان ملل، بیطرفترین فرد، گروه یا مؤسسه یا هر سازمان دیگری در نظر گرفت.
- رایت: این که باید کنار بایستیم و اجازه دهیم مردم سوریه خود تصمیم بگیرند یک موضوع است، اما دادن تسلیحات به دولت سوریه برای استفاده علیه مردم خود مسئله دیگری است که دولت آمریکا شما را متهم به انجام این کار کرده است. آیا دولت ایران آماده است تا انتقال تسلیحات به دولت سوریه را تا زمان یافتن راه حلی برای این بحران متوقف نماید؟
- صالحی: دولت سوریه، به دلیل جنگهایی که در گذشته با اسرائیل داشته است، در طول 50 سال گذشته آن قدر سلاح جمعآوری کرده است که دیگر نیازی به دریافت سلاح برای مقابله با افراطیون مخالف دولت ندارد. دولت سوریه، تا آنجایی که من میدانم – کاملاً مطمئن نیستم – اما بیش از 500000 عنصر عملیاتی در ارتش خود داشته و کاملاً مجهز است. فکر نمیکنم دولتی مثل سوریه نیاز به سلاح بیشتری داشته باشد. بلکه عکس این است.
مسئلهای که اینجا مطرح میشود این است که چرا جنبش مخالف به شدت پشتیبانی شده و سلاحهای سنگین در اختیار آنان قرار میگیرد؟ به گزارش «گاردین» و دیگر گزارشهای غرب نگاه کنید که تصدیق میکنند غرب – بهتر است بگویم به خصوص برخی از کشورهای منطقه – در حال ارائه تسلیحات سنگین به افراطیون سوریه است. بنابراین فکر میکنم باید جناحی را سرزنش کرد که این عناصر افراطی را وارد سوریه کرده و آنها را با تسلیحات سنگین مسلح مینماید.
فرض کنید در کشوری هستید و در این کشور یک حرکت مخالف دولت وجود دارد، و این جنبش مخالف خواستههای خود را با استفاده از سلاحهای سنگین مطرح مینماید. در چنین شرایطی، عکسالعمل یک دولت مسئول چیست؟ آیا دولت به دلیل این که جنبش مخالف سلاح سنگین در اختیار دارد، استعفا خواهد داد؟ البته میان تظاهرات آرام و حرکات مسلحانه افراطیون با تسلیحات سنگین مانند خمپاره – یا چیزهایی این چنینی، البته من در امر سلاح کارشناس نیستم و اسامی این سلاحها را نمیدانم - تفاوت وجود دارد. این افراطیون انواع سلاحها و تسلیحات سنگین را در اختیار داشته و با دولت در حال نزاع هستند. اطلاعاتی که از شهر حلب به دست آوردهایم نشان میدهد که خود مردم این شهر مخالف شورشیان افراطی هستند، زیرا اعمال زشت و قساوت آنها را دیدهاند؛ و این جنگ برای دولت در حلب شکست خورده بود، اما اوضاع تغییر کرده است؛ به دلیل مخالفت مردم با شورشیان شرایط این شهر به آسانی تغییر کرد.
- سؤال کننده: (نام غیر قابل شنیدن) آقای وزیر، یکی از مقامات شما تصدیق کرده است که سپاه پاسداران ایران در سوریه و لبنان – کشوری که در آن تحصیل کردهاید - حضور دارد. این امر به وضوح خلاف قطعنامههای شورای امنیت است که ارسال پرسنل مسلح و یا تسلیحات ایران را به کشورهای دیگر منع مینماید. شما اظهار داشتید که فقط جنبش مخالف را محکوم میکنید، اما فعالانه در حال حمایت از رژیم سوریه به بهای نابودی جنبش مخالف هستید. با این شرایط چه مدت میتوانید ادامه دهید – یا اخباری که چند روز پیش شنیدیم حاکی از آن که ارزش پول ملی شما در هفته گذشته حدود 28% کاهش داشته است؟ آیا میتوانید به تأمین مالی حزبالله و رژیم سوریه ادامه دهید؟ متشکرم.
