
محمد کاظم انبارلویی- محمدنبی حبیبی از خدمتگزاران صدیق، پاکدست و کارآمد نظام اسلامی بود و در عرصه سیاسی با درک درست از سپهر سیاست ایران با آهنگ ولایتپذیری حضوری به هنگام موثر و دشمن شکن داشت.
او مظهر نظم و وظیفهشناسی و نوع دوستی بود و برای وحدت و همگرایی و اتحاد نیروهای موثر انقلاب وقت می گذاشت. بسط گفتمان رهبری و تبلیغ و ترویج آن را یک وظیفه میدانست و از هرگونه خودبینی ، خودخواهی و خودپسندی گروهی اجتناب می کرد.
موقعی که مرحوم آقای عسکراولادی داوطلبانه از دبیرکلی حزب کنار کشید همه نگاهها به او بود. با آن که او از این سمت پرهیز داشت و معتقد بود نیروهای موثر، با سابقه و جوانتری لایق چنین سمتی هستند اما قریب به اکثریت این سمت را در او متعین می دیدند و او به ناچار بر اساس تکلیفی که بر دوشش نهاده شد این مسئولیت خطیر را پذیرفت.
از روز اول پذیرش این مسئولیت همگان به درستی این تصمیم پی بردند و او خالصانه و صادقانه در ارتقاء و پیشبرد فعالیتهای حزب سنگ تمام گذاشت. او و همسر فداکارش در بخش بانوان شبانه روز وقت گذاشتند و سنگ زیرین فعالیت عناصر حزب اللهی در داخل حزب و بیرون حزب بودند.
ساده زیستی،تواضع و مهارت او در کار گروهی زبانزد خاص و عام بود. همین اوصاف باعث شد در دوران فعالیت خود رکوردی از کارآمدی به جای گذارد.
او به کار جمعی، تصمیمگیری جمعی و کار مبتنی بر عقل جمعی سخت معتقد بود و سعی می کرد حق اکثریت را ادا کند و حریم اقلیت را نیز رعایت نماید. عجول نبود. کار را برای خودنمایی و دیده شدن انجام نمیداد. با جمع حرکت میکرد. مستدل حرف میزد. دوراندیش بود و از حال اندیشی پرهیز داشت.
در برخورد با مخالفان ولایت جدی بود و از خود شجاعت، جرأت ، جسارت و شهامت نشان میداد. نشست و برخاست او برای خدا بود و این را انسان به خوبی در طرح دیدگاه هایش احساس میکرد. در دوران تصدی او گامهای بزرگی برای توسعه و پیشرفت و نیز تحول برداشت. او همه اینها را از لطف خدا می دید.
مواضع هفتگی او محصول عقل جمعی در شورای معاونت سیاسی، نشست دبیران و نظر خواهی از اعضای شورای مرکزی بود و سعی میکرد در موضعگیری جامع نگری، واقع نگری و از همه مهمتر درست نگری را رعایت کند.
او خداترس، با تقوا، دین اندیش،خاضع و خویشتندار بود. همین صفات به او حوصله نقدپذیری داده بود. او پر کار، با نشاط، پرتحرک و سخت کوش بود و همین به اعضاء روحیه میداد که حرکتی شتابان و رو به جلو داشته باشند.
او با برنامه و هدفدار حرکت میکرد. وقتی در نشستهای همگرایی لب به سخن می گشود اعضاء به عمق عقلانیت، صاحب نظری،صدق و روراستی او پی می بردند و کار را جلو میبرد. سعی میکرد لنگرگاه اصلی وحدت نیروهای انقلاب باشد و همه از این حیث روی او حساب باز میکردند. از رفیق بازی، باندبازی، سیاست بازی و سیاسی کاری به دور بود و آنچه را حق می دید به آن عمل می کرد. او مردمدارو مردم دوست بود و خود از جنس مردم بود و در تمام مسئولیت های خطیری که در جمهوری اسلامی در استانداری چندین استان، شهرداری تهران و مسئولیتهای دیگر داشت همکاران او و مردم چنین فهمی از خدمتگزاری او داشتند.
مرحوم حبیبی در بنیاد بینالمللی غدیر در کنار علما و صلحا در ترویج و تبلیغ فرهنگ علوی در جامعه کارنامه ای روشن از خود باقی گذاشت. در دوران خدمت در بنیاد مستضعفان کارنامه ای روشن به مستضعفان و جانبازان از او دیده می شود. او در حزب موتلفه اسلامی از میراث ارزشمند شهدای موتلفه حزب پاسداری کرد و یک جریان نیرومند سیاسی را در کشور پس از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی با امانتداری حراست نمود. یاد ش گرامی باد و راهش پر رهرو