
اینکه "این مصوبه چه نسبتی با برجام دارد و آیا با این مصوبه برجام و یا بخشی از آن از سوی آمریکا نقص شده است یا خیر؟" تنها بخشی از مساله است که نباید در آن توقف کرد و آن را به مناقشه داخلی جدیدی در قبال یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی کشور تبدیل کرد.
در سطح داخلی هم اکنون دو گروه استدلال در این خصوص مطرح است. اول اینکه مصوبه اخیر نقض آشکار بندهای 26 و 29 برجام است و در مقابل، گروه دوم مدعی است که این مصوبه با متن برجام تعارضی ندارد. اما هر دو دسته اتفاق نظر دارند که این اقدام "مغایر با روح برجام" است.
در سطح بین المللی همه طرف های جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات 1+5 ، بر پایبندی ایران نسبت به برجام تصریح نموده اند و حتی گام هایی عملی برای پایان دادن به تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران برداشته اند. یعنی در شرایط کنونی، اجماع جهانی برای تشدید تحریم ایران وجود ندارد و هر اقدام نامتعارف؛ غیر معقول و عهد شکنانه آمریکایی ها با بی اعتنایی وعدم همراهی دیگران مواجه خواهد شد.
در این شرایط، موضوع اصلی نباید معطوف به مناقشه بر سر ماهیت برجام شود، بلکه می بایست تمرکز اصلی بر روی حفظ وجهه قانومند جمهوری اسلامی ایران نسبت به تعهدات بین المللی خود از یک سو و در مقابل یکجانبه گرایی، عهد شکنی، منطق سست و متکبرانه آمریکایی ها در قبال توافقات بین المللی قرار گیرد. برجام یک توافق بین المللی و چند جانبه است و اقدامات تخریبی آمریکا در قبال آن حتی اگر نقض صریح مفاد آن باشد، اما به منزله پایان یافتن این سند بین المللی تلقی نمیشود. چرا که سایر طرف ها و حتی شرکای اروپایی آنها بدان ملتزم هستند. این موضوع نشان دهنده این نکته است که هر گونه اقدامات آمریکایی از این پس، ناکارآمد و فاقد توان اجماع سازی جهانی بر علیه روند توسعه همکاری های بین المللی جمهوری اسلامی ایران است و اتخاذ اقدامات متناسب، فعال و معقول از سوی کشورمان می تواند حتی موجب شکل گیری نوعی انزوای سیاسی برای آمریکایی ها شود. بدیهی است که موضوعاتی همچون تقویت قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران، مساله ای بنیادین در امنیت ملی کشورمان است و به هیچ روی قابل مناقشه یا مذاکره یا تحریم نیست.
در این خصوص نباید فراموش کرد که در مصوبه اخیر روسیه هم مشمول تحریم های جدید شده است. یعنی یکی از مهمترین طرف های گفتگو در موضوع برجام، خودش مشمول رفتارهای خصمانه آمریکا قرار گرفته است. همین مساله نشانگر ناتوانی آمریکایی ها از هر گونه اجماع سازی جهانی با هدف گسترش تحریم های جدید علیه ایران است. آمریکایی در دوره ترامپ بارها ناخرسندی خود را از برجام اعلام کرده اند اما به دلیل همین ناتوانی، جرات و قدرت اعلام یک طرفه نقض برجام و یا الغای را ندارند، لذا تلاش می کنند با چنین اقدامات تحریک آمیز و مغرضانه، نظم و تعادل جدید شکل گرفته در سیاست خارجی جمهوری اسلامی را مختل نمایند.
این قبیل اقدامات محدود به ایران هم نیست. سیاست های ترامپ موجب تعمیق چالش های سیاست خارجی آمریکا خواهد شد. لذا واکنش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه می بایست، از یک سو کاملا یکپارچه، قانونمند و مبتنی بر انزوای آمریکا در این قبیل تصمیم گیری های خصمانه باشد و از سوی دیگر تمامی ظرفیت ها و گزینه ها برخورد مقتدرانه و متقابل با بد عهدی هایی مکرر آمریکایی ها متناسب با شرایط پیش رو، به کار گرفته شود تا خللی در روند رو به پیشرفت کشور ایجاد نشود.
به عبارت دیگر همان طور که گفته شد این مساله، مقوله ای فراتر از موضوع برجام است. لذا اکتفا به ساز و کار پیش بینی شده در مواد 36 و 37 برجام و پیگیری از طریق شکایت به کمیسیون مشترک برجام، کافی نیست و می بایست اقدامات متقابل و متناسبی با سیاست های خصمانه اخیر دولت آمریکا اتخاذ و اجرا نمود.