سیاسی

هدایت شورایی اصولگرایان آسیب پذیری را به حداقل می رساند

عضو شورای مرکزی موتلفه برگزاری همایش‌ها، مذاکره چهره به چهره با جریان‌های اصولگرا، همگرایی در بین رسانه‌های اصولگرا و برنامه‌ریزی در استانها را از جمله راهکارهایی دانست که اصولگرایان برای همگرایی دنبال می‌کنند.به زعم وی، مولفه‌های رفتاری، تفاوت در تحلیل مسائل سیاسی کشور، نداشتن درک و فهم درست از مواضع مقام معظم رهبری و ناکارآمدی داوری و فصل الخطابی را از جمله عواملی دانست که منجر به عدم اتفاق نظر اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شد.
خانه ملت اصولگرایان، طیف گسترده ای شده اند. تفکرات گوناگون، روش های متفاوت، تحلیل های مختلف ولی با عنوان اصولگرایی. نتیجه انتخابات یازدهم اما آنها را به تفکر واداشت که باید یکرنگ بود. تمهیداتی اندیشیده شد. رایزنی هایی صورت گرفت. همایش هایی برگزار شد. این همه نه برای وحدت است؛ که می گویند همگرایی را دنبال می کنند. این رویکرد همچنان ادامه دارد، ادامه تا نتیجه.

حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه به عنوان یکی از جبهه های جدی و تاثیرگذار اصولگرایی است. او معتقد است اصولگرایی با بررسی عواملی نظیر تفاوت در تحلیل مسائل سیاسی کشور که منجر به عدم اتفاق نظر در انتخابات ریاست جمهوری شد، در حال بازسازی ساختاری و پایگاه اجتماعی خود است. ضمن آنکه به این نتیجه رسیده اند که لیدرمحوری جواب نمی دهد و نهادگرایی را دنبال می کنند. ترقی نگران نیست که چهره های سرشناس در همایش اصولگرایان نبودند. او امیدوار است در همایش های بعدی، این چهره ها نیز اضافه شوند.

مشروح گفتگوی خانه ملت با حمیدرضا ترقی در ادامه می آید:

اقدامات اخیر نشان می دهد اصولگرایان کارهای تشکیلاتی خود با هدف انسجام آغاز کرده اند. تحلیل شما از فعالیت های اردوگاه اصولگرایان چیست؟

اردوگاه اصولگرایی در حال بازسازی ساختاری و پایگاه اجتماعی خود است و ضمن آسیب شناسی عملکرد گذشته، گام های مثبتی در مسیر همگرایی برمی دارد تا با توجه به حوادث یک سال گذشته و از دست دادن برخی شخصیت های محوری مانند آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی، بتواند انسجام تشکیلاتی خود را دنبال کند و از طریق محور قرار دادن نهادگرایی، سازماندهی جدید خود را در انتخابات آینده برای همگرایی و فراهم کردن بستر انطباق نظر فراهم کند.

در این شرایط آنچه حجت الاسلام تقوی دنبال می کند، فراهم کردن همگرایی بین تمام نیروها و جریان های اصولگرا، بدون ورود به بحث انتخابات است تا بستری که برای همگرایی به وجود می آید و دیدگاه های اصولگرایان را نسبت به هم نزدیک می کند و آنها را به یک تحلیل مشترک نسبت به مسائل کشور می رساند، بتواند در آینده زمینه ورود بخش های سیاسی این همگرایی را برای انتخابات نیز فراهم کند.

آسیب های جبهه اصولگرایی از نظر خودشان چه بود؟

عواملی که منجر به عدم اتفاق نظر در انتخابات ریاست جمهوری شد، در جبهه اصولگرایی مورد بررسی قرار می گیرد؛ برخی از این عوامل رفتاری بود، بعضی ناشی از تفاوت در تحلیل مسائل سیاسی کشور، برخی به علت نداشتن درک و فهم درست از مواضع مقام معظم رهبری. مجموعه این مسائل در کنار مکانیزم هایی که برای داوری و فصل الخطابی در نظر گرفته شده بود، کارآمدی لازم را نداشتند و نهایتا منجر به این شد که اصولگرایان در زمان خاص نتوانستند به یک تصمیم قاطع برسند.

مجموعه این مسائل مورد تجزیه و تحلیل دقیق کمیته های کاری قرار گرفته و راهکارهای مناسب برای رفع این اشکالات و نواقص مورد بحث و بررسی قرار گرفته و طرحی تدوین شده که براساس آن برنامه کنونی حرکت اصولگرایان انجام می شود. چهار گام برای همگرایی به صورت جمعی برداشته شده که عبارتند از: 1ـ اجلاس های بزرگی که آخرین آن با حضور آیت الله مصباح بود 2ـ مذاکره چهره به چهره با جریان ها و تشکل های سیاسی اصولگرا 3ـ همگرایی در بین رسانه های اصولگرا 4ـ استان ها. این فعالیت ها دنبال می شود تا همگرایی را افزایش دهند و از مرکز به استان ها منتقل کنند. تا کنون کار نیمی از استان های کشور انجام شده و برنامه ریزی برای بقیه استان ها ادامه دارد.

