این راه کارها ، اضطراری است و به هیچ وجه راه حل اساسی محسوب نمی شود. برای چاره جویی آلودگی هوا در تهران کارگروهی تخصصی بر مبنای مصوبۀ هیئت دولت تشکیل شد و بررسی های جامعی انجام داد. بخشی از آن راه حلها به اجرا گذاشته شد و تا حدود زیادی مؤثر بود ولی با تغییر مسئولان در سازمان حفاظت محیط زیست آن برنامه بتدریج تقریبا متوقف شد.حیف! موضوع مقابله با آلودگی هوا ، سیاسی نیست و نباید با تغییر مسئولان دستخوش رکود و توقف گردد.
اشاره: مهندس سید مصطفی میرسلیم در کنار چهره سیاسی خویش همچون عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ... یکی از چهره های کوشا در عرصه دانش است. کلاسهای وی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر مشهور است و در حوزه پژوهش های علمی آنچنان فعال است که در جشنواره بین المللی جوایز تحقیق و توسعه در سال 1390 به عنوان پژوهشگر برتر شناخته شد. موضوع آلودگی هوا و نوع مواجهه با آن را با وی به گفتگو نشسته ایم:
* باز هم شاهد اخباری در خصوص آلودگی هوای شهرهای صنعتی کشور بودیم. زمانی این موضوع تنها در تهران یک معضل بود و اینک به دیگر شهرها گسترش یافته است. آیا راهکارهای فعلی برای عبور از هوای آلوده همچون تعطیل نمودن کشور اقدامی کافی و درست است؟
- این راه کارها ، اضطراری است و به هیچ وجه راه حل اساسی محسوب نمی شود. برای چاره جویی آلودگی هوا در تهران کارگروهی تخصصی بر مبنای مصوبۀ هیئت دولت تشکیل شد و بررسی های جامعی انجام داد. بخشی از آن راه حلها به اجرا گذاشته شد و تا حدود زیادی مؤثر بود ولی با تغییر مسئولان در سازمان حفاظت محیط زیست آن برنامه بتدریج تقریبا متوقف شد.حیف! موضوع مقابله با آلودگی هوا ، سیاسی نیست و نباید با تغییر مسئولان دستخوش رکود و توقف گردد.
هر روز تعطیل تقریبا 0.5% به تولید ملی خسارت می زند. بعلاوه تبعات آلودگی هوا بر سلامتی افراد با تشدید حساسیتها و بروز بیماریها باعث افزایش هزینه های اجتماعی می شود. بنابراین ما امروز به جایی رسیده ایم که شبیه بن بست است و هرکدام از راه حلها در برگیرندۀ خسارت است : چه تعطیل که به اقتصاد کشور لطمه می زند و رتبۀ ما را در بین کشورهای جهان کاهش می دهد، چه تعطیل نکردن که باعث افزایش ناراحتیها و بیماریها و مسمومیتها و نیز سکته ها می شود و البته این دومی مهمتر است و دولت ناگزیر آن را انتخاب می کند که در جمع خسارت کمتر می زند . اما راه حل اصلی در خروج از بن بست است.
