حجت الاسلام محمد خرسند، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با هفته نامه شما، مواردی را در خصوص شگرد فتنه گران و بحث نفوذ متذکر شد، مشروح گفتگو را در ذیل بخوانید:

آیانفوذ می تواند زمینه ساز فتنه باشد و اگر هست تعریف شما از نفوذ چیست؟

نفوذ مقدمه ای برای بروز فتنه است، وقتی فتنه ای می خواهد، بوجود آید؛ یکی از ابزارهای فتنه انگیزی جریان نفوذی است، که در مراکز حساس و تصمیم گیرنده زمینه را برای بروز فتنه فراهم می کند.

وقتی انسان به فتنه هایی که در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی، به جریان نفوذی انجام داده است، پس بنابراین جریان نفوذی برای فتنه انگیزی دشمن و بهره برداری او از طریق نفوذی که انجام می دهد، مقدمه چینی می کند.

نقاط مشترک نفوذ و فتنه در چه مواردی است؟ این دو دارای چه خصوصیات مشترکی هستند؟

وقتی دشمن بخواهد وارد ساختار اعتقادی حکومتی بشود، به دنبال جریاناتی می گردد که دارای تشابهات فکری با هم و یا سست باور، منفعل و یا نان خور دشمن هستند، از اعتقادات راسخ این جریانات، در نقاط مشترکی که می توانند به هم برسند، نهایت بهره برداری را می برد، مثلا در فتنه سال 88 تمام جریانات مختلف شامل‌ منافقین، سلطنت طلب ها، بهائیان، جریانات الحادی و یا حتی ته مانده های حزب توده استفاده می کند و متاسفانه می بینیم جریانات داخل کشور که در انقلاب نقش داشتند، حتی برخی جریانات سیاسی داخل حاکمیت و برخی شخصیت های تاثیر گذار، در فتنه 88 به یک نقطه مشترک می رسند، مثلا نقطه مشترکشان در فتنه 88 بحث انتخابات و تقلب بود و می گفتند باید انتخابات باطل شود.

انتظار می رفت جریاناتی که در فتنه حضور داشتند، بعدها آن افراد و جریانات برائت بجویند و راه خود را از راه جریانات معاند و برانداز جدا کنند، اما دیدید چنین اتفاقی نیوفتاد و این نشان دهنده این است که دشمن در فکر، ساختار، اندیشه و محافلی که برای آنها تصمیم می گیرد، نفوذ کرده است و اجازه نمی دهد، تصمیماتی در راستای مقابل با تصمیمات دشمن بگیرند و این در نهایت همنوایی و هماهنگی جریان فتنه با دشمن، مقدمه ساز جریان نفوذ به داخل کشور را به دنبال دارد.

نفوذ به داخل کشور از طریق روزنه هایی شکل می گیرد، از طریق نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است، شیوه های دشمن را در این زمینه توضیح می فرمایید؟

وقتی جریانی می خواهد، نفوذ کند، از طریق هر رخنه ای سعی می کند، این کار را انجام دهد و برای او تفاوتی ندارد، جریان نفوذ به عاقبت کار نگاه می کند، شکل نفوذ آن چنان برایش مهم نیست، از همه رخنه ها وارد می شود مانند اقتصاد، فرهنگ یا عرصه سیاسی. در عرصه اقتصاد از طریق فعالیتهای نا‌مشروع اقتصادی، تا اینکه افراد و جریانات انقلابی را به کسب مال نا مشروع، ثروتهای باد آورده و جمع آوری ثروت های حرام آلوده کند، آن وقت فرد آلوده شده به دنیا، سریع تسلیم می شود و روحیه مقاومت ندارد، مثل بدنی است که تمام سلولهای دفاعی بدن به میکروب آلوده شده اند؛ تمام بدن را فرا گرفته است و گلوبولهایی که باید از ان فرد دفاع کنند، دیگر به وظیفه خود عمل نمی کنند، در سیستم اقتصاد ناسالم و آلوده شدن افراد و جریانها به ثروتهای نا مشروع، به راحتی در مقابل دشمن کوتاه می آیند و در مقابل دشمن کرنش، تعظیم کرده و دشمن سیاستهای خود را از طریق تطمیع افراد دنبال می کند.

نفوذ فرهنگی بدین معنا است‌که دشمن در تصمیم گیرندگان و نیروهای موثر فرهنگی این موضوع را جا بیاندازد که باید در مقابل فرهنگ غرب و بیگانه کوتاه بیاییم چون حرفی برای گفتن نداریم؛ یا حداقل منفعل برخورد کنیم و ارزشهای فرهنگی و داشته های دشمن متهاجم و غرب را ارزش تلقی کنیم و دستآوردها و داشته های داخلی را به حساب نیاوریم، وقتی نیروهای فرهنگی در عرصه های گوناگون فرهنگی، این چنین فکر کنند در مقابل نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمن دچار یک نوع وادادگی بی هویتی می شود و دشمن از او برای روز مبادا استفاده می کند.

در عرصه سیاسی باز به همین شکل، یک سیاستمدار فکر کند، باید از الگوهای غربی استفاده کند و باید به سیستم جهانی وصل شد که استکبار جهانی آن را بوجود آورده است و تمام نظام های فعلی دنیا، باید به شکلی به آنها وابسته شوند و سیاستمدار در جامعه دچار انفعال و وادادگی شود و فکر کند تمام نظامهای سیاسی در صورتی می توانند، باقی بمانند و به حیات خود ادامه دهند که به یکی از قدرتهای جهانی وصل باشند، چنین انسانی نمی تواند در روز مبادا و روزهای سخت در کنار ملت کشورش باشد و یا برای عقیده خود جان نثاری کند. بنابراین دشمن از همه ابزارهای فرهنگی، سیاسی، اخلاقی، اعتقادی و آغشته کردن جامعه به فسادهای اخلاقی برای نفوذ استفاده می کند.

جریان نفوذ برای رسیدن به اهداف خود در کشور دست به چه اقداماتی می زند؟

از طریق مواردی که ذکر شد، دشمن در گذشته هم به داخل کشورها نفوذ کردند و سرنوشت حکومتها را تغییر دادند، بعضی حکومت ها را بالا بردند، برخی را زمین زدند، سر کار آوردند و سرنگون کردند، نفوذ دایره
‌گسترده ای دارد که دشمن سعی می کند از تمام جوانب به ساختار جامعه و نظام اسلامی نفوذ کند.

اهداف دشمن بلند مدت است، اگر بتوانند با فعالیتشان، طی سالهای طولانی نظام اسلامی را سرنگون کنند، به کارشان ادامه می دهند، دلسرد نمی شوند و عجله ندارد، دشمن صرفا به نتیجه کار نگاه می کند، این موضوع کاملا واضح است و شما می بینید در یک سال اخیر، مقام معظم رهبری در بحث نفوذ، هم کلمه نفوذ را بارها به کار بردند و هم مصادیق نفوذ را بیان کردند که همه باید مراقب باشند. زمانی که می بینیم دشمن چنان در یک فرد نفوذ می کند که آن فرد با سوابق خوب، چهره اش چهره دوست است، اما زبانش زبان و سخن دشمن است این بدترین شکل نفوذ است.