وی افزود: اینکه فضای مجازی روز به روز حجم بیشتری از زندگی مردم را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و اجتماعی درگیر خودش می کند، جای تردید نیست. و اینکه رسانه های مکتوب هم به فضای مجازی روی بیآورند یک امر کاملا طبیعی است. اما اینکه بگوییم رسانه های مکتوب روزی بالکل به فراموشی سپرده خواهند شد و حضوری نخواهند داشت، اینطور نمی شود. همان طور که کتاب با اینکه یک محصول مکتوب است هیچوقت از عرصه محصولات فرهنگی مردم حذف نشد، لذا بعید به نظر می رسد که روزنامه ها و رسانه های مکتوب هم حذف شوند.
وی ادامه داد: یکی از دلایل این موضوع توان انتقال مفاهیم در قالب رسانه های تکمیلی است، یعنی میزان و عمق انتقال مفاهیم در رسانه های مکتوب نسبت به رسانه های مجازی بیشتر است اما نقطه قوت رسانه های مجازی تنوع اخبار و اطلاعات و داده های بیشتر است ولی ایرادی که دارد این است که مخاطب را به سطحی نگری دچار می کند اما رسانه های مکتوب به واسطه همان ویژگی های فیزیکی که دارد ، مخاطب را مجبور می کند به طور کامل مطلب را بخواند پس اطلاعات عمیق تری را می تواند انتقال دهد.
رییس مرکز مطالعات ژرفا با بیان اینکه در ظاهر روند های فروش و خواندن رسانه های مکتوب کاهشی و نزولی است گفت: من معتقد هستم که یک جایی این روند کاهشی متوقف خواهد شد .بخصوص در فضا های نخبه بینی؛ جامعه نیاز به مطالعه بیشتر در مسائل و موضوعات مختلف اعم از موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. البته این روند کاهشی تنها محدود به رسانه های مکتوب نمی شود،با بررسی هایی که در خصوص برخی از رسانه های مجازی مانند وبلاگ ها یا پورتال های خبری یا شبکه های اشتراک تصویر و ویدئو و... صورت گرفته است نشان دهنده این است که این نوع رسانه های نو ظهور مثل فواره های آب به سرعت بالا می روند و به اوج می رسند اما با همان سرعت هم دوران شهرتشان تمام می شوند و زمین می خورند و افول می کنند. در مرکز ژرفا، بر روی چند نوع از شبکه ها اجتماعی مطالعاتی صورت است که اغلب حکایت از یک روند کاهشی دارد.
صالح اسکندری افزود: عرض بنده این است که نمی شود بر اساس روند ها در خصوص رسانه های مکتوب قضاوت کرد و این مهر را به آنها زد که بله این رسانه ها محبوب نخواهند بود. اما یک متغیری را هم نباید فراموش کرد آن هم اینکه اساسا رسانه های مکتوب به واسطه وابستگی که به منابع طبیعی محدود مثل کاغذ دارند . خود رسانه ها و مردم گاهی به فکر می افتند که مراقب این روند باشند و مصرف بهینه از این منابع به عمل بیاورند و اگر می شود بدون مصرف کاغذ اطلاعات را به دست آورد ، به آن طریق به دست بیاورند. ولی خب باور بنده بر این اساس است که باز هم اگر بخواهیم فراتر برویم و مطالعات عمقی داشته باشیم باز هم رو به رسانه های مکتوب می آوریم گاهی ممکن است روی یک سری از مطالب نیاز باشد که فکر انجام شود؛ پس پرینت گرفته می شود؛ نکته برداری می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. حرف بنده این است که این رسانه ها یک نوع نیاز هستند که از بین نمی روند حتی اگر به حداقل تولید برسند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در خصوص اینکه در فضای مجازی سرعت انتقال داده ها فدای دقت میشود افزود: بحث انتقال یک داده و شایعه در دهه هفتاد در کشور ما با سرعت 400 کیلومتر در ساعت بود امروزه در دهه 90 باید بگوییم به 2000 کیلومتر در ثانیه رسیده به خصوص در واسطه ظهور و بروز شبکه های اجتماعی.
رییس مرکز مطالعات ژرفا گفت: اینکه در فضای مجازی سرعت انتقال داده ها فدای دقت این اخبار می شود درست است و یک امر کاملا قابل لمس است اما علاوه بر این مسئله یک مشکل وجود دارد و آن این است که درعرصه وب تعاملی خیلی وقت ها اصطلاحات اخبار و داده هایی که تولید می شود بر اساس گفته های اصحاب رسانه های رسمی نیست و همین هم سبب می شود که افرادی که فاقد اهلیت رسانه ایی، اجتماعی ، فاقد صلاحیت تجربی و آکادمیک رسانه ایی هستند . شروع به تولید محتوا می کنند خب کسی که صلاحیت تولید محصول رسانه ایی ندارد می تواند اطلاعات یا اخباری را تولید کند که این اطلاعات به واسطه ناتوانی آن فرد در واقعیت خبر، خبر را دچار تحریف می کند و این افراد می توانند شایعه و کذب محض را در جامعه پخش کنند . اما یک خبرگزاری رسمی دارای تایید نامه است مجوز دارد و در برابر خبری که تولید می کند باید در برابر جامعه مردم و در برابر زمامدار اصلی قدرت پاسخ گو باشد و نمی تواند هر خبر و اصطلاحات و اطلاعاتی را تولید کند اما فردی که سر خود خبر می گذارد و گاهی بالای یک میلیون بازدید کننده دارد نظارتی بر کارها و اخبارش نیست و می تواند هر چه می خواهد نشر دهد و این بسیار آسیب زاست. پس باید ضوابطی را حاکم کنیم که هر کسی نتواند مزخرف به خورد مردم دهد حداقل یک دفتری وجود داشته باشد که قابل رجوع باشد و بشود از این افراد و این کانال ها شکایت کرد گاهی این کانال ها حتی یک شماره تلفن هم ندارند که معترض شد یا انتقاد و پیشنهاد داد. ما نمی دانیم برخی از این کانال ها با چه انگیزه های اقتصادی؛ اجتماعی؛ فرهنگی و سیاسی وارد زندگی مردم می شوند. شبکه های مجازی اکنون بیشتر شباهت به جنگلی بی ضابطه دارد که هر کسی توانایی ارتباط گیری بیشتری داشته باشد و مطالب جنجال برانگیزتری را مخابره کند مخاطب بیشتری دارد.
اسکندری ادامه داد: حال بماند که بعضی از این شبکه ها چه تاثیر بدی بر روی خانواده ها و نوجوانان می گذارند. همین قتل دختر بچه افغانی به دست یک نوجوان، از عوامل اصلی موجود در پرونده اش همین نقش شبکه های مجازی در زندگی این پسر است که او تحت تاثیر قرار گرفتن از کانال خاصی کنترل خود را از دست داده و به قتل مرتکب می شود حال شما بحث پرونده های طلاق و دادگاه خانواده را هم اضافه کنید که روز به روز به دلیل همین شبکه ها این کانون مهم در حال از بین رفتن است. و روز به روز هم این عارضه ها بیشتر می شود و این آسیب هاست که کیان خانواده و جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد. لذا من فکر می کنم متولیان فضای مجازی به خصوص شورای عالی فضای مجازی بایستی برای شبکه های اجتماعی اقدام به رابطه و ضابطه گزاری کنند.