دو دیدگاه درباره فضای مجازی مطرح است؛ تحریم و حمله، به نظر شما کدام ارجح است؟
ابتدا بایستی نگاهی به تاریخچه پیدایش این ارتباطات بیندازیم. به این پرسش در گستره بیشتری میپردازم. ما در هزاره سوم با پدیدهای تحت عنوان تحرکپذیری و پویایی (mobility) مواجهیم. در واقع در عصر mobility، فناوریهای نوین، بهخصوص در بستر شبکه جهانی اینترنت به ما این امکان را میدهند که همراه با تحرکپذیری و سیال بودن از اتصال به شبکه اینترنت و بر خط (Online) بودن بهرهمند شویم. اگر بخواهیم بدانیم تاریخ فناوریهای ارتباطی تحرکپذیر به چه زمانی برمیگردد میتوان به بیسیمهایی با برد متوسط یا پیجرها یا شبکههای انتقال data به رایانههایی که توسط پنتاگون استفاده میشد اشاره کرد که بعد هم مبنایی برای شبکه جهانی اینترنت شد. بعدها از اوایل دهه 90 استفاده از تلفنهای همراه رواج یافت و به مرور شرکتهای بزرگی مثل Microsoft، I.B.M و Apple نمونهها و نسخههای زیادی را بر مبنای فناوری نوین mobility ارائه کردند و طوری شد که در سال 2008 تعداد ابزارها (Device)هایی که به اینترنت متصل میشدند از تعداد انسانها بیشتر شد، بهخصوص با توسعه فناوری 3G و 4G و بهتدریج فناوری پردازش و یارانش ابری کمکم اینترنت بر مبنای mobility به عنوان یک ابزار ارتباطی در دست بشر قرار گرفت که ویژگیهایی داشت؛ از جمله اینکه این ابزار چندین رسانه را در داخل خودش جمع کرده بود، یعنی شما در تلفن همراه خودتان تلویزیون، تلفن، PC، تبلت، دوربین عکاسی، کتاب، جراید، روزنامههای مکتوب، سایتها و... را دارید و همه این ابزارها در یک ابزار همگرا شدند. یکی دیگر از ویژگیها این است که شما همیشه بر خط (Online) هستید و این امر یک فرهنگ شده است و دسترسی فراگیر، قابلیت اتصالپذیری و انتقال تصویر و از همه مهمتر فرهنگ دیجیتالی بر زندگی بشر حاکم شد. این فرهنگ مولد یک سری پارادوکسها از جمله پارادوکسهای هویتی شد. افراد در این روند با مشکلات جدی هویتی روبهرو شدند. مثلاً میدیدند در یک سایت اینترنتی میتوانند به راحتی درآمد کسب کنند، از همین طریق ازدواج کنند و به مرور دنیایی به وجود آمد که کشورهای آن و کسانی که قرار بود به افراد پاسپورت و حق شهروندی بدهند، افراد مجازی شدند.
زمانبندی این حرکت در ایران چگونه بود؟
این فناوری تقریباً در سال 83 و 84 در کشور ما فراگیر و شاید تا سال 92 پهنای باند اینترنت در کشور ما 70 گیگابایت شد. این پهنا از سال 92 تا امروز در کمتر از دو سال حداقل دو برابر شده است و هم اکنون 140 گیگابایت پهنای باند داریم. اتفاقی که رخ داده این است که برخی حوادثی که در گذشته در فضای حقیقی روی میدادند و به فضای مجازی منعکس میشدند امروز برعکس شده است و خیلی از اتفاقات اول در فضای مجازی میافتند و بعد وارد فضای حقیقی میشوند.
در یک سال و نیم اخیر شاهد توسعه اینترنت در شهرها، روستاها و اقصی نقاط کشور بودیم. یعنی امروز در روستاهای دورافتاده هم که بروید 3G و 4G را میبینید و اگر تا سال 93 در کشورمان حدود 3 میلیون کاربر فعال در اینترنت داشتیم، در حال حاضر به 8 میلیون رسیده است. کاربر فعال یعنی کسی که ایمیل و یا وبلاگی دارد و یا کامنت میگذارد.
