هاشمی با شکستی که از احمدینژاد خورد، چطور میتوانست به رایآوری روحانی کمک کند.

وزنامه شرق، سعید شمس - قائممقام حزب موتلفه اسلامی، معتقد است حمایت خاتمی و هاشمی هیچ تاثیری در افزایش آرای «حسن روحانی» نداشته است. «اسدلله بادامچیان» تاکید دارد «اکثریت مردم بین شش نامزد با تصمیم شخصی، ترجیح دادند که رای خود را به نام حسن روحانی بنویسند.»
انتخاب روحانی را باید اتفاقی غیرمنتظره دانست یا قابل پیشبینی؟
غافلگیرکننده، اما باید این را در نظر داشته باشیم که همیشه در ایران انتخابات در شرایطی آزاد و رقابتی برگزار شده است و به همین دلیل در یک روز آقای «خاتمی» با نتیجهای غافلگیرکننده «ناطق» را شکست دادند و در سال 84 هم احمدینژاد با اینکه چندان شناخته شده نبود مقابل هاشمیرفسنجانی، برنده شد و حالا هم حسن روحانی با 18میلیون رای، توانست بهعنوان رییسجمهوری، دولت یازدهم را در اختیار خود بگیرد. روحانی نتیجه تصمیم توده مردم است، آن هم در شرایطی که تا روزهای آخر همه تحلیلها و نظرسنجیها حکم به انتخاب آقای «قالیباف» داشتند، اما از آنچه «اراده» مردم حرف اول و آخر را میزند، این آقای روحانی بود که با رای بالایی برنده انتخابات 24 خرداد شد.
اراده مردم و البته حمایت مستقیم هاشمی و خاتمی از روحانی.
این مسالهای که شما میگویید، تحلیلی است که اصلاحطلبان برای فرار از شکست عنوان میکنند. هاشمی با شکستی که از احمدینژاد خورد، چطور میتوانست به رایآوری روحانی کمک کند.
از ناکامی هاشمی هشتسال گذشته و در این سالها خیلی از مسایل تغییر کرده است.
حرف من همین است که گروهی که حاشیهنشین شده و با بیتوجهی مردم مواجه است، سعی میکنند تا با طرح این موضوع، اینطور القا کنند که همچنان حیات سیاسیاش ادامه دارد. این در شرایطی است که واقعیت، چیز دیگری نشان میدهد. مردمی که به آقای روحانی رای دادند کاری به دعواهای سیاسی ندارند و بر اساس آنچه او از خود در تبلیغات نشان داد، تصمیم گرفتند و رای خود را به صندوق انداختند.
آقای بادامچیان! تفاوت آرای اعلامشده در نظرسنجیها با آنچه بعد از اعلام حمایت هاشمی و خاتمی رخ داد را چطور تحلیل میکنید؟
مردم کاری به چهرههای سیاسی ندارند و وارد منازعات آنها هم نمیشوند. روز جمعه اکثریت واجدین شرایط برای رایدادن، رای خود را به نام آقای حسن روحانی نوشتند و اتفاق افتاده، روندی کاملا معمولی است. اما شما در روزنامه «شرق» سعی میکنید، این ذهنیت را به جامعه تزریق کنید که رایآوری روحانی، رایآوری اصلاحطلبان بود. در حالی که مردم روحانی را گزینه آنها نمیدانستند.
بسیاری دیگر هم میگویند رای روحانی، نتیجه اجماع اصلاحطلبان با طیف نزدیک به هاشمی بود.
نه.
نه؟!
من دلم میخواست آقای عارف در صحنه بماند تا مشخص شود که چقدر رای داشتند. اگر آنها میتوانستند رای داشته باشند، هیچ وقت با اصولگرایان اعتدالی به قول شما، همدست نمیشدند. آقای دکتر روحانی یک اصولگرا و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است.
ایشان چهار سال است که در جلسات این تشکل شرکت نمیکند و همچنین از سوی آنها حمایت هم نشد.
به هر حال همه میدانند که او عضو «جامعه روحانیت مبارز» است.
یعنی قبول ندارید که شرایط سیاسی و افراد و همچنین گروهها در این چند سال تغییرات زیادی به خود دیده است؟
ببینید! او مجتهدی است که خبره ملت است و به همین دلیل نمیتوان او را اصلاحطلب خواند.
