نگرانی امریکا از اوضاعی که در مصر و ترکیه رخ داده است و تغییری که تقریباً غیرمترقبه در قطر انجام دادند، نشان می‌دهد پروژه امریکایی‌ها برای جایگزین کردن اخوان‌المسلمین در جهان اسلام به‌جای مقاومت اسلامی و شیعه دچار مشکل جدی شده و اقدامات سلفی‌ها و
تکفیری‌ها که با حمایت اخوان‌المسلمین صورت گرفته، چهره این گروه اسلامی را در جهان اسلام کریه کرده و به موضعی انداخته است که نمی‌تواند نقشی را که آنها می‌خواستند به عنوان محور فکری جهان اسلام در آینده ایفا کند، بنابراین طرح جایگزینی اخوان‌المسلمین به‌جای انقلاب اسلامی ایران و اسلام سیاسی ایران با شکست روبرو شده است و به نظر می‌رسد این مسئله گرایش بیداری اسلامی به سمت اسلام سیاسی ایران را افزایش خواهد داد. این موضوع ضربه زیادی هم به فلسطین زد و موضع‌گیری حماس در حمایت از قشر اخوان‌المسلمین در واقع پشتوانه مهم جمهوری اسلامی و نهضت مقاومت را برای فلسطینی‌ها تضعیف کرد، لذا خود فلسطینی‌ها هم در بدنه به دنبال این هستند که از اشتباهی که کردند برگردند و موضع خود را نسبت به جمهوری اسلامی و مقاومت اصلاح کنند.
* معترضین مصر در کدام طیف هستند؟
به نظر می‌رسد امروز مصر شاهد یک اعتراض دوگانه است. یکی آنهایی که با اصل انقلاب در مصر مخالف بودند و دوم کسانی که با مشی اخوان‌المسلمین مخالفند، منتهی این مخالفت حتی از مرکزیت الازهر هم شروع می‌شود، یعنی اعلام کرده‌اند ما می‌خواهیم از مقابل الازهر تظاهرات را علیه مُرسی آغاز کنیم تا به میدان التحریر برسیم، بنابراین طبیعتاً همان طور که آقای مرسی اعلام کرده بود که در سیاست‌های خود دچار اشتباه شده است، احتمالاً موضع‌گیری‌اش نسبت به سوریه، حمایتش از سلفی‌ها و اقدامات تروریست‌ها در سوریه و... از جمله اشتباهات واضح آقای مرسی در طول حکومت کوتاه اوست که موجب بروز این مخالفت‌ها در داخل مصر شد و نگذاشت فاصله بین مصر و ایران کاهش یابد.
امروز استراتژی امریکا در منطقه و در مورد سوریه در حال تغییر است. به تناسب این تغییر طبیعتاً همان طور که در ترکیه مردم علیه سیاست‌های اردوغان موضع گرفته‌اند، به نظر می‌رسد حامیان تروریست‌ها و سلفی‌ها ـ‌آنهایی که با امریکا متحد هستندـ در حال حذف شدن‌اند و با حذف این نوع جریان، آقای مرسی هم باید تکلیفش را روشن کند؛ یا در مخالفت با جریان سلفی‌ها و تکفیری‌ها موضع صریح بگیرد یا سرنوشت اردوغان و قطر را برای آینده خودش ببیند.
* امریکا برای تبدیل این تهدید به فرصت می‌خواهد چه کار کند؟
در درجه اول امریکا دارد سعی می‌کند، منافعی را بگیرد که مجدداً مسائل داخلی‌ای را که در جهان اسلام به وجود آورده و درگیری بین شیعه و سنی را که به راه انداخته است به سمت تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی ببرد و کلاً می‌خواهد جبهه را در منطقه عوض کند. الان که اسرائیل در طی این مدت نفسی کشیده و خود را تقویت کرده و مجدداً تسلیحات لازم را به دست آورده و در عرصه بین‌المللی هم فشارها علیه او کاهش یافته است، فرصت مناسبی می‌بیند که جبهه را تغییر بدهد و جهان اسلام را مشغول بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ سوریه و... بکند و به دنبال اجرای سیاست درازمدت خود در خاورمیانه مبنی بر تشکیل دولت صهیونیستی و فلسطینی با ایجاد سازش بین اعراب و اسرائیل برود.
* اشاره کردید می‌خواستند اخوان‌المسلمین را نسخه بدل مکتب و امام خمینی قرار بدهند. الان که یخ اخوان‌المسلمین نگرفته است، اینها چه خواهند کرد؟ اخوان‌المسلمین را ترمیم می‌کنند یا جایگزین؟
به نظر می‌رسد به دنبال جایگزین آن باشند. مبانی‌ای که امیر قطر در اولین مصاحبه‌اش بعد از تغییر طرح کرد که تکیه‌اش بر ناسیونالیسم عربی است، به نظر می‌رسد به عنوان خط مشی جدید در بین سران عرب مورد توافق قرار می‌گیرد، پرونده‌های تروریستی از سوی سلفی‌ها و اعراب بسته می‌شود و پرونده جدیدی توسط عربستان در منطقه گشوده می‌شود، با این نگاه که بتوانند بر ناسیونالیسم عربی به‌جای اسلام اخوانی تکیه بیشتری کنند.