تعیین یک لیدر، آسیب پذیری جریان اصولگرایی را افزایش می دهد

اصولگرایی با توجه به فقدان شخصیت های محوری آن که شما هم اشاره کردید، چه جایگزین های جدیدی را پیدا خواهد کرد که بتواند انسجام خود را حفظ کند؛ ضمن آنکه جایگزین مناسبی برای آن افراد باشند؟

اصولگرایان به این جمع بندی رسیدند که برای سرعت بخشیدن به روند فعالیت خودشان، پذیرای خرد جمعی باشند و محوریت شورایی را مورد توجه قرار دهند و از تکیه به شخصیت ها پرهیز کنند. زیرا شخصیت ها چنین مشکلی را دارند و به هر فردی، هرچند هم که ریش سفید، وزین و دارای موقعیت باشد، اتکا صورت گیرد، ممکن است روزی او در این مجموعه نباشد و چنین مشکلاتی به وجود آید. لذا از شخصی گرایی و امیدوارشدن به اشخاص به سمت نهادها، تغییر گرایش داده است. اصولگرایان در حال تغییر محوریت هستند تا تضمین بیشتری برای حفظ آن پیدا کنند.

این حرف بدان معناست که کسی را برای لیدری ندارند؟ یا اعتقادی به این کار ندارند؟

اصولگرایان نمی خواهند با تعیین یک لیدر آسیب پذیری جریان اصولگرایی را افزایش دهند. هنگامی که بار اصلی مدیریت اصولگرایی بر دوش یک شورا و جمع قرار می گیرد، طبیعتاً آسیب پذیری آنها در رقابت های انتخاباتی به حداقل می رسد و با هرگونه تغییر لیدر، تزلزل و افتی در حرکت تشکیلاتی به وجود خواهد آمد.

همایش های اصولگرایان نگاه انتخاباتی دارد

همگرایی متفاوت از وحدت است؟

قطعا بله. همگرایی گام اول برای رسیدن به ائتلاف است. ائتلاف ها می تواند به وحدت بینجامد لذا وحدت یک آرمان است که برای رسیدن به آن گام های مقدماتی متعددی باید برداشته شود. ولی ما در عرصه رقابت انتخاباتی نیازی به وحدت نداریم بلکه نیاز به همگرایی و ائتلاف داریم تا بتواند ما را در عرصه رقابت های انتخاباتی سیاسی به توفیق برساند.

پس همایش های اصولگرایان با محوریت همگرایی است؟

بله با هدف همگرایی است.

بنابراین نگاه انتخاباتی دارد؟

بله. اما تمام اینها بستر است. یعنی بستر را فراهم می کند تا افراد همگرا شوند. در این حالت که تحلیل ها و معیارها مشترک و شاخص ها یکنواخت می شود، تصمیمات شان برای کارکردهای سیاسی از اتفاق نظر بیشتری برخوردار است و طبیعتا مصداق هایی که مورد انتخاب قرار می گیرد نیز به یکدیگر بسیار نزدیک تر می شود و این امر زمینه ائتلاف را بهتر فراهم می کند.

اختلاف نظر جامعتین به اصولگرایان منتقل می شود/اگر افرادی به مجموعه اصولگرایان اضافه می شود، با نظر جمع باشد

شما به خرد جمعی و تشکیلات شورایی اشاره کردید؛ نقش خرد جمعی بعد از این چقدر است؟ تا قبل از این در چه درجه ای از اهمیت قرار داشت؟

محور اصلی اتحاد اصولگرایان همیشه جامعتین بوده و این مساله مستلزم آن است که هم جامعه روحانیت مبارز و هم جامعه مدرسین، اولا درون خودشان درباره موضوعات سیاسی اتفاق نظر داشته باشند؛ زیرا اختلاف نظر درون جامعتین به بدنه اجرایی و تشکیلاتی آنها که اصولگرایان هستند، منتقل خواهند شد.

ثانیا این محوریت مشروط به نزدیکی به دیدگاه ها و خواسته ها و مطالبات مقام معظم رهبری باشد و آن را به عنوان مرکز ثقل قرار دهد.