* ریشه اصلی این آلودگی ها در چیست و برای برخورد ریشه ای چه اقدام عملی باید انجام داد؟
- اگر بخواهیم به این سؤال از دیدگاه آمایشی جواب دهیم باید یادآوری کنیم که تهران از نظر اقلیمی در شرائطی قراردارد که به طور متوسط 11 روز در سال از وزش بادی برخوردار است که آلودگیها را می روبد و وضع کاملا پاکی را فراهم می آورد. در بقیۀ اوقات سال جریان ملائمی از غرب به شرق وجود دارد و نسیم شبانه روزی دیگری هم فعال است که در شب از شمال شرق به سمت جنوب غرب و در روز برعکس از جنوب غرب به سمت شمال شرق است. این نسیم فقط موجب جابجایی آلودگیها در فضای جغرافیایی تهران بزرگ می شود و اثری چندانی بر حذف و کاهش آن ندارد. جریان ملائم غرب به شرق می تواند تا حدودی بر روبش آلودگی مؤثر باشد اما متأسفانه وجود ساختمانهای بلند مانع آن می شود . بعلاوه جوّ پایدار موجب رکود آن جریان می شود و در بسیاری از روزها به پدیدۀ وارونگی می انجامد. این پدیده در مثل شبیه محبوس ماندن هوا و آلودگیها در فضایی به حجم محدود است، حجمی که به شرائط اقلیمی تهران ، یعنی وجود رشته کوه البرز در شمال و نیز کوههای کمتر مرتفع در شرق وابسته است. پس در مجموع از لحاظ شهرسازی باید به محدودیت ظرفیت فضایی توجه داشته باشیم و از گسترش تهران و تراکم جمعیت در آن اجتناب کنیم و بعلاوه بلند مرتبه سازی را تشویق نکنیم.
ریشۀ اصلی آلودگی هوا در تهران، احتراق است: احتراق سوخت، احتراق زباله و برگ و چوب درختان،و بالاخره احتراق دیگر مواد نظیر لاستیک!.
برخورد ریشه ای در اصلاح احتراق سوختها و جلوگیری قاطع از احتراق دیگر مواد است؛ اما در بارۀ سوختها دو اقدام ضروری است:یک-بهبود کیفیت سوخت و حذف ترکیبات گوگردی و ترکیبات حلقوی، کاری که وزارت نفت شروع کرده اما تمام نشده است؛ دو-بهبود دستگاههای بکارگیرندۀ سوختها: قریب به 80% آلاینده ها متصاعد از خودروها است و 20% باقیمانده را باید به تأسیسات ثابت یعنی منازل مسکونی و اماکن تجاری و کارگاهها و کارخانه ها نسبت داد. اصلاح خودروها راه حل فنی مشخص دارد که به اصلاح موتور و بعلاوه بکارگیری پس پالایشگرها برای کاهش یا حذف آلاینده های باقیمانده برمی گردد.برای اصلاح موتور باید در کارخانه ، تولید کنندگان موظف به مراعات معیارها شوند والا تولید آنها متوقف گردد تا جان مردم نجات یابد؛ پس از فروش، اگر خودرویی از نظر فنی معیوب شد به مالک آن نباید رحم کرد :به جای آن باید به فکر مردم بود و به آنها رحم کرد. معاینۀ فنی باید بسیار جدی گرفته شود و در متوقف کردن خودروهای فرسوده سستی نباید به خرج داد.
* در کشورهای دیگر آیا تجربه های موفقی در این زمینه وجود دارد؟
- البته کشورهایی که مبارزه با آلودگی را جدی گرفته اند و تدبیرهایی را نظیر آنچه یادآوری کرده ام بکاربسته اند، در کاهش آلودگی هوا بسیار موفق بوده اند و مشکلات فاجعه آمیزی را نظیر آنچه ما در تهران و برخی شهرهای بزرگ دیگر داریم پشت سر گذارده اند چه در قارۀ آمریکا ، جه در اروپا و چه در آسیای خاوری. الگوبرداری از کشورهای موفق شرمندگی ندارد:سیاستگذاری درست می خواهد و برنامه ریزی علمی و سپس اجرای فنی دقیق و توأم با نظارتی سختگیرانه.