- صالحی: اگر به سایتهای خبری ما سری بزنید – احتمالاً میگویید که این هم مانند ادعاهای کشورهای دیگر، فقط یک ادعا است، اما ما رسانهای پر جنب و جوش داریم و این یک حقیقت است. البته بسیاری از کشورهای دیگر نیز رسانههای فعالی دارند؛ و اگر به سایتهای ما سری بزنید، میتوانند انواع مخالفتها با رئیس جمهور ما را، حتی درباره سفر او به آمریکا، مشاهده نمایید. در رابطه با سؤال شما، وزارت امور خارجه ایران تمام اظهاراتی که شما نقل کردید را تکذیب مینماید؛ و بله، ما حامی حزبالله هستیم. ما از حماس حمایت میکنیم. ما قبلاً هم این را اعلام کردهایم و این کار مخفیانه نیست. اما انواع مختلفی از حمایت وجود دارد. ما هرگز این موضوع را تکذیب نکردهایم. در ابتدا نیز این مطلب را بیان کردم. اما این که ما به لبنان نیرو ارسال کردهایم، نیروهایمان را به –
- سؤال کننده: سپاه پاسداران –
- صالحی: منظور من سپاه پاسداران است، چه نیروهای نظامی، چه پلیس – اجازه دهید دولت لبنان این افراد را دستگیر کرده و به کشور ما باز گرداند. به همین راحتی. لبنان کشوری خودمختار است و ارتشی آموزش دیده دارد. اگر نیروهای ما در لبنان باشند، آنها را دستگیر کرده و به کشور بازگردانید. بنابراین این گونه نیست –
- سؤال کننده: آقای وزیر، «اولین لئوپولد» هستم، روزنامه نگار سازمان ملل و نویسنده «هافینگتون پست» . فقط یک نکته کوتاه – (غیر قابل شنیدن). در 20 سال گذشته این اولین بار است که یک مقام ایرانی در سازمان ملل و در مکانی عمومی به جای «رژیم صهیونیستی» میگوید «اسرائیل». اما سؤال من این است، از آنجایی که شما کارشناس –
- صالحی: میخواهید موضع خود را تغییر دهم؟ (خنده)
- سؤال کننده: به نظر من نکته جالبی بود. از آنجایی که شما در گفتگوهای هستهای کارشناس هستید، آیا انتظار پیشرفتی در گفتگوهای «3+3» و «1+5» پس از ماه نوامبر یا در چند هفته آینده را دارید؟ و آیا در طول این مجمع عمومی پیشرفتی حاصل شده است؟
- صالحی: بله، ما زمانی که در سازمان ملل یا در خارج از آن بودیم، ملاقاتهایی با بسیاری از کشورها انجام داده و درباره مسئله پرونده هستهای ایران با آنها گفتگو کردهایم. و میبینید که این مسئله سیاسی شده است. این موضوع نیازمند راه حلی سیاسی است. این موضوع یک مسئله فنی نیست، اگرچه ممکن است یک مسئله فنی نشان داده شده باشد، اما یک مسئله سیاسی است؛ و به همین دلیل ما مشغول مذاکره با گروه «1+5» هستیم، زیرا مذاکره کنندگان افراد فنی نیستند، بلکه سیاستگذاران و دیپلماتها هستند.
باید بگویم هر بار که دو طرف در حال دستیابی به نوعی درک متقابل بودند، به طریقی این امر میسر نشد؛ و شما کارشناسانی هستید که با سیاستمداران و دیپلماتها سر و کار دارید. یک کشور ثالث شبح مانند در این کار اختلال ایجاد مینماید. اما ما امیدمان را از دست ندادهایم، نه ما و نه گروه «1+5» . در آخرین دیدار این گروه در نیویورک تصمیم گرفته شد تا مذاکرات گروه با ایران ادامه پیدا کند – (غیر قابل شنیدن) – و آنها قصد دارند زمان و تاریخ این مذاکرات را مشخص نمایند و –
- سؤال کننده: «دن یرگین» هستم از شرکت «IHS» . این سؤال درباره انرژی اتمی است، اما سؤالی عملی است و نه سیاسی. شاهد هستیم که کشورهای پیشرفتهای مانند آلمان و ژاپن، نیروگاههای هستهای خود را تعطیل کرده و بر گاز طبیعی تمرکز دارند. ایران هم ذخایر گاز طبیعی بسیار زیادی دارد. آیا هیچ تفکر یا حرکتی به منظور رفع تمرکز از انرژی اتمی و در عوض استفاده از گاز طبیعی به منظور تولید برق وجود ندارد؟
- صالحی: به طور خلاصه بگویم که پیش از انقلاب، یک مؤسسه آمریکایی به نام مؤسسه تحقیقاتی «استنفورد» برنامه توسعه 20 سالهای برای ایران تهیه کرد. این برنامه 20 جلد است. در این گزارش پیشنهاد شده بود که ایران باید به انرژی هستهای دست یابد. این گزارش در حدود سال 1973 تهیه شد. بنابراین اگر میخواستیم طبق این گزارش پیش برویم، باید تا سال 1993، 20 نیروگاه اتمی مانند نیروگاه بوشهر داشتیم، در حالی که فقط یک نیروگاه در اختیار داریم. این پیشنهادی بود که توسط بهترین کارشناسان از آمریکا مطرح شده بود. من این پیشنهاد را مطالعه کردهام. این برنامه، یک برنامه توسعه 20 ساله بسیار خوب بود.