البته باید به این نکته توجه داشت که اگر برای وحدت اصولگرایان یا ائتلاف و همگرایی آنها نیازمند افزودن شخصیت ها، نهادها و جریان های مکمل است، این اتفاق رخ دهد. البته پروسه تکمیل شدن با نظر جمع صورت گیرد تا مجموعه نهایی، تبلور اراده و خواست همه جریان های درون اصولگرایی باشد.

رسانه های اصلاح طلب سعی کردند همایش اصولگرایان را همایش پایداری ها جلوه دهند

در همایش هایی که تا کنون تحت عنوان وحدت اصولگرایان برگزار شده، برخی چهره های شاخص اصولگرا حضور نداشتند. آیا این تحلیل که اصولگرایان میان خودشان دافعه دارند تا جاذبه، قابل قبول است؟

بدیهی است توقعی که از اجلاسیه دهم را داریم، نباید از اجلاسیه چهارم داشته باشیم. یعنی برای همایش دهم انتظار داریم همه چهره ها حضور داشته باشند، نه در همایش چهارم. الان هم اگر بین همایش اول با همایش چهارم مقایسه شود، می بینید میزان افزایش حضور شخصیت ها و جریان های سیاسی اصولگرایی، دو سه برابر شده است. این امر در یک فرآیند برنامه ریزی شده به مرور افزایش پیدا خواهد کرد تا آن مرحله که بتواند به یک حداکثر قریب به اتفاق اصولگرایان را دربربگیرد.

یعنی الان جای نگرانی نیست؟

خیر. جای هیچ نگرانی نیست که در این اجلاس چند نفر به دلایل گوناگون حضور پیدا نکرده باشند. ولی روندی مشاهده می شود که در اجلاس ها و همایش های بعدی به مرور غایبین نیز به مجموعه اضافه خواهند شد.

در اجلاسیه های بعدی که گمان می کنید چهره های اصولگرایی به این مجموعه خواهند پیوست، تکثر چهره ها وجود خواهد داشت؟ زیرا نقدی که به همایش اصولگرایان اخیر وجود داشت، این بود که همایش جبهه پایداری بود تا اصولگرایی.

این تحلیل سوء استفاده تبلیغاتی برخی رسانه ها بوده است. اولا دعوت کننده آقای تقوی بوده و از شخص حقیقی آقای مصباح دعوت شده نه از شخص حقوقی آن و لیدر جریان یا تشکیلاتی.

بنابراین هم دعوت کننده، نماینده کل اصولگرایانی بوده و هم پذیرنده یعنی آقای مصباح، تحت عنوان پایداری این دعوت و سخنرانی را نپذیرفتند. اما بدیهی است پایداری ها در جلسه ای که آقای مصباح سخنرانش بوده حضور بیشتری پیدا کردند.

به همین علت مهم است که آن سخنران کیست و چه گرایش فکری دارد؟

بله. ولی مثلا اگر در جلسه دیگر آقای حدادعادل دعوت شود، افرادی بیشتر خواهند آمد که به طیف آقای حداد گرایش دارند. در جلسه اخیر هم چنین اتفاقی افتاده ولی مفهومش این نیست که جلسه رنگ پایداری پیدا کرده است.

اما این مفهوم را هم نمی دهد که جلسه رنگ کلیت اصولگرایی داشته است.

دقیقا همین معنا را می دهد زیرا این ها همه اصولگرا هستند.

یعنی قرار نیست در جلسه ای که تحت عنوان وحدت برگزار می شود، افراد سرشناس اصولگرا و حامیان آنها در تمام جبهه های اصولگرایی حضور داشته باشند؟

اگر لیست افراد و شخصیت های حاضر در جلسه را نگاه کنید، می بینید از همه گروههای سیاسی اصولگرا در این جلسه حضور داشتند؛ اما رسانه های اصلاح طلب سعی کردند پایداری ها را پررنگ کنند تا این جلسه را از آهنگ همگانی که در بین اصولگرایان است، خارج کنند و رنگ پایداری به آن بدهند. در حالیکه هم خود شرکت کنندگان می دانند نقش شان در برگزاری این جلسه غیر از حضور، چیز دیگری نبوده و هم اینکه بانی و برگزار کننده و دعوت کننده این جلسه مشخص هستند که جلسات دیگر را هم برگزار می کنند.

با این حال وقتی از آیت الله مصباح دعوت می شود، حضور جبهه پایداری پررنگ تر است و باید از تلاش جبهه پایداری برای حضور در این جلسه تقدیر کرد. اگر گروههای دیگر هم بخواهند شرکت کنند، حضور هر جریان اصولگرایی در مجموعه ارزشمند و مغتنم است.

