این خبری بود که دررسانه های خبری منتشر شد؛ خبری که بعد از اتفاقات اخیر در مصر چندان دور از انتظار هم نبود. برای بررسی روند اعتراضات گسترده ای که اخیرا در مصر اتفاق افتاده با دکتر صادق الحسینی کارشناس مسائل بین الملل گفت و گو کردیم.
· تحولات اخیر مصر به چه علتی و توسط چه کسانی و با چه هدفی دارد صورت میگیرد؟
انقلاب مردم شریف مصر در سال 2011 اتفاق افتاد، اما متأسفانه دوستان اسلامگرای سیاسی مصری که به نام اخوانالمسلمین سابقه بیش از 80 سال مبارزه و مقاومت ضد استبداد و استعمار دارند و به خاطر آزادی فلسطین تلاش میکردند، وقتی به قدرت رسیدند هیچ کار اساسی برای نظامسازی برای ادامه انقلاب، مقررات انقلابی و اصلاحات ریشهای برای راسختر کردن این انقلاب در هیچ زمینهای انجام ندادند، بلکه نهادهای زمان رژیم منحوس مبارک را هم نگه داشتند.
· سازمانهای امنیتی، آموزش و پرورش، قضائی، وزارت امور خارجه، روابطشان با کشورهای مرتجع منطقه، رژیم غارتگر و مستکبر امریکا و مهمتر از همه با رژیم صهیونیستی و سفارت اسرائیل را در کشورشان نگه داشتند و مردم مصر را عملاً به غضب و قیام واداشتند و بهتدریج بر تعداد کسانی که با این قدرتمندان تازه به دوران رسیده به نام اسلامگرایی سیاسی آمدند، مخالف بودند افزوده شد و قهر تاریخی بین اکثریت مردم و حاکمان جدید شکل گرفت.
بهخصوص وقتی حاکمان جدید با محیط اسلامی پیرامون خود ارتباطات روشن، شفاف و انقلابی برقرار نکردند و نهتنها از الگوی اسلام ناب محمدی اصیلی مثل جمهوری اسلامی ایران ابا کردند، بلکه مرتباً بر سر رابطه بین ایران و مصر مانع ایجاد کردند و روز به روز اقدامات خصمانه شدیدتری را علیه مقاومت اسلامی در پیش گرفتند.
در جنگ افروزی علیه دولت مقاوم سوریه شریک شدند، کم کم علیه تشیع موضع گرفتند و سهیم کارزار تبلیغاتی شیعههراسی و ایرانهراسی شدند و تمام این کارها را به این خاطر کردند که در قدرت بمانند.
حتی به جایی رسیدند که به علمای تشیع در جهان و سمبلهای انقلابی منطقه مثل سید حسن نصرالله و حزبالله توهین کردند و جلوی شعلهورتر شدن انقلاب در فلسطین را گرفتند و راههای مبارزه برای فلسطینیها از دروازه غزه را مسدود کردند.
تمام این حرکتها علاوه بر مدیریت بسیار سادهلوحانه، خام و ناموفق در مسائل مختلف داخلی مصر، فرصت را برای تجمع یا جبههای از لائیکها، پانعربیستها، ناصریها، قومی قبیلهایها، چپیها و احیاناً لیبرالها و... باز کرده است.
همه اینها در یک جبهه واحد با اکثریت مردم همراه شده و یا مردم دنبال اینها آمدهاند، چون مردم دنبال تغییر و تحول جدی، ریشهای و انقلابی در مصر بودند و آن را از اسلامگراهای سیاسی توقع داشتند و پیدا نکردند و مجبور شدند دنبالهروی جبهه مقابل شوند.
در این میان امریکاییها و اسرائیلیها این لحظه تاریخی را مغتنم شمردهاند و این دو جبهه صاحبان قدرت یعنی حزب اسلامگرای اخوانالمسلمین را در مقابل جبهه متحد چپیها، لیبرال، پانعربیستها به جان هم انداختهاند و سوءاستفاده میکنند تا فتنه بزرگی را در آنجا به راه بیندازند.
تا این لحظه ارتش از مداخله مستقیم خودداری کرده است، ولی اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، احتمال وقوع جنگ داخلی در مصر هست، هر چند تا این لحظه ارتش مصر ضامن و بیمهکننده عدم فروپاشی کشور و نظام مصر و جلوگیری از رفتن به سوی هرج و مرج و جنگ داخلی و تقسیم مصر به چند کشور که آرزوی دیرینه صهیونیستها و امپریالیستهاست، بوده است.
امروز مصریها به جوش آمدهاند و به دنبال تغییر و تحول ریشهای و کنار زدن قدرتمندانی هستند که به نام اسلام حکومت را به دست گرفتهاند. متأسفانه آنها سعی کرده اند همراه با قدرتهای غربی و مثلث ارتجاع منطقه یعنی ترکیه، قطر و عربستان سعودی که علیه سوریه اقدامات میکردند، شوند. هر چند در سوریه شکست خوردند و امروز دارند بهای همراهی با ارتجاع و قلدران دنیا و عدم پیوند مستحکم و ریشهای با مردم مصر را میپردازند و احتمال میدهم حداکثر در هفتههای آینده انقلاب دومی در مصر روی دهد.
