دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی گفت: هاشمی رفسنجانی باید در زیر چتر انقلاب بماند و خود را پشت سر مقام معظم رهبری حفظ کند.
حزب مؤتلفه اسلامی از تشکلهای سیاسی سابقهدار در قبل و بعد از پیروزی نهضت اسلامی است که اکنون به عنوان یک حزب سابقهدار در عرصه سیاسی کشور مشغول به فعالیت است.
در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری حزب مؤتلفه همانگونه که از چندین ماه پیش عنوان شد با کاندیدای اختصاصی وارد عرصه و میدان انتخابات شده است.
در این دوره حزب مؤتلفه اسلامی از میان سه کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری یحیی آلاسحاق را به عنوان یکی از کاندیداهای سهگانه این جبهه در ائتلاف پنجگانه اصولگرایان معرفی کرده است.
به همین منظور در سفر کاندیدای اختصاصی حزب مؤتلفه اسلامی به استان کهگیلویه و بویراحمد به سراغ محمدنبی حبیبی، دبیرکل این حزب رفتیم و با وی به گفتوگو پرداختیم.
چطور شد که حزب مؤتلفه کاندیدای اختصاصی برای انتخابات معرفی کرد؟
حبیبی: ما در حزب مؤتلفه اسلامی براساس تمهیدی که از قبل اندیشیده شده بود به اتفاق آرا آقای آلاسحاق را به جبهه پیروان خط امام و رهبری معرفی کردیم و دلایل کافی برای انتخاب وی داشتهایم.
یکی از دلایل ما این بوده که ما آقای آلاسحاق را نه به صورت 99 درصدی؛ بلکه به صورت 100 درصدی یک انسان ولایتمدار میدانیم که هرچه از ولایتمداری ایشان بگوییم کم گفتهایم.
خانواده آلاسحاق و به خصوص پدر گرامی ایشان که اکنون هم در قید حیات هست از فداییان نهضت اسلامی بود که شکنجههای بسیاری را در قبل از نهضت تحمل کرده و اصولاً این خانواده با زجر و سختی دوره ستمشاهی از نزدیک آشنایی کامل دارند و شدیدترین شکنجهها را تحمل کردهاند.
بعد از سابقه ولایتمداری و همچنین مبارزاتی آقای آلاسحاق اگر به سوابق علمی ایشان هم نظری داشته باشیم میبینیم که وی دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک بوده و همه ردههای تحصیلی وی قبل از اخذ درجه دکتری در زمینه اقتصاد بوده است.
از سابقه علمی هم که بگذریم به سوابق مدیریتی میرسیم و اینجاست که میبینیم در عالیترین ردههای مدیریتی به خصوص در حوزه اقتصاد از وزیری گرفته تا معاون وزیر سوابق دارد که اینها از نقاط قوت ایشان به شمار میرود.
چرا شما کاندیدای خود را از حوزه اقتصاد معرفی کردید؛ نه از سیاست که در آن تخصص و ید طولایی دارید؟
حبیبی: به نظر ما اکنون دشمن با مأیوس شدن در همه عرصهها از جمله در بحث نظامی و تا حدودی فرهنگی به جنگ اقتصادی روی آورده است و معتقدیم که کار اقتصاد را جز با کار کارشناسی دقیق نمیتوان به پیش برد و کسی که میخواهد در رأس یک مجموعه قرار گیرد؛ لازم است که یک سری تسلطها را داشته باشد و امروز در هنگامه نبرد اقتصادی با دشمن باید در رأس عالیترین منصب اجرایی فردی کاملاً آشنا با این حوزه داشته باشیم.
باید بپذیریم که همه کارها جز با خرد جمعی در هر زمینهای عقیم خواهد ماند و معتقدیم که بالاخره رئیسجمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور علاوه بر لزوم شرکت در خرد جمعی باید در مسائل کلان کشور با داشتن همه توانمندیها فصلالخطاب باشد.
پس معتقدید که این دولت در اقتصاد و حوزه مربوط به آن ضعیف عمل کرده است؟
حبیبی: اعتقاد ما و شاید بسیاری از کسانی که شرایط را زیرنظر دارند این است که قسمتی از مشکلات بر میگردد به تحریمها که به نظر من درصد تعیین کنندهای نیست، اما به هر صورت اثرگذار است.