بدنه اجتماعی جریان اصولگرا، متدینین جامعه هستند

استنباط شما از بدنه اجتماعی جریان اصولگرا چیست؟ این بدنه نسبت به سالهای گذشته گسترده است یا محدودتر؟ حمایت این بدنه بالقوه است یا بالفعل؟

این بدنه، متدینین جامعه در سطح کشور هستند؛ قشری که همیشه پشتیبان روحانیت و نیروهای انقلاب بودند و هیچ گاه صحنه را در عرصه سیاسی ترک نکردند البته ممکن است که از بین آنها برای جریان های دیگر سربازگیری شده باشد ولی این طیف عناصر پا به رکاب نظام بودند و همیشه و در همه انتخابات سهم قابل توجهی از آرای اصولگرایان به این قشر اختصاص داشته و دارد. طبیعتاً این بدنه، در استانها با روحانیت، تشکل های اصولگرا و احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا ارتباط دارد و جایگاه قابل توجهی در سطح کشور دارند.

باید وزن اکثریت برای اصولگرایان را در انتخابات حفظ کنیم

جبهه اصولگرا به نتیجه مطلق فکر می کند یا نسبی؟

وظیفه و تکلیف این است که تا حد امکان، وزن اکثریت برای اصولگرایان را در انتخابات حفظ کنیم. این تلاش باید مستمراً ادامه پیدا کند تا بتوان آرمان های اصولگرایی را که آرمانهای اصلی انقلاب است، در جامعه، دولت و ساختار اجرایی و برنامه ریزی کشور مستقر کرد. تلاش اصولگرایان باید به سمتی باشد که ما را به توفیق حداکثری برساند.

مأمور به وظیفه اید یا نتیجه؟

ما هم قائل به وظیفه هستیم و هم باید تلاش کنیم به نتیجه مطلوب برسیم. اگر وظیفه را به گونه ای انجام دهیم که به نتیجه مطلوب نرسد، یا ناشی از ضعف ما بوده یا ناشی از انحرافی که در مسیر افکار جامعه به وجود آمده است. لذا این نتیجه اگر بر آرمانهای انقلاب منطبق نباشد، به ضرر انقلاب است. پس باید هم نتیجه را در نظر گرفت و هم تکلیف را انجام داد.

در انتخابات گذشته جریانی از اصولگرایان آنقدر متمرکز بر احساس تکلیف صرف بودند که اگر نگوییم از نتیجه گیری غافل شدند ولی از نتیجه پیش آمده شوکه شدند.

من معتقد هستم باید بین پروسه انجام وظایف و نتیجه تعادل برقرار باشد.

اصلاح طلبان، متکثر وارد عرصه رقابت خواهند شد

تحلیل شما از جبهه اصلاح طلبان و فعالیت آنها چیست؟

اصلاح طلبان اکنون دچار چند چالش جدی هستند: 1- ناتوانی آنها در رفع حصر از سران فتنه و بازگرداندن عناصر دخیل در فتنه به عرصه سیاسی. این امر موجب شده فاقد چهره های موثر و مطرح اصلاح طلب در بین طرفدارانشان باشند.2- در حال حاضر بین اصلاح طلبان و دولت اصطکاک هایی وجود دارد. اصلاح طلبان توقعات زیادازحدی از دولت دارند که دولت به خاطر رعایت تعادل در سیاست های خودش نمی تواند آنها را برآورده کند لذا طبیعتا این اصطکاک و چالش موجب عتاب و خطاب های مختلفی از سوی اصلاح طلبان علیه دولت شده است. 3- نتیجه بخش نبودن تلاش های یک ساله دولت در حل مشکلات اقتصادی مردم و رفع تحریم ها و مسائل دیگر مورد انتظار مردم که در شعارهای دولت به آن اشاره شده بود، موجب شده اصلاح طلبان نتوانند بر عملکرد دولت به عنوان یک برگ برنده در انتخابات حساب باز کنند و آن را مورد استفاده قرار دهند.4- اختلافاتی که درون اصلاح طلبان میان تندروها و معتدلین وجود دارد و تلاشی که برخی از ساختارشکن های درون این جریان و به منظور افزایش تعارض با نظام دنبال می کنند. مجموع این عوامل، موجب شده اصلاح طلبان آن انسجام و وحدتی را که لازمه شرایط کنونی سیاسی و فعالیت انتخاباتی است، نداشته باشند و علیرغم آنکه خیلی زودتر فعالیت انتخاباتی خودشان را شروع کردند ولی هنوز نتوانسته اند یک زیرساخت مناسب برای ورود به عرصه رقابت های انتخاباتی پدید آورند. لذا به نظر می رسد اصلاح طلبان با دو طیف معتدلین دولت و کارگزاران و اصلاح طلبان وارد عرصه رقابت شوند که همین موضوع نشان دهنده تکثر در عرصه ورود به انتخابات در این طیف است.

https://shoma-weekly.ir/9eq24G