· این تحولات در روابط آتی مصر و ایران چه نقشی دارند؟
به نظرم میرسد اگر خدا به مردم عزیز و شریف مصر کمک کند و بدون خشونت، خونریزی، هرج و مرج و جنگ داخلی تغییر و تحول مسالمتآمیزی اتفاق بیفتد، سیاست معتدل، عقلایی و عملگرایی را در پیش خواهند گرفت و منافع خود را در همراهی با کشور و دولت انقلابی ما و الگوی مردمسالاری دینی که در جمهوری اسلامی ایران محقق و تاکنون از آن صیانت و حفاظت کردهایم، خواهند یافت و روابط مصر با ما و نیز محور مقاومت نزدیکتر خواهد شد و رابطهای متوازن و متعادل را برقرار خواهد کرد و جبهه ضد مقاومت، ضد ایران و ضد فلسطین که با کمک امپریالیستها و صهیونیستها در منطقه تشکیل شده است، سستتر و ضعیفتر خواهد شد.
این اولین نتیجه تحولات مصر خواهد بود، انشاءالله اگر بدون خونریزی و خشونت محقق شود و امیدواریم چنین باشد، چون مصر عزیز باید به دوران شکوهمند شیخ شلتوت و آیتالله قمی که با هم دو جناح اسلام اعتدالی و اصیل و اسلام عقل، محبت و همزیستی مسالمتآمیز طوائف و مذاهب مختلف اسلامی را زیر پرچم «لاالهالاالله، محمداً رسول الله» را در 60 سال پیش تشکیل دادند، برسد.
انشاءالله این تحول ایجاد خواهد شد و بار دیگر این دو جناح اسلامی منطقه به مرکز ثقل جهان اسلام و جهان عرب تبدیل خواهد شد و این انقلاب مسالمتآمیز دوم مصر نتایج بسیار خوبی خواهد داشت. انشاءالله که به تضعیف رژیم صهیونیستی و جبهه فتنه سنیـشیعه در منطقه منجر خواهد شد.
· مواضع کشورهای غربی بهخصوص امریکا و اسرائیل را در این تحولات چگونه میبینید؟ اینها در این موقعیت از چه موضعی برخورد کردهاند و هدفشان چیست؟
اینها آینده خوبی را برای مصر نمیخواهند و مایلند با دو جبهه حاکم و جبهه مخالف بازی و آنان را علیه یکدیگر تحریک کنند تا هیچ کدام با قدرت بر سر کار نمانند و هر کدام غالب شود، جبهه دیگر را که از پوزیسیون به اپوزیسیون تبدیل میشود، تحریک کنند که بر سر مصر حاکم شود، چون اینها در راستای اهداف رژیم صهیونیستی کار میکنند که هدفش این است که مصر را به حاشیه براند و بار دیگر به محیط پیرامونی اسلامی خود برنگردد و مصر نباید ارتش قوی، امنیت ملی مستحکم و حاکمیت ملی قوی داشته باشد و جاسوسها بتوانند در بازار مکاره سیاسی مصر، در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، اطلاعرسانی و امنیتی بازی کنند تا تحول مسالمتآمیز اتفاق نیفتد.
تا اگر بتوانند بار دیگر مصر را به عهد حسنی مبارک که او را ذخیره استراتژیک خود میدانستند و میدانند، برگردانند و در این راه از هیچ کاری ابا نخواهند کرد.
آنها دارند تلاش میکنند یک جبهه یا آلترناتیو سومی را در مصر ایجاد کنند و انقلاب مصر را از مردم مصر بربایند و بدزدند و در این راه پول فراوان و سلاح خرج میکنند و از راه لیبی و جاهای مختلف به مصر میرسانند و سعی میکنند اوضاع را متشنجتر کنند و بر هرج و مرج دامن بزنند.
· ارزیابی شما از این حرف آقای مرسی که گفتهاند اجازه نمیدهند انقلاب جدیدی به وقوع بپیوندد و درخواست مردم برای برگزاری انتخابات زودهنگام چیست؟ آیا دولت آقای مرسی به این درخواست تن خواهد داد یا تنش ادامه مییابد؟
به نظر من تنش ادامه پیدا خواهد کرد، مگر اینکه خارجیها که در سوریه شکست سنگینی خوردهاند از موجسواری و استفاده از مسائل بیداری اسلامی که تاکنون به نفع خود بهرهبرداری کردهاند، احساس کنند که این شیوه دیگر قابل استفاده نیست و باید از بورس معاملات سیاسی خارج شود و لائیکها را به کار بگیرند.
ممکن است این تحول زودتر ایجاد شود، یعنی یک زد و بند پشت پرده با مخالفین علیه مرسی، همراه با حضور ارتش، مثلثی شبیه به کاری که یک سال پیش با اخوانالمسلمین کردند و انقلاب مصر را به نفع خودشان به نام اسلام مصادره کردند، این بار به نام اپوزیسیون و جبهه پانعربیستها، چپیها و لائیکها باز به نفع خودشان مصادره کنند.
به این ترتیب ممکن است این مرحله تحول کوتاهتر شود و پس از این که مرسی را در ارتباطات مبهم با اسرائیل و وهابیهای تکفیری در عربستان و اتحادیه اروپا و امریکا لوث کردند، مانند یک دستمال کاغذی استفادهشده، دور بیندازند، چون متأسفانه مدیریت او مبتنی بر تعامل با خارج و تقابل با مردم خودش بود.
ما از امام راحلمان و تجربه جمهوری اسلامی آموختهایم که هر وقت حکومت و نظام، همراه با مردم و یکصدا حرکت کنند و به قول امام از جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد دفاع کنند، موفق خواهند بود و حکومت مرسی این موضوع را رعایت نکرد.
هر حکومتی که از مردم جدا شود، امکان ندارد پایدار بماند و وجاهت خود را از دست میدهد و ملعبه دست بیگانگان میشود که هر وقت اراده کنند، او را از قدرت برکنار میکنند و قدرت را به کس دیگری تحویل میدهند.