دوم اینکه دولتهای گذشته هم در امر اقتصاد یک سری نقاط قوت و ضعف داشتهاند که اینها خود به خود به دولت نهم و دهم منتقل شده است و بیانصافی است که همه مشکلات را مربوط به این دولت بدانیم.
قسمت سوم هم راجع به همین دولت است؛ آنجا که به تیم اقتصادی آن میرسیم و هرچه که مطالعه و مشاهده میکنیم تیم اقتصادی دولت هم در دولت نهم و هم دولت دهم ضعیف است؛ هرچند که ذاتاً آدمهای خوبی هستند.
البته باید دانست که خوب بودن انسان با توانمندیهای مدیریتی دو مقوله جداگانه است، بنابراین طرح این سؤال که آیا یک مدیریت قوی و کارآمد در امر اقتصاد داشتیم، جواب آن از سوی ما منفی است و ما آن را قبول نداریم.
دلیل ناکارآمدی و ضعف تیم اقتصادی آقای رئیسجمهور چیست؟
حبیبی: آن حالت تحکمی که آقای رئیسجمهور در کابینه و نسبت به موضوعات اقتصادی دارند در ایجاد این ضعف بسیار دخیل بوده است و باید بدانیم که مشکل اقتصاد با فرمانهای فردی برطرف نمیشود، چراکه اقتصاد یک سیستم به هم پیوسته است و حلقههای متعدد یک زنجیره بوده که به هم مربوط میشود.
اگر بنا را بر این بگذاریم که حتی یک اقتصاددان برجسته میتواند به تنهایی این کار را انجام دهد، امری غیرممکن به نظر میرسد.
سوء مدیریت اقتصادی مربوط به این دولت است یا که در گذشته هم بوده؟
حبیبی: این سوء مدیریت مربوط به دولت فعلی نیست. شما میبینید که در دوره اصلاحات هم عدهای شعار توسعه سیاسی میدهند و عملاً به اقتصاد کمتوجهی میکنند و بنابراین این ضعف مدیریت اقتصادی را نباید منحصراً در این دولت دید، اما به هر صورت در دولتهای نهم و دهم در امر تولید و تولید صادرات غیرنفتی دولت موفق نبوده است و الان آنچه که مردم با آن مواجه هستند، برخی مشکلات اعم از بیکاری است.
از بیکاری گفتید؛ وضعیت آن را در دولت کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبی: آماری از استان کهگیلویه و بویراحمد در این سفر ملاحظه کردم که بسیار جالب بود و آن هم مربوط به تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی است؛ آنجا که در دوره گذشته این استان تنها 50 فارغالتحصیل دانشگاهی داشته و امروز تعداد 50 هزار فارغالتحصیل دارد.
اما در مقابل ناراحتکننده است که هر خانواده دو تا سه فرزند تحصیلکرده با تحصیلات در حد کارشناسی و کارشناسی ارشد دارد که بسیاری از آنها بیکار هستند و اکنون این معضل یقه اقتصاد ما را سفت و سخت گرفته است.
اکنون بیکاری و کاهش ارزش پول ملی مشهود است که به نظر من باید یک عنصر اقتصادی که خودش قبلاً این کاره بوده در رأس مجموعه دولت قرار بگیرد.
ما در حزب مؤتلفه آلاسحاق را با این دیدگاه آوردیم؛ البته منکر توانمندی سایر دوستان خود هم نیستیم، اما معتقدیم که رئیسجمهور علاوه بر اینکه باید از کارشناسان نظرخواهی کند و خردجمعی را بپذیرد، خودش هم قدرت فصلالخطابی را داشته باشد.
به سیاسیت که برگردیم، چرا اصولگرایان با این تعداد کاندیدا وارد عرصه شدهاند؟
حبیبی: از اوایل نیمه دوم سال گذشته که شرایط را تحلیل میکردیم با توجه به اینکه مشخص بود رقیب ما متحد است، بنابراین همواره مصلحت را در این دیدهایم که اصولگرایان با سازوکاری وارد میدان شوند که تعداد کاندیداها برای خرد نشدن آرا کاهش یابد، بنابراین همین حالا هم معتقد هستیم که برای نشکستن آرا باید کاندیداهای اصولگرا همگی متحد شوند و با این وضعیت اگر سرنوشت را به دست خودشان بدهیم، معلوم نیست که کنار بروند.
