انتخابات آینده شوراها مطمئناً با حضور 4 ضلع برگزار خواهد شد، اصولگرایان، اصلاحطلبان، جریان انحرافی و منفردین. اصلاحطلبان، جریان انحرافی و اصولگرایان برای این انتخابات چه میکنند؟
وضعیت گروههای سیاسی برای حضور در این انتخابات وضعیت مبهمی است که به آن میپردازیم:
1 – اصولگرایان:
سؤال کلیدی از اصولگرایان این است که اصولگرایان چه میکنند؟ اصولگرایان در واقع هیچ سیاست شفافی ندارند و هنوز به فهرست واحدی نرسیدهاند. اصولگرایان برای ورود به شوراهای شهر باید ارزیابی داشته باشند اما هنوز هیچ خبری مبنی بر ارزیابی اصولگرایان برای رسیدن به نامزدها وجود ندارد. جبهه پیروان خط امام (ره)و رهبری که یکی از اضلاع اصولگرایی است تنها بادامچیان را به ریاست کمیته انتخابات شوراهای خود انتخاب کرده و دیگر خبری وجود ندارد که در این جبهه چه میکنند؟ آیا بادامچیان که سابقه انتخاباتی زیادی در طول تاریخ انقلاب داشته ممکن است فعالیتی نداشته باشد؟
آیا این سیاست اصولگرایان است ؟ یا واقعاً آنها از انتخابات شوراها غفلت کردهاند و تنها به ریاستجمهوری فکر میکنند؟
2- اصلاحطلبان:
مجموعه اصلاحطلبانی در سطح کشور مجموعهای پراکنده هستند و در میان آنها تشتت آراء زیاد است اما این ظاهر قضیه بوده و آنها با استفاده از فرصت انتخابات شوراهای شهر و روستا در پی رأی آوری جدی در انتخابات شوراها هستند.
اصلاحطلبان میدانند که اگر در انتخابات شوراها شرکت نکنند با توجه به وضع نابسامان آنها در انتخابات ریاستجمهوری منزویتر از گذشته خواهند شد و اینبار از خاطرهها نیز میروند. تحلیلگران سیاسی نظرات متفاوتی درباره اصلاحطلبان دارند، بخشی از آنها معتقدند اینها در بین مردم جایگاهی نداشته و حرفی برای گفتن ندارند و نگاه آنها نگاه حفظ خود و مافع خودشان است نه خدمت به ملت و حفظ منافع ملی. اصلاحطلبان ناامیدند زیرا برای باقی ماندن در صحنه سیاسی کار میکنند نه به این امید که به صحنه بیایند و برای مردم کاری کنند. از سوی دیگر گستردگی انتخابات شوراها در سطح کشور باعث میشود فضا برای فعالیت اصلاحطلبان بیشتر شود. آنها میخواهند از فرصت عدم نظارت شورای نگهبان در جای دادن نمایندگان رد صلاحیت شده خود، در انتخابات آینده بهره برداری سیاسی- جناحی کنند. در واقع اصلاحطلبان میخواهند خودی نشان دهند و بگویند ما هنوز هستیم، آیا آنها موفق میشوند؟احتمال موفقیت اصلاحطلبان در شهرهای کلان برای آنها وجود ندارد به همین دلیل آنها میخواهند از فضای بومی استفاده کنند و با پیوند میان فضای بومی و جریان سیاسی خود از آن بهره ببرند. اما مردم با توجه به اینکه برخی اصلاحطلبان با فتنه 88 قرین بودهاند و هنوز از فتنه تبری نجستهاند ناراحتاند مخصوصاً اینکه در روستاها و شهرهای کوچک که حساسیت انقلابی و تعهد مردم به روحانیت بیشتر است، طبعاً اصلاحطلبان جایگاهی نخواهند داشت. اگر اصلاحطلبان از فتنه سال 88 تبری نجویند و بخواهند مردم را فریب دهند مانند این است که گندم نشان داده اما جو تحویل دهند و این مسئله باعث انزوای شدیدتر آنها ومنفور شدنشان میشود. اصلاحطلبان در انتخابات اول شوراهای شهر و روستا نا کارآمدی خود را در تهران نشان دادند. شورای شهر اول تهران شهردار خود را به شدت کوبید و شهرداران آنها یکی زندان رفت و محکوم شد (کرباسچی) که در نهایت با عفو رهبری آزاد شد و پرونده او در سایر جرایم هنوز مفتوح است. دومین شهردار را نیز مجبور به استعفا کردند(الویری)، سومی را نیز از اصفهان آوردند و بعد او را متهم کردند که دچار «میم» شده است ولی شفاف نگفتند که مصودشان از « میم» چیست؟ برخیها گفتند منظورشان این است که اهل منقل است. در شوراهی سوم نیز که چند نفر از آنها از اصلاحطلبان هستندکاری نکردهاند که مردم بخواهند امیدوار به آنها شوند. همه امید اصلاحطلبان این روزها به انتخابات شوراهای شهر است. در شهر تهران در دورههای گذشته نشان داده شده زمینههای سیاسی آن بر زمینههای کارآمدی غلبه دارد و به همین دلیل اصلاحطلبان میخواهند با معرفی افراد شاخص خود این انتخابات را برنده شوند. از خیمه اصلاحطلبانی اخباری به گوش میرسد مبنی بر اینکه آنها لیست نهایی خود را بستهاند. محمد علی نجفی، احمد مسجد جامعی، معصومه ابتکار، مرتضی حاجی، احمد خرم، حبیبالله بیطرف، مرتضی الویری، محمد جواد حق شناس، محمدرضا راه چمنی، فاطمه راکعی، داریوش قنبری، زهرا اشراقی، مرتضی بانک، محمد باقر نوبخت و سهیلا جلودارزاده از نامزدهای اصلاحطلبان برای انتخابات شوراهای آینده است. حتی برخی اخبار از حضور محسن هاشمی رفسنجانی در این انتخابات میگویند تا او را شهردار تهران کنند. با رصد اخبار رسانههای اصلاحطلبی میتوان دریافت حضور در انتخابات شوراها برای اصلاحطلبان حضوری جدی خواهد بود، رسانههای اصلاحطلبان خبر از تشکیل کارگروه ویژه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای حضور در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا خبر دادند و اینکه که قرار است این کارگروه در روزهای آینده برنامه خود را برای این انتخابات بهصورت رسمی اعلام کند.
3- جریان انحرافی:
این جریان، جریان مرموزی در کشور است زیرا نه اسامی و افرادش مشخص است و نه اینکه تشکیلات آنها علنی است و تنها میکوشد از جریان قدرت، ثروت و تبلیغات استفاده کند. جای شریعتی خالی که مثلث زر و زور و تزویر را مطرح کند. هیچکس حاضر نیست بگوید از جریان انحرافی است و برخی که انگشت اشاره مردم به آنهاست و از جریان انحرافی میباشند میگویند جریان انحرافی یک امر موهوم است. اخبار رسیده از فعال شدن این جریان خبر میدهد. لیدر جریان انحرافی شخصاً پیگیر موضوع انتخابات شوراها بوده و کارگروهی را برای این مسئله فعال کرده است. جریان انحرافی مجموعه جلسات خود را برای انتخابات شورای شهر افزایش داده زیرا پس از آن که این جریان با تبلیغات گسترده و صرف هزینههای فراوان مالی نتوانست مهرههای خود را راهی مجلس نهم شورای اسلامی کند، به تازگی برنامهریزی برای حضور فعال در انتخابات شوراها در دستور کار این جریان قرار گرفته است. حالا باید دید مردم چگونه میتوانند به جریان موهوم رأی دهند و چگونه این موهوم میتواند نامزدی معرفی کند که انحرافی نباشد. باید منتظر ماند و دید چه معجزهای پدید میآید و شاید در ایام عید جریان انحرافی کارناوالهایی راه بیندازد تا مردم را به سوی خود جلب کند. آنچه بیش از هر مسئلهای در انتخابات آینده شوراهای شهر و روستا اهمیت دارد وظیفه مجلس شورای اسلامی در زمینه نظارت است. نمایندگان مجلس و هیأتهای نظارت باید با دقت بر سوابق کاندیداهای مختلف در سطح کشور نظارت کنند تا افراد کارآمد و سالم در خدمت مردم در شوراهای شهر و روستا وارد شوراها شوند.