هیچکس چنین ادعایی درباره تعلق روحانی به اصلاحطلبان ندارد.
اما روحانی گزینه هاشمی و خاتمی در انتخابات بود.
منظور شما این است که آقایان هاشمی و خاتمی گفتهاند به روحانی رای بدهید و به همین دلیل مردم دست به این انتخاب زدهاند؟ افزایش یکباره آمار رای روحانی، به غیر از اعلام حمایت هاشمی و خاتمی چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد؟
قبول کنید که نگاه شما با آنچه مردم میپندارند، فرق میکند و به همین دلیل است که مردم روزنامه «شرق» را نمیخوانند و روشنفکران و سیاسیون شما را میخوانند. واقعا روزنامه «شرق» تصمیم ندارد تغییر رویه بدهد تا بلکه مورد توجه تودههای مختلف مردم قرار بگیرد؟
سرمقاله روزنامه کیهان در 22 خرداد با اعلام ضرورت کنارهگیری کاندیدای اصولگرایان، هشدار داده است که باید از موفقیت جریان مقابل جلوگیری کرد. آن یادداشت نشان میدهد که اصولگرایان، روحانی را کاندیدای طیف مقابل خود میدانستند.
بادامچیان: از همان اول تاکید داشت که اصلاحات دستش خالی است و گزینه حداکثری ندارند که بتوانند بهطور جدی وارد صحنه انتخابات شوند. حتی آقای عارف هم تاکید داشت که نامزد اصلاحات نیست، چون میدانست که آن گروه، جایگاهی در جامعه ندارد. سوال من این است که چرا روحانی در کنفرانس خبری اشارهای به این مسایلی که شما عنوان میکنید، نکردند.
رییسجمهوری منتخب در پیام تلفنی خود با مردم که از صدا و سیما پخش شد، مستقیما به حمایت هاشمی و خاتمی اشاره کرد.
من با آقای خاتمی رفیق هستم و احترام او را همیشه نگه داشتهام. پس بدانید که افراطی نیستم و اگر نظری دارم حتما به آن اعتقاد دارم. همچنین باید گفت هاشمی هم اصولگراست و اگر نقشی هم در پیروزی داشت، باید به حساب اصولگرایان نوشت. تحلیل واقعی این است که اکثریت مردم بین شش نفر با تصمیم شخصی، ترجیح دادند که رای خود را به نام حسن روحانی بنویسند.
انتخاب روحانی را باید اتفاقی غیرمنتظره دانست یا قابل پیشبینی؟
غافلگیرکننده، اما باید این را در نظر داشته باشیم که همیشه در ایران انتخابات در شرایطی آزاد و رقابتی برگزار شده است و به همین دلیل در یک روز آقای «خاتمی» با نتیجهای غافلگیرکننده «ناطق» را شکست دادند و در سال 84 هم احمدینژاد با اینکه چندان شناخته شده نبود مقابل هاشمیرفسنجانی، برنده شد و حالا هم حسن روحانی با 18میلیون رای، توانست بهعنوان رییسجمهوری، دولت یازدهم را در اختیار خود بگیرد. روحانی نتیجه تصمیم توده مردم است، آن هم در شرایطی که تا روزهای آخر همه تحلیلها و نظرسنجیها حکم به انتخاب آقای «قالیباف» داشتند، اما از آنچه «اراده» مردم حرف اول و آخر را میزند، این آقای روحانی بود که با رای بالایی برنده انتخابات 24 خرداد شد.
اراده مردم و البته حمایت مستقیم هاشمی و خاتمی از روحانی.
این مسالهای که شما میگویید، تحلیلی است که اصلاحطلبان برای فرار از شکست عنوان میکنند. هاشمی با شکستی که از احمدینژاد خورد، چطور میتوانست به رایآوری روحانی کمک کند.
از ناکامی هاشمی هشتسال گذشته و در این سالها خیلی از مسایل تغییر کرده است.
حرف من همین است که گروهی که حاشیهنشین شده و با بیتوجهی مردم مواجه است، سعی میکنند تا با طرح این موضوع، اینطور القا کنند که همچنان حیات سیاسیاش ادامه دارد. این در شرایطی است که واقعیت، چیز دیگری نشان میدهد. مردمی که به آقای روحانی رای دادند کاری به دعواهای سیاسی ندارند و بر اساس آنچه او از خود در تبلیغات نشان داد، تصمیم گرفتند و رای خود را به صندوق انداختند.