نقش مؤثر اسرائیل و صهیونیسم در این عرصه چیست؟
بخشی از این شبکههای اجتماعی که امروز در بستر اینترنت شکل گرفتند و زمینهای برای ارتباطات همراه با تحرک (mobility) شدند، بهطور مشخص مالکان صهیونیستی دارند. مثلاً در شبکههای رایانه مبنا یا رایانه پایه (PC-base)ای مثل Facebook ، Google plus و شبکههایی از این دست بهطور مشخص نوع جهتدهیها و دعوت افراد به برخی اخبار، اطلاعات و تصاویری که در Facebook یا سایتهایی که معمولاً صفحات popular یا عمومی دارند نشان میدهد این شبکههای اجتماعی گرایشهای سیاسی عمده دارند و در شبکههای Mobile-base مثل شبکههای اجتماعی جدیدی نظیر WhatsApp، Telegram، Viber و Tango هم بدینگونه است. به طور مشخص بعضی از این شبکهها مثل WhatsApp زمانی که در حال توسعه بود به یکباره توسط مالکان Facebook خریداری شد. مالکانی که همین افراد زمانی که Facebook را طراحی کردند عنوان کرده بودند که این شبکه اجتماعی را ساختیم تا پسران صهیونیستی با دختران شرقی و مسلمان آشنا شوند و اصلاً در باره قصه تأسیس Facebook فیلمی به نام Social Network ساخته شد. در این فیلم سینمایی هالیوودی نشان میدهد که دانشجویی عاشق دختر خانمی میشود و این دختر خانم دست رد به سینه پسر میزند و این فرد میرود تصاویر این خانم را در یک صفحه اینترنتی منتشر میکند و همین هم سبب میشود که دوستان و همکلاسیهای این آقا بیایند و وارد این صفحه شوند و به مرور این شبکه تبدیل به یک شبکه اجتماعی شود.
آیا مطالعات نشان می دهد این شبکه ها بر سبک زندگی ما هم تاثیر گذاشته اند؟
بله، کاملا. امروز شاهدیم متأسفانه این شبکه اجتماعیهای چه Facebook، چه Google plus و چه آنهایی که Mobile-base هستند همچون شبکههای اجتماعی نسل دو بهطور گستردهای دارند وارد فضای خانوادهها و زندگیهای شخصی ما میشوند. تا جایی که یک نظرسنجی که از 2300 کاربر ایرانی انجام شد نشان میدهد 26 درصد کاربران کمتر به صله رحم میپردازند، چون میتوانند به صورت آنلاین با آنها صحبت کنند و 49 درصد هم گفتند که زمان کمتری برای برقراری ارتباط حضوری با دوستان خود صرف میکنند و ارتباطاتشان بیشتر از طریق تلفن و ارتباطاتی است که به صورت آنلاین و بر مبنای mobility شکل میگیرد. همچنین 34 درصد اعتقاد دارند که تکنولوژی ارتباطات باید بین اعضای خانوادهشان کاهش یابد.
این اتفاقی است که در فرهنگ سنتی ما افتاده و صله رحم را که این همه در دین مبین اسلام بدان تأکید شده تحت تأثیر قرار داده است. در زمینه سبک زندگی و اتمیزه شدن خانوادههای ایرانی تغییراتی به وجود آمده است به این صورت که اگر در دورهای ارتباطات اعضای خانواده چهره به چهره بود با آمدن تلویزیون چهرهها از روبهروی هم منحرف و به یک نقطه متمرکز شد، اما امروزه شاهد آن هستیم که اعضای خانواده چه پدر، چه مادر و چه بچهها هر کدام یک گوشی تلفن همراه دستشان گرفتند و مثل اتم جداگانهای در گوشهای، یکی در اتاق خواب، یکی در آشپزخانه و سومی در جای دیگری سرشان در موبایلشان است و این ارتباطات مجازی ارتباطات واقعی را تحتالشعاع خودشان قرار دادهاند.