پس باید یک محوریتی داشته باشیم که سازمان روحانیت در آن حرف اول و آخر را بزند و اکنون برای ائتلاف و رساندن نامزدهای ائتلاف به یک نفر، این سازوکار را عملی میدانیم.
آقای عسگراولادی هم که چندی پیش همین نظریه را اعلام کردند؟
حبیبی: بله آقای عسگراولادی با دلسوزی که دارند از حرکت به سمت یک ائتلاف بزرگ سخن به میان آوردند و حالا ما به خاطر اینکه این خطر شکستن رأی را کاهش دهیم باید با آن محوریت که جامعتین در رأس آن قرار دارند به سمت وحدت و هماهنگی پیش برویم.
زمزمه آمدن آقای هاشمی تا چه اندازه شما را ترغیب به ائتلاف حداکثری کرده است؟
حبیبی: من اطمینان دارم که آقای هاشمی به عنوان کاندیدا در انتخابات نخواهند بود و این را در جلسات خصوصی خود هم گفتهاند و براساس همه شواهد و قرائن پیشبینی ما این است که ایشان کاندیدا نخواهند شد، منتهی آقای هاشمی یک سری نزدیکانی دارد که مایل به آمدن ایشان هستند و معتقدم که کارگزاران مهمترین محوری است که در ترغیب هاشمی نقش دارد و در کنار آنها عدهای از اصلاحطلبان و تعداد قلیلی از مستقلین هم در این جرگه هستند.
من اعتقاد دارم با توجه به شناختی که از این طیفها وجود دارد، آنها پیش از آنکه به فکر هاشمی باشند، سنگ خود را به سینه میزنند.
آیا در عمل برای ائتلاف بزرگ اصولگرایان امیدی هست؟
حبیبی: عتقدم اگر محوریت جامعتین شکل گیرد، طیف وسیعی از اصولگرایان به این محور خواهند پیوست و البته اوضاع جبهه پایداری فرق دارد، چراکه آنها در انتخابات مجلس نهم هم نپیوستند و پیشبینی من این است که در انتخابات ریاستجمهوری هم ائتلاف نمیکنند.
اما یک مطلبی حضرت آیتالله مصباح مطرح فرمودند؛ در ملاقاتی که با ایشان داشتیم آنجا که بیان کردند اگر خطری اصولگرایان را تهدید کرد، همه ملزم به اتحاد هستند و در غیر اینصورت تعدد کاندیداها منعی ندارد.
وضعیت جریان انحرافی را در انتخابات چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبی: اینکه بگوییم جریان انحرافی مأیوس شده، اصلاً درست نیست و یک خوشخیالی است، معتقدم آنها در حال تدارک سازوکارها هستند و به شدت قصد حضور دارند.
البته تیزهوشی شورای نگهبان مربوط به این سالها نیست و آنها همواره در انتخاباتها با بصیرت عمل کردهاند و امروز با یک شورای نگهبان مقتدر مواجه هستیم.
سرانجام سیاسی آقای هاشمی را چگونه پیشبینی میکنید؟
حبیبی: آقای هاشمی اکنون هم از بزرگان نظام است که رهبری انقلاب به ایشان در منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت اعتماد کردهاند و ایشان را نه براساس مصلحت؛ بلکه بر اساس شناختی که دارند در آنجا تعیین کردهاند. معتقدم که آقای هاشمی رفسنجانی باید در زیر چتر انقلاب بماند و خود را پشت سر مقام معظم رهبری حفظ کند.
من معتقدم بخشی از اصلاحات که داعیه دلسوزی برای آقای هاشمی دارند، دروغ میگویند، چراکه همانها بودند که هاشمی را عالیجناب سرخپوش لقب دادند.
