در این زمینه جامجم آنلاین با دکتر حسن لاسجردی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و کارشناس مسائل سیاسی گفتوگویی داشته تا از وی درباره اهمیت این نشست و مدیریت آینده بحران سوریه بپرسد که در ادامه میخوانیم.
- اهمیت نشست تهران چیست و چه پیامی به جهان از این طریق ارسال شد؟
به نظر میرسد کشورهای حاضر در نشست تهران که تحولات سوریه را طی سه سال اخیر مدیریت میکنند، با انتشار بیانیه پایانی نشست رسماً مخالفت خود را باسیاستهای منطقهای آمریکا اعلام کردند و به جهانیان تأکید کردند زمان مدیریت بحرانهای منطقه بدون آمریکا یا سایر متجاوزین فرارسیده است.
- به نظر شما چالش ارتباط سیاسی آمریکا با هر سه کشور حاضر نقطه عطفی در اجماع و برگزاری این نشست بوده است؟
دقیقاً؛ اگر دقت داشته باشیم آمریکا در روابط سیاسی خود با هر سه کشور ایران، روسیه و ترکیه مدتی است دچار چالشهای جدی شده و درگیر مسائل مختلفی شده است. به همین دلیل اتحاد، ارتباط منطقی و منافع مشترک هر سه کشور که در بحران سوریه حاضر هستند، تأکیدی بود بر مدیریت مسائل منطقهای بدون دخالتهای آمریکا و جهان غرب.
- تأکید برای حل بحران ادلب از سوی حاضرین نشست تهران، آیا رسمیت بخشیدن به حضور بشار اسد در قدرت است؟
بهطورکلی، بیانیه منتشرشده پایان جلسه یادشده یادآوری همین نکته به تمام کسانی بود که طی سالهای اخیر دائم بر طبل خروج خانواده اسد از قدرت میکوبیدند. پس با در نظر گرفتن دستاورد این نشست همه حاکمیت دولت بشار اسد را پذیرفتند و این پیروزی قابلتوجهی بود برای نشست تهران.
- اهمیت ادلب در شرایط فعلی واقعاً چیست؟
اجازه دهید واضح بگویم؛ بهطورکلی ادلب نقطه پایانی بحران سوریه است. به همین دلیل کشورهای درگیر در سوریه همه به دنبال منافع حداکثری خودشان در این کشور هستند؛ اما مخالفان بشار اسد در این زمینه اصولاً تلاش میکنند تا قبل از پایان یافتن بحران ادلب، تضمین موردنظرشان را از اسد بگیرند بهعنوانمثال بحث منع استفاده از سلاح شیمیایی که حتی آمریکا، اسد را تهدید به درگیری مستقیم نظامی نیز کرده است؛ اما در سوی دیگر معادله ترکیه با توجه به نوار مرزی مشترک است. ازاینرو ادلب جایگاه ویژهای به خود گرفته است.
- جایگاه نشست تهران درباره بحران ادلب چه بود؟
اصولاً با توجه به مسکوت ماندن چندین ماهه بحران ادلب و ناتوانی مدیریت دیگران برای پایان ماجرا اگر نشست تهران دستاوردی نداشت و اجماعی صورت نمیگرفت شاهد طولانی شدن بحران سوریه بودیم؛ اما با توجه به دستاوردهای نشست تهران، سه کشور حاضر در نشست با توجه به مدیریتی که طی دو یا سه سال اخیر در سوریه داشتند به این تفاهم رسیدند که با حفظ منافع حداکثری بحران را تمام کنند.
- برویم کمی آنسوتر، فکر نمیکنید بحران بصره و آتش زدن کنسولگری ایران بهنوعی مرتبط با دستاوردهای نشت تهران بوده است؟
ببینید اصولاً بحران و مشکلات بصره دو عامل بیرونی و درونی دارد که به عقیده من مسایل و عوامل درونی عراق بیشتر در ایجاد بحران دخالت دارند تا دستهای خارجی. پس به نظر من ارتباط کمی میان اتفاق بصره و نتایج نشست تهران وجود دارد.