این کالاها در ابعاد سیاسی هم تأثیراتی داشته است. ارزیابی شما چیست؟
از بعد سیاسی در ماجرای بیداری اسلامی در منطقه در سالهای 88 و 89 بحث این بود که عدهای میگفتند انقلابهای مصر و تونس فیسبوکی هستند و نکته جالب اینکه در تأیید این ادعا که این شبکهها، صهیونیستی و متعلق به استکبار جهانی است همین بس که اتفاقاً یکی از دلایلی که بعداً سرشاخهها و عناصر اصلی انقلابی یعنی نیروهای اجتماعی انقلابی (Social Force)ها که در فضای مجازی فعال بودند و افراد را تحریک و تشویق میکردند و در دعوتنامههایی از طریق همین شبکههای اجتماعی فراخوان میدادند تا مردم در خیابانها حضور یابند، با فروش اطلاعات توسط مالکین Facebook و Twitter لو رفتند و بهراحتی امریکاییها، صهیونیستها و غربیها توانستند این سرشاخهها و گرههای اصلی ارتباطی را تحلیل و آنالیز و در موقع مقتضی با آنها برخورد کنند. در جریان انقلاب اسلامی ایران اینها مجبور بودند امثال میشل فوکو، جان فوران و سایر جاسوسان خودشان را بفرستند و از نزدیک انقلاب ایران را تحلیل کنند، اما امروزه کاربر سازمان سیا، اینتلیجنت سرویس و اپراتور سازمان موساد پشت میزشان نشستهاند و از همان جا میتوانند انقلابهای منطقه را تحلیل کنند و بگویند چه کسانی و چه افرادی بیشترین نقش را در وقایع دارند. نتیجهاش را در جریان اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه رخ داد بهخصوص در مصر دیدیم که آقای مرسی بایستی در زندان باشد و آقای حسنی مبارک تبرئه شود. این نتیجه تفکر صهیونیستی حاکم بر شبکههای اجتماعی و تحرکپذیری ارتباطات نوین است.
واکنش ما چگونه باید باشد؟
نبایستی در فضای مجازی از یک کاربر فعال به یک کاربر منفعل تبدیل شویم، بلکه باید بتوانیم زمینه را برای تولید محتوا در این شبکهها ایجاد کنیم، چون این شبکهها خاصیتی تحت عنوان مارپیچ سکوت دارند. «گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو». مثلاً در Facebook بیش از 90 درصد سبک زندگی که ترویج میشود امریکایی و اسرائیلی است. کاربر مسلمان، متدین و معتقدی که در این شبکهها حضور مییابد به مرور در معرض یک سری متغیرهایی قرار میگیرد که سبب میشود این کاربر شبیه و همرنگ جماعت شود. نبایستی اجازه دهیم که این فضا و این اتفاق بیفتد. در ماجرای توقیف صفحه Instagram حضرت امام که توسط مالکان Instagram طی چند روز گذشته انجام شد، پس از آن واکنشهای عدیدهای از داخل ایران و خارج از آن و از طرف سایر کشورهای مسلمان بروز کرد که باعث شد نهایتاً مالکین Instagram بپذیرند و صفحه را مجدداً بازیابی و احیا کنند و اجازه بدهند این صفحه به انتشار خودش ادامه دهد که بازتاب گستردهای هم داشت. حضور فعال ما باعث میشود بتوانیم منافعی را هم به دست بیاوریم، اما در کل نباید فراموش کنیم که این بستر ارتباطی مسموم است و میبایست خیلی کجدار و مریز و محتاطانه با آن برخورد کرد. متأسفانه امروز میبینیم بعضی افراد روی برخی از این شبکهها اخباری را درج میکنند که اخبار طبقهبندیشده، محرمانه و مربوط به منافع ملی کشور است یا بعضی از خانوادهها تصاویر شخصیشان را در این شبکهها انتشار میدهند.
این دقیقاً همان چیزی است که آنها میخواهند.
همینطور است. یعنی اگر بخواهیم هدف آنها را سادهسازی کنیم به همان سبک و سیاق آقا پسری میشود که تصاویر نامزدش را منتشر کرد. یا عکسی را که افراد برای Profile خود انتخاب میکنند معمولاً تصاویری است که با فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی تفاوت دارد. هیچ وقت نباید فراموش کنیم که امروز غربیها بهخصوص امریکاییها در بحث data mining (مغزافزار)هایی که تحلیل و آنالیز دادهها را انجام میدهند بهراحتی با درج این تصاویر، اخبار و مطالب به علایق و ویژگیهای یک جامعه و ملت پی میبرند و همین میتواند نقطه آسیبپذیری باشد.