سیاسی

مشارکت مردم منوط به اهمیت دولت است

هر چه به مردم بیشتر اهمیت دهیم به همان میزان مردم هم به دولت اهمیت می دهند به عنوان مثال تمام جنگ را مردم اداره کردند علتش این بود در آن زمان ما به مردم اهمیت می‌دادیم و مردم را شریک در کار می دانستیم. حتی یک پیر زن وقتی یک شیشه رب گوجه برای رزمندگان می فرستاد با وجود آن شرایط بحران اقتصادی که در زمان جنگ برای مردم وجود داشت
عضو هیات نظارت حزب موتلفه اسلامی گفت: هر چه به مردم بیشتر اهمیت دهیم به همان میزان مردم هم به دولت اهمیت می دهند به عنوان مثال تمام جنگ را مردم اداره کردند علتش این بود در آن زمان ما به مردم اهمیت می‌دادیم و مردم را شریک در کار می دانستیم. حتی یک پیر زن وقتی یک شیشه رب گوجه برای رزمندگان می فرستاد با وجود آن شرایط بحران اقتصادی که در زمان جنگ برای مردم وجود داشت.

مصطفی حسنی همان طراح کلید معروف رئیس جمهور و همان دبیر کمپین نه به یارانه نقدی چند روز پیش در گفت و گو با خبرنگار ایرنا از آغار به کار کمپین جدیدی تحت عنوان «آری به تولید ملی» خبر داد و از مردم و مسئولین و حتی خود رئیس جمهور خواست که به این کمپین بپیوندد. در همین راستا با توجه به نتیجه ای که کمپین نه به یارانه نقدی به همراه داشت و با استقبال کم مردم رو برو شد نیاز دانستیم تا سرنوشت آری به تولید ملی را از دید یک کارشناس اقتصادی بررسی کنیم.

در زیر مصاحبه خبرنگار شفاف را با احمد کریمی اصفهانی، دبیر کل جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار و عضو حزب موتلفه اسلامی می خوانید.

با توجه به نتیجه ای که کمپین نه به یارانه در بر داشت چه آینده ای را برای کمپین آری به تولید ملی پیش بینی می کنید؟

مساله تولید یه صرف گفتن این که راه اندازی می شود و کلید می‌خورد تا زمانی که ابزار مورد نیاز خود را نداشته باشد فایده‌ای ندارد. ما زمانی می‌توانیم به تولید دل ببندیم که مسائل جانبی آن را برطرف کنیم. یکی از این مسائل بهره‌ای است که در اقتصاد ایران وجود دارد. بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از مسئله تولید ارتباط به بهره بانکی دارد. در تولید امکان این که خود تولید کننده بتواند با پول و سرمایه خودش تولید را انجام دهد وجود ندارد بلکه باید در کنار آن میزان بهره بانکی را هم تنظیم کرد. این رقم های بهره بانکی حتی با رقم های اصلاح شده 22 درصد هم تولید داخلی در آن جای نخواهد گرفت به دلیل آن که بهترین بهره برای بهترین نوع تولید در تمامی دنیا و نه فقط خاص کشور ایران بین 10 تا 12 درصد است لذا مقدماتی برای این کار مورد نیاز است که باید آنها را قبل از آن که بخواهیم در مورد تولید صحبت کنیم باید برای این کار فراهم آوریم. نکته دوم در مورد قوانین است. قوانین باید به گونه‌ای باشد که مخالف با سرمایه گذاری و تولید نباشد درصورتی که اکنون قوانین تأمین اجتماعی، قوانین دارای و مالیات در کشور ما دچار مشکل است. تسهیلاتی که باید به بخش صنعت اختصاص داده می‌شد داده نشد. بنابراین صنعت خودش به تنهایی نمی‌تواند رشد و توسعه پیدا کند بلکه باید امکانات بانکی به کمک آن بیاید و وضعیتی که امروز امکانات بانکی در بخش تولید و صنعت ایجاد کرده است حتی با وضعیت 22 درصدی که دولت برای بهره بانکی تصویب کرده است باز هم جوابگوی صنعت نخواهد بود. لذا قبل از این که حرفی از تولید ملی زده شود باید به این مقدمات پرداخته شود تا تولید ملی حیات مجددی را بیاید.

نکته مهمتری در این زمینه وجود دارد و آن هم امنیت سرمایه است که باید از طرف قوه قضاییه تأمین شود. تمام این پیش زمینه‌ها باید قبل از آن که اقدامی برای آری به تولید ملی صورت گیرد آماده شود و بعد باید بررسی کنیم که چه کارهایی انجام دهیم تا تولید جایگاه خودش را پیدا کند ولی با شعار این که تولید را کلید زده ایم یقیناً مسأله تولید ملی حل نخواهد شد.