بنابراین وقتی درباره انرژی صحبت میکنیم، باید از ترکیبی از انرژیها صحبت کنیم. این طور نیست که اگر گاز در اختیار دارید، باید به قول معروف تمام منابع خود را در آن تمرکز دهید. باید به دنبال ترکیبی از انرژیها باشید. منابع انرژی زیادی در آمریکا وجود دارد، اما باز هم انرژی اتمی در اختیار دارید؛ شما گاز در اختیار دارید، زغال سنگ دارید، انرژیهای تجدید پذیر در اختیار دارید. همه این انرژیها را در اختیار دارید. وقتی درباره ژاپن صحبت کردید، آخرین اطلاعاتی که من دارم و مربوط به چند روز پیش است این است که دولت ژاپن اعلام کرده است که فعالیت نیروگاههای هستهای خود را ادامه خواهد داد.
- رایت: میخواهم سؤالی مطرح کنم –
- صالحی: فقط آلمان است که –
- رایت: از یکی از اعضای ملی، «نیکولاس راکفلر» از مؤسسه «راکفلر پاسیفیک تراست» در «لسآنجلس» . سؤال او بازتاب چیزی است که اخیراً در ذهن بسیاری از مردم بوده است. در نشریه خود ما با عنوان «فارن افرز»، «کنت والتز» اظهار داشت که دستیابی ایران به سلاح هستهای باعث افزایش ثبات در خاورمیانه میشود. «نیویورک تایمز» نیز مقاله مشابهی منتشر کرده است. بنابراین در این کشور در این باره تفکر میشود. بنابراین اگر به نتیجهگیری «والتز» توجه نکنیم، آقای «راکفلر» سؤال میکند دلیل این که برنامه هستهای ایران، بدون در نظر گرفتن دستیابی به سلاح، ممکن است برای خود ایران مفید باشد چیست؟ و اگر ایران به سلاح دست یابد، آیا – این سؤال آقای «راکفلر» نیست – ثبات در منطقه افزایش مییابد؟
- صالحی: خیر. خیر. من قبلاً این موضع را مکرراً اعلام کردهام. این امر به این دلیل نیست که ما میخواهیم به این مسئله بپردازیم و – (غیر قابل شنیدن) – فعالیتهای هستهای، فعالیتهای هستهای صلحآمیز خود را توجیه نماییم. اما میخواهم بر اساس منطق و عقلانیت استدلال نمایم.
اگر ایران میخواست هستهای شود، یعنی به سلاح دست یابد، این موضوع بازدارندهای برای این کشور نبود، بلکه عکس این بود. این امر باعث جذب تهدیدهای بیشتر از سوی طرف مقابل میشد، زیرا فرض کنید که ما میخواستیم چند بمب هستهای ابتدایی تولید کنیم. طرف مقابل ما چه کسی میبود؟ مسلماً هند یا پاکستان نبود. بلکه طرف مقابل ما آمریکا بود. آیا در این رابطه میتوانیم به پای آمریکا برسیم؟ آیا هیچ شخص عاقلی فکرش را هم میکند که از لحاظ هستهای به مقابله با آمریکا بپردازد؟ البته که نه، زیرا اگر یک یا دو بمب داشته باشیم، میخواهیم علیه چه کسی استفاده کنیم؟ دشمن ما کیست؟
ما یکی از معدود کشورهای دنیا هستیم که همسایگان زیادی داریم، 15 کشور همسایه ما هستند و ما بهترین روابط را با آنها داریم. اگرچه ممکن است – مانند هر دو کشور دیگر – اختلافات وجود داشته باشد. اما روابط خوبی میان ما و همسایگانمان برقرار است. بنابراین هیچ یک از همسایگان ایران، تهدیدی برای این کشور محسوب نمیشود؛ و آمریکا نیز هزاران مایل با ما فاصله دارد. بنابراین چه لزومی دارد که ما سلاح هستهای داشته باشیم؟ این را با یک تفکر عقلانی میتوان متوجه شد.