در هر کشور موضوع آمایش سرزمین از موضوعات مهم است که در آن شرائط سرزمینی از لحاظ امکانات خدادادی و قابلیتهایی که برای فعالیتها و زندگی انسانی وجو دارد در مد نظر قرار می گیرد و تمام برنامه ریزیها با توجه به آن انجام می گیرد. هر کشوری که در این زمینه جدی تر است با موفقیت بیشتری مواجه می شود و کشورهایی با امکانات بسیار کمتر از ما به همین دلیل بسیار موفق تر از مایند . ما هم پیش نویس سیاستهای آمایش سرزمین را آماده کرده ایم ولی هنوز مراحل تصویب را طی نکرده است. با توجه به مشکلات عدیده ای که ، از لحاظ توزیع جمعیت و نیز فعالیتهای مختلف صنعتی و کشاورزی و خدماتی ، ممکن است بر هم انباشته شود و پیچیدگیهایی را از نظر امنیتی و سلامتی اجتماعی بوجود آورد، باید به تدوین و تصویب طرح آمایش سرزمین و اجرای دقیق برنامه ها بر پایۀ آن اولویت دهیم .
* باز هم شاهد اخباری در خصوص آلودگی هوای شهرهای صنعتی کشور بودیم. زمانی این موضوع تنها در تهران یک معضل بود و اینک به دیگر شهرها گسترش یافته است. آیا راهکارهای فعلی برای عبور از هوای آلوده همچون تعطیل نمودن کشور اقدامی کافی و درست است؟
- این راه کارها ، اضطراری است و به هیچ وجه راه حل اساسی محسوب نمی شود. برای چاره جویی آلودگی هوا در تهران کارگروهی تخصصی بر مبنای مصوبۀ هیئت دولت تشکیل شد و بررسی های جامعی انجام داد. بخشی از آن راه حلها به اجرا گذاشته شد و تا حدود زیادی مؤثر بود ولی با تغییر مسئولان در سازمان حفاظت محیط زیست آن برنامه بتدریج تقریبا متوقف شد.حیف! موضوع مقابله با آلودگی هوا ، سیاسی نیست و نباید با تغییر مسئولان دستخوش رکود و توقف گردد.
هر روز تعطیل تقریبا 0.5% به تولید ملی خسارت می زند. بعلاوه تبعات آلودگی هوا بر سلامتی افراد با تشدید حساسیتها و بروز بیماریها باعث افزایش هزینه های اجتماعی می شود. بنابراین ما امروز به جایی رسیده ایم که شبیه بن بست است و هرکدام از راه حلها در برگیرندۀ خسارت است : چه تعطیل که به اقتصاد کشور لطمه می زند و رتبۀ ما را در بین کشورهای جهان کاهش می دهد، چه تعطیل نکردن که باعث افزایش ناراحتیها و بیماریها و مسمومیتها و نیز سکته ها می شود و البته این دومی مهمتر است و دولت ناگزیر آن را انتخاب می کند که در جمع خسارت کمتر می زند . اما راه حل اصلی در خروج از بن بست است.
* ریشه اصلی این آلودگی ها در چیست و برای برخورد ریشه ای چه اقدام عملی باید انجام داد؟
- اگر بخواهیم به این سؤال از دیدگاه آمایشی جواب دهیم باید یادآوری کنیم که تهران از نظر اقلیمی در شرائطی قراردارد که به طور متوسط 11 روز در سال از وزش بادی برخوردار است که آلودگیها را می روبد و وضع کاملا پاکی را فراهم می آورد. در بقیۀ اوقات سال جریان ملائمی از غرب به شرق وجود دارد و نسیم شبانه روزی دیگری هم فعال است که در شب از شمال شرق به سمت جنوب غرب و در روز برعکس از جنوب غرب به سمت شمال شرق است. این نسیم فقط موجب جابجایی آلودگیها در فضای جغرافیایی تهران بزرگ می شود و اثری چندانی بر حذف و کاهش آن ندارد. جریان ملائم غرب به شرق می تواند تا حدودی بر روبش آلودگی مؤثر باشد اما متأسفانه وجود ساختمانهای بلند مانع آن می شود . بعلاوه جوّ پایدار موجب رکود آن جریان می شود و در بسیاری از روزها به پدیدۀ وارونگی می انجامد. این پدیده در مثل شبیه محبوس ماندن هوا و آلودگیها در فضایی به حجم محدود است، حجمی که به شرائط اقلیمی تهران ، یعنی وجود رشته کوه البرز در شمال و نیز کوههای کمتر مرتفع در شرق وابسته است. پس در مجموع از لحاظ شهرسازی باید به محدودیت ظرفیت فضایی توجه داشته باشیم و از گسترش تهران و تراکم جمعیت در آن اجتناب کنیم و بعلاوه بلند مرتبه سازی را تشویق نکنیم.