- چطور براین باورید مشکلات داخلی بحران بصره را دامن زده است؟
با بررسی فضای داخلی عراق میبینیم؛ چالش میان گروههای برنده یا پیروز انتخابات پررنگتر از دیگر عوامل است. این در حالی است که جامعه مدنی عراق چند ماهی است که درگیر تشکیل دولت و ساختار قدرت قرار دارد به همین دلیل مشکلات مدیریت شهری، کمبود آب و معیشت مردم بیشتر از قبل خودنمایی کرده و موجی از نارضایتی را هم در منطقه ایجاد کرده است. پس این موارد تأثیرگذاری بسیار بالاتری در بروز بحران دارند تا دخالتهای خارجی؛ هرچند دخالتهای خارجی نیز در برخی از موارد دیده میشود.
- گروهی براین باورند بحران بصره درنتیجه مخالفت مردم باسیاستهای ایران است، شما چه تصوری از این نکته دارید؟
همانطور که قبلاً اشاره کردم سهم بالایی از عوامل بروز بحران مربوط به داخل مرزهای عراق است به همین دلیل اینکه گفتهشده سیاستهای ایران عامل این اتفاق بوده به نظر بنده زیاد منطقی نیست. البته نباید از موجسواری برخی دشمنان ایران در شرایط یادشده غافل شویم. بهعنوانمثال عربستان یا آمریکا در این شرایط بدون تردید بیکار نخواهند نشست.
- بازگردیم به موضوع ادلب؛ چرا آمریکا و رژیم صهیونیستی به شورشیان ادلب کمکهای نظامی و نقدی ارسال میکنند؟
ببینید؛ وقتی دو کشور یادشده به دنبال سودجویی و تحمیل خواستههایشان به سوریه و یا حتی کشورهای منطقه هستند، کاملاً طبیعی است که باید با استفاده از اهرمی این کار را انجام دهند که در شرایط فعلی نیروهای تروریستی بهترین اهرم برای فشار و دنبال کردن سیاستهای خصمانه آمریکا یا رژیم صهیونیستی است. شورشیان ادلب و تروریستهای حاضر در این منطقه از سوریه بهطورکلی دستآموز دو کشور یادشده هستند و بدون اینکه هویت مستقلی داشته باشند تنها مجری دستورها و سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی شناخته میشوند.
- با توجه به شرایط فعلی و نتایج نشست تهران؛ ایا فکر میکنید بحران ادب بهزودی برطرف میشود؟
پاسخ به این سؤال کمی جای تأمل دارد، بهاینترتیب که باید دخالتها و شرایط حضور کشورهای مختلف در منطقه را بررسی کنیم. براین اساس با توجه به منافعی که کشورها در منطقه دارند، اصولاً پایان یافتن کوتاهمدت بحران ادلب تقریباً دور از انتظار است. دخالتهایی در این منطقه دیده میشود که میتواند، نتیجه را به تأخیر بیندازد.
- منظور شما از دخالتها چیست؟
دو نکته را باید در نظر داشته باشیم که اصلیترین موضوع اسکان یا حرکت تروریستهای ساکن ادلب است و دیگری مربوط به نقطه پایانی بودن ادلب در بحران سوریه است. درباره نکته اول بسیاری از کشورهای درگیر ازجمله ترکیه و اروپاییها براین باورند که راندن تروریستها از منطقه باعث ورود آنها به دو بخش یادشده خواهد شد و زمینه بروز بحرانهای آینده را نیز ایجاد میکند. پس سرگردانی تروریستهای ساکن ادلب نکتهای است که گروهی علاقهمند هستند با ادامه بحران سوریه در همان منطقه زمینگیر باشند تا اینکه بحران سوریه تمامشده این افراد بالاخره با روشهای مختلف به مناطق دیگری نقلمکان کنند.
- اجماع ایران، روسیه و ترکیه میتواند این نگرانیها را برطرف کند؟
با در نظر گرفتن اینکه در نشست تهران تصمیمگرفته شده با بیشترین دستاورد و در نظر گرفتن منافع جامعه درگیر این کار صورت پذیرد احتمال موفقیت بسیار بالاست ولی در کوتاهمدت تقریباً بعید به نظر میرسد که بحران ادلب برطرف شود.