ما در حزب مؤتلفه اسلامی به عنوان جزئی کوچک از پیکره نظام جمهوری اسلامی برای همه یاران انقلاب احترام و حرمت قائل هستیم، اما به هیچ یک از آنها چک سفید امضا نمیدهیم و از کسانی حمایت میکنیم که ذرهای با ولایت و رهبری زاویه نداشته باشند.
در این دوره حزب مؤتلفه اسلامی از میان سه کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری یحیی آلاسحاق را به عنوان یکی از کاندیداهای سهگانه این جبهه در ائتلاف پنجگانه اصولگرایان معرفی کرده است.
به همین منظور در سفر کاندیدای اختصاصی حزب مؤتلفه اسلامی به استان کهگیلویه و بویراحمد به سراغ محمدنبی حبیبی، دبیرکل این حزب رفتیم و با وی به گفتوگو پرداختیم.
چطور شد که حزب مؤتلفه کاندیدای اختصاصی برای انتخابات معرفی کرد؟
حبیبی: ما در حزب مؤتلفه اسلامی براساس تمهیدی که از قبل اندیشیده شده بود به اتفاق آرا آقای آلاسحاق را به جبهه پیروان خط امام و رهبری معرفی کردیم و دلایل کافی برای انتخاب وی داشتهایم.
یکی از دلایل ما این بوده که ما آقای آلاسحاق را نه به صورت 99 درصدی؛ بلکه به صورت 100 درصدی یک انسان ولایتمدار میدانیم که هرچه از ولایتمداری ایشان بگوییم کم گفتهایم.
خانواده آلاسحاق و به خصوص پدر گرامی ایشان که اکنون هم در قید حیات هست از فداییان نهضت اسلامی بود که شکنجههای بسیاری را در قبل از نهضت تحمل کرده و اصولاً این خانواده با زجر و سختی دوره ستمشاهی از نزدیک آشنایی کامل دارند و شدیدترین شکنجهها را تحمل کردهاند.
بعد از سابقه ولایتمداری و همچنین مبارزاتی آقای آلاسحاق اگر به سوابق علمی ایشان هم نظری داشته باشیم میبینیم که وی دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک بوده و همه ردههای تحصیلی وی قبل از اخذ درجه دکتری در زمینه اقتصاد بوده است.
از سابقه علمی هم که بگذریم به سوابق مدیریتی میرسیم و اینجاست که میبینیم در عالیترین ردههای مدیریتی به خصوص در حوزه اقتصاد از وزیری گرفته تا معاون وزیر سوابق دارد که اینها از نقاط قوت ایشان به شمار میرود.
چرا شما کاندیدای خود را از حوزه اقتصاد معرفی کردید؛ نه از سیاست که در آن تخصص و ید طولایی دارید؟
حبیبی: به نظر ما اکنون دشمن با مأیوس شدن در همه عرصهها از جمله در بحث نظامی و تا حدودی فرهنگی به جنگ اقتصادی روی آورده است و معتقدیم که کار اقتصاد را جز با کار کارشناسی دقیق نمیتوان به پیش برد و کسی که میخواهد در رأس یک مجموعه قرار گیرد؛ لازم است که یک سری تسلطها را داشته باشد و امروز در هنگامه نبرد اقتصادی با دشمن باید در رأس عالیترین منصب اجرایی فردی کاملاً آشنا با این حوزه داشته باشیم.
باید بپذیریم که همه کارها جز با خرد جمعی در هر زمینهای عقیم خواهد ماند و معتقدیم که بالاخره رئیسجمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور علاوه بر لزوم شرکت در خرد جمعی باید در مسائل کلان کشور با داشتن همه توانمندیها فصلالخطاب باشد.
پس معتقدید که این دولت در اقتصاد و حوزه مربوط به آن ضعیف عمل کرده است؟
حبیبی: اعتقاد ما و شاید بسیاری از کسانی که شرایط را زیرنظر دارند این است که قسمتی از مشکلات بر میگردد به تحریمها که به نظر من درصد تعیین کنندهای نیست، اما به هر صورت اثرگذار است.
دوم اینکه دولتهای گذشته هم در امر اقتصاد یک سری نقاط قوت و ضعف داشتهاند که اینها خود به خود به دولت نهم و دهم منتقل شده است و بیانصافی است که همه مشکلات را مربوط به این دولت بدانیم.