آقای بادامچیان! تفاوت آرای اعلامشده در نظرسنجیها با آنچه بعد از اعلام حمایت هاشمی و خاتمی رخ داد را چطور تحلیل میکنید؟
مردم کاری به چهرههای سیاسی ندارند و وارد منازعات آنها هم نمیشوند. روز جمعه اکثریت واجدین شرایط برای رایدادن، رای خود را به نام آقای حسن روحانی نوشتند و اتفاق افتاده، روندی کاملا معمولی است. اما شما در روزنامه «شرق» سعی میکنید، این ذهنیت را به جامعه تزریق کنید که رایآوری روحانی، رایآوری اصلاحطلبان بود. در حالی که مردم روحانی را گزینه آنها نمیدانستند.
بسیاری دیگر هم میگویند رای روحانی، نتیجه اجماع اصلاحطلبان با طیف نزدیک به هاشمی بود.
نه.
نه؟!
من دلم میخواست آقای عارف در صحنه بماند تا مشخص شود که چقدر رای داشتند. اگر آنها میتوانستند رای داشته باشند، هیچ وقت با اصولگرایان اعتدالی به قول شما، همدست نمیشدند. آقای دکتر روحانی یک اصولگرا و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است.
ایشان چهار سال است که در جلسات این تشکل شرکت نمیکند و همچنین از سوی آنها حمایت هم نشد.
به هر حال همه میدانند که او عضو «جامعه روحانیت مبارز» است.
یعنی قبول ندارید که شرایط سیاسی و افراد و همچنین گروهها در این چند سال تغییرات زیادی به خود دیده است؟
ببینید! او مجتهدی است که خبره ملت است و به همین دلیل نمیتوان او را اصلاحطلب خواند.
هیچکس چنین ادعایی درباره تعلق روحانی به اصلاحطلبان ندارد.
اما روحانی گزینه هاشمی و خاتمی در انتخابات بود.
منظور شما این است که آقایان هاشمی و خاتمی گفتهاند به روحانی رای بدهید و به همین دلیل مردم دست به این انتخاب زدهاند؟ افزایش یکباره آمار رای روحانی، به غیر از اعلام حمایت هاشمی و خاتمی چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد؟
قبول کنید که نگاه شما با آنچه مردم میپندارند، فرق میکند و به همین دلیل است که مردم روزنامه «شرق» را نمیخوانند و روشنفکران و سیاسیون شما را میخوانند. واقعا روزنامه «شرق» تصمیم ندارد تغییر رویه بدهد تا بلکه مورد توجه تودههای مختلف مردم قرار بگیرد؟
سرمقاله روزنامه کیهان در 22 خرداد با اعلام ضرورت کنارهگیری کاندیدای اصولگرایان، هشدار داده است که باید از موفقیت جریان مقابل جلوگیری کرد. آن یادداشت نشان میدهد که اصولگرایان، روحانی را کاندیدای طیف مقابل خود میدانستند.
بادامچیان: از همان اول تاکید داشت که اصلاحات دستش خالی است و گزینه حداکثری ندارند که بتوانند بهطور جدی وارد صحنه انتخابات شوند. حتی آقای عارف هم تاکید داشت که نامزد اصلاحات نیست، چون میدانست که آن گروه، جایگاهی در جامعه ندارد. سوال من این است که چرا روحانی در کنفرانس خبری اشارهای به این مسایلی که شما عنوان میکنید، نکردند.
رییسجمهوری منتخب در پیام تلفنی خود با مردم که از صدا و سیما پخش شد، مستقیما به حمایت هاشمی و خاتمی اشاره کرد.
من با آقای خاتمی رفیق هستم و احترام او را همیشه نگه داشتهام. پس بدانید که افراطی نیستم و اگر نظری دارم حتما به آن اعتقاد دارم. همچنین باید گفت هاشمی هم اصولگراست و اگر نقشی هم در پیروزی داشت، باید به حساب اصولگرایان نوشت. تحلیل واقعی این است که اکثریت مردم بین شش نفر با تصمیم شخصی، ترجیح دادند که رای خود را به نام حسن روحانی بنویسند.