ریشۀ اصلی آلودگی هوا در تهران، احتراق است: احتراق سوخت، احتراق زباله و برگ و چوب درختان،و بالاخره احتراق دیگر مواد نظیر لاستیک!.
برخورد ریشه ای در اصلاح احتراق سوختها و جلوگیری قاطع از احتراق دیگر مواد است؛ اما در بارۀ سوختها دو اقدام ضروری است:یک-بهبود کیفیت سوخت و حذف ترکیبات گوگردی و ترکیبات حلقوی، کاری که وزارت نفت شروع کرده اما تمام نشده است؛ دو-بهبود دستگاههای بکارگیرندۀ سوختها: قریب به 80% آلاینده ها متصاعد از خودروها است و 20% باقیمانده را باید به تأسیسات ثابت یعنی منازل مسکونی و اماکن تجاری و کارگاهها و کارخانه ها نسبت داد. اصلاح خودروها راه حل فنی مشخص دارد که به اصلاح موتور و بعلاوه بکارگیری پس پالایشگرها برای کاهش یا حذف آلاینده های باقیمانده برمی گردد.برای اصلاح موتور باید در کارخانه ، تولید کنندگان موظف به مراعات معیارها شوند والا تولید آنها متوقف گردد تا جان مردم نجات یابد؛ پس از فروش، اگر خودرویی از نظر فنی معیوب شد به مالک آن نباید رحم کرد :به جای آن باید به فکر مردم بود و به آنها رحم کرد. معاینۀ فنی باید بسیار جدی گرفته شود و در متوقف کردن خودروهای فرسوده سستی نباید به خرج داد.
* در کشورهای دیگر آیا تجربه های موفقی در این زمینه وجود دارد؟
- البته کشورهایی که مبارزه با آلودگی را جدی گرفته اند و تدبیرهایی را نظیر آنچه یادآوری کرده ام بکاربسته اند، در کاهش آلودگی هوا بسیار موفق بوده اند و مشکلات فاجعه آمیزی را نظیر آنچه ما در تهران و برخی شهرهای بزرگ دیگر داریم پشت سر گذارده اند چه در قارۀ آمریکا ، جه در اروپا و چه در آسیای خاوری. الگوبرداری از کشورهای موفق شرمندگی ندارد:سیاستگذاری درست می خواهد و برنامه ریزی علمی و سپس اجرای فنی دقیق و توأم با نظارتی سختگیرانه.
در هر کشور موضوع آمایش سرزمین از موضوعات مهم است که در آن شرائط سرزمینی از لحاظ امکانات خدادادی و قابلیتهایی که برای فعالیتها و زندگی انسانی وجو دارد در مد نظر قرار می گیرد و تمام برنامه ریزیها با توجه به آن انجام می گیرد. هر کشوری که در این زمینه جدی تر است با موفقیت بیشتری مواجه می شود و کشورهایی با امکانات بسیار کمتر از ما به همین دلیل بسیار موفق تر از مایند . ما هم پیش نویس سیاستهای آمایش سرزمین را آماده کرده ایم ولی هنوز مراحل تصویب را طی نکرده است. با توجه به مشکلات عدیده ای که ، از لحاظ توزیع جمعیت و نیز فعالیتهای مختلف صنعتی و کشاورزی و خدماتی ، ممکن است بر هم انباشته شود و پیچیدگیهایی را از نظر امنیتی و سلامتی اجتماعی بوجود آورد، باید به تدوین و تصویب طرح آمایش سرزمین و اجرای دقیق برنامه ها بر پایۀ آن اولویت دهیم .