قسمت سوم هم راجع به همین دولت است؛ آنجا که به تیم اقتصادی آن میرسیم و هرچه که مطالعه و مشاهده میکنیم تیم اقتصادی دولت هم در دولت نهم و هم دولت دهم ضعیف است؛ هرچند که ذاتاً آدمهای خوبی هستند.
البته باید دانست که خوب بودن انسان با توانمندیهای مدیریتی دو مقوله جداگانه است، بنابراین طرح این سؤال که آیا یک مدیریت قوی و کارآمد در امر اقتصاد داشتیم، جواب آن از سوی ما منفی است و ما آن را قبول نداریم.
دلیل ناکارآمدی و ضعف تیم اقتصادی آقای رئیسجمهور چیست؟
حبیبی: آن حالت تحکمی که آقای رئیسجمهور در کابینه و نسبت به موضوعات اقتصادی دارند در ایجاد این ضعف بسیار دخیل بوده است و باید بدانیم که مشکل اقتصاد با فرمانهای فردی برطرف نمیشود، چراکه اقتصاد یک سیستم به هم پیوسته است و حلقههای متعدد یک زنجیره بوده که به هم مربوط میشود.
اگر بنا را بر این بگذاریم که حتی یک اقتصاددان برجسته میتواند به تنهایی این کار را انجام دهد، امری غیرممکن به نظر میرسد.
سوء مدیریت اقتصادی مربوط به این دولت است یا که در گذشته هم بوده؟
حبیبی: این سوء مدیریت مربوط به دولت فعلی نیست. شما میبینید که در دوره اصلاحات هم عدهای شعار توسعه سیاسی میدهند و عملاً به اقتصاد کمتوجهی میکنند و بنابراین این ضعف مدیریت اقتصادی را نباید منحصراً در این دولت دید، اما به هر صورت در دولتهای نهم و دهم در امر تولید و تولید صادرات غیرنفتی دولت موفق نبوده است و الان آنچه که مردم با آن مواجه هستند، برخی مشکلات اعم از بیکاری است.
از بیکاری گفتید؛ وضعیت آن را در دولت کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبی: آماری از استان کهگیلویه و بویراحمد در این سفر ملاحظه کردم که بسیار جالب بود و آن هم مربوط به تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی است؛ آنجا که در دوره گذشته این استان تنها 50 فارغالتحصیل دانشگاهی داشته و امروز تعداد 50 هزار فارغالتحصیل دارد.
اما در مقابل ناراحتکننده است که هر خانواده دو تا سه فرزند تحصیلکرده با تحصیلات در حد کارشناسی و کارشناسی ارشد دارد که بسیاری از آنها بیکار هستند و اکنون این معضل یقه اقتصاد ما را سفت و سخت گرفته است.
اکنون بیکاری و کاهش ارزش پول ملی مشهود است که به نظر من باید یک عنصر اقتصادی که خودش قبلاً این کاره بوده در رأس مجموعه دولت قرار بگیرد.
ما در حزب مؤتلفه آلاسحاق را با این دیدگاه آوردیم؛ البته منکر توانمندی سایر دوستان خود هم نیستیم، اما معتقدیم که رئیسجمهور علاوه بر اینکه باید از کارشناسان نظرخواهی کند و خردجمعی را بپذیرد، خودش هم قدرت فصلالخطابی را داشته باشد.
به سیاسیت که برگردیم، چرا اصولگرایان با این تعداد کاندیدا وارد عرصه شدهاند؟
حبیبی: از اوایل نیمه دوم سال گذشته که شرایط را تحلیل میکردیم با توجه به اینکه مشخص بود رقیب ما متحد است، بنابراین همواره مصلحت را در این دیدهایم که اصولگرایان با سازوکاری وارد میدان شوند که تعداد کاندیداها برای خرد نشدن آرا کاهش یابد، بنابراین همین حالا هم معتقد هستیم که برای نشکستن آرا باید کاندیداهای اصولگرا همگی متحد شوند و با این وضعیت اگر سرنوشت را به دست خودشان بدهیم، معلوم نیست که کنار بروند.
