گفتگوی ویژه

مدل ایران برای نبرد نرم با تروریسم

افراط‌گرایی و تروریسم، فقط مشکل فلان کشور یا فلان منطقه نیست. بلکه معضل زندگی مسالمت‌آمیز انسان امروز است و البته شاید بیشتر از همه؛ مسئله ماست! همان‌گونه که در عرصه نبرد سخت، برای مقابله با افراط‌گرایی و تروریسم در منطقه، چشم‌ها به سوی جمهوری اسلامی ایران دوخته شده است؛ در عرصه نرم‌افزاری نیز، ارائه الگویی عملی و رفتاری از «تعامل اخلاق‌مدارانه سیاست و دیانت»؛ گمشده کاوشگرانِ بی‌شمارِ پرسش‌وجویی است که می‌خواهند بدون «ذهنیت آلوده به تزویر»؛ خود، اطرافیان و جامعه‌شان را از دام «درد مشترک» تندروی و افراط‌گرایی، نجات دهند و آغازگر «تعامل شرافتمندانه با جهان اسلام» باشند.
مهدی صولی- امروزه نه‌تنها منطقه آسیای غربی، بلکه کشورهای پرشماری در سراسر جهان، درگیر خشونت و بی‌ثباتی ناشی از افراطی‌گری هستند. شنیدن اخبار روزانه‌ای از بمب‌گذاری و حمله به مکان‌های عمومی، کودکان، زنان و مردان بی‌دفاع ، به رویه‌ای عادی تبدیل شده است. این اتفاقات بسیار دردناک هستند و فارغ از هر عقیده، مرام و باور سیاسی و دینی «رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان به خودی خود برای هم‌نوعان اندوه‌بار است».

مهم‌ترین شاخصه پدیدآورندگان این حوادث دهشتناک، تندروی و افراطی‌گری است. به‌بیانی‌دیگر، تروریسم محصول افراطی‌گری است والبته افراطی‌گری، مرام و مسلک نمی‌شناسد. افراطی‌گری گونه‌ای از کژتابی اعتقادی است و یکسویه‌نگری، خود برتر پنداری، انسداد فکری و انحراف از میانه‌روی به نسبتِ هر باور و اعتقاد اصیل و بنیادینی، می‌تواند به افراط‌گرایی بینجامد و بر درد و رنج انسان‌ها بیفزاید. البته «رنج‌های امروز اگر مایه ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست».

بی‌شک اشکالی متنوع از افراطی‌گری همچون تکفیرگرایی، نزاع مذهبی و نژادی، نابردباری در برابر خواسته‌های مردمی، ناشکیبایی در برابر منتقدان و مخالفین و...، همگی برای فرهنگ، توسعه و امنیت مردم جوامع و به‌ویژه جوانان بزرگ‌ترین خطر محسوب می‌شود. هم‌اکنون در غرب آسیا، جوانانی از یک صد ملیت در قالب گروه‌های تکفیری‌ به بهانه دفاع از اسلام در حال کشتار و تخریب هستند، اما جالب است که با کمک کشورهایی بیرون از منطقه سازماندهی و پشتیبانی می‌شوند تا چهره مسلمانان را در جهان مخدوش کنند و اسلام‌هراسی را گسترش دهند. حال آنکه غرب آسیا، خاستگاه بزرگترین ادیان تاریخ بشری است. از سال‌های دور در این منطقه پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، در صلح و دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز با یکدیگر زندگی کرده‌اند.

حال «چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادین خود گرفتن جان یک انسان را به مثابه کشتن همه بشریت می‌داند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟» شاید بتوان پاسخ کوتاهی برای این سؤال یافت: افراطی‌گری و تروریسم محصول مقدم دانستن قدرت بر اخلاق است. این انحراف آنقدر جدی و مهم است که می‌تواند گروهی از پیروان اخلاقی‌ترین و رحمانی‌ترین ادیان آسمانی را که پیامبرش هدف برانگیختگی‌اش را «تکمیل شرافت‌های اخلاقی» توصیف می‌کند؛ بدان جا سوق دهد که به نام دین، مرتکب شنیع‌ترین و تکان دهنده‌ترین جنایت‌ها شوند. اینکه غرب امروز با میراث داری از دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی»، خود منبع مولدو مروج افراطی‌گری، خشونت و توحش است یک حقیقت تاریخی است، اما مهم‌تر از روایت‌گری این «تاریخ وحشی»؛ تحلیل چرایی پیوند نامبارک افراط‌گرایی اسلامی با «فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز» غربی است.

نامه اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه‌الله) به عموم جوانان در کشور‌های غربی- که به بهانه حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد- منتشر شده است، بار‌دیگر زمینه گفت‌وگو در چنین موضوعات مهمی را فراهم آورده است. افراط‌گرایی و تروریسم، فقط مشکل فلان کشور یا فلان منطقه نیست. بلکه معضل زندگی مسالمت‌آمیز انسان امروز است و البته شاید بیشتر از همه؛ مسئله ماست! همان‌گونه که در عرصه نبرد سخت، برای مقابله با افراط‌گرایی و تروریسم در منطقه، چشم‌ها به سوی جمهوری اسلامی ایران دوخته شده است؛ در عرصه نرم‌افزاری نیز، ارائه الگویی عملی و رفتاری از «تعامل اخلاق‌مدارانه سیاست و دیانت»؛ گمشده کاوشگرانِ بی‌شمارِ پرسش‌وجویی است که می‌خواهند بدون «ذهنیت آلوده به تزویر»؛ خود، اطرافیان و جامعه‌شان را از دام «درد مشترک» تندروی و افراط‌گرایی، نجات دهند و آغازگر «تعامل شرافتمندانه با جهان اسلام» باشند.

* قائم‌مقام مرکز امور بین‌الملل حزب مؤتلفه اسلامی

https://shoma-weekly.ir/cen7dd