در مرحله بعد، ارزشهای اخلاقی و معنوی ما قرار دارد. ما مدعی هستیم که سیاست – و موجودیتی - اخلاقی و معنوی داریم. این فقط یک ادعا است و شما میتوانید آن را قبول و یا رد کنید. در نتیجه این موجودیت اخلاقی سیاسی هیچ گاه چیزی را بر خلاف اصول و قواعد و مصالح خود قبول نمیکند؛ و ما مخالف جنگ هستیم. وقتی جنگ علیه ایران رخ داد – جنگ صدام حسین – نمیگویم جنگ عراق، بلکه جنگ صدام حسین – او از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد؛ و اکنون کل جامعه بینالملل این امر را تصدیق میکند. بیش از صد هزار نفر از مردم ما از این سلاحهای شیمیایی آسیب دیدند. هنوز هم برخی مردم ما در بیمارستان هستند، در بیمارستانهای اروپا، بیمارستانهای ایران، صدها هزار نفر، بیش از صد هزار نفر. اما ما عکسالعمل نشان ندادیم – منظورم این است که مقابله به مثل نکردیم. ما از سلاح هستهای علیه عراق استفاده نکردیم، زیرا این جزو اصول ما نیست. امام راحل گفتند شما نباید افراد بیگناه را بکشید.
این جنگی دلاورانه بود، و به همین دلیل است که ما الآن اینجا هستیم. به همین دلیل است که ایران، ایران است، و این هم چیزی است که درباره عراق میبینیم، کشوری کاملاً تخریب شده؛ و ایران در میان 57 کشور مسلمان، در بسیاری از زمینهها، در علم و در فنآوری پیشتاز است. کدام کشور مسلمان توانسته است ماهواره بومی خود را سه بار متوالی و با موفقیت با پرتاب کننده خود به فضا پرتاب کرده و در مدار قرار دهد؟ کدام کشور مسلمان دیگر، شامل ترکیه، توانسته است حیوانات را شبیهسازی کرده و داروهای تراژنی تولید کند؟
منظورم این است که تمام اینها ریشه در تعهد و وابستگی به عقاید ما دارد. بله، ما معصوم نیستیم. ما مدعی نیستیم که هیچ نقص و کاستی نداریم. هیچ کس چنین ادعایی ندارد. ما بیعیب و نقص نیستیم. ما هم نقایص خود را داریم. اما در مسیر درست حرکت میکنیم؛ و نظام ما نظامی است که هنگامی که اشتباهی در خود بیابد، آن را اصلاح میکند. این مسئله مهمی است. دولت و مردم ایران، موجودیتهایی یکپارچه هستند؛ آنها عیناً مانند هم هستند؛ و به همین دلیل است که علیرغم تمام محدودیتها و فشارهای موجود، این کشور رو به جلو حرکت میکند.
- سؤال کننده: متشکرم. «لاری گرت» هستم از شورای روابط خارجی. با در نظر گرفتن آنچه در مورد بازماندههای سلاحهای شیمیایی جنگ عراق گفتید، اگر دولت سوریه از ذخایر سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی خود استفاده کند، و باد باعث شود اثرات این گازها به کشور شما رسیده و باعث مرگ مردم ایران شود، آیا این موضوع به عنوان تهدید امنیتی برای کشور قلمداد میشود؟ و پاسخ امنیتی نیروهای نظامی ایران چه خواهد بود؟
- صالحی: مطمئناً این شرایطی است که همه چیز را پایان میدهد. یعنی –
گفتم بمب اتم؟ عذرخواهی میکنم، منظورم بمب شیمیایی بود.
اگر هر کشوری، هر کشوری، شامل ایران، از سلاحهای کشتار جمعی استفاده کند، این امر باعث پایان اعتبار، شایستگی و مشروعیت آن دولت میشود. سلاحهای کشتار جمعی، همان طور که گفتیم، علیه انسانیت هستند. این امر قابل قبول نیست؛ و بنابراین، اگر فرضیه شما خدای ناکرده درست از آب درآید، فکر میکنم هیچ کس نمیتواند این موضوع را توجیه کند، هیچ کس نمیتواند با کسی که چنین کار غیرانسانی کرده است، همکاری و همراهی نماید.
- رایت: متأسفانه وقت زیادی نداریم، و ساعت 7 شده است؛ و باید از حضور آقای وزیر در اینجا تشکر نمایم (تشویق حضار) و از شما متشکرم.
- صالحی: متشکرم.