پس باید یک محوریتی داشته باشیم که سازمان روحانیت در آن حرف اول و آخر را بزند و اکنون برای ائتلاف و رساندن نامزدهای ائتلاف به یک نفر، این سازوکار را عملی میدانیم.
آقای عسگراولادی هم که چندی پیش همین نظریه را اعلام کردند؟
حبیبی: بله آقای عسگراولادی با دلسوزی که دارند از حرکت به سمت یک ائتلاف بزرگ سخن به میان آوردند و حالا ما به خاطر اینکه این خطر شکستن رأی را کاهش دهیم باید با آن محوریت که جامعتین در رأس آن قرار دارند به سمت وحدت و هماهنگی پیش برویم.
زمزمه آمدن آقای هاشمی تا چه اندازه شما را ترغیب به ائتلاف حداکثری کرده است؟
حبیبی: من اطمینان دارم که آقای هاشمی به عنوان کاندیدا در انتخابات نخواهند بود و این را در جلسات خصوصی خود هم گفتهاند و براساس همه شواهد و قرائن پیشبینی ما این است که ایشان کاندیدا نخواهند شد، منتهی آقای هاشمی یک سری نزدیکانی دارد که مایل به آمدن ایشان هستند و معتقدم که کارگزاران مهمترین محوری است که در ترغیب هاشمی نقش دارد و در کنار آنها عدهای از اصلاحطلبان و تعداد قلیلی از مستقلین هم در این جرگه هستند.
من اعتقاد دارم با توجه به شناختی که از این طیفها وجود دارد، آنها پیش از آنکه به فکر هاشمی باشند، سنگ خود را به سینه میزنند.
آیا در عمل برای ائتلاف بزرگ اصولگرایان امیدی هست؟
حبیبی: عتقدم اگر محوریت جامعتین شکل گیرد، طیف وسیعی از اصولگرایان به این محور خواهند پیوست و البته اوضاع جبهه پایداری فرق دارد، چراکه آنها در انتخابات مجلس نهم هم نپیوستند و پیشبینی من این است که در انتخابات ریاستجمهوری هم ائتلاف نمیکنند.
اما یک مطلبی حضرت آیتالله مصباح مطرح فرمودند؛ در ملاقاتی که با ایشان داشتیم آنجا که بیان کردند اگر خطری اصولگرایان را تهدید کرد، همه ملزم به اتحاد هستند و در غیر اینصورت تعدد کاندیداها منعی ندارد.
وضعیت جریان انحرافی را در انتخابات چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبی: اینکه بگوییم جریان انحرافی مأیوس شده، اصلاً درست نیست و یک خوشخیالی است، معتقدم آنها در حال تدارک سازوکارها هستند و به شدت قصد حضور دارند.
البته تیزهوشی شورای نگهبان مربوط به این سالها نیست و آنها همواره در انتخاباتها با بصیرت عمل کردهاند و امروز با یک شورای نگهبان مقتدر مواجه هستیم.
سرانجام سیاسی آقای هاشمی را چگونه پیشبینی میکنید؟
حبیبی: آقای هاشمی اکنون هم از بزرگان نظام است که رهبری انقلاب به ایشان در منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت اعتماد کردهاند و ایشان را نه براساس مصلحت؛ بلکه بر اساس شناختی که دارند در آنجا تعیین کردهاند. معتقدم که آقای هاشمی رفسنجانی باید در زیر چتر انقلاب بماند و خود را پشت سر مقام معظم رهبری حفظ کند.
من معتقدم بخشی از اصلاحات که داعیه دلسوزی برای آقای هاشمی دارند، دروغ میگویند، چراکه همانها بودند که هاشمی را عالیجناب سرخپوش لقب دادند.
ما در حزب مؤتلفه اسلامی به عنوان جزئی کوچک از پیکره نظام جمهوری اسلامی برای همه یاران انقلاب احترام و حرمت قائل هستیم، اما به هیچ یک از آنها چک سفید امضا نمیدهیم و از کسانی حمایت میکنیم که ذرهای با ولایت و رهبری زاویه نداشته باشند.