علاوه بر این بسترسازی که باید در زمینه تولید انجام شود ، آیا خود مردم رغبتی به پیوستن به این کمپین دارند یا از آن استقبال می‌کنند؟

اقتصاد مربوط به مردم است و قوانین کشور نیز این نکته را تأکید می‌کند که اقتصاد باید مردمی باشد ولی مسائلی که در 10 الی 20 سال گذشته رخ داد اقتصاد را از ید مردم خارج کرد. بنابراین برای این که این مسأله را به طور مجدد فرهنگسازی کنیم و مردم اعتماد پیدا کنند که با اطمینان خاطر می‌توانند وارد فضای تولید شوند به زمان زیادی نیاز دارد.

هرگز تا زمانی که مقدمات تولید ملی آماده نشود و هرگز تا زمانی که بانک‌ها با این رقم‌های کلان بهره می‌گیرند دلیلی ندارد که مردم به تولید ملی روی بی‌آورند مگر این که عاشق باشند که به سمت آن بیایند. فرد می‌تواند پولش را در بانک بگذارد که نه خطری از جمله سرقت و نه حریق آن را تهدید می کند و نه قرار است مالیاتی بپردازد. پولش را به راحتی در بانک می‌خواباند و 20 و چند درصد سود آن را دریافت می‌کند. این قوانین بانکداری در ایران ضد تولید است و تا زمانی که این وضعیت بر قوانین اقتصادی و بانکداریمان حاکم است تولید ملی کردن موضوعیت ندارد. متأسفانه نه دولت کنونی و نه مجلس و نه دولت‌های قبلی به این موضوع توجهی نشان نمی‌دهند و فقط اعلام کنیم که مردم به بخش خصوصی بیایید آخر با چه اعتباری باید مردم به سمت بخش خصوصی بیایند.

به نظر من این طرح هم به سرنوشت بقیه طرح‌ها دچار می‌شود. ما سال 82 چشم انداز سند 20 ساله را داشتیم هر مقدار که آن تحقق پیدا کرد این طرح هم محقق خواهد شد. سال 84 اصل 44 را داشتیم و مسائلی پیش آمد که نگذاشتند این امر تحقق یابد چرا که اگر خصوصی سازی رخ دهد حیاط خلوت‌های دولت از بین خواهد رفت بنابراین مردم هیچ میل و رغبتی به آن نشان نمی دهند زیرا نمی‌دانند وقتی وارد چنین عرصه‌ای شوند چه سرنوشتی برایشان رقم خواهد خورد.

به نظر شما مردم به هر کمپینی چه اقتصادی باشد و چه اجتماعی تمایلی نشان می‌دهند؟

مسلما مردم بیکار نمی‌نشینند منتهی ضرب المثل خوبی هست که باید به آن توجه شود .این ضرب المثل می گوید :سرمایه حکم آب را دارد و آب هم می‌گردد تا چاله را پیدا کند ، بنابراین سرمایه هم می‌گردد تا منافع را پیدا کند. ما نمی‌توانیم بگوییم که سرمایه‌گذار وارد شود بدون این که سودی ببرد مسلماً مردم به این کمپین‌ها می‌پیوندد اگر که بستر را برایشان آماده کنند.

در تمام دنیا رغبتی که برای پیوستن مردم به بورس و سرمایه گذاری مردم در بورس وجود دارد در ایران نیست. در بسیاری از کشورها برای سپرده‌گذاری پول بانک‌ها نه تنها پول و سودی به فرد پرداخت نمی‌کنند بلکه برای نگهداری از آن نیز مردم باید پولی را بپردازند اما در کشور ما مقرون به صرفه نیست که مردم به جای سود بانکی به تولید روی بیاورند. به نظر من بهره باید در ایران تک رقمی شود تا مردم به جای این که تمایل به سپرده‌گذاری پول خود در بانک پیدا کنند به سرمایه‌گذاری در تولید ملی رغبت نشان دهند.

به نظر شما چرا مردم به عنوان سرمایه اجتماعی نقش کم رنگ تری پیدا کرده‌اند؟

هر چه به مردم بیشتر اهمیت دهیم به همان میزان مردم هم به دولت اهمیت می دهند. به عنوان مثال تمام جنگ را مردم اداره کردند علتش این بود در آن زمان ما به مردم اهمیت می‌دادیم و مردم را شریک در کار می دانستیم. حتی یک پیر زن وقتی یک شیشه رب گوجه برای رزمندگان می فرستاد با وجود آن شرایط بحران اقتصادی که در زمان جنگ برای مردم وجود داشت ، این کار به معنی این بود که من نیز در این کار شریک هستم ولی امروز به دلیل این که دولت نسبت به مردم برای مشارکت در کارها بی‌اهمیت شده است و هر کاری را دولت در ید خود دارد مردم نیز نسبت به آن بی تفاوت شده اند.

دلیل اصلی آن هم این است که از سال 84 تا به حال 8 الی 9 سال است که می‌گذرد و برخلاف آن چه که باید اتفاق می‌افتاد بنگاه‌های اقتصادی نه تنها کمتر نشده بلکه به آن اضافه هم شده است. متأسفانه بنگاه‌های شبهه خصوصی هم که فقط نام خصوصی سازی را یدک می‌کشند در حالی که رسماً دولتی هستند.

https://shoma-weekly.ir/KP2lrQ